اسرائیلیها دیروز ۷۰ سالگی کشورشان را جشن گرفتند. این جشنها صورتهای مختلفی داشت. در حالی که محافل دولتی و ملی گرای افراطی به قدرت اسرائیل در زمینههای مختلف مباهات میکردند؛ هزاران اسرائیلی صلح طلب نیز که خویشان خود را در جنگهای مختلف از دست دادهاند؛ همرا با شماری از خانوادههای قربانیان فلسطینی، دست در دست هم، نسبت به رفتار فاجعه آمیز دولت راستگرای نتانیاهو اعتراض کردند.
نتانیاهو معمولاً هیچ فرصتی را برای ترسیم چهرهای از اسرائیل که گویی در اوج قدرت است؛ از دست نمیدهد. آمار و ارقامی که نتانیاهو از پیشرفتهای مادی اسرائیل به دست میدهد، شاید چندان هم غیر واقعی نباشد؛ اما از نقطه نظر انسانی و اخلاقی اسرائیل درست در نقطۀ مقابل اوج یعنی در حضیض خود قرار دارد.
این نکتهای است که بسیاری از متفکران، نویسندگان، روزنامه نگاران و فعالان صلح در اسرائیل آن را به صراحت اعلام میکنند. از نظر روزنامهنگارانی مانند امیرا هس و گیدئون لوی و نویسندۀ مشهوری چون دیوید گراسمن، موقعیت انسانی و اخلاقی اسرائیل به نقطهای انزجارآور و نفرت انگیز و غیر قابل تحمل رسیده است. این نوع نقد اخلاقی اسرائیل از سوی این دسته از یهودیان شرافتمند و انسان دوست، تنها متوجه دولت راستگرای افراطی حاکم نیست؛ بلکه شامل جامعۀ اسرائیل هم میشود؛ جامعهای که اکثریت آن به سمت خودخواهی و افزون طلبی و بیاعتنایی به درد و رنج فلسطینیهای تحت اشغال نظامی ارتش کشورشان حرکت کرده است.
درد و رنج فلسطینیها شاید برای عدهای در ایران به صورت ابزاری سیاسی و برای عدهای دیگر، به طور واکنشی به امری حاشیهای و حتی بیربط تبدیل شده است؛ اما برای آن دسته از یهودیان انسان دوستی که وجدانهای بیدارشان راهنمای نوع سیاست ورزی آنان است؛ این درد و رنج همچون خاری در چشم و جانشان میخلد و خواب راحت شب را از آنان میرباید. از این رو، زندگی در اسرائیل برای اینگونه افرادِ عمدتاً سرشناس و موفق، نه فقط هیچ افتخاری ندارد؛ بلکه مایۀ ننگ و عذابشان شده است.
این عبارات، ادعای من نیست؛ بیان صریح و روشن خود آنهاست کهگاه از شدت خشم و نومیدی زبان به دشنام دولت و ملتشان میگشایند و در نزاع تاریخی کشورشان با عربها، بعضاً حق را یکسره به فلسطینیها میدهند.
با این وضع، چنانچه اسرئیل بخواهد در همین مسیرِ تأسیس نظام آپارتاید رسمی در برابر فلسطینیها حرکت کند؛ به نظرم هیچکدام از یهودیان انسان دوست، ادامۀ زندگی در اسرائیل را تاب نیاورند و در حرکتی دسته جمعی از آنجا مهاجرت کنند. در آن صورت اسرائیل به خلاف ادعاهای پر طمطراق خود به عنوان کشوری دمکراتیک، عملاً به صورت لانهای برای نیروهای افراطی و زیادهخواه با دولتی متشکل از مشتی گانگستر در میآید؛ گانگسترهایی همچون خانم شیکید و نفتالی بنت و بسیاری از رهبران لیکود و بیتینو و غیره!
این اما به نظرم چیزی نیست که اتفاق افتد.