سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان میگوید؛ اسرائیل با هدف قرار دادن پایگاه تی فور در خاک سوریه، خود را درگیر جنگ مستقیم با ایران کرده است.
رسانههای اسرائیلی نیز در هفتهای اخیر بارها گزارش دادهاند که دولت نتانیاهو با حملات خود به محل استقرار نیروهای ایرانی در سوریه عملاً وارد جنگ مستقیم با ایران شده است.
در ایران اما خبری از این نوع اظهار نظرها نیست و عمده توجه رسانهها و مقامهای رسمی، به سیاستهای مربوط به تثبیت نرخ ارز و برخی خرده نزاعها داخلی بین جناحی است.
ماجرا چیست؟ آیا حکومت ایران حملات اسرائیل به محل استقرار نیروهایش را در خاک سوریه جدی نمیگیرد؟ یا اینکه میپندارد با فشار روسیه این حملات به زودی پایان خواهد یافت؟ یا اینکه در حال برنامه ریزی برای مقابله با اسرائیل اما به صورت چراغ خاموش است؟
اگر مورد نخست درست باشد؛ به نظرم از این پس دیگر نمیتوان حملات ارتش اسرائیل به پایگاههای نیروهای ایرانی در خاک سرائیل را جدی نگرفت و با سکوت از کنار آن گذشت. دولت راستگرای افراطی نتانیاهو که پیش از این، ارسال سلاحهای دقیق و پیشرفته از خاک سوریه به حزب الله لبنان و حضور نیروهای ایرانی و متحدان آنها را در نزدیک مناطق مرزی خود به عنوان “خط قرمز” اسرائیل در برابر بحران سوریه تعیین کرده بود؛ اخیراً هرگونه حضوربلندمدت نیروهای ایرانی در خاک سوریه و ایجاد هر نوع پایگاه نظامی دائمی در آن کشور را به خطوط قرمز خود افزوده است و از هر فرصتی برای حملۀ نظامی به آنها استفاده میکند. از این رو، تقریباً تردیدی نیست که این نوع جملات از این پس گسترش مییابد و از همین رو قابل نادیده گرفتن نخواهد بود.
آیا ایران به امید فشار روسیه بر اسرائیل برای توقف حمله علیه پایگاههای خود در سوریه نشسته است؟ ظاهراً در پی حمله به پایگاه تی فور، ولادیمیر پوتین در تماس با بنیامین نتانیاهو او را با لحنی تند و قاطع مورد سرزنش قرار داده و اسرائیل را از ادامۀ اینگونه حملات برحذر داشته است. در مقابل نتانیاهو نیز با مقصر جلوه دادن حکومت ایران در بی ثبات کردن سوریه، با بی پروایی بر ادامۀ حملات تأکید کرده است.
با این حساب، به نظر نمیرسد که اسرائیل تسلیم فشار دیپلماتیک روسیه برای پایان دادن به حملۀ نظامی به پایگاه نیروهای ایرانی و متحدانش در سوریه شود. فشار نظامی مسکو در این باره هم تقریباً غیر ممکن است. شاید حداکثر کاری که پوتین بخواهد در این جهت انجام دهد نصب سامانۀ ضدموشکی اس۳۰۰ در خاک سوریه باشد که طبعاً مشکلاتی برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد؛ اما مانع حملات آن نخواهد شد.
در نهایت تنها راه باقی مانده نوعی رویارویی است. آیا ایران میخواهد از طریق گروههای متحد خود در خاورمیانه به این رویارویی بپردازد؟ با توجه به اظهار نظر سید حسن نصرالله، به نظر میرسد که حزبالله فعلاً علاقهای به ایفای چنین نقشی ندارد؛ بخصوص اینکه انتخابات پارلمانی لبنان هم در پیش است و حزبالله میکوشد تا از طریق آرام نشان دادن اوضاع، جایگاه قانونی خود را در پارلمان تضمین کند. سایر گروههای متحد ایران در منطقه هم ظاهراً توانایی لازم برای ورود به جنگی نیابتی با اسرائیل را ندارند.
بدین ترتیب آیا رویارویی مستقیم نظامی بین ایران و اسرائیل به امری محتوم تبدیل شده است؟ به نظرم دو طرف به هزینههای هولناک یک درگیری مستقیم نظامی آگاهند و به همین علت، نوعی اجماع بین المللی برای تسریع در پایان دادن به بحران سوریه به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
***
تحلیل بر وضعیت رویارویی ایران و اسرائیل
امتداد - داوود حشمتی
چند روز قبل از حمله ترامپ به سوریه، اسرائیل به یک فرودگاه در نزدیکی دمشق حمله کرد که در آن نیروهای ایرانی حضور داشتند. حملهای که به تعبیر سیدحسن نصرالله اسرائیل را «مستقیما با ایران وارد جنگ» کرده و تاوان آن را خواهد داد.
بلافاصله پس از آن روسیه این حمله را محکوم کرد و سفیر اسرائیل را در مسکو فراخواند. روسها به این هم بسنده نکردند. پوتین با نتانیاهو تماس گرفت و براساس اخبارمنتشر شده با او به تندی سخن گفته و اسرائیل را از درگیری با ایران برحذر داشته است. اما نتانیاهو نشان میدهد که به اتکای نزدیکی با ترامپ و استفاده از شکاف میان عربستان و ایران، قصد ندارد به این درخواستها توجه کند.
امروز هم نتانیاهو در گفتوگوی تلفنی با ترزا می، با اشاره به حمله اخیر سه کشور به سوریه، دورنمایی از تهدید علیه ایران را نیز مطرح کرد و گفت: «چنین راه حلی باید برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای هم به کار گرفته شود». موضع روشن نتانیاهو در این حرفها این است که شرایط را برای خروج ترامپ از برجام فراهم کند. با این مبنا که اگر ایران بعد از خروج آمریکا از برجام، فعالیت هستهایاش را شتاب بخشید، مراکز هستهای ایران از سوی کشورهای دنیا مورد حمله قرار بگیرند. این البته تهدیدهایی است که نتانیاهو تلاش میکند با آن ایران را به ترس وادار کند. چراکه به خوبی میداند وضعیت ایران و سوریه بسیار متفاوت است.
با وجود آنکه در میان نیروهای حزباللهی موجهای انتقامخواهی از اسرائیل به راهافتاده است، اما به نظر میرسد ایران فعلا نه انتقام آشکار و نه انتقام پنهان را در دستور کار قرار نخواهد داد. به جای آن همچنان به فشار مسکو بر تلآویو بسنده میکند تا زمانی که تکلیف برجام و همینطور انتخابات پارلمانی در لبنان به پایان برسد.
اما در داخل ایران لازم است تا افکارعمومی نسبت به برنامهریزیهای نتانیاهو و افراطیهای حاکم بر اسرائیل آگاهتر شود. در همینباره به اظهارات سه وزیر دولت اسرائیل در روز یکشنبه ۲۵ فروردین دقت کنید:
گیلعاد اردان، وزیر امنیت داخلی اسرائیل گفت: «ما همچنان به اقدام علیه تثبیت نظامی ایران در سوریه که امنیت اسرائیل را تهدید میکند، ادامه خواهیم داد.»
یوآل استینیتس، وزیر انرژی اسرائیل: «ما مشکلات خودمان را داریم، ما به ایران اجازه نمیدهیم سوریه را به پایگاه نظامی خود در مرز شمالی ما تبدیل کند.»
اما عجیبتر اینکه حتی «نفتالی بنت»، وزیر آموزش کابینه نتانیاهو نیز وارد شده و تهدید میکند: «اسرائیل در مقابله با تثبیت نظامی ایران در سوریه “کاملاً آزادانه عمل میکند.»
دقت کنیم که بحث بر سر وزرا و یا مقامات نظامی آنها نیست. دایره این اظهارنظرهای ضدایرانی و جنگطلبانه، به وزرای غیرامنیتی کابینه آنها نیز کشیده شده است. برای شبیه سازی بهتر کافی است تصور کنید: زنگنه و یا بطحایی وزیر آموزش و پرورش در اظهارنظرهایی در مورد لزوم حمله به اسرائیل حرف بزنند.