ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 09.03.2006, 21:32
سياست آمريكا در قبال ايران چند وجهی است

دويچه وله / مریم انصاری
پس از سالها مجادله برسر برنامه اتمى ايران، و پس از آنكه رهبران ايران بارها اين شانس را يافتند كه در مذاكره با اتحاديه اروپا و با روسيه اين مناقشه را به مسيری بياندازند كه تامين كننده حداقل مصالح مردم و كشور باشد، اكنون به مرحله رسيده‌ايم كه پرونده ايران بزودى در شوراى امنيت سازمان ملل متحد به بحث گذاشته می‌شود. آنچه روشن است در ميان پنج قدرت تصميم گيرنده در شوراى امنيت هنوز اشتراك نظر بر سر اتخاذ يك ديپلماسى واحد در قبال ايران وجود ندارد و اين می‌تواند به ايران بازهم فرصتى براى تغييرى در مواضع تاكنونى‌اش بدهد و از ادامه تنش‌هايى كه در نهايت به ضرر ايران و مردم اين كشور تمام خواهد شد جلوگيرى كند. اما واكنش‌هاى از ديروز تا بحال رهبران جمهورى اسلامى نشان می‌هند كه چندان جای اين خوش‌بينی‌ها نيست. به نظر می‌رسد دولتمردان ايران عواقب اعمال فشارهاى بين‌المللى را دست كم گرفته‌اند. فشارهايى كه از هم اكنون نيز تاثيرات مخرب خود را بر اقتصاد ايران آشكار ساخته. كشورى كه بدون جنگ و تحريم اقتصادى نيز دستخوش مشكلات جدى است و براى حل اين مشكلات سالها وقت و همت لازم است. سوال اين است كه بررسى پرونده ايران در شوراى امنيت سازمان ملل اين مناقشه را به چه مسيرى خواهد انداخت و چه تاثيرى بر ايران و اوضاع خاورميانه خواهد داشت؟ اين سوالات را با دكتر هوشنگ امير احمدى استاد اقتصاد در دانشگاه ايالتى نيوجرسى آمريكا و مدير انجمن دوستى ايران و آمريكا در ميان گذاشتيم. آقاى امير احمدى در پاسخ به اولين سئوال كه اختلاف ميان روسيه و چين با آمريكا در شوراى امنيت تا چه اندازه بر سياستى كه در قبال ايران در پيش گرفته خواهد شد تعيين كننده است گفتند:

امیر احمدی: بستگی دارد به اینکه آمریکا بخواهد با چه سرعتی در سازمان ملل برعلیه ایران اقدام بکند. یعنی اگر بخواهد بسرعت ایران را تنبیه بکند و تحریم بگذارد، فرض من اینست که روسها و آمریکایی‌ها و اروپایی در ماههای اول بحث تحریم را بصورت جنبی طرح می‌کنند و سعی می‌کنند بجای بحث تحریم بحث توبیخ را مطرح کنند و بعد به ایران احتمالا فرصت دهند که بازهم با آژانس همکاری بکند. یعنی من می‌توانم اینطور ببینم كه باز پرونده‌ی ایران به آژانس برگردد، با این تفاوت که اینبار با کمی تشر و کمی هم سفت کردن پیچ و مهره‌های این همکاری، طی یک قطعنامه‌ای از طرف شورای امنیت از ایران بخواهند که با آژانس همکاری بیشتری بکند و این کارها را انجام بدهد. مخصوصا، احتمالا از ایران خواهند خواست که بلافاصله اورانیوام را که دارد الان در چارچوب تحقیق غنی می‌کند را متوقف کند و بعد از توقف کامل بنشیند پای مذاکره با اروپا و روسیه.

دويچه وله: فکر می‌کنید که ایران به چنین خواستی تن بدهد؟

امیر احمدی: تا الان که ایران تن نداده است، اما بستگی دارد. اگر ایران در سازمان ملل احساس بکند که سمبه‌ی این جریان خیلی پر زور هست و احساس بکند که پشت سر توبیخ و تنبیه، تحریم‌های همه جانبه‌ی جهانی هست و اگر احساس بکند که پای روسیه و چین و بقیه‌ دوستان‌اش نیز در سازمان ملل می‌لنگد و نمی‌شود از آنها انتظاری داشته باشد، امکان دارد که برای یک مدتی، حداقل برای شروع مذاکرات، همه چیز را متوقف کند.

دويچه وله: با درنظر گرفتن صبحت‌هایی که کردید و مجموعه‌ی کشمکش‌هایی که وجود دارد و اینکه احتمال تحریم اقتصادی و تحت فشار گذاشتن جدی ایران کار ساده‌ای به نظر نمی‌رسد، فکر نمی‌کنید که جمهوری اسلامی از این فرصت بجای اینکه برای پیشبرد مذاکرات استفاده کند، برای تشدید و تسریع فعالیتهای هسته‌ای‌اش استفاده بکند؟

امیر احمدی: اینکار را حتما خواهد کرد. یعنی همین الان هم می‌کند و در گذشته هم همین کار را کرده است. بنابراین، من می‌توانم ببینم که دوباره همان اتفاق می‌افتاد. اما اینبار قضیه یکمقدار فرق می‌کند، ایران در سازمان ملل خواهد بود جلوی چشم دنیای وسیع‌تری. سازمان ملل اختیارات بسیار وسیع‌تری از آژانس دارد و می‌تواند دردسر درست کند. واقعیت این است که ایران باید در آینده‌ی نزدیک هم مسایل بخشهای تکنیکی را بسرعت حل کند و هم در عین حال برای پیداکردن یک راه حل مناسب دائمی واقعا تلاش بکند.

دويچه وله: موضعگیری رهبران ایران، از جمله رییس جمهور ایران آقای احمدی نژاد نشان می‌دهد که چندان تحت تاثیر تهدیدها و فشارهای بین‌المللی قرار نمی‌گیرند.

امیراحمدی: نه، ببینید، خوشبختانه یا متاسفانه نمی‌دانم، ولی این را می‌دانم که آقای احمدی‌نژاد در تحلیل نهایی تصمیم‌گیرنده‌ی این جریان هسته‌ای نخواهد بود. یعنی مسایلی مثل جریان هسته‌ای، رابطه با آمریکا، رابطه با اسراییل و این قبیل مسایل ورای آقای احمدی‌نژاد می‌رود. من بیشتر نگران این هستم که رهبری جمهوری اسلامی در سطح جمعی‌اش چگونه به این جریان فکر می‌کند، شورای نگهبان، شورای مصلحت نظام، ولایت فقیه چگونه فکر می‌کنند و یا همینطور مجلس. این است، این نیروها که احتمالا در آینده‌ی نزدیک که بیش از پیش با هم همخوانی و همکاری خواهند کرد و به یک تصمیم نهایی خواهند رسید. ایران بهیچوجه نمی‌خواهد با دنیا بجنگد، می‌دانیم که ایران نمی‌خواهد عراق بشود، می‌دانیم که ایران می‌خواهد با دنیا کار بکند، با سازمان ملل کار بکند، هم امروز و هم در آینده. البته ایران هم یک اشتباهاتی کرده است، هم در جریان قبل از مذاکره سر این مسایل هسته‌ای و هم سر جریان مذاکره اشتباهاتی کرده و حالا هم دارد یک هزینه‌ی بالایی را می‌پردازد. اما من اعتقاد دارم که جمهوری اسلامی در یک مقطعی سعی می‌کند و در گذشته هم سعی کرده جلوی این هزینه را بگیرد، مخصوصا اگر هزینه بخواهد خیلی زیاد بشود.

دويچه وله: این هزینه تا چه اندازه می‌تواند زیاد باشد؟ آیا واقعا امکان اینکه آمریکا به تنهایی دست به اقداماتی علیه ایران بزند وجود دارد و یا به نظر شما نگرانی از احتمال گزینه‌ی نظامی واقعا موردی دارد؟

امیر احمدی: صددرصد دارد، اما بازهم بستگی به این دارد که چه اتفاقی در سازمان ملل بیفتد. غربی‌ها یا روسیه و چین را هم قانع می‌کنند و یا اگر آنها قانع نشدند، بهرحال یکسری تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال خواهند کرد. این تحریم‌ها، تحریم‌هایی مشخص است،‌ مثلا می دانم که الان بحث این است که جلوی پروازهای ایران را به خارج بگیرند و نگذارند پروازی از خارج به ایران برود یا جلوی مسافرت رهبران ایران را بگیرند و به اصطلاح علیه ایران یکسری تحریم‌های هوشمندانه بکار می‌گیرند و سعی می‌کنند ایران را دوباره مجبور کنند که باز گوش بدهد. اگر بازهم آنجا گوش نداد، خوب، معلوم است که اینها این تحریم‌ها را وسیع‌تر خواهند کرد و اگر بازهم کاری نکرد، آنوقت مثل عراق می‌آیند می‌گویند، خیلی خوب، حالا که تحریم هم کاری نمی‌کند ما زور بکار می‌بریم. آنوقت در آن مقطع آنهایی که قبول می‌کنند متاسفانه ، ممکن است وارد آن میدان بشوند و آنهایی هم که نمی‌کنند می‌روند توی‌ خانه‌ی‌شان می‌نشینند، مثل زمان عراق. یعنی آن کسانی که حتا اگر زور بر علیه ایران را قبول نکنند، به نفع ایران وارد میدان نخواهند شد و می‌روند آن کنار می‌نشیند. بهرحال این جریان منطق‌اش جنگ است، یعنی متاسفانه من این را در زمان عراق دیدیم. البته یک بحث دیگر هم اینست که خوب، این اولین بار نیست که کشوری به سازمان ملل می‌رود و هیچ اتفاق مهمی هم برایش نمی‌افتد. مثلا، کره شمالی دوبار رفته است به سازمان ملل و در هر دوبار اتفاق مهمی نیفتاده و این جریان به جنگ منتهی نشده، بلکه مرتب تبدیل به یکسری مذاکره می‌شود. این در مورد ایران هم می‌تواند صادق باشد، اما مشکل ایران این است که آمریکا اسراییل را هم دارد، ولی کره شمالی اسراییل را نداشت. کره شمالی کشوری‌ست که تنگاتنگ با چین هست و چین واقعا حفظش کرد و چندبار وتو کرد و نگذاشت، اما ایران چنین کشوری ندارد. من اعتقاد ندارم، روسیه در تحلیل نهایی برای ایران آن چینی باشد که مثلا چین برای کره بود. به نظر می‌رسد ایران مسایل زیادتری دارد و در رابطه با کره شمالی هم اروپا زیاد حرص و جوش نمی‌خورد و اینقدر بدبین نسبت به آن کشور نبود و یا اگر هم بود، زیاد برایش مهم نبود. ایران در یک منطقه‌ی خیلی مهم استراتژیک قرار دارد، آنجا دنیای نفت است و دنیای سیاست و دنیای مذهب است، عراق در آن کنار هست، افغانستان آنجاست. بهرحال مسایل زیادی دوروبر ایران هست که ایران را متمایز می‌کند از کره شمالی و بالاخره تجربه‌ی کره شمالی در سازمان ملل ممکن است برای ایران تکرار نشود.

دويچه وله: اما بعد از تجربه عراق بكارگرفتن سياست زور براى آمريكا كار دشوارى نيست و علاوه بر آن تاثير اين سياست بر ايران چه خواهد بود و چه عواقبى بدنبال خواهد داشت؟

امیر احمدی: زورگویی و این برخورد فشار نظامی با ایران آسان نخواهد بود. سیاست آمریکا در قبال ایران یک سیاست چند وجهی است و فقط روی سازمان ملل فکر نمی‌کند و یا روی تحریم‌ها. الان آمریکا در واقع از دو طرف دارد با این سیاست می‌رود جلو. از یکطرف در سطح جهانی هدفش این است که هرچه بیشتر تا جایی که بتواند ایران را ایزوله کند. کشورهای مختلف را بیاورد پشت سر خودش نگهدارد برعلیه ایران. و بعد، همزمان آمریکا دارد پول خرج می‌کند و به اصطلاح در داخل کشور یارگیری می‌کند. دارد سعی می‌کند بی‌ثباتی ایجاد بکند در تهران، در شهرستانها و مخصوصا در مناطق. و بعد امیدش هم این است که این ایزوله شدن خارجی، فشارهای داخلی و بی‌ثبات کردن داخل می‌تواند در تحلیل نهایی جمهوری اسلامی را یا بشکند یا مجبور به سازش کند. می‌خواهم بگویم که این جریان ایران یک جریان پیچیده‌ای خواهد بود. ایران در آینده‌ی نزدیک متوجه خواهد شد که در جبهه‌های مختلفی دارد با آمریکا دعوا می‌کند. من اعتقاد دارم که در آینده‌ خیلی نزدیک ناتو را آمریکا وارد میدان می‌کند، یعنی اصلا برنامه‌ی‌شان این است که ناتو را وارد میدان بکنند. من فکر می‌کنم در یکماه آینده یا بیست روز آینده، کم یا زیاد، ناتو سر ایران یک جلسه خواهد گذاشت. می‌خواهم بگویم، که دارند جریان را یک کمی نظامی‌تر می‌کنند و یا برای شروع کار به آن قیافه‌ی نظامی می‌دهند و بعد در داخل کشور به جریان یک قیافه‌ی سیاسی ـ انقلابی و بی‌ثباتی می‌دهند و به ایران فشار می‌آورند.

دويچه وله: ولى چه نتيجه‌اى از اين اقدامات خواهند گرفت؟

امیر احمدی: حالا از آن چه نتیجه‌ای بگیرند، من خودم اعتقاد دارم که حتا اگر آمریکا علیه ایران جنگ هم بکند، خدای ناکرده، بازهم نتیجه‌ای از آن نمی‌گیرد. این گردابی‌ست که گرچه ایران را ممکن است خیلی خراب کند و از بین ببرد، ولی این گرداب آمریکا را هم توی این لجن فرو می‌کند.

دويچه وله: این گرداب ممكن است خيلى چيزها را در خودش فروببرد ولى آيا تاثيرات مخربش در وهله‌ی اول متوجه مردم ایران نمی‌شود و از اين گذشته تاثير آن در منطقه چه خواهد بود؟

امیر احمدی: ببینید، همان اتفاقی که برای عراقی‌ها افتاد. صدمه‌ی اصلی‌اش را مردم ایران می‌خورند و بعد هم مردم آمریکا که باید مالیات و پول بدهند برای این دعواها و بعد، به نظر من، کل دو کشور و کشورهای منطقه وارد یک لجنی می‌شوند که پاک‌کردنش و بیرون آمدن از آن آسان نخواهد بود. به همین دلیل هم این جریان ایران و این بحث ایران و آمریکا یک جریان خیلی ساده‌ای نیست، جریان بسیار پیچیده‌ای‌ست. یعنی نه فقط مشکلاتش پیچیده است، بلکه راه‌حل‌هایش هم پیچیده است، هم راه حل صلح‌آمیزش و هم راه‌حل نظامی‌اش. به نظر من اصلا این مشکل ایران و آمریکا نمی‌تواند راه حل نظامی داشته باشد. اما این را هم در عین حال بگویم که در آمریکا، یکسری نیروهای بسیار بسیار دیوانه هستند، نیروهایی هستند که واقعا به هیچ چیز بطور منطقی فکر نمی‌کنند، همه‌اش به زور فکر می‌کنند. متاسفانه آمریکا هم یک کشور زورمندی‌ست، کشوری‌ست که قدرت جهنمی عظیمی دارد که جمهوری اسلامی باید به این موضوع توجه کند. اینکه می‌گویند آمریکا توی عراق مشکل دارد یا توی جاهای مختلف مشکل دارد و نمی‌تواند دوباره وارد یک جنگ دیگر بشود، این تفکر غلط است، این اشتباه است. اگر خدای ناکرده یک وقت ایران و آمریکا بروند دنبال مسایل نظامی، دعوایی که می‌شود هیچ شباهتی به آن دعوای عادی آمریکا و ایران زمان جنگ ایران و عراق نخواهد داشت. این یک آتش جهنمی خواهد بود که توی آن منطقه باریده خواهد شد. این است که باید مواظب بود. من فکر می‌کنم دولت جمهوری اسلامی باید این جریان را جدی بگیرد و خیلی جدی بگیرد، یعنی نباید به قدرت آمریکا کم بها بدهد و نه باید در جریان اینجور فکر بکند که بازهم مدتها می‌شود وقت گذرانی و وقت کشی کرد. بهرحال به نظر من ته خط این جریان مشکل ایران و آمریکاست و اگر ایران و آمریکا مشکل نداشتند، مسئله‌ی اتمی اصلا مطرح نبود. من فکر می‌کنم بهترین اتفاقی که می‌تواند بیفتد این است که در یک فرصتی که آمریکا در سازمان ملل هست و دارند بحث می‌کنند، جمهوری اسلامی یک راهی پیدا بکند و با آمریکا شروع کند به شکلی صحبت کردن. این به نظر من بهترین راه است. شاید تنها راه حل مسئله است، مگر اینکه جمهوری اسلامی بخواهد همین مسیر را ادامه بدهد و خطراتش را هم به جان بخرد.

دويچه وله: زمزمه‌هایی هم در همین زمینه شده است. به نظر شما تا چه اندازه می‌شود آنها را جدی گرفت؟

امیر احمدی: به نظر من الان جدی نیست. ایران البته می‌خواهد با آمریکا صحبت بکند و احتمالا آمریکایی‌ها یکروزی با ایران سر میز مذاکره می‌نشینند. اما،‌ فکر می‌کنم آنوقت روزی‌ست که ایران دیگر بطور کلی ضعیف شده است و آن قدرت مذاکره را بهیچوجه ندارد. ما یکی از مشکلاتی که با جمهوری اسلامی داشتیم در این ۲۶ـ۲۵ سال گذشته این است که مسایل عمده‌ای را که درگیرش بوده بموقع حل نکرده است، یعنی مشکل را پیچیده کرده و بعد آن جریان را برعلیه خودش کرده و بعد حل کرده است که جریان جنگ ایران و عراق یک نمونه هست و جریان گروگانها هم یک نمونه‌ی دیگر. من اعتقاد دارم جریان رابطه‌ی ایران و آمریکا عینا همان خواهد شد، با این تفاوت که اینبار وسعت فاجعه‌ای که برای ایران ممکن است اتفاق بیفتد قابل مقایسه با دفعات قبل نخواهد بود. باید به این موضوع دقت کنند. من اعتقاد دارم که می‌شود بین ایران و آمریکا بحث و گفت و گو راه انداخت و این مشکل را حل کرد. الان در جریان مذاکره یکی از مشکلاتی که ایران دارد این است که غیر از یکنفر، فکر می‌کنم غیر از دکتر لاریجانی، کسی آنجا نیست که قد و قامت‌اش به قد و قامت این بحران باشد. این بحران قد و قامت خیلی بالاتر، بزرگتر و وسیعتری از قد و قامت افرادی دارد که الان در صحنه هستند و می‌خواهند حل‌اش کنند. بنابراین، من فکر می‌کنم اتفاق مهمی که باید بیفتد، ایران باید افرادی با قد و قامت بالا را بهمراه آقای لاریجانی وارد این میدان کند.