یورونیوز
دهقان زادهای برخاسته از یکی از قبیلههایعرب که با زبان و منشی خشن و بدون تحصیلات و به گفته مخالفانش «بدون کفایت لازم» پا به دنیای کشورداری گذاشت.
هیچ کس نمیتوانست تصور کند این جوان، یکی از با دوام ترین رهبران کشورهای عربی شود.
علی عبدالله صالح، رییس جمهوری یمن، در ۲۱ مارس ۱۹۴۲ در روستایی واقع در شرق صنعا متولد شد. در ۱۶ سالگی داوطلبانه به خدمت ارتش در آمد. او در جریان انقلاب جانب اردوگاه جمهوری خواهان را گرفت و پس ازهشت سال جنگ داخلی، در سال ۱۹۷۴ در کودتا علیه رییس جمهور رحمان الاریانی شرکت کرد. دو رییس جمهور پس از او مورد سوء قصد قرار گرفتند.
در ۱۷ ژوییه ۱۹۷۸، شورای مردمی، ریاست جمهوری را به آقای صالح، تازه کاری که آینده سیاسیاش چندان مطمئن به نظر نمیرسید اعطا کرد.
رییس جمهوری جدید هم نمیتوانست نسبت به این فرصت بی اعتنا باشد و با انتصاب نزدیکان خویش به مقامهای مهم دستگاه نظامی و امنیتی و همینطوراعدام نزدیک به سی افسری که درصدد براندازی او بودند، توانست موقعیت خود را تثبیت کند.
باشروع فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق اتحاد با یمن جنوبی درسال ۱۹۹۰ ممکن گردید. یمن جنوبی با نظام جمهوری سوسیالیستی از سال ۱۹۶۸، همزمان با ترک بریتانیاییها، مورد حمایت روسیه بود.
چهار سال پس از آن، جنگ بین شمال و جنوب درگرفت که با ۷ تا ۸ هزار کشته در نهایت یمن شمالی بر یمن جنوبی مسلط شد.
در سال ۱۹۹۱، نخستین جنگ خلیج فارس روی داد. گرچه او اشغال کویت توسط عراق را محکوم کرد، اما در برابر واکنش ایالات متحده امریکا، از صدام حسین حمایت کرد. این کار او خشم امیرنشینهای خلیج فارس را برانگیخت و در پاسخ به وی، کشورهای عربی هزاران کارگر یمنی را اخراج کردند.
قدرت و توان نظامی آقای صالح در این کشور قبیلهای موجب شد تا در سال ۱۹۹۹ در جریان انتخابات، با اخذ ۹۶ درصد آراء رییس جمهوری یمن شود.
در سال ۲۰۰۶ او بار دیگر انتخاب شد. راز طول عمر سیاسی او را باید در ترکیبی از حشونت و مهارت سیاسی جست.
علی عبدالله صالح با توزیع مقامها و مسوولیتها ارتباط خود را با عناصر و تعلقات قبیلهای و همینطور با اسلام گرایی افراطی حفظ و از آنها بهره فروان برد.
مصلحت گرایی و شگردهای او این امکان را در اختیار وی قرار داد تا اتحادش را باعربستان سعودی، ایران و ایالات متحده آمریکا حفظ کند.
در سال ۲۰۱۰، ایالات متحده آمریکا ۵۰ میلیارد دلارکمک مالی به یمن اعطا کرد که ۳۵ میلیارد دلار آن در قالب کمک به توسعه و پیشرفت کشور بود.
اما در عمل توزیع این کمکها در داخل کشور به نفع متحدان رییس جمهوری تمام شد.
بطوری که این کشور در سال ۲۰۱۱ با ۲۳ میلیون نفرجمعیت هنوز فقیرترین کشور دنیای عرب به شمار میرفت. سی و پنج درصد جمعیت فعال کشور و به عبارتی ۵۰ درصد جوانان بیکارند. صنعت نفت کشور هم فرسوده شده است. نه آبی و و نه کشاورزی و همینطورنه صنعتی به چشم میخورد.
قدرت مرکزی در برابر شورشیان شمال، جدایی طلبان جنوب و قدرت گرفتن اسلام گرایان افراطی در اطراف صنعا قرار گرفت.
نسیم آنچه در سال ۲۰۱۱ به «بهار عرب» در تونس و مصر مشهود شد، آتش اعتراضات مخالفان او را شعله ور ساخت.
در برابر خواسته معترضان مبنی بر کنارگیری از قدرت، واکنش علی عبدالله صالح سرکوب و وعده تغییرات بود.
او در جریان انفجار بمبیدر سوم ژوئن سال ۲۰۱۱ در کاخش زخمی و بلافاصله برای درمان روانه عربستان سعودی شد.
یک ماه بعد، در ویدئوی ضبط شدهای در عربستان او از هشت عمل جراحیاش سخن گفت. چهره او در این ویدئو چندان قابل شناسایی نبود.
سرانجام او در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ با انتقال قدرت مشروط به برخورداری از مصونیت حقوقی به خاطر سرکوب مرگبارمخالفان موافقت کرد. توافقی که از سوی شورای همکاری خلیج فارس و سازمان ملل متحد پیشنهاد شده بود.
در ماه دسامبر سال ۲۰۱۲ برای درمان از ایالات متحده آمریکا درخواست ورود به آن کشور را کرد.
در حالی که «بهار عربی» شماری از جمهوریها و پادشاهیهای عرب را در خاورمیانه و شمال آفریقا را ملتهب کرده بود، وضع یمن از دیگر کشورها آشفتهتر بود؛ انتقال قدرت از صالح به معاونش منصورهادی، هیچگاه نتوانست تنشها و تضادهای جامعه قبایلی یمن را حل کند.
انتخابات همه پرسی گونه ریاست جمهوری در بیست و یک فوریه ۲۰۱۲، عبد ربههادی تنها نامزد این انتخابات را با اکثریت قاطع آرا به مسند قدرت نشاند و شش روز بعد برغم انجام این انتقال قدرت، وی همچنان به عنوان رئیس حزب کنگره مردم نفوذ و اعتبار سیاسی خود را حفظ کرد.
علی عبدالله صالح که کناره گیری از قدرت برایش قابل هضم نبود به هر اقدامی برای بازگشت دست زد که ائتلاف با شبه نظامیان حوثی در سال ۲۰۱۵ برای سرنگونی حکومت جانشین و معاون سابق خود از جمله عجیب ترین آنها بود. صالح در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ با شبه نظامیان حوثیها به شدت در جنگ بود.
برخی ناظران معتقدند تصرف صنعا، پایتخت یمن در سپتامبر ۲۰۱۴ و پیشرویهای حوثیها در خاک یمن که متعاقب آن صورت گرفت بدون مشارکت فعال واحدهای نظامی وفادار به علی عبدالله صالح امکان پذیر نبود و یا حداقل به این سرعت و با وسعت کنونی بدست نمیآمد.
علی عبدالله صالح جدا از همراهی بخش عمدهای از نیروهای ارتش، برای حفظ نفوذ و تسلط بر امورات اجرایی حکومت از حمایت افرادی نزدیک به خود در بسیاری از سمتهای کلیدی در نهادها و ادارههای دولتی برخوردار بود.
اختلاف میان حوثیها و علی عبدالله صالح سه سال پس از این همکاری نزدیک و ائتلاف گونه بالا گرفت و دو طرف طی هفتههای اخیر در پایتخت رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و به روی هم آتش گشودند. منشا این بحران که به درگیریهای شدید و در نهایت مرگ علی عبدالله صالح منجر شد به اختلافات شدید بر سر تقسیم قدرت و کنترل بر منابع مالی باز میگردد. این مناقشه پس از طرح سوء ظنهایی در خصوص تماسهای مخفی میان رئیس جمهوری سابق و ریاض آن وارد مرحله حاد و غیر قابل کنترل خود شد.
شبه نظامیان حوثی طی روزهای قبل از مرگ علی عبدالله صالح، وی و هوادارانش را به دسیسه چینی و تلاش برای انجام کودتا متهم کرده بودند.
این درحالیست که به اعتقاد برخی تحلیلگران، بمباران مواضع حوثیها توسط هواپیماهای ائتلاف عربی تحت رهبری عربستان برای کمک به نیروهای رئیس جمهور سابق صورت گرفته که اخیرا نشانههایی از تمایل او برای نزدیکی با ریاض مشاهده میشد.