ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 28.09.2017, 9:04
«پانسمان به جای جراحی؛ آیا این راه‌حل است؟»

دکتر علی سرزعیم، تحلیلگر اقتصادی، در شماره امروز روزنامه «جهان صنعت» نوشت:

چندین وقت است که دو شرکت هپکو و آذرآب با مشکلاتی روبرو هستند. اینجانب نیز که سال قبل در اتاق فکر استان مرکزی شرکت کردم؛ از وضعیت نامساعد این دو شرکت مطلع شدم.

بالاخره این احوال نامساعد زمانی به یک برخورد خشن از سوی نیروهای انتظامی منجر شد و صحنه های ناخوشایندی خلق شد که به سرعت در فضای مجازی منعکس شد و واکنش های اجتماعی، مسئولان را بر آن داشت تا در این قضیه به طور مستقیم وارد شوند.

آن چیزی که اهمیت دارد آن است که نحوه واکنش حکومت به این قضیه را مورد بررسی قرار دهیم و توجه کنیم که این شکل از حل مشکل چه پیامدهای وخیمی به دنبال خواهد داشت.

از آنجا که مسئله ابعاد اجتماعی پیدا کرد بلافاصله وزیر صنعت و وزیر کار در این قضیه وارد شدند و نهایتا با اخذ تصمیماتی ظاهرا مساله حل شد.

اما این تصمیمات چه بود؟ تصمیم گرفته شد تا پرداخت اقساط بانکی فعلا به تعویق بیافتد تا شرکت بتواند حقوق های معوق را پرداخت کند. تصمیم گرفته شد که فعلا تعرفه های تامین اجتماعی پرداخت نشود؛ ولی کارگران کماکان از مزایای تامین اجتماعی بهره مند شوند. تصمیم گرفته شد تا دولت به مقدار دو هزار میلیارد تومان ماشین آلات سنگین سفارش دهد تا این شرکت دارای کار باشد. احتمالا تخفیفات و امتیازاتی در مورد مالیات هم قائل شده یا خواهند شد. بخشی از تصمیم هم این است که فرآیند خصوصی‌سازی معکوس شود و مالکان جدید خلع ید شوند؛ زیرا از دید تیم ارزیاب صلاحیت اداره این مجموعه را نداشته است.

اگر خوب به ماهیت این تصمیمات دقت کنیم؛ یک وجه اشتراک در تمام این تصمیمات وجود دارد و آن این است که دولت تعهداتی را پذیرفته و از بخشی از منابع خود صرف‌نظر کرده است.

به عبارت واضح تر، جامعه از جیب خود منافعی را متوجه کارگران دو شرکت مذکور کرده است و زیان آنها را جامعه برعهده گرفته است.

حال سوال این است که آیا این دو شرکت شرکت‌هایی استثنایی هستند که مشمول این لطف شده‌اند؟ آیا تنها این دو شرکت در صنایع ما هستند که با چنین مشکلاتی مواجهند؟ به نظر می‌رسد که پاسخ به این سوالات منفی باشد. قطعا این دو شرکت مشتی از خروار هستند.

حال سوال این است که آیا این راه‌حل که در مورد این دو شرکت اجرا شد؛ قابلیت تداوم در مورد دیگر صنایع مشکل دار را دارد؟ آیا دولت توان مالی آن را دارد تا به دیگر شرکت‌های زیان ده سفارش کار دهد که ورشکست نشوند؟ آیا صلاح است بازهم به نظام بانکی فشار بیاوریم که اقساط خود را دیرتر دریافت کند؟ آیا صلاح است سلامت نظام مشکل دار تامین اجتماعی را بیش از این به مخاطره بیاندازیم؟

اگر قرار است امتیازاتی به این دو شرکت داده شود آیا فکر نمی کنید که دیگر شرکت‌ها نیز می فهمند که تا وضعیت را امنیتی نکنند و کارگران را به خیابان ها سوق ندهند؛ نمی‌توانند از چنین کمک های سخاوتمندانه ای بهره مند شوند؟

آیا این الگوی رفتاری کمک نخواهد کرد تا دیگران هم همین الگوی رفتاری ایجاد التهاب اجتماعی را دنبال کنند تا بتوانند از حکومت امتیازاتی دریافت کنند؟ آیا واقعا راه‌حل مساله چنین پانسمانهای موقتی است یا مشکل عمیق تر است و نیازمند جراحی است؟

واقعیت صنایع مشکل‌دار کشور که یکی دو تا نیستند و بسیار زیادند این است که آنها قدرت رقابت با رقبای خارجی را ندارند. این صنایع فاقد خلاقیت برای نوآوری در محصول هستند. هزینه تمام شده محصولات این شرکت‌ها به واسطه حجم بالای نیرو و عقب بودن تکنولوژی بسیار بالاست.

بعنوان مثال، گفته می شود که  یکی از این شرکتها واگن هایی تولید می کند که حداقل بین ۲۰ تا ۳۰ درصد گرانتر از رقیب خارجی آن است. به همین دلیل، شهرداری تهران و راه آهن علیرغم تمایل قلبی به دادن سفارش کار به شرکت های ایرانی نهایتا ترجیح می دهند تا از شرکت های خارجی خرید خود را انجام دهند.

لذا مساله اصلی صرفا اهلیت داشتن یا نداشتن مدیر جدید این مجموعه ها نیست بلکه مشکل اصلی فقدان خلاقیت مهندسان و تورم بیش از حد کارگران است.

اگر قرار است این مشکل حل شود البته باید بخشی از نیروی کار آنها اخراج شوند تا هزینه تمام شده کاهش یابد. همچنین ضروری است تا مهندسان خلاق تری به کار گرفته شوند که بتوانند نوآوری کنند. علاوه بر اینها، ضروری است تا تکنولوژی های جدید به کار گرفته شود تا کیفیت بالا رفته و هزینه تمام شده کاهش یابد.

با این وصف، آیا تصمیمات گرفته شده تنها یک پانسمان موقت بوده که راه را بر جراحی باز کند یا دولت چنان سیگنال ضعیفی داده که نه تنها راه را برای جراحی در این دو شرکت باز نخواهد کرد؛ بلکه دیگر شرکت‌های ضعیف را نیز به تکرار این تجربه ترغیب خواهد نمود؟