روز گذشته رییسجمهور در ادامه انتخاب مردان کابینه دوازدهم دو نفر از معاونانش را در احکامی جدا انتخاب کرد و رسما مسوولیت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را به علیاصغر مونسان و سکانداری هدایت سازمان محیطزیست را به عیسی کلانتری سپرد.
علیاصغر مونسان که از امروز به جای زهرا احمدیپور به ارگ آزادی خواهد رفت پیش از این «مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش» بوده است.
مونسان قرار است مدیریت این سازمان را بعد از ۱۰ ماه از زهرا احمدیپور تحویل بگیرد. احمدیپور نخستین زنی بود که ریاست سازمانی پر از چالش و مشکل را به عهده میگرفت؛ سازمانی که به تعبیر خود او «سرطان تا مغز استخوانش نفوذ کرده.»
سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با تمام چالشها و مسائلش از امروز قرار است زیرنظر علیاصغر مونسان اداره شود؛ کسی که تخصصاش عمران است و در ارگانهایی مثل شهرداری، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، ستاد اجرایی فرمان امام و باشگاه ورزشی پرسپولیس فعالیت داشته و سال گذشته هم به عنوان چهره سال صنعت ساختمان در گروه «مدیران دولتی» برگزیده شده است.
تجربه فعالیت مونسان در ارگانهایی که بیشترین اصطکاک را در این سالها با میراث فرهنگی داشتند (شهرداری، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، ستاد اجرایی فرمان امام)، واکنشهایی را به وجود میآورد. طی هفتههای گذشته و با قویتر شدن احتمال انتصاب مونسان به عنوان معاون رییسجمهور تحرکاتی در میان فعالان میراث فرهنگی شکل گرفت و نامهها و بیانیههایی در همین رابطه منتشر شد؛ نامههایی که از آسیبهای ناشی از مدیریتهای کوتاهمدت در میراث فرهنگی میگفتند و خواهان ابقای احمدیپور بودند. اما توییتهای احمدیپور درخصوص وضعیت بغرنج و گسستهایی که در این سازمان در میان مدیران وجود دارد و همچنین تقدیر روحانی از او در آخرین جلسه هیات دولت که صبح روز گذشته صورت گرفت به تمامی این تلاشها پایان داد و عصر دیروز بالاخره روحانی آخرین معاون خود را در دولت دوازدهم تعیین و طی حکمی مونسان را به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی منصوب کرد.
هر بار سخن از تغییر مدیریت سازمان میراث فرهنگی میشود، گزینههایی مطرح میشوند که تقریبا هیچ کدام تخصصی در حوزه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ندارند و تنها چهرهای سیاسی هستند که بعضا برای مدتی کوتاه به مدیریت این سازمان منصوب میشوند تا شاید جایی در دولت برایشان باز شود یا در سمتی جز معاونت رییسجمهور منصوب شوند. احمدی پور ۱۰ ماه پیش در میان اما و اگرهای فراوان فعالان این حوزه راهی سازمان میراث فرهنگی شد. با انتصاب او این شایبه وجود داشت که روحانی تنها با هدف منصوب کردن یک زن در هیات دولت او را برگزیده تا به تمام حرف و حدیثها درخصوص تبعیض علیه زنان در دولت پایان دهد.
احمدیپور ۱۰ ماه مدیر میراث فرهنگی بود و در این مدت تلاش خود را کرد تا تغییراتی در این سازمان عریض و طویل صورت دهد. غافل از اینکه مدیریت کوتاهمدت، نتایج کوتاهمدتی نیز در پی خواهد داشت. پیش از او مسعود سلطانیفر که موفق به کسب رای اعتماد مجلسیها نشده بود، مدیریت این سازمان را به عهده گرفت تا نوبتش به وزارت ورزش برسد.
محمدعلی نجفی که این روزها به ساختمان بهشت رفته، نخستین مدیری بود که روحانی در دولت یازدهم برای این سازمان منصوب کرد، اما او – شاید با دیدن اوضاع نابسامان میراث فرهنگی- بیماری قلبی را بهانه کرد و بعد از مدت کوتاهی استعفا داد. اما پیش از مدیریت نجفی، میراث فرهنگی دوران پر ادباری با مدیریت حمید بقایی و اسفندیار رحیممشایی را پشت سر گذاشته بود. هر چند که مدیران مدبری چون سیدمحمد بهشتی و حسین مرعشی در سالهای اول شکلگیری این سازمان مدیریت آن را به عهده گرفتند. اما پس از ادغام این سازمان با حوزههای گردشگری و صنایع دستی، بعد حفاظتی و پژوهشی آن به حاشیه رفت و دولتها در سالهای اخیر تنها نگاهی اقتصادی به این سازمان داشتند و سعی در جایگزین کردن درآمد حاصل از گردشگری به جای درآمد نفتی داشتند.
دولت روحانی هم با رویکرد توسعه گردشگری تلاش کرد تا حوزه گردشگری را در این سازمان تخصصی زیر ذرهبین ببرد و روی توسعه آن برای حل مسائل اقتصادی و روابط بینالمللی کشور حساب باز کند و در بخش صنایعدستی سعی دارد تا چالش لاینحل اشتغال را تا حدودی حل و فصل کند. با این رویکرد شاید بتوان گفت نگاه اقتصادی مونسان در این سازمان همسو با اهداف توسعهای و اقتصادی دولت در راستای توسعه روابط خارجی و حل مشکل اشتغال از طریق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.
علیاصغر مونسان، متولد سال ۱۳۴۹ در تهران، دانشجوی دکترای عمران از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد مدیریت ساخت از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی از سازمان مدیریت صنعتی و کارشناسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف است. مونسان پیش از آنکه معاون رییسجمهور شود مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، مدیرعامل سازمان مهندسی و عمران شهر تهران، مدیرعامل شرکت آتیساز (بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی)، معاونت اجرایی شرکت هریس (ستاد اجرایی فرمان امام ره) و عضویت هیاتمدیره و معاونت اجرایی شرکت دی (بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی) بود. او در سال ۱۳۹۱ مدیر نمونه شهرداری تهران شد و در سال ۹۳ با حکم وزیر ورزش وقت دولت یازدهم، به سمت عضو هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس انتخاب شد.
رییس ستاد احیای دریاچه ارومیه رییس سازمان محیط زیست شد
همچنین روز گذشته رییسجمهور در حکمی، عیسی کلانتری را به عنوان معاون رییسجمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست منصوب کرد. در متن رییسجمهور آمده: «به استناد اصل یکصد و بیست و چهارم قانون اساسی و نظر به مراتب تعهد و تجربیات جنابعالی به موجب این حکم به عنوان «معاون رییسجمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست» منصوب میشوید. توفیق شما را در خدمت به کشور و ملت شریف ایران با رعایت اصول قانونمداری، اعتدالگرایی و منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید از خداوند بزرگ مسئلت دارم.»
عیسی کلانتری در شرایطی روزگذشته به عنوان رییس جدید سازمان محیط زیست انتخاب شد که تاکنون پستهای مدیریتی و اجرایی فراوانی را در سه دهه گذشته کشور داشته و بیش از دو دوره وزیر کشاورزی بوده است (۹ سال) . او متولد ۱۳۳۱ در مرنداست و تحصیلکرده لیسانس (زراعت- اصلاح نباتات) از دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه، فوق لیسانس فیزیولوژی زراعی از دانشگاه نبراسکا امریکا و دکترای فیزیولوژی و بیوشیمی محصولات زراعی از دانشگاه ایالتی آیوا امریکا.
کلانتری که سابقه ۹ سال (در زمان ریاستجمهوری آیتالله هاشمیرفسنجانی دو دور و در زمان دولت سید محمد خاتمی یک سال) وزارت کشاورزی را در کارنامه دارد، در ۴سال گذشته یکی از چهرهها و مشاوران حوزه محیط زیست دولت یازدهم بوده است. او پس از نخستین مصوبه دولت در مرداد ۹۲ که به احیای دریاچه ارومیه اختصاص داشت، به عنوان دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه انتخاب شد. روند احیای دریاچه ارومیه تا پایان سال آبی ۹۵-۹۴ آنقدر چشمگیر بود که زمزمههایی برای همین برنامهریزی جهت احیای دیگر تالابهای روبه مرگ ایران شنیده میشود. هرچند که برخی مشکلات مالی موجب شده برنامه احیا در سال آبی جدید (۹۶-۹۵) عقب بیفتد، اما ستاد احیای دریاچه ارومیه توانست در سالهای گذشته روند تخریب دریاچه را متوقف کند و با اقدامات مختلف، تراز آبی دریاچه را بالا بیاورد.
علاوه براینها کلانتری در سمت دبیرکل خانه کشاورز بارها از برخی اقدامات زیستمحیطی انتقاد کرد که از آن جمله میتوان به نامه او در سال ۸۲ به سید محمد خاتمی در مورد وضعیت دریاچه ارومیه اشاره کرد که در آن به خاطر سدهای ساخته شده و در حال ساخت دوران وزارت حبیبالله بیطرف بر رودخانههای منتهی به آن هشدار داده بود.
گفتنی است کلانتری درحالی سازمان محیط زیست را از معصومه ابتکار تحویل میگیرد که بسیاری از فعالان محیط زیست از عملکرد چهارسال گذشته ابتکار رضایت بسیار دارند و انتظار میرود تا کلانتری نیز رویه او را در این سازمان در پیش بگیرد. البته کلانتری در این سازمان با چالشهای بسیاری رو به رو است که از آن جمله میتوان به بحران آب در کشور، آلودگی هوا و ورود ریزگردها به کشور، خشک شدن تالابهای، تخریب جنگلها براثر طرحهای توسعه، اجرای طراحهای انتقال آب بین استانها و... اشاره کرد.