ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 15.07.2017, 10:04
مریم میرزاخانی، نابغه ایرانی ریاضیات درگذشت

فیروز نادری از مدیران ارشد ناسا از درگذشت مریم میرزاخانی نابغه ریاضی ایرانی خبر داد. خانم میرزاخانی از مدت‌ها پیش با بیماری سرطان دست‌وپنجه نرم می‌کرد، اما خبر آن در روزهای اخیر رسانه‌ای شد.

فیروز نادری از مدیران ارشد سازمان فضایی آمریکا (ناسا) پیش از ظهر روز شنبه (۱۵ ژوئیه/ ۲۴ تیرماه) در پست اینستاگرامی خود خبر خبر داد که مریم میرزاخانی نابغه ریاضی ایرانی درگذشته است. آقای نادری با اعلام این خبر نوشت: «نوری که خاموش شد، قلبم شکست، خیلی زود رفت.»

خانم میرزاخانی از مدت‌ها پیش سرطان سینه داشت و گفته می‌شود تاکنون چهاربار این بیماری بازگشته اما اما کنترل‌شده بود. اخیرا اما سرطان به استخوان ایشان نیز سرایت کرده بود. خبر بستری شدن و وخامت حال ایشان در همین روزهای اخیر رسانه‌ای شد.

مریم میرزاخانی، متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶در شهر تهران است. او با اتمام تحصیلات ابتدایی با شرکت در اولین دوره جذب استعدادهای درخشان وارد دبیرستان فرزانگان تهران شد. تحصیل دانشگاهی را در دانشکده ریاضی دانشگاه شریف ادامه داد. بعد از گذراندن دوره کارشناسی به دانشگاه‌هاروارد رفت و پس از اخذ مدرک دکتری با درجه عالی، به عنوان استاد دانشگاه معروف پرینستون مشغول به کار شد.

مریم میرزاخانی نخستین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. او هم‌چنین نخستین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت و نخستین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی جهانی نمرهٔ کامل گرفت. و در نهایت او نخستین زن و نخسیتن فرد جهان بود که «مدال فیلدز» بزرگترین و معتبرترین جایزه ریاضی دنیا به دست آورد.

***

گزارش پایگاه کالچرس درباره مریم میرزاخانی؛
ستاره‌ای که زود خاموش شد

همیشه از مسیر زندگی اش در آینده مطمئن نبود. در دوران کودکی اش در ایران بسیار خلاق و باهوش و در عین حال پرانرژی بود، به حدی که نمی‌دانست این انرژی را چگونه تخلیه کند. در دوران کودکی که مصادف بود با اوایل دهه ۸۰ میلادی، قصد داشت نویسنده شود. شیفته رمان خواندن بود و زیاد کتاب می‌خرید. با این حال تاثیر برخی از بزرگترها بر زندگی‌ وی توجهش را به سمت دیگری جلب کرد.

به گزارش ایسنا و به نقل از پایگاه کالچرس، مریم میرزاخانی اولین زن تاریخ است که موفق به دریافت مدال فیلدز در سال ۲۰۱۴ شد، جایزه‌ای که به نوبل ریاضیات شهره است.

میرزاخانی در سال ۲۰۰۸ در مصاحبه‌ای با موسسه ریاضیات «Clay» عنوان کرد: برادر بزرگترم کسی بود که مرا به علم، به طور کلی علاقه‌مند کرد و با من راجع به مشکلات و مسایل ریاضی که در آن زمان در مدرسه با آنها دست به گریبان بود، صحبت می‌کرد. من نیز به حل مسایل پیچیده ریاضی علاقه‌مند شدم. وی در سال ۲۰۰۸ در موسسه «Clay» پژوهشگر بود.

مریم عاشق آن لحظه‌ای بود که مساله‌ای حل می‌شد و جواب آن را می‌یافت.

معلمان و دوستان زیادی در قرارگیری وی در مسیر ریاضیات نقش داشته‌اند. یک سال در امتحان ریاضیات دبیرستان به طرز عجیبی نمره پایینی گرفت، زیرا معلمش به مهارت‌های او در ریاضیات اعتقاد نداشت. مریم به شدت دلسرد شد و این موضوع باعث شد تا به تحقیق بپردازد تا ببیند آیا واقعا ریاضیات جوابگوی اشتیاق و تلاش وی خواهد بود یا خیر.

خوشبختانه معلم ریاضی بعدی مریم موجب دلگرمی وی شد. مریم در همان مدرسه با رویا بهشتی آشنا شد و این آشنایی موجب افزایش علاقه آنان به ریاضیات گشت. مرحومه مریم میرزاخانی و بهشتی هر دو از ریاضیدانان برجسته دنیا هستند.

این دو در آن زمان سخت بر روی ایجاد فرصت‌ها و امکانات برابر برای دانش‌آموزان دختر در مقابل دانش‌آموزان پسر تلاش کردند.

در هنگام فارغ التحصیلی از دبیرستان به خوبی در مسیر تبدیل شدن به یک استعداد برتر در ریاضیات قرار گرفته بود. وی مقطع کارشناسی را در دانشگاه شریف گذراند و در این سالها موفق به دریافت چندین جایزه داخلی و خارجی نیز گشت. سپس به آمریکا مهاجرت کرد و موفق به دریافت مدرک PH.D. از دانشگاه هاروارد آمریکا شد.

وی در سال‌های اخیر به عنوان استاد دانشگاه استنفورد مشغول به تدریس بود.

میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ برای سهم برجسته‌اش در مطالعات دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای مدولی به عنوان اولین زن در تاریخ موفق به دریافت مدال فیلدز که به نوبل ریاضیات معروف است، شد.

از سال ۱۹۳۶ تاکنون، مدال فیلدز هر چهار سال یک بار به دو یا چهار ریاضیدان برتر زیر ۴۰ سال اعطا شده است که مریم میرزاخانی اولین و تاکنون تنها زنی بوده که این جایزه را کسب کرده است.

شهرت میرزاخانی تا حد زیادی مدیون مطالعات وی روی هندسه هایپربولیک است. وی عموما روی حالات هندسی که از لحاظ تئوری بسیار پیچیده هستند، کار می‌کرد. میرزاخانی به دلیل پیچیدگی بیش از حد مسایل عمدتا روی رول‌های کاغذی بزرگ کار می‌کرد و آنقدر روش‌های گوناگون را امتحان می‌کرد و اشکال مختلف را ترسیم می‌کرد تا بالاخره به راه حل دست پیدا کند.

میرزاخانی برای کار با این میزان پیچیدگی، چند روش متفاوت را ابداع کرده و توسعه داد. وی متعاقبا موفق به ابداع روشی واقعا خیره کننده و نوآورانه در یک زمینه واقعا پیچیده شد.

روش کار کردن وی آهسته بود و برخلاف دیگر ریاضیدانان برجسته که عمدتا در یک لحظه دراماتیک روش حل مساله را کشف می‌کنند، میرزاخانی توانایی داشت تا ماه‌ها و حتی سال‌ها روی یک مساله وقت بگذارد. به گفته خودش گذر زمان موجب می‌شد تا جنبه‌های مختلف مسایل را ببیند.

همکاری میرزاخانی با امیر محمدی از دانشگاه تگزاس و الکس اسکین از دانشگاه شیکاگو در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ نقش موثری در یافته‌هایش داشت. مقاله مشترک ۱۷۲ صفحه‌ای میرزاخانی و اسکین در زمینه فضای مدولی سر و صدای زیادی به همراه داشت. به طوری که برخی دانشمندان از آن به عنوان «تایتانیک» و «آغاز یک عصر جدید»  یاد کردند.

مریم میرزاخانی بسیار بر هیجان و لذت موجود در ریاضیات تاکید داشت. وی می‌گفت: زیبایی ریاضیات تنها به علاقه‌مندان صبورش رخ می‌نمایاند.

میرزاخانی در سال ۲۰۰۸ عنوان کرده بود: اگر ریاضیات در دبیرستان اشک شما را بیاورد، شاید این گفته که ریاضی جذاب است، عجیب به نظر برسد و بگویید آیا ریاضیات هیجان‌انگیز است؟ من می‌گویم بله، هیجان انگیز است. تقریبا هر چیزی می‌تواند منبع تعجب و هیجان باشد اگر شما انگیزه و شرایط مناسب داشته باشید.

اعتقاد من این نیست که همه باید ریاضیدان شوند اما اعتقاد دارم که بسیاری از دانش‌آموزان یک شانس واقعی به ریاضی نمی‌دهند. ریاضیات بدون اشتیاق و هیجان ناامیدکننده و سرد به نظر می‌رسد. زیبایی ریاضیات تنها به علاقه مندان صبورش رخ می‌نمایاند.

تصاحب مدال فیلدز توسط مریم میرزاخانی به عنوان تنها زنی که موفق به دریافت این جایزه شده به خصوص با توجه به تعداد کم دانشمندان زن، دلپذیر است.


مریم میرزاخانی درکنار همسرش ‏جان وندارک که اهل جمهوری چک است که به عنوان پژوهشگر در شرکت IBM کار می‌کند و فرزندشان آناهیتا

***

میرزاخانی در تاریخ ایران ماندگار شد

دکتر محمودیان، استاد راهنمای میرزاخانی در گفت‌وگویی با خبرنگار ایسنا در خصوص میزان ارتباط علمی این نابغه ریاضی با دانشگاه صنعتی شریف، گفت: ایشان بعد از خروج از ایران ارتباط علمی خود را با دانشگاه قطع نکردند، مرتب به ایران می‌آمدند و در دانشگاه صنعتی شریف سخنرانی می‌کردند، بطوریکه در سال ۲۰۱۰ آخرین سخنرانی خود را در دانشگاه انجام دادند.

وی در ادامه تصریح کرد: در دیداری که در سال ۲۰۱۴ یعنی دو ماه قبل از دریافت «جایزه فیلدز» با مریم میرزاخانی داشتم، به ایشان پیشنهاد کردم که با ایران ارتباط بیشتری داشته باشند تا میرزاخانی‌های بیشتری توسط او تربیت شوند که البته ایشان استقبال بیشتری کردند و گفتند که من بسیار خوشحال می‌شوم که شما از دانشگاه شریف دانشجویانی را به منظور تحقیق به مدت چند ماه نزد من بفرستید. بطوری‌که دو ماه پیش نیز که به آمریکا سفر کردم شنیدم که او دانشجوی دوره دکتری ایرانی را برای فعالیت‌های پژوهشی پذیرفتند.

این استاد دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه بیماری «مریم میرزاخانی» امکان انجام فعالیت‌های علمی بیشتر را به او نمی‌داد، خاطرنشان کرد: حدود یک سال پیش از مریم میرزاخانی دعوت کردیم در همایش هندسه بین‌المللی دانشگاه صنعتی امیرکبیر سخنرانی داشته باشند که متاسفانه به دلیل مساعد نبودن شرایط جسمانی امکان حضور در این همایش برای ایشان فراهم نشد.

محمودیان با بیان اینکه نظریه‌ای با عنوان «مریم میرزاخانی» در دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود، گفت: در حقیقت وی قبل ازخروج از ایران سه مقاله منتشر کرد که البته رفرنس‌های خوبی هم گرفت. بطوری‌که یکی از این مقاله‌ها هم به کتاب‌درسی راه یافته است. این موضوع در یک کتاب درسی معروف «نظریه گراف» بیان شده و در اغلب دانشگاه‌های آمریکا و دیگر کشورهای جهان تدریس می‌شود که به نام «‌مریم میرزاخانی»‌ بیان شده است. وی در دانشگاه هم در همان دوره لیسانس چند واحد درسی از مقطع فوق لیسانس را گذراند و خود را به زمینه خاصی محدود نکرد.

استاد ریاضی دانشگاه صنعتی شریف خاطرنشان کرد: متاسفانه فعالیت‌ قابل توجهی برای تجلیل از مقام علمی او در کشور انجام نشده است و ازمسؤولان انتظار می‌رود برای کمک در این امر به انجمن ریاضی ایران و دانشگاه صنعتی شریف پیش‌قدم شوند و اقداماتی از قبیل نام‌گذاری یک بنا، یک مؤسسه پژوهشی یا ایجاد یک پژوهشکده و غیره برای نکوداشت فعالیت و مقام علمی وی داشته باشیم و شایسته است مسؤولان در این زمینه همکاری لازم را داشته باشند.

***

یادداشت روزنامه‌نگار باسابقه برای نابغه ایرانی
«نمی‌توانم بنویسم مریم میرزاخانی مُرد»

«مریم میرزاخانی ایستاد. در جایی از زمان در لحظه‌ای از لحظه‌های یکی از آخرین روزهای تیر ماه ایرانی. نمی‌توانم بنویسم مریم میرزاخانی مُرد نمی‌توانم مرگش را باور کنم هر چند که مرگ تنها حقیقت انکارناپذیر زندگی باشد.»

این جملات بخشی از یادداشت هوشنگ اعلم، روزنامه‌نگار باسابقه ایران است که در پی درگذشت مریم میرزاخانی، نابغه ایرانی آن را به صورت اختصاصی در اختیار سرویس رسانه ایسنا قرار داده است.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«مریم میرزاخانی ایستاد. در جایی از زمان در لحظه‌ای از لحظه‌های یکی از آخرین روزهای تیر ماه ایرانی. نمی‌توانم بنویسم مریم میرزاخانی مُرد نمی‌توانم مرگش را باور کنم هرچند که مرگ تنها حقیقت انکارناپذیر زندگی باشد. و باورم این است که این حقیقت بزرگی که در برابر مریم میرزاخانی کم آورد و به زانو نشست. مریم میرزاخانی فقط ایستاد. همین. ایستاد تا جلوتر نرود و از نقطه ایستادنش در زمان جاری شود و سایه نبوغش را تا دوردست آینده بگستراند. سایه‌ای که مرگ و میرایی را برنمی‌تابد.

مریم دختر ایران بود هرچند که عنوان نابغه را دیگران به او  دادند. دیگرانی که نبوغ او را دریافتند و برای بهره گرفتن از دانش و نبوغ او کرسی استادی یکی از بزرگترین دانشگاه‌های جهان را زیر پایش گذاشتند تا پروفسور مریم میرزایی. این استاد جوان دانشگاه استانفورد دانسته‌هایش را به دیگران بیاموزد به دیگرانی که ادامه او خواهند بود و بی‌شک زیر سایه نبوغ او جهان را دیگرگون خواهند ساخت.

مریم میرزاخانی دختر ایران بود و هست و خواهد بود او در ایران به دنیا آمد. در ایران درس خواند و در مدرسه تیزهوشان برای بیشتر دانستن پرورده شد. مثل صدها دختر دیگری که در این مدرسه درس خواندند. و بعد رفت تا در فضایی بازتر و مناسب‌تر بیشتر بداند و بیشتر بخواند و همان جا بود که نبوغ او را دریافتند و دانستند که او نابغه‌ای است کم‌نظیر نابغه‌ی ریاضی نابغه‌ای که نامش افتخاری بود برای دانشگاهی که او را بر کرسی استادی نشاند و با این همه او هم‌چنان مریم میرزاخانی بود دختر ایران. دختری که وجودش تاج افتخاری شد بر سر همه‌ی ایرانیان و حتی بر سر آن‌ها که نامش را هم نشنیده‌اند و نمی‌دانند او کیست و بی‌تردید ایستادن این دردانه‌ی ایران در لحظه‌ای از زمان و نمی‌گویم مرگش و رفتن‌اش و نبودنش. چرا که همچنان هست و تا زمانی که علم ریاضی و دانش بشری وجود داشته باشد خواهد بود اگرچه جسمش در میان نباشد؛ تلخ است؛ و حیف که ایستادن او اجتناب‌ناپذیر بود و به حکم تقدیر و به دلیل بیماری مهلکی که هیچ‌کس از چنگالش رهایی نداشته است.

اما ایستادن مریم و ماندنش در لحظه‌ای از زمان تنها می‌تواند مانع ادامه تجلی نبوغ او باشد با این همه همین ایستادن هم آن‌قدر تلخ و دردناک است که ما را وا دارد برای ایران‌دخت نابغه‌مان به سوگ بنشینیم و چرا نه! شکی نیست که بسیاری از مراکز علمی جهان یاد او را گرامی خواهند داشت و جاماندنش را در لحظه‌ای از زمان به سوگ خواهند نشست. اما مگر نه این‌که مریم دختر ایران بود. و فرزند این سرزمین و مگر می‌شود مردم سرزمینش در اندوه ایستایی ابدی او سوگوار نباشند. و کاش آن‌ها که تصمیم‌گیرنده‌اند این حقیقت را دریابند که او یک نابغه‌ی ایرانی بود و پیش از آن‌که دیگران سوگوار باشند ماییم که به سوگ او نشسته‌ایم. نمی‌دانم این حق را دارم یا نه که به عنوان یک ایرانی بگویم. آقای رئیس‌جمهور بیایید فارغ از هر دغدغه‌ی سیاسی و هر مصلحتی، یک روز را به احترام مریم میرزاخانی و در سوگ او عزای عمومی اعلام کنید. و به احترام او و دانش و نبوغش پرچم ایران را در سفارتخانه‌هایمان به حالت نیمه‌افراشته درآوریم تا مردم دنیا دریابند که ما برای علم و اندیشه هم ارزش قایلیم و برای جوانان اندیشه‌ورزمان در هر جای جهان که باشند.»