آتنا اصلانی کودک ۷ ساله اهل پارسآباد حدود سه هفته قبل برای دیدن پدرش از خانه خارج شد و به خانه باز نگشت. سرانجام پس از ۲۰ روز جسد آتنا در پارکینگ مردِ رنگرزی که در همان خیابان مغازه دارد، پیدا شد. آتنا همیشه برای رفتن به دستشویی به مغازه این مرد رنگرز میرفته است. جسد دختربچه، در یک ساک و در بشکهای پلاستیکی در پارکینگ مرد رنگرز پیدا شده است.
روزنامه شهروند: این جنایت هولناک احساسات مردم این شهر را بشدت جریحهدار کرده است. تا جایی که اهالی پارسآباد در واکنش به این حادثه تکاندهنده با تجمع در محل ناپدیدشدن آتنا خواهان اشد مجازات برای عامل این جنایت شدند. مردم خشمگین با حمله به محل کار قاتل، مغازه او را به آتش کشیدند.
مقامات محلی و قضائی پارسآباد هم برای جلوگیری از گسترش خشونتها و بازگرداندن آرامش با حضور در جمع معترضان، برخورد قاطع و سریع دستگاه قضا و مجازات عامل این جنایت هولناک را وعده دادند.
آتنا دختر بچه هفتسالهای که به طرز مشکوکی ناپدید شده بود، پس از ٢٠ روز جستوجوی بینتیجه، پیکر بیجانش در حیاط یک خانه پیدا شد. پیکری که در میان حفرهای از بتن به طرز دلخراشی مخفی شده بود. صاحب این خانه به عنوان متهم اصلی پرونده به قتل دختر هفتساله اعتراف کرده است.
این تنها خبر رسمی است که در خصوص این پرونده مبهم اعلام شده است. پروندهای سربسته با سوالات بیشماری که تاکنون به جز معدودی از آنها هیچ پاسخ روشنی از سوی مقامات قضائی و انتظامی به آنها داده نشده است. ظهر یکشنبه، ٢٨ خرداد بود که خبر گمشدن آتنا اصلانی به پلیس اعلام شد. پدر این دختر هفتساله در اظهاراتش به پلیس گفت: «من دستفروش هستم و دخترم در حال بازیکردن با بچه یکی دیگر از همکارانم بود.
من مشغول کارم بودم و از دور حواسم به آتنا بود؛ اما یک لحظه متوجه شدم که هیچ اثری از آتنا نیست. همه جا را دنبالش گشتم، کل خیابان را چندبار جستوجو کردم. در آن خیابان دستفروشهای دیگری هم بساط میکنند، از آنها و کسبه هم پرسوجو کردم اما هیچکدام از آنها آتنا را ندیده بودند.»
به دنبال اظهارات این مرد، پلیس با استفاده از همه امکانات کار جستوجو برای یافتن آتنا را آغاز کرد. در همین حال با انتشار خبر گمشدن این دختر بچه هفتساله همه ارگانهای مربوطه تلاش کردند تا ردی از این دختر پیدا کنند.
٢٠ روز پرالتهاب در پارسآباد
همزمان تیمي از کارآگاهان اداره آگاهی در نخستين اقدام به سراغ دوربینهای مداربسته خیابان پزشکان رفتند. خیابانی که آتنا برای آخرینبار در حال بازیکردن در آنجا دیده شده بود. بیش از ٦٠ ساعت فیلم دوربینهای مغازههای این خیابان بارها و بارها از سوی پلیس بازبینی شد، اما به طرز عجیبی هیچ دوربینی از لحظه گمشدن آتنا تصویری ضبط نکرده بودند.
با به بنبست رسیدن پیگیری تصاویر، تیمی از نیروهای هلالاحمر همراه با سگهای زندهیاب برای یافتن آتنا وارد عمل شدند و حتی عملیات جستوجو به حومه شهر هم کشیده شد اما نیروهای امدادونجات هم نتوانستند اثری از این دختر بچه هفتساله پیدا کنند. همزمان اهالی پارسآباد در فضای مجازی هم تلاشهایی برای پیداکردن این دختر انجام دادند.
هشتگهای مختلفی برای آتنا در شبکههای اجتماعی دست به دست و هر روز حساسیتها نسبت به این پرونده بیشتر میشد. در این میان اما با سکوت مقامات مسئول بازار شایعات درخصوص این حادثه هم داغ شد.
برخی خبرها از خودکشی رباینده آتنا حکایت داشت. مردی که گفته میشد به دلیل عذاب وجدان اقدام به خودکشی کرده است. البته پس از چند روز فرماندار پارسآباد هرگونه ارتباط خودکشی این مرد با پرونده آتنا را تکذیب کرد. از سوی دیگر پلیس در ادامه تحقیقاتش چند مظنون را دستگیر میکند تا درنهایت یکی از افراد دستگیرشده در بازجوییهای فنی به قتل آتنا اعتراف میکند. با وجود این هنوز این پرونده ابهامات زیادی دارد. از انگیزه این جنایت گرفته تا نحوه به قتلرسیدن آتنا و موارد بیشمار دیگری که از سوی مراجع رسمی بیپاسخ مانده است.
دفن پیکر آتنا در بتن
شهرام یکی از کسبه خیابان پزشکان پارس است. او اتفاقات یکشنبه، ٢٨ خردادماه را خوب به خاطر دارد: «من جلوی درِ مغازه نشسته بودم، داشتم خیابان را نگاه میکردم که پدر آتنا با حالتی پریشان جلوی من سبز شد، او را میشناختم خیابان پزشکان پاتوق بساطیهاست. او هم چند وقتی بود که با وانتش کمی بالاتر از مغازه من لباس میفروخت. از من پرسید: «دخترم را ندیدی؟» من متعجب نگاهش کردم، خیلی نگران بود، به من گفت دخترم جلوی چشمم بود، اما یک لحظه غیبش زد، جوری صحبت کرد که دلم سوخت، من هم کمکش کردم به او گفتم «تو از مغازههای بالای خیابان شروع کن و من هم از پایین، همه جا را گشتیم اما هیچ خبری از او نبود.»
او در ادامه صحبتهایش میگوید: «در این مدت هر روز خبری دهان به دهان بین مردم میچرخید. یکبار چو افتاد که مرد معتادی که در خیابان پزشکان خودکشی کرده است، آتنا را دزدیده؛ اما بعد از چند روز معلوم شد که این خبر درست نبوده. تا اینکه چند روز پیش خبر قتل این دختر را شنیدیم.»
او ادامه میدهد: «در این مدت پلیس همه دوربینهای مداربسته خیابان پزشکان را چندبار بازبینی کرد؛ اما مثل اینکه دوربین یک کارگاه رنگرزی که دقیقا روبهروی محل بساط پدر آتنا بوده، هیچ تصویری را ضبط نکرده بوده و همین موضوع باعث شک پلیس میشود و صاحب مغازه كه مردی ٤٢ ساله است را بازداشت میکنند. او آدم خوشنامی هم نیست، زن و بچهدار است اما خب حرفهای زیادی پشت سرش است، حتی من شنیدم سابقه کودکآزاری هم دارد به همین دلیل هم برادرش پس از دستگیری او، به حیاط خانهاش میرود و به یک قسمت از حیاط که تازه سیمان شده بوده، مشکوک میشود، بلافاصله با بیل و کلنگ سیمان را میکند و جنازه آتنا را پیدا میکند. بعد هم با پلیس تماس میگیرد و به آنها اطلاع میدهد.»
اعتراضات بیسابقه مردم به قتل آتنا
اما خبر قتل آتنا مردم پارسآباد را بشدت عصبی و نگران کرده است. بر اساس تصاویر منتشرشده از این شهر، روز گذشته عده زیادی از مردم با تجمع در خیابان پزشکان، ضمن اعتراض شدید به این حادثه خواستار برخورد قاطع قضائی با عامل این حادثه هولناک شدند؛ اما این تجمع درنهایت با حضور فرماندار و دادستان این شهر و وعدههای آنها مبنی بر رسیدگی سریع و خارج از نوبت به این پرونده پایان یافت و با حاشیههایی هم همراه بود.
محمد یکی دیگر از کسبه خیابان پزشکان درباره واکنش مردم پارسآباد و تجمع اعتراضآمیز آنها در مقابل محل کار قاتل آتنا به «شهروند» میگوید: «مردم شهر از این خبر خیلی عصبی و نگران شدند. آنها خواهان مجازات قاتل هستند. جلوی مغازه رنگرزی او شعار میدادند. چند نفری هم با سنگ شیشههای مغازه را شکستند و آنجا را به آتش کشیدند. عدهای هم در مقابل خانه او تجمع کردند که با دخالت پلیس متفرق شدند. هرچند من این برخوردها را تأیید نمیکنم اما خبر قتل آتنا احساسات مردم پارسآباد را بشدت جریحهدار کرده است.»
قاتل روز حادثه پدر آتنا را دلداری میداد!
وبسایت محلی “رکنا”
سناریوی قتل آتنا اصلانی می توانست برای همیشه سر به مهر بماند اگر دوربین های مداربسته دست اسماعیل رنگرز را رو نمیکردند. اسماعیل، یکی از کسبه محل که رنگرز بود در همان روز حادثه به منظور دلداری به پدر آتنا برای او نوعی ترشی محلی برد و سعی در التیام دردهای او داشت.
اسماعیل همواره سعی میکرد تا ظن پدر آتنا را نسبت به دیگران برانگیزد، تا جایی که وقتی مرد ۳۵ ساله که اهل همان محل بود خودکشی کرد و خود را حلق آویز کرد، اسماعیل سعی کرد تا ماجرای گمشدن آتنا را به گردن این مرد ۳۵ ساله بیندازد.
دست قاتل رو شد
مرد جنایتکار بسیار خوب نقش خود را بازی کرد تا سناریوی جنایت هولناک خود را پنهان کند. اما در نهایت هیچ کس نمیدانست چه اتفاقی برای دختربچه رخ داده و او کجاست اما با گذشت زمان، وقتی هیچ ردی از وی به دست نیامد فرضیه اینکه او قربانی سرقت شده باشد، قوت گرفت؛ چرا که آتنا آن روز ۶ النگو، انگشتر و گوشواره همراه خود داشت و احتمال میرفت که قربانی دزدان طلا شده باشد.
در حالی که خبر گم شدن دختربچه در شهر پیچیده و همه را نگران کرده بود، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند. در محلی که پدر آتنا دستفروشی می کرد، چند مغازه و بانک وجود داشت که مجهز به دوربینهای مداربسته بودند. مأموران به بازبینی فیلمهای ضبط شده توسط این دوربینها پرداختند.
دوربین یکی از مغازهها لحظهای که آتنا قدمزنان در پیاده رو میرفت و از بساط پدرش دور میشد را ضبط کرده بود. اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آنطرفتر بود تصویری از دختربچه ضبط نکرده بود. این یعنی دختربچه پیش از اینکه به دوربین دوم برسد، مسیرش را تغییر داده بود. از سوی دیگر بررسیها نشان میداد در این مسیر بهخاطر جوی آبی که وجود داشت و همچنین حضور چندین دستفروش کنار پیادهرو، امکان اینکه دختربچه از پیادهرو به آنسوی خیابان رفته باشد، وجود نداشت. پس بیشک او پس از عبور از مقابل دوربین اول و رسیدن به دوربین دوم، ناپدید شده بود.
مأموران وقتی متوجه شدند که در این مسیر، مغازه اسماعیل رنگرز وجود داشته که آتنا گاهی اوقات برای خوردن آب به آنجا میرفت، حدس زدند که وی روز حادثه نیز به این مغازه رفته و پس از آن ناپدید شده است. به این ترتیب مرد رنگرز به عنوان نخستین مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد که آن روز دختربچه را ندیده و او اصلا به مغازهاش نیامده است.
انگیزه کثیف قاتل مشخص شد
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل انگیزه قاتل این دختر هفت ساله پارس آبادی را اعلام کرد.
به گزارش گروه حوادث رکنا، ناصر عتباتی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل ضمن تسلیت به خانواده آتنا اصلانی و ابراز همدردی با شهروندان شهرستان پارس آباد انگیزه قاتل این دختر هفت ساله پارس آبادی را اعلام کرد.
وی تصریح کرد: با دستور دادستان مرکز استان اردبیل تیم چهار نفره از متخصصان پزشکی قانونی با دقت معاینه جسد را انجام دادند.
دادستان مرکز استان اردبیل افزود: علیرغم گذشت مدت طولانی از قتل، تیم پزشکی آثار آزار و اذیت جنسی را تایید کرد.
وی خاطرنشان کرد: قاتل ۴۲ ساله، متاهل، دارای فرزند و سابقه دار است.
عتباتی به خانواده مقتول و اهالی شهرستان پارس آباد اطمینان داد که این پرونده در سریعترین زمان رسیدگی خواهد شد و گفت: وفق دستور ریاست محترم دادگستری استان اردبیل و با نظارت دادستان مرکز استان، کلیه روند پرونده به صورت فوق العاده و خارج از نوبت مورد بررسی و رسیدگی قرار خواهد گرفت.
***
نماینده مردم پارسآباد در گفتوگو با ایلنا:
قتل آتنا امنیت روانی منطقه را زیر سوال برده است
ایلنا: پدر آتنا دستفروشی میکرد. آتنا گاهی به او کمک میکرد، روز حادثه هم آتنا کنار بساط پدرش بود؛ اما برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب چند لحظهای از پدر دور میشود و دیگر برنمیگردد. پس از اینکه خانواده موفق به یافتن آتنا نشدند عکس او در شبکههای اجتماعی و شهرهای نزدیک دست به دست میشود به امید اینکه خبری از او در اختیار خانوادهاش قرار گیرد؛ اما سه هفته بعد جسد او در یک بشکه پلاستیکی پر از خاک پیدا شد. بررسیها نشان میدهد او در همان زمانی که ناپدید شده بود، به قتل رسیده است.
شکور پورحسین (نماینده مردم پارسآباد) در مجلس شورای اسلامی در رابطه با این حادثه به خبرنگار ما گفت: جنایتی هولناک در پارسآباد اتفاق افتاد که پس از سه هفته کشف شده است. دختر بچهای هفت ساله در ابتدا گم میشود و این مساله با تلاش نیروهای امنیتی، نظامی و اطلاعاتی پیگیری میشود. با توجه به اینکه ۱۵ سال در مسند قضاوت بودم نقطه نظراتی را در این رابطه به اطلاع دوستان رساندم؛ متاسفانه بعد از سه هفته جسد این کودک کشف شد؛ البته عدهای در این خصوص دستگیر شده بودند. مظنون اصلی نیز بازداشت شده بود اما دلایل محکمی برای متهم کردن او وجود نداشت.
او افزود: در بین بازداشتشدگان شخص معتادی نیز وجود داشت که خود را حلقآویز کرده بود و همین مساله در روند بررسی پرونده تاثیر گذاشت؛ چراکه این سوال به وجود آمد که این شخص چرا خود را بعد از رسیدن مامورها حلقآویز کرده است. ماموران نیروی انتظامی با سگهای زندهیاب در حال بررسی محل بودند که متوجه حلقآویز شدن این شخص در حیاط خانه خود شدند. این اتفاق؛ یک معما برای مقامات پیگیری کننده بود.
او تاکید کرد: دوربین یکی از مغازهها لحظهای که آتنا از بساط پدرش دور میشد را ضبط کرده بود؛ اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آنطرفتر بود؛ تصویری از دختربچه ضبط نکرده بود. دختربچه در فیلم از کنار مغازه رد نمیشود و به همین خاطر به صاحب مغازه رنگرزی مشکوک میشوند که او را دستگیر و مورد بازجویی قرار میدهند.
او در پاسخ به این سوال که بررسی دوربینهای بانکی و شناسایی مظنون و همچنین پیدا کردن جسد دخترک چرا سه هفته طول کشیده است، بیان داشت: بعضی از فیلمها را برای ریکاوری کردن فرستاده بودند اینها تنها سرنخ بودند اما مدارک کافی برای مقام قضایی به صورت جدی نبود تا طرف را متهم کند. پرونده چند بعدی بود که باید از چند جهت بررسی میشد باید دلایل و مدارک کافی باشد تا فرد بازداشت و بازجویی شود.
نماینده مردم پارسآباد در پاسخ به این سوال که از زمان بررسی فیلم تا بازداشت فرد چه زمانی صرف شده است، بیان داشت: فیلم دیگری نیز باید موردبررسی قرار میگرفت که مربوط به مغازه روبرویی بود اما صاحب مغازه در مسافرت به سر میبرد برای همین بعد از بازگشت این فرد؛ فیلمها مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای بیشتر موجب شک بیشتر به فرد رنگرز شد. البته فیلم دلیل محکمی نبود.
به گفته پورحسین، در این مدت ۲بار دستور بازرسی مغازه و محل زندگی مظنون پرونده صادر شد. مأموران با حکم قضایی راهی آنجا شدند و همه جا را با دقت گشتند اما هیچ سرنخی بهدست نیامد تا اینکه بعد از کشف جسد در نزدیکی خانه متهم؛ دلیل محکمی علیه او کشف شد. البته اقرار این فرد کفایت نمیکند و باید مقرون به صحت میبود. در بحث قتلها و جنایتها باید مقام قضایی بازجوییها را با آرامش انجام دهد دلایل و مدارک جمعآوری شود تا در مراحل بعدی پرونده از دادگاه به دادسرا برنگردد و حکم محکم و قابل اجرا باشد.
او در پایان تاکید کرد: روح پرتلاطم و ناآرام خانواده آتنا و همچنین مردم پارسآباد نیازمند بررسیهای دقیق و حکمی قابل اجراست. این حادثه امنیت روانی منطقه را زیر سوال برده است و امیدواریم که دستگاه قضایی با دقت و سرعت بیشتر این پرونده را به نتیجه برساند.
لازم به ذکر است که حادثه اخیر؛ احساسات مردم شهر پارسآباد مغان را به شدت جریحهدار کرده است. تا جایی که اهالی پارسآباد در واکنش به این حادثه تکاندهنده با تجمع در محل ناپدیدشدن آتنا خواهان اشد مجازات برای عامل این جنایت شدهاند.
مردم خشمگین با حمله به محل کار قاتل، مغازه او را به آتش کشیدند. گزارشهای رسیده خبر از ایجاد جو امنیتی در این شهر دارد و تلاش خبرنگار ایلنا نیز برای مصاحبه با خانواده این کودک به دلیل برخی موانع تا این لحظه بینتیجه مانده است.