ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 11.06.2017, 8:13
خاورمیانه روی دور تند

شهروند / آرمین منتظری

وقایع هفت روز گذشته خاورمیانه با سرعت تعجب‌آوری درحال وقوع است. طی  ٧ روز گذشته شاید جواد ظریف با ده‌ها مقام خارجی رایزنی تلفنی یا رودررو داشته و وزارت خارجه یک کار پرمشغله‌ترین دوران کاری خود را سپری می‌کند. دومینو رخدادها ظاهرا پایانی ندارد. تحلیلگران بر این عقیده‌اند که رخدادهای ژئوپولتیکی معمولا به آرامی رخ می‌دهند. البته زمان‌هایی نیز پیش می‌آیند که نیروهای درگیر در نقطه‌ای بحرانی در زمان واحد به یکدیگر می‌رسند و کنش و واکنش‌هایی که از خود نشان می‌دهند، سلسله‌ای از رخدادها را به‌طور همزمان شکل می‌دهد.

در نگاه اول ممکن است اینگونه به نظر برسد که رخدادها  با یکدیگر ارتباطی ندارند اما همزمانی آنها خود دلیل واضحی بر ارتباط آنهاست. به نظر می‌رسد که خاورمیانه مدتی است که وارد چنین فازی شده است. فازی که در آن رخدادها با سرعتی غیرقابل وصف به وقوع می‌پیوندند و نیاز است که هرکشوری در برابر این سیل رخداد آماده باشد.

رخدادهای هفته گذشته ابتدا با اقدام عربستان درخصوص قطر آغاز شد. عربستان به همراه هفت کشور دیگر در اقدامی هماهنگ هرگونه رابطه دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند و عملا قطر را درمحاصره قرار داده‌اند. حالا قطر برای تأمین مایحتاج غذایی خود نیز دچار مشکل شده است. تنها کشورهای ایران و ترکیه هستند که عملا می‌توانند به کمک قطر بشتابند. قطر همچنین برای پرواز هوایی نیز متکی به آسمان ایران است؛ چراکه همه کشورهای همسایه قطر غیر از ایران آسمان خود را به روی دوحه بسته‌اند. عربستان و دیگر کشورهایی که رابطه‌شان را با قطر قطع کردند، معتقدند که قطر از گروه‌های تروریستی حمایت کرده و برخلاف سیاست کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، به سمت ایران گام برداشته است. یک روز بعد از این اتفاق، نروهای کرد دموکرات در سوریه حمله‌ای را به رقه آغاز کردند تا این شهر را از داعش پس بگیرند. ٤٨ساعت بعد از حادثه قطر، گروه تروریستی داعش در تهران در ساختمان مجلس و حرم امام عملیات تروریستی انجام داد که تقریبا در نوع خود بی‌سابقه بود. چند ساعت بعد از این حمله تروریستی، دولت خودمختار کردستان عراق اعلام کرد که در شهریورماه امسال همه‌پرسی استقلال از عراق را برگزار خواهد کرد. حالا سوال این است که آیا این رخداد هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و اگر دارند، چگونه و چطور؟

واقعیت این است که این رخداد هرکدام مستقل از هم رخ داده‌اند، اما وقتی هر کدام از اینها را کنار هم بگذاریم و به آنها به‌عنوان یک کل بنگریم، درخواهیم یافت که این رخداد نشانه تغییری بزرگ در منطقه هستند. تمایل قطر برای نزدیک‌شدن به ایران و به چالش‌کشیدن عربستان نشان می‌دهد که یا عربستان ضعیف شده یا این‌که ایران قدرت یافته است. در این میان ترکیه نیز از این فرصت استفاده کرده و به حمایت از قطر پرداخته و سعی دارد خود را به‌عنوان یک رهبر منطقه‌ای مطرح کند. در آن‌سو پاکستان نیز اعلام آمادگی کرده تا به قطر نیرو اعزام کند. داعش نیز که این روزها در عراق و سوریه بشدت تحت فشار است، سعی کرده تا به ایده اولیه تشکیل خود یعنی یک گروه تروریستی بازگردد تا گروهی که محدوده‌ای سرزمینی را در اختیار داشته، حکمرانی می‌کند. در آن‌سوی ماجرا نیز کردهای عراق قرار دارند که فکر می‌کنند امروز بیش از هر زمان دیگری به جداشدن از عراق نزدیک شده‌اند. ترجمه این رخداد به زبان ساده این است که هماهنگی‌های جدیدی درمنطقه میان کشورها درحال شکل‌گیری است.

آتش در میان اعراب خلیج‌فارس
سالیان ‌سال بود که کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس با کمک درآمدهای نفتی و جمعیت‌های کمشان توانسته بودند امنیت خود را حفظ کنند، اما به نظر می‌رسد که این امنیت دیرپا نخواهد بود. درست است که ماجرای قطر طی روزهای اخیر به تیتر اکثر رسانه‌های جهان تبدیل شد، اما حقیقت ماجرا جدی‌تر از این است. مشکلی که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس دارند، این است که نمی‌دانند چطور باید گروه‌های سنی تندرو وقتی که پای ایران درمیان است را مدیریت کنند. کشورهای عمان که برخلاف دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌‌فارس، سنی‌نشین نیست یا حداقل سنی‌ها در آن در اقلیت هستند، هیچ‌وقت مشکلات مشابه دیگر کشورها را به ایران نداشته است و همواره توانسته روابطی مبتنی بر دوست و احترام را با همسایه فارس خود داشته باشد. کویت نیز تا حدودی توانسته روابط خود را با ایران مدیریت کند. اگرچه این کشور بشدت به عربستان نزدیک است، اما توانسته درخصوص برخی موارد روند بی‌طرفی را پیشه کند و حتی در برخی مواقع میانجی میان ایران و عربستان باشد. حتی درخصوص دعوای اخیر میان عربستان و قطر نیز کویت نقش میانجیگری را برعهده گرفته است. بحرین که اکثریت شیعه‌نشین دارد اما حکمرانان آن را سنی‌های نزدیک به عربستان‌سعودی تشکیل می‌دهند که کاملا و به‌طور صد درصد با عربستان وابسته است. در ادامه عربستان تنها یک متحد تمام و کمال دیگر می‌تواند داشته باشد و آن امارات متحده عربی است.

واقعیت امروز منطقه این است که امنیت سالیان کشورهای عربی شبه‌جزیره به خطر افتاده و عربستان‌سعودی به قصد ممانعت از عمیق‌ترشدن شکاف میان کشورهای این منطقه بسیج دیپلماتیک علیه قطر را به راه انداخته است. در واقع عربستان‌سعودی با هدف ممانعت از خطری بزرگتر دست به ریسک زده است. اگر عربستان بتواند قطر را به زانو درآورد، آن‌قدر خواهد توانست قدرت جبهه سنی عربی را فریاد بزند اما اگر قطر در مقابل دیگر کشورهای هم‌پیمان عربستان و خود عربستان به دفاع از خود برخیزد، آن‌وقت این عربستان خواهد بود که مجبور شود عمیق‌ترشدن این شکاف عربی منطقه‌ای را به نظاره بنشیند.

تضعیف داعش در عراق و سوریه
همزمان با درگیری میان کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس، گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه بشدت تحت فشار است. البته داعش طی سال‌های گذشته سرزمین‌هایی را در عراق و سوریه از دست داد. موصل پایتخت این گروه تروریستی در عراق نیز درحال فروپاشی است و شهر رقه در سوریه نیز که مرکز این گروه در سوریه بود نیز، درحال از دست‌رفتن است. از دست‌دادن سرزمین برای داعش مهمترین ضربه است. داعش به خوبی می‌داند که با از دست‌دادن سرزمین دیگر موضع خلافت بلاموضوع است، به همین خاطر است که این گروه بار دیگر به ایده اولیه خود یعنی عملیات‌های تروریستی پراکنده بازگشته است، اما باید به خاطر داشت که شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که داعش در ذیل آنها می‌تواند به حیات خود ادامه دهد، همچنان باقی خواهند ماند، اما نکته بسیار مهم این است؛ همچنان که داعش در جبهه‌های متفاوت جنگ شکست می‌خورد، چه کشورهایی برای حمایت از داعش با هم متحد شده بودند و چه کشورهایی برای مبارزه با این گروه تشکیل ائتلاف داده بودند. موضوع اتحاد یا ائتلاف خود را از دست می‌دهند. به دیگر سخن برخی از کشورهای حامی داعش به‌رغم همه اختلافات خود دست اتحاد به هم داده بودند، اما حالا که داعش را در معرض نابودی می‌بینند، دیگر لزومی به حفظ اتحاد حس نمی‌کنند و بار دیگر به جبهه خود و با همان اختلافات بازمی‌گردند. برعکس این مسأله نیز صادق است. نتیجه چنین رویکردی بروز شکاف و جدایی میان کشورهاست. بخش اعظمی از تحولات اخیر منطقه نیز ریشه درهمین واقعیت دارد.

حمله داعش در تهران
٤ روز پیش داعش در ایران نیز دست به عملیات تروریستی زد. نوع حمله و میزان تلفاتی که به بار آورد، نشان می‌دهد که احتمالا داعش برای مدتی است که در ایران فعال بوده است.

نکته مهم دیگر زمان اجرای این حمله تروریستی است. تنها سه هفته بعد از سفر دونالد ترامپ به عربستان‌سعودی که با سخنان تند او علیه ایران همراه بود. در همان زمان، پادشاه عربستان هرگونه گفت‌وگویی با ایران را رد و اعلام کرد که رویارویی با ایران باید در خاک این کشور صورت گیرد. پس از این سخنان عربستان و بحرین اقدام به سرکوب شیعیان در کشورهای خود کردند.  مسلم است که عربستان از حمله داعش به ایران سود می‌برد. حال این‌که عربستان به صورت مستقیم پشت این حملات بوده یا خیر، مسأله‌ای است که هنوز اثبات نشده است؛ اما بدیهی است که داعش تمایل دارد که ایران عربستان را مسئول اصلی این حملات بداند؛ چراکه در این صورت تنش در منطقه وارد فاز جدیدی خواهد شد. البته به ‌هر حال بعد از این حمله روابط ایران و عربستان وارد فاز تازه‌ای از تنش خواهد شد و در این میان داعش تمام سعی خود را خواهد کرد تا به این تنش هر چه بیشتر دامن بزند.

کردها ساز خود را کوک می‌کنند
در کشاکش همه این رخدادها، گروه‌های کردستان ساز خود را کوک کرده و به دنبال مرزهای مستقل خود هستند. نخستین هدف کردهای سوریه برای مبارزه با داعش به دست‌آوردن سرزمین‌ و جلب حمایت آمریکا برای استقلال و رسیدن به کردستان خود‌مختار در سوریه است. بستگان آنها در عراق نیز به دنبال استقلال از عراق هستند و اعلام کرده‌اند در شهریور ماه همه‌پرسی برگزار می‌کنند. اقدامی که با مخالفت ایران، عراق و ترکیه مواجه شده است.

بعد از حمله آمریکا به عراق در ‌سال ٢٠٠٣، دولت مرکزی بغداد خودمختاری کردهای عراق را در سه استان به رسمیت شناخت. در خلال این سال‌ها، کردهای عراق دامنه نفوذ خود را به سمت جنوب گسترش دادند و سعی کردند تا سه استان تحت اختیار خود را گسترده‌تر کنند؛ اما برای این کار مجبور بودند با سنی‌های عراق رو در رو شوند. دولت شیعی عراق اما به هر دلیلی مخالف استقلال کردهای عراق است. ظهور داعش در ‌سال ٢٠١٤ و تصرف موصل توسط این گروه تروریستی، به کردهای عراق کمک کرد چراکه داعش با این اقدام توانست دولت مرکزی عراق را تضعیف و مجبورش کند که برای مبارزه با داعش با کردها گفت‌وگو کرده و حمایتشان را جلب کند. نکته جالب این است که حمله به مواضع داعش توسط دولت عراق و با کمک کردها باید دقیقا در همان نقاطی انجام می‌شد که کردها بر سر آنها با سنی‌های عراق مشکل داشتند.

در نهایت کردها با تکیه بر امتیازاتی که از دولت مرکزی عراق دریافت کردند، این جسارت را یافتند که تاریخ برگزاری همه‌پرسی استقلال را اعلام کنند. البته رسیدن کردها به استقلال واقعی بسته به نوع واکنشی است که ایران و ترکیه از خود نشان خواهند داد.

ترکیه نظاره‌گر از دور
ترکیه تمام این تحولات را با دقت زیر نظر دارد. ترکیه مخالف استقلال کردها است و اهداف ترکیه در سوریه تقریبا با اهداف همه بازیگران بین‌المللی در سوریه متفاوت است. با همه این اوصاف و به‌رغم این‌که ترکیه از برخی گروه‌های شبه‌نظامی در سوریه حمایت می‌کند و مسیر امنی را در شمال این کشور برای خود باز کرده است، اما همچنان ترجیح می‌دهد که از ورود مستقیم به درگیری‌ها خودداری کند. ترکیه ترجیح می‌دهد کنار بایستد و جنگ داخلی کشورهای عربی با هم را از دور نظاره کند تا این‌که آنها به اندازه کافی ضعیف شوند که حضور ترکیه را به‌عنوان یک قدرت مسلم در منطقه به رسمیت بشناسند. ترکیه همچنین با شماری از مشکلات داخلی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و همین مشکلات موجب می‌شود تا آن اندازه مشغولیت داشته باشد که نتواند به ‌طور کامل به گسترش دامنه نفوذش در منطقه بپردازد.

اما مسأله قطر، فرصتی را پیش پای ترکیه قرار داد که نمی‌توانست از آن صرف نظر کند. ترکیه یکی از متحدان قطر محسوب می‌شود. روابط میان قطر و ترکیه همواره مایه نگرانی عربستان‌سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بوده است. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به‌رغم این‌که به ترکیه بدبین هستند، اما در عین حال به این کشور برای رویارویی با ایران نیاز دارند در نتیجه مجبورند نفوذ ترکیه در منطقه را به‌عنوان اهرمی در مقابل نفوذ ایران به رسمیت بشناسند. ترکیه اما سعی می‌کند که نقش یک میانجی را در بحران میان کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس بازی کند و امیدوار باشد که همین نقش میانجیگری بتواند سنگ بنای آغاز نفوذ ترکیه در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس باشد. از این جهت ترک‌ها با این هدف که نشان دهند دامنه نفوذشان در منطقه چقدر گسترده است به‌سرعت قانونی را در مجلس تصویب کردند که به دولت اجازه می‌دهد ٣‌هزار نیروی نظامی را به قطر اعزام کند.

اگر ترکیه بخواهد با چالش‌های سوریه پنجه در پنجه بیندازد، ابتدا مجبور است که خود را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای به همه بقبولاند. یکی از تاکتیک‌های ترکیه برای رسیدن به این هدف حمایت از گروه اسلامگرای سنی به نام اخوان‌المسلمین است که به ترکیه وفادار هستند و در نتیجه از منافع ترکیه حمایت می‌کنند. اما مشکل این است که عربستان‌سعودی و مصر تمایلی ندارند که ترکیه را به‌عنوان یک رهبر منطقه‌ای ببینند. ممکن است از نظر عربستان و مصر ایران یک تهدید اولیه و جدی باشد اما ترکیه به‌عنوان یک هژمون منطقه‌ای نیز برای آنها به هیچ وجه قابل تحمل نیست و در درازمدت چنین ترکیه‌ای برای مصر و عربستان هیچ فرقی با ایران ندارد.

به‌طور کلی هفته گذشته هفته‌ای سریع و مملو از رخدادهای گوناگون در خاورمیانه بود. گویی جهان، خاورمیانه و رخدادهایش را روی دور تند مشاهده کرده است. این رخدادها البته طی روزهای آینده تا حدود زیادی به حالتی عادی باز می‌گردد. اما این عادی بودن نوع جدیدی از عادی بودن است. این رخدادها و اثراتشان از میان نخواهند رفت و به نظر می‌رسد که در آینده رخدادهای به مراتب مهمتر را شاهد خواهیم بود.