بخش‌های از اظهارات حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در جمع اساتید دانشگاه لرستان در خرم‌آباد
منبع «ایسنا»
* از کسانی هستم که معتقد نیستم اگر در سیاست یک جناح پیروز شد کشور الزاما پیروز است و اگر جناحی دیگر پیروز نشد کشور شکست خورده است. همیشه طرفدار این بودم که در سیاست باید به یک سیاست برد – برد فکر کنیم و یک سیاست برد-برد را طراحی کنیم. اگر دموکراسی و به تعبیر رایج نظام مردم سالاری دینی حاکم است و مردم حق انتخاب دارند ما نمی‌توانیم بگوییم مردم حق انتخاب دارند اما اگر ما را انتخاب نکنند اوضاع خراب می‌شود و اگر ما را انتخاب کنند اوضاع خوب می‌شود، این غلط است.
* مردم حق انتخاب دارند و حق انتخاب مردم این است که گاهی اوقات از سیاستی، جناحی و شخصیتی خسته میشوند و نمی‌توانیم انتخاب مردم را مشروط کنیم اما می‌توانیم کشور را به گونه‌ای سامان دهیم که هر کس برد کشور برنده باشد. این تز کلی من در سیاست است.
* در سال ۸۴ آشفتگی سیاسی هم بر جناح اصولگرا و هم بر جناح اصلاح طلب حاکم شد به گونه‌ای که در جناح اصولگرا آقایان رضایی، قالیباف و لاریجانی رقابت کردند و اصلا آقای احمدی نژاد را جزو دسته‌بندی اصولگرایان حساب نمی‌کردم و تحلیلم در مورد احمدی نژاد این نبود که او کاندیدای نظام یا کاندیدای اصولگراهاست و همیشه نظرم با دوستان دیگر متفاوت بود.
* در جبهه اصلاحات نیز همین آشفتگی وجود داشت. آقای مهر علیزاده به آقای معین رحم نکرد، هر دوی آنان به آقای کروبی رحم نکردند و هر سه به آقای هاشمی رحم نکردند و حاصل این آشفتگی سیاسی از نظر ما کشور وارد یک باخت بزرگ شد و البته خیلیها سعی کردند خطاهای احمدی‌نژاد را طبیعی جلوه دهند و آنها را بپوشانند. خطاهای احمدی نژاد خطاهای بزرگی بود اما بالاخره دم خروس پیدا شد به گونه‌ای که حتی این جوانان جامعه اسلامی امروز در دانشگاه لرستان از احمدی نژاد دفاع نمی‌کردند. البته به ما فحش میدادند اما از احمدی نژاد دفاع نمی‌کردند.
* از این آشفتگی سیاسی باید درس گرفت. در دوره احمدی‌نژاد خیلی در فشار قرار گرفتیم اما خودمان را جمع و جور کردیم و توانستیم جناح خود را بازسازی کنیم و طیف وسیع اصلاح طلبان را تا حدودی دور هم جمع کنیم. متاسفانه در طیف اصولگرایی تاکنون توفیقی برای ایجاد یک سازمان مناسب با شرایط روز حاصل نشده است. آخرین آن کاری است که جمنا را درست کردند و سه کاندیدا بیرون آمده است. البته در جمنا آقایان ناطق نوری، باهنر، علی لاریجانی، مرتضی نبوی و احمد توکلی نیستند.
* امروز بالاخره صحنه سیاسی شکل گرفته و انتخابات پیش میرود اما آنچه خلاف انتظارم است و نقد دارم این است که بعد از یک تجربه سنگین و پرهزینه دوباره به سیاستهای پوپولیستی و عوام فریبی روی میآوریم و این جای تاسف دارد.
* کشور با هفت ابربحران بزرگ مواجه است که یکی از این بحرانها بودجه است. در بحث بودجه الان معادل ۳۰ درصد بودجه کسری داریم که اوراق گران‌قیمت را منتشر می‌کنیم و حقوق میدهیم در حالی که اگر اوراق را برای ساخت سد، نیروگاه و… هزینه کنیم امید داریم که یک روزی به نتیجه می‌رسد.
* حجم فروش اوراق دولت در بودجه را با سود ۲۲ درصد برای کسری بودجه اوراق می‌فروشیم. امسال ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه کشور بوده که از این میزان ۱۰۰ هزار میلیارد تومان مربوط به مالیات، ۱۰۰ هزار میلیارد تومان مربوط به نفت و ۱۰۰ هزار میلیارد تومان مربوط به کسری بودجه است که برای تامین آن ملک، سهام و اوراق می‌فروشیم.
* ۴۴ هزار میلیارد تومان یارانه مستقیم، ۱۰ هزار میلیارد تومان یارانه گندم، ۱۵ هزار میلیارد تومان برای طرح تحول نظام سلامت پرداخت می‌شود. این در حالی است که کل بودجه‌ای که می‌توانیم به حوزه عمرانی تخصیص دهیم ۱۵ هزار میلیارد تومان نیست و ۷۰ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می‌کنیم و حالا یکی بیاید بگوید به هر بیکار ماهیانه ۲۵۰ هزار تومان یارانه میدهیم، اگر حداقل به ۱۰ میلیون نفر ماهیانه دهیم ۳۰ هزار میلیارد تومان کسری جدید درست کردیم ولی الان رسما دارند شعار میدهند که «نمی‌توانیم چیست؟ شما دولت نمی‌توانیم و نمی‌شود هستید؟» در حالی که عدد و رقم بودجه معلوم است.
* یکی دیگر از ابر بحرانهای کشور مساله بیکاری است. سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بیکار به جمعیت پنج میلیون نفر بیکار رسوب کرده اضافه می‌شود و این در حالی است که اقتصاد ایران ظرفیتش در اوج ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار شغل است و از امروز تا ۱۰ سال آینده نیز اگر اقتصاد را خوب اداره کنیم بحران اشتغال داریم.
* ابربحران دیگر وضعیت صندوق بازنشستگی است. بازنشستگی کشوری از طریق دولت تامین می‌شود و فقط پنج درصد را خودش پرداخت می کند. صندوق تامین اجتماعی از الان کسری‌هایش شروع شده و ظرف ۲۰ سال آینده به اندازه کل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه فعلی کشور فقط سالانه کسری صندوق‌های بازنشستگی است.
* ابر بحران دیگر کشور آب و حوزه محیط زیست است. هماکنون اصفهان، تهران و مشهد با مشکلات آب مواجه هستند و بخش وسیعی از شرق اصفهان حتی حداقل آب را برای کشاورزی ندارد. در بحث محیط زیست کشور با بحران ریز گردها مواجه است، تالاب‌ها نیز مشکل ساز شده و حتی مردم سیستان به اندازه خوزستان اعتراض نمی‌کنند و دریاچه ارومیه و بزودی گاوخونی هم به یک بحران تبدیل خواهد شد.
* این مشکلات کاملا واقعی هستند و اگر کسی نتواند کارشناسی کشور را بسیج کند و تن به نظرات کارشناسی ندهد دچار بحران میشویم.
* مدتهاست که پشت تلویزیون می‌آییم و دروغ بزرگی به ملت ایران گفته‌ایم و آن اینکه کشور ایران، کشوری ثروتمند است، این دروغ بزرگ تاریخ است.
* میزان نفت و گاز و سنگ آهن و سنگ مس مگر چقدر است؟ از اینها چیزی درنمی آید. الان ۴۰ میلیون تن سنگ آهک تولید می‌کنیم در حالی که یک شرکت در کره ۴۰ میلیون تن فولاد تولید می‌کند. تولید ثروت در ایران ضعیف است و سرانه ما ۴ هزار دلار است.
* در پتروشیمی در تولید مستقیم به ازای هر یک میلیون تن تولید پتروشیمی ۵۰۰ شغل ایجاد می شود در حالی که کاندیدای محترمی می‌گفتند به ازای هر یک میلیون تن ۲۰۰ هزار شغل ایجاد می‌شود. گفتیم نمی‌شود، گفتند آقا شما مخالفید این مهم انجام شود.
* ایران یک درصد خشکیهای زمین و جمعیت جهان را داراست و ۱۵ سال پیش ۱٫۲ درصد تولید ناخالص جهان را داشتیم اما الان این میزان به ۶ دهم درصد تولید ناخالص رسیده و در شرایطی که دنیا ۴ نعل برای ثروتمند شدن تاخته ما با یک خر لنگی تاختیم. به نظرم پیشگیری از حاکم شدن حرفهای غیر واقعی برای کشور ضروری است.
* آنچه را خطر می‌دانم این است که دوباره میل کنیم به زدن حرف‌هایی که با واقعیت خیلی فاصله دارد و مردم را به امور واهی ارجاع دهیم.
* در ایران موجود موهومی به نام دولت وجود دارد که قدرت و ثروتمند مطلق است، در حالی که نیست و اگر بخش خصوصی تجارت نکند و سود نبرد و ما نتوانیم از او مالیات بگیریم نمی‌توانیم کار مهمی انجام دهیم و این بخش خصوصی ما، بخش خصوصی نیست که بتواند رشد هشت درصدی را در ایران سامان بدهد. کارمان بسیار سخت و واقعیت‌ها در اقتصاد ایران بسیار تلخ است و امیدوارم بتوانیم در آینده سیاست را به سمتی ببریم که هر دو جناح اصلی کشور و هر جناح دیگری که متولد می‌شود خردمندانه به موضوعات کشور نگاه کند. همه مسئولانه و دقیق حرف بزنند و بتوانیم در یک رقابت خوب خدمت به مردم را تقویت کنیم و به راهکارهای صحیحی برای اداره کشور برسیم.
* درباره راهکار مقابله با رانت در کشور، استفاده از تجربه برجام راهکار خوبی است و برای مقابله با رانت و فساد و فضای کسب و کار چارهای نداریم که با همین مدل برجام جلو برویم و این سیاست روشنی است.
* در برجام دولت خیلی کار سختی داشت و در برجام اراده و همت رئیس جمهور وجود داشت و دکتر روحانی برای این مهم وقت و مایه گذاشت و مصر بود این پرونده را به نتیجه برساند و همت رئیس جمهور با بهترین نیروها و تجربه‌های کشور ترکیب شد و نیروهای تیم ظریف و عراق‌چی را به کار برد و همچنین حمایت رهبری نیز به این ترکیب اضافه شد.
* سهم جمعیت لرستان از جمعیت کشور در سه دهه گذشته چه وضعی پیدا کرده است؟ این مساله کاهنده بوده یعنی نشان میدهد استانی مهاجر هستید و نخبگان مهاجرت می کنند و جوامع مهاجر به تدریج دچار یک بیماری مزمن میشوند. به استان فکر کنید و پروژه پردازی کنید. نمایندگان، استانداران، مدیران، شهرداران و شورای شهر را وادار کنید که هر کدام یک کار ماندگار از خود به جای بگذارند. مطالبه گری کنید، جامعه پرسش‌گری باشید و فشار بیاورید تا اتفاقات مثبت در لرستان رخ دهد.
* در مورد آرایش نهایی انتخابات ریاست جمهوری: به اعتقاد من در اردوگاه رقیب اتفاق مهمی رخ نمی‌دهد چرا که آنها فرضشان بر این است که رای آقای قالیباف و آقای رئیسی همپوشانی‌شان کم است و آقای رئیسی رای حزب الهیها و نیروهای ارزشی را جذب می‌کند و آقای قالیباف رای آدم‌هایی که از فرد عملگرا خوششان می‌آید را جمع می‌کند و سیاست اصولگراها این بوده که آقای روحانی را به دور دوم بکشانند و در دور دوم ائتلاف کنند و غیر از آقای میرسلیم که کنار می‌روند برداشت من این بوده که اتفاق دیگری نخواهد افتاد.
* در اردوگاه خودمان هم که تکلیف روشن است و تردیدی نیست که آقای روحانی کاندیدای قاطع همه است. آقای جهانگیری نیز کاندیدای اصلاح طلبان است و بنا به خواست شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان و بر اساس توافق بین محمد خاتمی و روحانی ثبت نام کرده و نقش او نیز کاملا مشخص بوده که نقش همراهی با برنامه‌های کلی اصلاحات و دولت است و تا کنون نیز نقش او بسیار مفید بوده و بعد از آخرین مناظره‌ها تصمیمات بعدی گرفته می‌شود.
* به طور حتم کابینه دوم آقای روحانی جوانتر و شاداب‌تر خواهد بود چرا که روحانی امروز تجربه و شناختش از چهار سال بیشتر است و به طور حتم کابینه خوبی را خواهیم داشت.