ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 22.03.2017, 17:43
چرا ترکیه برای توریست‌های ایرانی، بدون جایگزین است؟

خبرآنلاین / محمدحسین نجاتی - مینا افشار

مدت‌ها ترکیه،‌ عراق،‌ عربستان و سوریه مقاصد اصلی سفرهای خارجی ایرانی‌ها به شمار می‌رفت؛ با اینکه در این کشورها ناامنی حاکم است و به نظر می‌رسد مشکلات ناشی از ناامنی تا حد زیادی بر رونق گردشگری ایران بیفزاید، اما کارشناسان گردشگری معتقدند که باز هم چرخ گردشگری ایران خوب نمی‌چرخد و گردشگری داخلی با چالش‌ مواجه است.

از سوی دیگر، پس از عملیات متعدد تروریستی در ترکیه و همچنین کودتا در این کشور، سفر ایرانی‌ها به شهرهای گردشگری ترکیه ممنوع شد،‌ اما گزارش‌های متعددی از سوی آژانس‌های هوایی منتشر شد که ایرانی‌ها دنبال سفر به ترکیه هستند. درواقع برنامه‌های لغو روادید با گرجستان، آذربایجان و ارمنستان هم نتوانستند اقبال به ترکیه را کم کنند. پس از این بود که منع سفر به ترکیه برداشته شد.

هرچند در شوک پس از حملات تروریستی و کودتا، مسافران‌ ایرانی، به شمال رغبت نشان دادند، اما این هم مقطعی بود و درواقع منبع سفر به ترکیه، اقبال گردشگری داخلی را پررونق نکرد. 

اما با وجود حوادث انفجاری و تروریستی متعدد چرا ایرانی‌ها همچنان به ترکیه علاقمندند و دلیل آن چیست؟ برای توسعه گردشگری داخلی چه باید کرد و حل مشکلات گردشگری داخلی وظیفه کدام نهاد است؟ برای پاسخ به این سؤالات میزگردی در کافه خبر با حضور اکبر غمخوار، عضو هیئت مدیره انجمن خدمات گردشگری استان تهران و اردشیر اروجی، کارشناس برنامه ریزی گردشگری و مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه‌ریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد.

مشروح این میزگرد را در ادامه می‌خوانید؛

درباره خروجی گردشگری صحبت کنیم، اینکه در بحث خروجی گردشگری در ایران دولت‌ها و کشورهایی که در حوزه گردشگری موفق هستند در خروجی گردشگری هم برنامه ریزی می‌کنند،‌ یا بیشتر ورودی گردشگر مورد بحث است؟‌ چرا انقدر گردشگری ایران وابسته به ترکیه شده که با هر مسئله و اتفاقی که در این کشور می‌افتد شرکت‌های گردشگری که در این حوزه فعال هستند آسیب می‌بینند. واقعا روی بحث خروجی گردشگر در ایران هم باید برنامه ریزی کرد یا دولت و فعال‌های حوزه گردشگری روی خروجی گردشگر باید کار کنند یا خیر؟

غمخوار: اگر صنعت گردشگری را به یک اتوبان دو طرفه تعبیر کرد، در حقیقت هم آوردن گردشگر برای کشور مهم است هم فرستادن گردشگر. کشور ما حدود ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد، آمار خروجی بنا به قولی ۶ و نیم میلیون نفر تا ۷ و نیم میلیون نفر است که از ایران به خارج از کشور سفر می‌کنند. خیلی از این سفرها به علت کار و تجارت انجام می‌شود و عده‌ای هم برای تفریح، گردش و گذراندن اوقات فراغت سفر می‌کنند.

البته از لحاظ نرم جهانی تعداد گردشگری که به خارج می‌روند تعداد بالایی نیست. گردشگران ایرانی برای سفر به خارج چندتا انگیزه دارند که یک مورد آن بحث انگیزه زیارت است،. زمانیکه سفر زیارتی عمره، حج و سوریه باز بود، حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر به عمره و حج می‌رفتند که به عنوان یک سفر زیارتی و معنوی محسوب می‌شود. قاعدتا گردشگری زیارتی هم نقش بسیار مؤثری در جهت حل مشکلات روحی، روانی و آرامش مردم می‌تواند باشد. سفر زیارتی سفری است که آرامش اعصاب و به قول عرب‌ها -تفرج همّ و غمّ- را دارد. از این ۷ و نیم میلیون نفر تعداد زیادی به عتبات عالیات سفر می‌کنند که سفر زیارتی است. درسته که این سفر خارج از کشور است ولی سفر زیارتی محسوب می‌شود.

بعد از فلسفه زیارت که تأمین اوقات فراغت را می‌کند یک عده از مردم به خاطر گردشگری سفر می‌کنند. اینکه یک گردش و اوقات فراغتی در کشور مبدأشان داشته باشند و از محیط عادی دور شوند. البته ایرانی‌ها به خارج از کشور که سفر می‌کنند انگیزه‌های متفاوتی از قبیل بازدید از مکان‌های تاریخی و طبیعت، خرید و تفریح دارند. ایرانی‌ها به خریداران خوب معروف هستند. ولی زمانیکه فرصت برای سفر ایجاد شد، ایرانی‌ها بیشتر اولویت سفرها را به سفرهای زیارتی (حج،‌ عمره و عتبات) اختصاص می‌دهند.

یعنی آمارها در این حوزه بیشتر است؟

غمخوار: بله. حدود ۲ میلیون تا ۳ میلیون نفر به سفرهای زیارتی می‌روند. البته امسال سفر زیارتی تعطیل شد و خیلی‌ها از این سفر انصراف دادند. ۷۰ ، ۸۰ هزار نفر به حج تمتع نرفتند و ۸۰۰، ۹۰۰ هزار نفر از عمره انصراف دادند. بیش از یک میلیون نفر منهای زیارت اربعین که جمعیت زیادی می‌روند و در آمارها عنوان نمی‌شود، به عتبات می‌روند.

نکته دیگر این است که هم اکنون کشورها اقدام به لغو روادید خود برای گردشگران ایرانی می‌کنند، این اقدام چه تاثیری دارد؟

بله این یکی از فاکتور‌های مهم برای گردشگران ایرانی است و گروه دوم بیشتر به مکان‌هایی می‌روند که لغو روادید باشد و نیازی به ویزا نداشته باشد یا در حقیقت دسترسی به آن راحت باشد. اما در منطقه کجاها ویزا ندارد؟ گرجستان و ترکیه. خانوارهای ایرانی تصمیم گیرنده آخرین لحظه هستند و مانند فرهنگ اروپا نیست که از ۶ ماه قبل تصمیم بگیرند. وقتی تصمیم گیری در لحظه آخر است پس باید جایی رفت که مشکلی برای سفر نداشته باشند. دوم اینکه جایی باشد که راحت بتوان ویزا گرفت مانند دبی، باکو و روسیه. همچنین مکانی باشد که هزینه‌های اقامت در آنجا پایین باشد. یعنی بتوانند با قیمت‌های پایین چند روزی در آن مکان اقامت داشته باشند. در بازار ایران قیمت خیلی تعیین کنندست یعنی اگر توری به قیمت ۱۰ میلیون تومان وجود داشته باشد کسی از آن استقبال نخواهد کرد، ولی تورهای استانبول با قیمت‌های پایین ۷۰۰، ۸۰۰‌‌ هزارتومانی با استقبال خوبی از سوی خانواده‌ها روبه رو است.

موضوع بعدی اینکه امکان خرید وجود داشته باشد. ایرانی‌ها به جایی می‌روند که خوب بتوانند خرید کنند جایی که بتوانند کالاهایشان را با قیمت‌های مناسب تری خریداری کنند. علاوه بر این برای ایرانی‌ها خیلی مهم است که به جای بروند که غذای حلال داشته باشد. ایرانی‌ها به کشورهایی مانند ترکیه، دبی، بخشی از گرجستان، آذربایجان و... می‌روند که بتوانند غذای حلال بخورند. اخیرا روسیه هم با توجه به افزایش گردشگران ایرانی غذای حلال را به غذاهایش اضافه کرده است.

چرا مردم به بعضی از کشورها زیاد می‌روند؟

غمخوار: چون تور با هتل ارزان و خرید با امکانات و قیمت مناسب دارد. در ترکیه قیمتی که در هتل به اروپایی‌ها با قیمتی که یه ایرانی‌ها می‌دهند، فرق می‌کند. چون توریست ایرانی علاوه بر اینکه از امکانات هتل استفاده می‌کند، خرید خیلی خوبی هم انجام می‌دهد. این خریدها باعث افزایش تولید ناخالصی ملی آن کشور می‌شود. یعنی به توریست ایرانی به عنوان یک پکیج نگاه می‌کنند و فقط به عنوان یک پرواز و هتل نیست و قطعا بین هزار تا هزار و ۵۰۰ دلار خرید می‌کند.  شلوغ‌ترین صف در مراکز خرید برای ایرانی‌هاست، موقع فرودگاه هم تعداد چمدان‌های خرید ایرانی‌ها بیشتر است. در حقیقت در ترکیه به میزان درآمدی که به تولید ناخالصی کمک می‌کند توجه دارند. در دنیای مدرن امروز، تقسیم بندی کردند که چه کشورهایی می‌تواند به عنوان مقصد توریستی باشد؟ دولت‌ها می‌گویند سفر کردن به این کشورها بلامانع است (یعنی امنیت دارد،‌ نرمال است و وضعیت کاملا طبیعی است) و می‌توانید به این کشورها سفر کنید. زمانی هم می‌گویند وضعیت این کشور به گونه‌ای است که اگر کار واجبی دارید به این کشور سفر کنید. مواقعی هم می‌گویند اصلا سفر نکنید، زیرا موقعیت و شرایط فورس ماژور مانند زلزله سیل و طوفان، جنگ و کودتا و ... است. در بحث دیگری هم می‌گویند سریع کشور را ترک کنید. مانند کودتایی که در ترکیه اتفاق افتاد، از کشورهای مختلف هواپیماهای خالی می‌فرستادن که مردم را از آن کشور خارج کنند. پس ۴ موقعیت وجود دارد: ۱) سفر مانعی ندارد. ۲) اگر کار واجبی دارید، سفر کنید. ۳) سفر نکنید. ۴) کشور را سریع ترک کنید. اتفاقی که در ترکیه افتاد در مرحله کشور را سریع ترک کنید، بود.

بحث ترکیه گسترده است و باید جزئی به آن پرداخت. به صورت کلی دولت و افرادی که برای گردشگری برنامه ریزی می‌کنند، آیا باید بر خروجی گردشگری هم برنامه ریزی کنند؟

غمخوار: بله، قطعا باید سیاست گذاری کند. بالاخر جان اتباع در خطر است. مثلا بگویند در بحث برزیل که ویروس زیکا وجود دارد. اگر گردشگر به این کشور برود و بیماری زیکا با خودش به کشور بیاورد این خودش مسئولیت سنگینی است. به لحاظ مسائل بهداشتی، امنیتی، سیاسی و ... یا حتی اگر یک ایرانی را گروگان بگیرند به هرحال دولت باید پاسخگو باشد. سیاست گذاری سفر خارجی هم دولت باید نظارت کند. البته بخش خصوصی این کار را انجام می‌دهد. اما دولت باید اعلام کند که مثلا از لحاظ بهداشتی، امنیتی، ‌سیاسی یا ... صلاح نیست به این کشور سفر کنید. دولت علاوه بر اینکه مسئول سیاست گذاری برای ورود توریست است، برای کشورهای بازار هدف هم باید سیاست‌های کلان را بررسی کند.

آقای اروجی نظر شما در این باره چیست؟ اینکه برنامه‌ریزی روی خروجی گردشگری باید چطور انجام شود و اینکه آنها چه کاری انجام می‌دهند، در ایران چطور اتفاق می‌افتد؟

اروجی: مسئله مهمی که وجود دارد این است که باید به تراز گردشگری توجه داشت. اکثر کشورها بحث تراز گردشگری را مورد توجه قرار می‌دهند. حداقل این است که تراز گردشگری باید سر به سر باشد (یعنی تعداد گردشگری که به خارج می‌روند به همان تعداد هم گردشگر به داخل کشور وارد شود). ما نباید مانع گردشگری شویم که می‌خواهد به خارج سفر کند. نباید مانع گردشگر خروجی شد، مگر به دلایل بهداشتی، امنیتی،‌ سیاسی و... که جناب آقای غمخوار اشاره کردند.  ولی اینکه بگوییم تعداد گردشگران ورودی کم است و گردشگران خارجی هم باید متعادل کنیم، اشتباه است. بلکه باید تراز گردشگری را مثبت کنیم. اکثر کشورها در صدد این هستند که تراز گردشگری را مثبت کنند.

یعنی باید به میزانی که گردشگر خارج می‌شود، بیشتر از همان تعداد گردشگر وارد شود؟

اروجی: بله، در بحث گردشگری کشورهایی موفق هستند که این مکانیزم را به کار ببرند.

الان تراز ما منفی است؟

اروجی: بله. البته متأسفانه پایگاه آماری دقیق و بهنگامی نداریم. آماری که گفته می‌شود، آماری است که مسئولان در برخی مصاحبه‌ها و گزارش‌هایشان ارائه می‌دهند. بنده به لحاظ کارشناسی آمار را قبول ندارم، اما به آماری که مطرح شده استناد می‌کنیم. حدود ۷ و نیم میلیون نفر گردشگر خروجی از کشور داریم. بنا به آمارها گردشکری ورودی ۵ و ۲ دهم است. این دو رقم را که از هم کسر کنیم چیزی حدود ۲ و ۳ دهم میلیون گردشگر ما منفی است. حالا به طور میانگین و سرانگشتی چیزی حدود ۸۰۰ دلار ضرب کنیم، حدود یک و ۶ دهم، ۲ میلیارد دلار گردشگری ما منفی است. نکته ظریف اینجاست که همه کشورها هم روی این شاخص تمرکز می‌کنند که در حقیقت بتوانیم گردشگری را ابتدا از حالت منفی به حالت متعادل و تدریجا به سمت مثبت کشور حرکت دهیم. اگر این کار انجام شود موفق هستیم ولی اگر انجام نشود در این زمینه ناموفق عمل کرده ایم.

نکته‌ای که در این رابطه به آن اشاره می‌شود این است که از ۷ و نیم میلیوین گردشگر ۵۰ درصد آن زیارتی و ۵۰ درصد آن برای تفریح و گردش و تجارت انجام می‌شود. خروجی که سفرهای زیارتی را شامل می‌شود، حدود ۸۵ هزار نفر مربوط به حج تمتع است که با توجه به بدرفتاری‌هایی که عربستان کرد، جلوی این تعداد گردشگر گرفته شد. حدود ۹۰۰ هزار نفر برای عمره است که قبل حج تمتع باز هم برای بدرفتاری‌های عربستان جلوی آن گرفته شد. بنابراین با توجه به بدرفتاری‌های عربستان حدود یک میلیون نفر گردشگر کاهش داشته است که از طریق منافع خوبی حدود یک و ۴ دهم تا ۲ میلیارد ریال از درآمد ایران محروم شد.

گردشگری در بعد دوم سفرهای زیارت عتبات عالیات است که از جمله عراق و سوریه و در زمان رونق و امنیت عراق حدود ۲ و نیم میلیون گردشگر (روزی حدود ۵ هزار نفر) به عراق سفر می‌کردند. زمانیکه سوریه در امنیت بود حدود ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر به سوریه سفر می‌کردند. جمعا حدود ۳ میلیون نفر به عتبات عالیات سفر می‌کردند. این ارقام برای زمانی بود که در عراق و سوریه امنیت برقرار بود. اما اکنون کاهش چشمگیری داشته است. بالاجبار با توجه به اتفاقات اخیر به لحاظ عدم امنیتی که پیش آمد، خروجی گردشگری زیارتی حدود ۲ میلیون نفر کاهش یافت.

یعنی به سمت تراز مثبت گردشگری پیش رفته است؟

اروجی: بله تقریبا. از طرفی هم در ۵۰ درصد تفریحی که مهم‌ترین آن ترکیه بود که در اوج یک و نیم تا ۲ میلیون نفر به ترکیه سفر می‌کردند و مقصد بعدی دبی با رقمی حدود ۸۰۰ هزار نفر به این مکان سفر می‌کردند. عمدتا ترکیه و دبی بود. البته ارمنستان،‌ تاجیکستان، گرجستان، مالزی و تایلند هم داریم ولی بیشترین رقم عمده سفرها ترکیه و دبی بود.  ترکیه به لحاظ مسائلی که در آنجا پیش آمد. عدم سیاست گذاری درست و سیاست‌های نادرست اردوغان در مسائل داخلی و خارجی، متأسفانه گردشگری پر رونق خودش را از دست داد. به نظرم ترکیه می‌تواند عبرتی باشد برای کشورهای دیگر که در بحث سیاست‌های داخلی و خارجی خیلی دقت کنند. چون ترکیه خیلی به اقتصاد گردشگری وابسته بود، بعد از اینکه یک جانبه از داعش حمایت‌هایی کرد و هواپیمای روسیه را ساقط کرد،‌ عملیات انتحاری در فرودگاه اتفاق افتاد و بعد از آن کودتا شد. در سال ۲۰۱۱ اوج گردشگری ترکیه را داشتیم که در حقیقت به رتیه ۶ جهانی می‌رسد. گردشگری ترکیه به لحاظ زیرساخت‌ها و مدیریت گردشگری انصافا زحمت کشیدند و پیشرفت زیادی داشتند،‌ اما به لحاظ سیاست‌های نادرستی که اتخاذ کردند عملا گردشگران خود را از دست دادند. در این میان گردشگران ایرانی خود را هم از دست دادند، البته به این نکته هم باید توجه کرد که در حقیقت بدرفتاری‌های ترکیه با ایران از سال ۹۳ شروع شد، اما هیچ وقت به آن توجهی نمی‌شد.

۲ بار حمله به قطار تهران- آنکار در بهار ۹۴، حمله به اتوبوس گردشگری ایران در شرق ترکیه، اظهارات ضدایرانی مقامات ترکیه علیه ایران، تأخیر در راه اندازی گردشگری در فرودگاه، قطع همکاری با تورهای گردشگری برای بازدید از حاشیه دریاچه وان، رفتارهای نامناسب در فرودگاه با گردشگران و تأخیر در تحویل چمدان مسافران از جمله برخوردهای نامناسبی بود که دولت ترکیه طی این سال‌ها با گردشگران خود داشت. باید از رفتار کشورهایی که گردشگری آنها دچار حادثه می‌شود درس آموخت تا دوباره خودمان هم همان اشتباهات را تکرار نکنیم. با گردشگران خارجی باید خوب رفتار شود.

اکنون در بحث ارسال گردشگر با چالش خیلی بزرگی مواجه شده ایم، این چالش‌ها هم از چند جهت است، یکی عربستان صعودی است که بحث سیاسی است نمی‌توان به آن ورود کرد، بحث ناامنی عراق، سوریه و ترکیه است. با این حال مقاصد اصلی گردشگری ایرانی‌ها اکنون دچار چالش شده است، نکته‌ای که هست چقدر تورهای گردشگری و کارون‌ها دچار چالش شده‌اند و راه برون رفت از این قضیه چیست؟

غمخوار: همانطور که آقای اروجی اشاره فرمودند، باید به دنبال این بود که تراز گردشگری مثبت شود. مثلا اگر به فردی پاسپورت و گذرنامه داده شد یعنی اختیار برای سفر به کشورهای دیگر غیر از فلسطین اشغالی را دارد و مشکلی برای کسی که می‌خواهد سفر کند را ایجاد نخواهد کرد. به اعتقاد من باید ۲ کار انجام می‌شد. یکی جایگزینی مسیرهای گردشگری و دوم سفرهای زیارتی داخلی. البته بخش خصوصی که انعطاف پذیری‌اش خیلی بالاست این ۲کار را خود به خود انجام می‌دهد. درسته دولت سیاست کلانی را اعلام نکرده که جایگزین این کشورها کجاست، ولی بخش خصوصی با یک ظرافتی این موضوع را حل کرده است.

اروجی: در رابطه با تراز گردشگری این نکته وجود دارد که بحث ما در حقیقت تشویق خروجی نیست، بلکه تسهیل ورودی است. باید در جهت تسهیل ورودی گام برداشت. یک عددی وجود دارد که باید ۲۰ درصد گردشگران داخلی در حقیقت باید گردشگران ورودی داشته باشیم. اگر منصفانه گردشگری داخلی را ۴۰ میلیون در طول سال حساب کنیم، حدود ۸ میلیون باید گردشگر ورودی داشته باشیم که اکنون این گردشگران وروردی ۵ و ۲ دهم است. جالب است بدانید، طبق سندچشم انداز که تدوین کردیم، برای سال ۹۴، ۷ ونیم میلیون نفر باید گردشگر ورودی داشته باشیم که حدود ۵ و ۲ دهم میلیون ورودی داریم.

غمخوار: ابتدا بحث زیارتی را بر سفرهای زیارتی مشهد، شاهچراغ شیراز و سفرهای داخلی اختصاص داده‌اند. در مورد سفرهای خارجی هم به سرعت مسیرهای جدید را جایگزین کرده‌اند. مثلا امسال حجم عظیمی به روسیه سفر خواهند کرد. روسیه این دیدگاه را دارد که گردشگر ایرانی پتانسیلی است که می‌خواهد به دنیا سفر کند و باید امکانات این سفر برای آنها مهیا باشد. روسیه مسئله ویزا را به سرعت تسهیل کرد و به سمتی پیش می‌رود که لغو روادید انجام شود که ایرانی‌ها بتوانند راحت سفر کنند. پیش بینی می‌شود امسال بالای ۱۰۰ هزار نفر به روسیه سفر کنند. مسیر بعدی گرجستان بود که از ماه فوریه لغو روادید کرد و هر شهروند ایرانی که به گرجستان می‌خواهد سفر کند بدون ویزا و به راحتی می‌تواند برای سفر اقدام کند. اکنون روزی ۱۷ تا پرواز از تهران، اصفهان و اهواز به تفلیس انجام می‌شود.

آماری دارید که چقدر افزایش پیدا کرده است؟

غمخوار: سفر به گرجستان ۴۰۰ یا ۵۰۰ درصد افزایش پیدا کرده است. آمار دقیقی هنوز از این سفرها اعلام نشده اما می‌توان گفت روزی حدود ۲، ۳ هزار نفر از ایران به گرجستان سفر می‌کنند. مسیر بعدی که در تصمیمات سفر چند روز پیش رئیس جمهور در باکو انجام شد،‌ تسهیل صدور روادید با آذربایجان بود. با این اقدام صدور ویزا برای شهروندان راحت تر خواهد شد و آنها می‌توانند ویزای خود را در فرودگاه دریافت کنند به طوریکه برای دریافت ویزا دیگر نیازی به مراجعه به سفارت‌ها، آژانس‌های مسافرتی و ... نخواهد بود. در حقیقت کشورهای آسیای میانه جایگزین ترکیه شدند و زمینه‌های لازم را فراهم کردند.

مسیر روسیه، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان به سرعت جایگزین مسافرت به ترکیه شد. سفر به دبی هم خیلی راحت است اما آمارها نشان می‌دهد به دلیل گرمای شدید در دبی مسافرت ایرانیان در تابستان به دبی کمتر است. به همین دلیل این مسیرها جایگزین ترکیه و دبی شده است. البته یک مسیرهای جدید مانند ویتنام، یونان و بلغارستان به وجود آمده که مردم علاقه دارند به این مقصدها سفر کنند. اخیرا دولت قزاقستان هم در بازار ایران ۳ تا پرواز در هفته به آلماتی گذاشته که این گردشگران را به آنجا ببرد. علاوه بر اینها مسیرهای سنتی هم مانند مالزی و تایلند وجود داشت. علت کم شدن مسافر به مالزی بدرفتاری عوامل مهاجرت فرودگاه مالزی و گمرک بوده که این امر موجب شد ایرانی‌ها برای سفر به مالزی رغبت نداشته باشند و کمتر تمایل نشان دهند.

مسئله رفتار با گردشگران خارجی در جذب گردشگر بسیار مؤثر است. موضوع دیگر این است که امسال سفر به اروپا هم بیشتر شده است. مثلا دولت یونان امتیازاتی را برای شهروندان گذاشت و دولت بلغارستان امتیازاتی برای ویزا گذاشت. تسهیل در صدور روادید نیز امتیاز مثبتی برای جذب گردشگر است. یک پتانسیل مسافرت ایرانی وجود دارد که آژانس‌های مسافرتی ۲ تدبیر کرده‌اند که بخش خصوصی یکی جایگزینی سفرهای داخلی و دوم مقصدهای جدید توریستی را جایگزین کرده‌اند. البته نکته خیلی مهمی که وجود دارد این است که امسال مردم توانایی اقتصادی بالایی ندارند و خیلی از افراد تقاضا برای سفر مانند سال‌های گذشته نیست و امسال می‌توانیم ورودی و خروجی داشته باشیم. البته امسال یک اتفاق دیگری هم که افتاد این بود که امسال تقاضا برای سفر نسبت به سال گذشته کاهش داشت،‌ علت این امر هم این است که مردم به لحاظ اقتصادی توان بالایی برای سفر ندارند و تأمین مخارج زندگی را به سفرهای خارجی ترجیح می‌دهند.

یک نکته‌ای که وجود دارد این است که با توجه به مسائلی که در ترکیه پیش آمد، یک نظر خواهی در خبرآنلاین داشتیم، این بود که مردم چه مقاصدی را برای سفر انتخاب می‌کنند، اکثر نظرها ترکیه را مدنظر داشتند. دلیل این همه اقبال به ترکیه چی هست؟

غمخوار: اول از همه اینکه قیمت تورها و هتل‌ها برای ایرانیان در ترکیه ارزان و مناسب است. دوم اینکه ویزا لازم نیست. پروازهای زیادی به ترکیه وجود دارد و امکانات خرید و غذای حلال در ترکیه وجود دارد. نکته مهم دیگر این است که فرهنگ مهمان نوازی در ترکیه خوب است و برخورد آنها با ایرانیان مناسب است. در ضمن در ترکیه همه امکانات اعم از پارک آبی، مرکز خرید، مراکز تفریحی،‌ طبیعی و تاریخی برای گروه سنی مختلف وجود دارد. نکته دیگر این است که تعداد زیادی از جمعیت ایران آذری زبان هستند و زبان ترکی را می‌فهمند،‌ امکان دیالوگ و مراودات فرهنگی برای ایرانیان فراهم است.

کشورهای جایگزین چقدر می‌توانند این رابطه را خوب حفظ کنند؟

غمخوار: گرجستان و آذربایجان نقششان را خوب بازی می‌کنند. حتی روسیه هم می‌تواند نقش خوبی داشته باشد. در برنامه‌هایی که دیده می‌شود،‌ پیش بینی شده امسال بالای ۱۰۰ هزار نفر به روسیه سفر کنند.

تورهای گردشگری چقدر متضرر شدند؟

غمخوار: رقم‌های متفاوتی اعلام می‌شود. معمولا چنین اتفاقاتی که می‌افتد دولت باید حمایت کند. بالاخره یک اتفاقی فورس ماژور پیش آمد و هزینه‌های خسارت را دولت‌ها باید پیگیری و پرداخت کنند. رقم‌های متفاوتی اعلام کردند این رقم‌ها از ۱۸ میلیارد تا ۳۰ میلیارد اعلام شده که آژانس‌های مسافرتی که هواپیما چارتر کردند و  از قبل رزرو کردند خسارت دیدند. در هر شرایط باید از قانون فورس ماژور استفاده شود و دولت حمایت کند و کنسولگری ایران در استانبول و سفارت در آنکارا حمایت کند تا بخش خصوصی بتواند خسارت و هزینه‌ها را از این هتل و ایرلاین‌ها دریافت کنند.

اروجی: درباره تراز گردشگری یک توضیح دیگر بدهم؛ بر اساس سندچشم انداز حدود ۲ و ۳ دهم گردشگر ورودی کم است. بر اساس سندچشم انداز ۴۴ درصد در گردشگری ورودی عقب هستیم. این موضوع یواش یواش به یک معضل و چالش عظیم تبدیل می‌شود. سازمان گردشگری باید در این زمینه قدم‌های بزرگی را بردارد. در این میان سازمان گردشگری توضیحاتی ارائه داد که گردشگری جهانی۴درصد رشد داشته و گردشگری ایران ۱۲ درصد رشد داشته است. در اینجا عدد پایه مقایسه درست و معناداری نیست. زمانیکه گردشگری جهانی و بین المللی ۴ درصد رشد داشته است، عدد پایه‌اش حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون گردشگر است،‌ آن ۴ درصد عدد عمده‌ای است. پس بنابراین نباید چنین مقایسه‌ای انجام داد. مثلا اگر عدد پایه ۲۰۰ باشد، ۲۰۰ عدد بالاتر را در نظر گرفت، ۱۰۰درصد رشد محسوب می‌شود یا یک میلیون باشد ۲۰ درصد رشد داشته است.

یعنی عملا برنامه ریزی درستی انجام نشده است؟

اروجی: بله، باید با سند چشم انداز مقایسه کرد.با توجه به تفاهم بین المللی و هدیه دیپلماسی کشور به گردشگردی و سند چشم اندازی که در هئيت دولت و بخش گردشگری هست باید به ۷ و نیم میلیون می‌رسیدیم نه ۵ و ۲ دهم میلیون. باید از فرصت‌های طلایی استفاده‌های بهینه‌ای کرد. برای اینکه تراز گردشگری را مثبت کنیم باید در بخش گردگشری ورودی خیلی تلاش کرد که این نشان می‌دهد در این زمنیه کم کاری صورت گرفته است. دوم اینکه در جواب سؤالی که گفتید چرا اکثر گردشگران تمایل دارند به ترکیه بروند؟ باید بگویم، این مسئله خیلی نکته جالبی است، ایرانیان ژنتیکی به ترکیه علاقه مند هستند. چرا؟ بخاطر اینکه آنکار که پایتخت ترکیه هست و در دوره هخامنشی بین شوش و سارد مهم ترین بزرگراه زمان هخامنشی را داشتیم که پیک‌ها رفت و آمد می‌کردند و به بهترین شبکه راهی هخامنشی معروف است. آنکارا یکی از راه‌های هخامنشی بود.

بر فرض اینکه در کشورهای همسایه همه فاکتورهایی که جناب آقای غمخوار فرمودند مساوی باشد، بخاطر حس ژنتیکی که ایرانیان به ترکیه دارند باز هم ترکیه را انتخاب می‌کنند. ترکیه زمانی جز سرزمین ایران بود. کانال سوئدی در زمان هخامنشی‌ها بوده و سنگ نوشته‌هایی در ترکیه وجود دارد که در زمان هخامنشیان به دستور خشایار شاه نوشته شده است. ترکیه گذشته تاریخی دارد. هرچند در دوره عثمانی مراحلی را طی کرد ولی در کشور ایران این حس هموطنی به شکلی در ترکیه ایجاد می‌کند و با ترکیه چنین ارتباطی می‌توان داشت.

یعنی این علتی که می‌فرمایید، خارج از بحث زیرساخت‌ها و امکانات در ترکیه است؟

اروجی:‌ بله، علاوه بر فاکتورهایی که آقای غمخوار اشاره کردند این یک حس نوستالژیک هست. اگر فرض کنیم در همه کشورها این فاکتورها مساوی باشد،‌ حالا ایرانیان کدام کشور را ترجیح خواهند داد؟ مسلما ترکیه را ترجیح می‌دهند. بخاطر حس نوستالژیک و ژنتیکی و سابقه فرهنگی که از گذشته بوده است.

غمخوار: یک فرهنگ و تاریخ مشترکی بین ایران و ترکیه وجود دارد. اکنون خیلی از سنگ نوشته‌هایی که در مساجد ترکیه هست ایرانی است. تفاهم فرهنگی بین دو کشور وجود داشته و دوم اینکه ترکیه کشور ارزانی است و امکانات خوبی دارد. آنها برای جذب گردشگر ایرانی قیمت اقامت و هواپیما را کاهش دادند ولی خرید و مخارجی که ایرانی‌ها در آنجا دارند را افزایش داده‌اند. در این اقدام هم کاملا موفق بوده‌اند،‌ یعنی زمانیکه تور را ارزان گذاشتند استقبال از تورها بیشتر شد. دوم اینکه، محصولاتی را در سطح بین المللی عرضه می‌کنند. برندهای ترک جای برندهای اروپایی و امریکایی را گرفته‌اند و کیفیت استانداری هم دارند.

یعنی بخشی از استقبال ارزان بودن قیمت تور و پرواز است؟

غمخوار: ارزان بودن پرواز و نداشتن ویزا علت اصلی است. در حقیقت اگر ۴ تا موضوع که باعث می‌شود مقصد گردشگری مهم باشد را ترکیه دارد. دسترسی آسان(راه‌های هوایی و زمینی، نداشتن ویزا)، امکان اقامت(ارزان بودن هتل‌ها)،‌ جاذبه تاریخی و طبیعی و جاذبه خرید در ترکیه وجود دارد. با این حساب هم فال هم تماشا، هم آب و هوای خوب دارد و هم خرید و ... دارد. موضوع بعدی تبلیغات خوب و بسیار گسترده‌ای است که ترکیه در سال‌های متوالی انجام داده است. آیا ایرانی‌ها در خیابان‌های استانبول بیلبوردی زده‌اند که ایران را تبلیغ کنند یا در شبکه‌های تلویزیونی ایران را تبلیغ می‌کنند؟ خیر ، چنین اتفاقی نیفتاده است. اما ترکیه در شبکه‌های ماهواره‌ای، در برخی رسانه‌ها و خیابان‌های ایران بیلبورد زده‌اند و تبلیغ می‌کنند که مردم به ترکیه بروند.

بحث سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای هم تأثیر می‌گذارد؟

غمخوار: بله سریال‌های شبکه‌های مختلف هم تأثیرگذارند و حسی را به ایرانیان داده که به ترکیه بروند. البته بنده خیلی موافق اینکه ایرانیان به خارج بروند نیستم، ولی هیچ محدودیتی برای سفر خارجی برای ایرانیان نیست. معتقدم اول باید ایران را شناخت و به نقاط مختلف ایران سفر کرد، چرا که زیبایی‌هایی را در کشور داریم که خیلی از ترکیه هم چشمگیرتر است. اما علت اینکه مردم کمتر به ایران سفر می‌کنند این است که قیمت‌ها مناسب نیست.

دوم اینکه تأسیسات زیربنایی مناسبی در مناطق توریستی کشور وجود ندارد و سوم اینکه فصل تعطیلات با آب و هوا مطابقت ندارد، یعنی سواحل زیبای خلیج فارس از بندرعباس تا بوشهر که بسیار زیباست، اما در تابستان بخاطر آب و هوای گرم و شرجی سفر به آنجا مناسب نیست. در فصل زمستان تعطیلات نداریم. باید تقسیم سفر را در کشور حل کرد. در حقیقت اگر تأسیسات زیربنایی و امکانات مناسبی در کشور فراهم شود و سفر ارزان و مناسب برای شهروندان فراهم شود، چرا به خارج سفر کنند؟ شعاری مطرح کرده ام با عنوان «جهانگردی را با ایران گردی آغاز کنید.» مثلا بین شهرکرد و یاسوج خیلی زیباتر از کوه‌های آلپ است. اما چندنفر از مردم ایران این مسیر را تا حالا رفته‌اند. یا زندگی عشایر در سیاه چادرهای استان فارس.

چقدر ظرفیت‌ برای این گردشگری وجود دارد؟

غمخوار: طبق آمار و ارقام که مثلا می‌گویند ۴۰ میلیون سفر وجود دارد، چطور تقسیم کرده اند؟ سفری که به شمال رفته‌اند و ۱۰ ساعت در راه مانده‌اند و دوباره برگشته‌اند. این که سفر محسوب نمی‌شود. باید تعطیلات زمستانی داشته باشیم و به نقاط گرم مانند اهواز و بوشهر و ... سفر کرد. باید تقسیم سفر و زمان سفر گسترده تر کرد و نباید فقط به ۱۵ روز عید و تابستان اکتفا کرد.

اگر این اقدامات انجام شود قطعا هم هتل‌ها سود خواهند برد و سفرها ارزان خواهند شد. این تدابیر را دولت باید بیندیشد و زمان سفر و تعطیلات را گسترش دهد. چرا که زیبایی‌های ایران چه به لحاظ تاریخی، طبیعت، فرهنگ مردم  و مهمان نوازی و ... بی نظیر است. زندگی در اقلیم‌های متفاوت، زندگی شهری و روستایی و ... در ایران بسیار زیباست اما هیچ گونه تبلیغات مؤثری انجام نمی‌شود و در این زمینه خیلی ضعیف عمل کرده ایم. بخش خصوصی به دنبال حداکثر کردن سودشان است. موضوع مهم دیگر در صنعت گردشگری صنایع دستی و سوغات است. هر جای ایران صنایع دستی و سوغات متفاوتی دارد. گردشگری می‌تواند باعث عدالت اجتماعی و اقتصادی باشد. گردشگری می‌تواند یک مؤلفه از امنیت ملی باشد. وقتی تعداد گردشگر ورودی به کشور زیاد باشد یعنی امنیت آن کشور بالاست. یعنی اگر گردشگر خارجی به ایران سفر کردند باید به عنوان یک فاکتور و عامل امنیت ملی به این موضوع نگاه کرد. دیپلماسی عمومی فقط با گردشگری حاصل می‌شود. دیپلمات‌هایی که به ایران سفر کردند با آنهایی که به ایران سفر نکردند نظرشان خیلی متفاوت است.

اگر به دنبال این هستیم که گردشگری کشور توسعه پیدا کند، دولت باید به مقوله‌های دیپلماسی عمومی،‌ توزیع ثروت، عدالت اجتماعی، اشتغال مولد و... بپردازد. بخش خصوصی این مقوله‌ها خیلی برایش مهم نیست و بیشتر به سود فکر می‌کند.

یعنی این موضوع بستگی به سیاست‌های دولت دارد؟

غمخوار: قطعا. دولت باید در امر توسعه گردشگری تبلیغات کند. اصلاح تصور خارجی‌ها نسبت به سفر ایران باید در رسانه‌ها در مورد ایران برجام باعث شد که ایرانی‌ها دنبال بمب و کشتار هستند منتفی شود. اتفاقاتی که توسط داعش انجام شد به این نتیجه رسیدند که ایران شیعه اصلا جنگ طلب و تروریسم نیست. در گذشته عامل هر اتفاق تروریستی را ایرانی‌ها  می‌دانستند. فهمیده‌اند ایران شیعه به دنبال صلح جهانی است و اینها مؤثر است. دولت می‌تواند هدیه‌ای که دیپلماسی عمومی به بخش گردشگری داد را تقویت کرد. به نظرم دولت در بخش توسعه گردشگری و تآسیسات زیربنایی اقدامات مناسبی انجام نداده است.

پس دولت یا باید در سیاست گذاری ایران را یک مقصد امن در دنیا معرفی کند و وظیفه بخش خصوصی نیست که ایران را معرفی کند. اصلاح تصور ذهنی خارجی‌ها نسبت به ایران وظیفه دولت است. پل ارتباطی را باید دولت بزند و بخش خصوصی از آن عبور کند.

آقای اروجی در بحث سیاست گذاری‌های دولت گردشگر ایرانی چالش‌هایی داشته که مفصل در این باره صحبت کردیم،‌ دولت چه کاری می‌تواند انجام دهد که اولا گردشگری داخلی را بتواند رونق دهد و اینکه تورها و فعالان حوزه گردشگری وابسته به خروج و فرستادن گردشگر به خارج از کشور نباشد و بتوان گردشگری داخلی را تا حدی توسعه دهیم؟

اروجی: اولا یک نکته‌ای که از قلم افتاد درباره جذابیت گردشگری ترکیه این است که این کشور ۱۵ سال به رتبه ۶ رسید باید این یک کشور را آنالیز و تحلیل کنیم و بعد از آن ببینیم چه کارهای باید انجام داد.

بعد از اینکه از علاقه مندی ایرانیان نسبت به ترکیه مطلع شدند، اولین استارتی که زده شد «سفر به قونیه و آرامگاه مولانا» بود که ایرانیان به آن علاقه مند بودند. جالب است که مولانا می‌گوید: «هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندرخم یه کوچه ایم» بعد شیخ عطار نیشابوری یک آرامگاه مختصر از لحاظ گردشگری چقدر از آن استفاده می‌شود و در معرفی آن چقدر ناقص هستیم. جاذبه پر قدرت فرهنگی و اقتصادی از آن استفاده می‌شود. بنابراین این زیرکی‌ها در اقتصاد گردشگری بسیار مهم است. یعنی بحث قونیه را مطرح کرد بعد از آن بحث استانبول پیش آمد و سپس بحث آنتالیا برای قشری از جامعه مطرح شد. گردشگر را از عدد ۱۰ هزار ، ۲۰ هزارنفر ایرانی به ۲ میلیون نفر رساند.

اگر ۳ موضوع امنیت، قیمت و کیفیت باشد باعث جذب گردشگر می‌شود. اگر هر یک از این ۳ مورد مخدوش شود مانند امنیتی که اکنون دیگر وجود ندارد یا قیمت و کیفیت دچار مشکل شود، گردشگری از بین می‌رود. در این صورت برای ترویج گردشگری در ایران باید به این ۳ موضوع توجه ویژه‌ای شود که خداروشکر ایران از امنیت برخوردار است و باید در بخش قیمت و کیفیت تلاش بیشتر شود تا بتوانیم جذب گردشگر را از کشورهای رقیب انجام دهیم. نکته مهم این است که ترکیه توانست در جهان به رتبه ۶ برسد و برنامه ریزی برای رتبه ۵ جهان داشت. ترکیه از طریق گردشگری افتخاراتش را به کشورهای دیگر نشان می‌دهد و ۳۵ میلیارد دلار از گردشگری کسب درآمد می‌کند. با توجه به اینکه سابقه تاریخی کشور ایران بیشتر است و  از لحاظ تاریخی ۷ هزار سال تاریخ تمدن دارد. اگر سابقه تاریخ سکونت و زندگی دست جمعی را بخواهیم در نظر بگیریم به ۱۲ هزار سال پیش برمی گردد. همچنین تاریخی گسترده‌ای را که باستان شناسان را بهشت باستان شناسی جهانی تلقی می‌کنند. کشور ما یکی از ۷ خواستگاه تمدن بشری است، کشور چین، هند، ایران، مصر، یونان و روم جاذبه تاریخی است که جذب گردشگر می‌کند که در این زمینه کوتاهی کرده ایم.

درواقع از این مزیت هیچ استفاده‌ای نکردیم.

اروجی: جهانی شدن کشورها که به لحاظ نسبی ارزش افزوده دارد و در دنیا مطرح می‌کند، آیا در دنیا در خودرو نمونه هستیم؟ چقدر سرمایه گذاشته‌ایم؟ در کشاورزی نمونه هستیم؟ جالب است که در دنیا ایران را به لحاظ کشور تاریخی و فرهنگی می‌شناسند. یعنی ارزش نسبی ما در بخش جهانی ارزش تاریخی-فرهنگی است. در هیچ یک از کشورهای توسعه یافته برای خودروی کشور نمایشگاه دائمی درست نکرده‌اند یا در بخش کشاورزی هم همینطور. اما در تاریخ و تمدن با هزینه‌های خودشان نمایشگاه دائمی درست کرده‌اند. مثلا در موزه لوور پاریس باید یک روز تمام وقت گذاشت که فقط سالن ایران را دید. متقاضی برای بازدید از سالن ایران بسیار زیاد است. سالن ایران در موزه لوور شکوه و عظمتی دارد. اعتقاد من این است که یک دهم آن چیزی که در خودرو سرمایه گذاری شده اگر در بخش زیرساخت‌های گردشگری سرمایه گذاری می‌شد هم بخش‌های دیگر رونق پیدا می‌کرد و هم بخش گردشگری. بنابراین باید سیاست گذاری کشور تجدید نظر کند. ایران اگر می‌خواهد در بخش توسعه جهانی قرار بگیرد باید دید مزیت نسبی کشورمان در جهانی سازی چیست. یکی دیگر از نکاتی که در جذب گردشگر و توسعه جهانی شدن کمک می‌کند تدوین برنامه جامع گردشگری کشور است.

برای تورهای خارج از کشور تبلیغات گسترده‌ای وجود دارد، اما برای تورهای داخلی ایران تبلیغ نمی‌کنند، چرا؟

اروجی: زیرا برنامه ریزی برای تورهای ایران نیست. گردشگری ایران قابل برنامه ریزی نیست. گردشگر خارجی قابل برنامه ریزی است(یعنی برای سفر به کشورهای خارجی از ۶ تا ۷ ماه قبل تور بسته می‌شود) اما در سفرهای داخلی برنامه ریزی برای هتل و محل اقامت امکان پذیر نیست. بعد از اینکه طرح جامع گردشگری آماده شد باید گردشگری ایران را قابل برنامه ریزی کرد. این وظیفه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است که اکنون در خواب عمیقی فرو رفته یا خودش را به خواب زده است.

طبق مرکز آمار حدود ۲ و ۹ دهم تا ۳درصد گردشگری داخلی از طریق تور سفر می‌کنند. از این تعداد ۶۵ درصد به دید و بازدید اقوام می‌روند و در صنعت و چرخه گردشگری اتفاق نمی‌افتد. در کل سازمان گردشگری باید طرح جامع گردشگری را فراهم و برنامه ریزی گردشگری را ساماندهی کند. همچنین باید دفاتر خدمات گردشگری بتوانند تورهای ایرانگردی را به طور کامل طراحی کنند. در ایران ۳۱ استان وجود دارد که بسیار جذاب و دیدنی است. اگر در این ۳۱ استان بخش‌های طبیعتگردی،‌ ماجراجوی،‌ سلامت، ورزشی دسته بندی کنیم، بین هزار تا هزار و ۵۰۰ تور ایرانگردی با قیمت، ‌زمان و مسیرهای مشخص می‌توان تهیه کرد. نکته ظریف برای جذب گردشگر از خارجی به داخل بحث بازاریابی و مطالعات است. در بخش بازاریابی بحث مطالعات بازار است. گردشگران کشورهای رقیب مانند ترکیه، روسیه، دبی،‌ هندوستان،‌ مصر و سودان باید این مطالعات انجام شود. اگر این مطالعات انجام شود می‌توان به سلایق آنها پی برد و اینکه چطور روی آنها تأثیر بگذاریم. آیا از طریق ماهواره یا اینترنت می‌توان تأثیر گذاشت با انتخاب مدیای مناسب.

این کار انجام نشده است؟

اروجی: خیر انجام نشد. اگر انجام شده بود، هنگامی که کشوری مانند ترکیه دچار بحران می‌شود می‌توانستیم فوری وارد عمل شویم و گردشگرانی که دیگر نمی‌توانند به ترکیه بروند را جذب کنیم. اکنون یک بازار بسیار عالی برای جذب گردشگر داریم که سازمان گردشگری از این فرصت طلایی استفاده نمی‌کند.

یعنی یک فرصت سوزی انجام شد؟

اروجی: بله فرصت سوزی شد. تمام کشورها مطالعات بازاریابی انجام می‌دهند، اما کشور ما این کار را انجام نداده است. در سفارتخانه‌ها باید یک بخش گردشگری فعال شود که علایق و مطالعات را انتقال دهند. بنابراین متأسفانه هیچ یک از اصول علمی که در بخش گردشگری باید بکار ببریم انجام نشده است. در نتیجه گردشگری ایران، گردشگری علمی نیست و باید به سمت گردشگری علمی پیش رفت.

مدت‌هاست که می‌خواهیم گردشگر چینی جذب کنیم، اما تا چه تعداد جذب شده است؟ در این زمینه افراد اجرایی خیلی اندک است. سازمان گردشگری از فرصت‌های طلایی که در این چندسال پیش آمد استفاده نکرد. جالب است که وقتی تمایل گردشگران ناخودآگاه بعد از مذاکرات به ایران بیشتر شد، امور خارجه پیش قدم شد برای ۹۱ کشور لغو ویزا یا ویزای فرودگاهی انجام داد. بخاطر اینکه اتفاق سریع تر بیفتد. امور خارجه زمینه برای سیاست‌های خارجی آماده کرد ورود را آماده کرد اما در بخش داخلی نتوانستند این موضوع را ساماندهی کنند. بنابراین گردشگری ایران باید متحول شود.

غمخوار: ۳ و نیم میلیون گردشگر از روسیه به ترکیه سفر کرد اتفاقی که در ترکیه افتاد، آقای پوتین دستور دادند که هیچ کدام از شهروندهای روس به ترکیه سفر نکنند و ما باید خیلی سریع وارد عمل می‌شدیم و باید از این پتانسیلی که برای جذب گردشگر وجود داشت، استفاده می‌کردیم. اما دولت هیچ کاری نکرد. یکی از ایراداتی که به دولت آقای روحانی می‌توان گرفت، ضمن اقدامات خوب و مثبتی که در برجام افتاد و امید مردم به آینده بهتر شد و عموم مردم از این وضعیت راضی‌اند و امیدوارم در بخش اقتصادی بهبود پیدا کند. اما متأسفانه در بخش گردشگری که مقوله پیچیده‌ای است و بحث فراجناحی و فراسازمانی است، کادر توانای مناسب صاحب فکر نداریم. دولت آقای روحانی در این موضوع قابل انتقاد است که با توجه به شرایط دیپلماسی عمومی که پیش آمده و شرایط علاقه گردشگر به ایران و شرایط منطقه‌ای عملا نتوانسته از شرایط موجود استفاده کند. واقعا بخش خصوصی و گردشگری از آقای روحانی انتقاد دارد که  با انتخاب افراد و تیم‌های مناسب تر و قوی تر می‌توانست از این فرصت که ارزیابی مهمی برای کشور رقم می‌زند استفاده کند. از دولت آقای روحانی انتظار می‌رفت در این بخش قوی تر عمل کند.

در مورد مذاکرات آقای رئیس جمهور در روسیه که قرار بود ۳ جانبه باشد، اطلاعاتی دارید؟

غمخوار: آخرین اطلاعاتی که دارم این است که دولت روسیه به سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها ابلاغ کرده که ویزا به ایرانی‌ها خیلی سریع ‌بدهند و به شدت دنبال آن هستند که ویزا به محض ورود بدهند. اکنون آذربایجان ویزا به محض ورود می‌دهد.

فکر می‌کنید این رابطه باعث می‌شود که گردشگری ایران بهتر شود؟

غمخوار: برای آذربایجان لغو روادید یک طرفه داشتیم و سالی ۵۰۰ ،‌۶۰۰ هزار نفر از آذربایجان به ایران سفر می‌کنند که یک عده‌ای اهالی نخجوان هستند به ایران می‌آیند و آذربایحان می‌روند. اما عده‌ای برای سفرهای زیارتی و سیاحتی و بخش گردشگری سلامت به ایران سفر می‌کنند. با آذربایجان هیچ مشکلی نداشتیم اما برای روسیه هم باید برنامه‌ای فراهم شود که هنوز آماده نشده است. تقاضاهایی دارند که با توجه به مسائل قوانین جمهوری اسلامی ایران نمی‌توان آنها را اجرا  کرد، اما برای جایگزینی آن مطالعات و بررسی‌های لازم انجام شده و مقاصدی که به روس‌ها پیشنهاد داده ایم جزیره کیش است.

تأثیر این مذاکرات چیست؟ ‌فکر می‌کنید روابط گردشگری ایران با روسیه بهتر شود؟

غمخوار: گردشگری ایران به روسیه بهتر می‌شود.