ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 02.03.2017, 8:46
اصلاح‌طلبان اصرار دارند، مدام شکست بخوردند!

طاها پارسا
به بهانه‌ی دومین کنگره سراسری حزب «اتحاد ملت ایران اسلامی»

اصلاحات زیر پوست جامعه ایران در حال زندگی است. تا اطلاع ثانوی، اصلاحات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یگانه راهی است که آینده آباد و آزاد ایران را تضمین و تامین می‌کند، اما احزاب و فعالان فعلی اصلاح‌طلب توانایی راهبری و هدایت بخش سیاسی این اصلاحات را ندارند و جز هزینه برای بخش‌های اجتماعی و فرهنگی اصلاحات و شکست سیاسی، دستاوردی نداشته و ندارند.

دبیر کل حزب اتحاد نه تنها می‌خواهد با شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و شعاردهندگان «مرز بندی» کند، بلکه آن‌ها را عده قلیلی می‌داند که در صف «مردم» نفوذ کرده اند و سرانجام نتیجه می‌گیرد [پس] نباید به «مومنین» تهمت زد.

شکوری‌راد (و حزب اتحاد) در تفصیل این توییت، شعاردهندگانی را که ظاهرا محل نزاع‌اند، و مانعی بر سر راه آشتی، «عده‌ای اندک و مشکوک» می‌خواند که «مسئله آنها تمام شده است» و همه ی رهبران اعتراضات ۸۸ بارها با «آشوبگران هر دو سوی میدان» مرز بندی داشته‌اند.

قابل درک است که علی شکوری‌راد در مقام دبیر کل حزبی که می‌خواهد در فضای سیاسی ایران حضور داشته باشد، نیازمند عبور از فضای امنیتی حاصل از اعتراض‌های ۸۸ است و در این راه لازم است، بی اعتمادی‌ها را کم‌تر و اعتماد حاکمیت را جلب کند.

سخن این نیست که در کنش‌ها و بده‌بستان‌های سیاسی با حریف به هر حال نباید کوتاه آمد. بلکه سخن اول این است: مگر می‌شود به دام گفتمان حریف افتاد و از آن بهره گرفت و باز هم توقع داشت که پایگاه اولیه را حفظ کرد؟

سخن دیگر: مگر حریف شعور سیاسی ندارد که این تاکتیک سیاسی را بفهمد و بداند که شما صرفا برای بازگشت به قدرت دارید از گفتمان خود عدول می‌کنید؟ و سخن اصلی: این چگونه سیاست‌مداری است که به هر دو طرف می‌بازد اما باز هم ادامه می‌دهد؟ ایا نباید در توانایی‌های سیاسی و مدلی سیاست‌ورزی (تکراری) این فرد/حزب تردید کرد؟

عمق فاجعه اما جای دیگری است. نتیجه‌ای که شکوری‌راد در انتهای توییت خود می‌گیرد، جهش به منتهاالیه گفتمان اقتدارگرایی است و مصداق کاتولیک‌تر شدن از پاپ! دبیر حزب اتحاد نوشته است: «همان‌طور که رهبری فرمودند شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» شعار عده قلیلی بود. آن ها در صفوف مردم نفوذ کرده بودند. نباید به مومنین تهمت زد.»

اگر در گفتمان اقتدارگرایی مفهوم مومنین وجود داشته باشد، یک اصلاح‌طلب وفادار به گفتمان اصلاحات، مفهومی جز «شهروند» در تقسیم بندی‌های «سیاسی» نمی‌شناسد. دبیرکل حزب اتحاد در این تعبیر، به هوای سیاست‌ورزی، نه تنها از گفتمان اصلاحات عدول کرده است بلکه یکی از مولفه‌های هویتی و بلکه اهداف اصلاحات را نادیده گرفته است.

حتی به فرض اینکه تماما تسلیم گفتمان حریف هم شویم، سیاست‌ورزی آقای شکوری‌راد با شکست مواجهه است. به خاطر عدول از گفتمان اصلاحات، بخشی از پایگاهش را از دست داده و در گفتمان حریف هم به‌دام افتاده و شکست خورده است. یعنی دوست اصلاح‌طلب ما نتیجه‌ای جز شکست ندارد.

آقای شکوری راد عزیز و حزب اتحاد را می‌توان «نماد» بسیاری از فعالان اصلاح‌طلب سال‌های بعد از ۷۸ دانست و آن توییت و این سبک سیاست‌ورزی و این خبط‌های سیاسی و عدول از گفتمان اصلاحات را به بسیاری از کنش‌ها (و نه مواضع) سیاسی اصلاح‌طلبان در ۱۷ سال اخیر تعمیم داد. اما شهود نگارنده و دست‌کم فضای غالبی که در شبکه‌های اجتماعی و جامعه مجازی ایران که آزادتر است، به چشم می‌اید، رمزالرموز شکست‌های پیاپی اصلاح‌طلبان را همین سبک سیاست‌ورزی می‌داند.

احزاب اصلاح‌طلب می‌توانند با مروری بر کارنامه شکست‌ها و نگاهی «غیر جبری» به این کارنامه، به آسیب‌شناسی مدل سیاست‌ورزی و بلکه توان و سابقه و مهارت سیاستمداران خود بپردازند. در راس آن‌ها به کسانی بیاندیشند که در گفتار و کردار به گفتمان اصلاحات پای‌بند نیستند اما عنوان اصلاح‌طلبی را یدک می‌کشند. و هر گاهی بیاد بیاورند پیروزی با شکوه جنبش اصلاح‌طلبی دوم خرداد ۷۶ را و راه و رمز اصلاح‌طلب شدن را.

انسان‌هایی دیگر در این ایران می‌زیند و ظرفیت‌هایی در قانون اساسی و طبقه‌هایی در جامعه وجود دارند که هیچ‌گاه مورد توجه اصلاح‌طلبان قرار نگرفته است و هماره به آن‌ها باخته است.