ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 21.10.2016, 22:50
انتظار اهالی فرهنگ و هنر از نتیجه تغییردر وزارت ارشاد

اعتماد

سرانجام حاشیه‌های ریز و درشت حوزه فرهنگ و هنر دامن علی جنتی، وزیر ارشاد را گرفت و در نهایت بعد از کش‌وقوس‌های فراوان او از سمت وزارت ارشاد استعفا داد؛ آن هم استعفایی که خیلی زودتر از انتشار متن نامه او خطاب به رییس‌جمهوری همزمان با گمانه‌زنی‌هایی در مورد جانشین او در وزارت ارشاد رسانه‌ای شد.

اسامی زیادی در طول یک‌هفته‌ای که خبر استعفای علی جنتی به بحث روز حوزه فرهنگ و هنر تبدیل شده بود مطرح شد. سیدرضا صالحی امیری (رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی)، حجت‌الله ایوبی (معاون سینمایی ارشاد و رییس سازمان سینمایی)، احمد مسجدجامعی (عضو شورای شهر و وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات)، حسام‌الدین آشنا (مشاور فرهنگی حسن روحانی)، محمدحسین ایمانی خوشخو (رییس دانشگاه علم و فرهنگ) و سیدعباس صالحی (معاونت فرهنگی وزیر ارشاد) و حتی علی مرادخانی (معاون هنری وزیر) ازجمله گزینه‌هایی بودند که نام آنها در این گمانه‌زنی‌ها بیشتر شنیده می‌شد.

اما در نهایت این سیدعباس صالحی بود که بعد از قطعی شدن استعفای علی جنتی به عنوان سرپرست وزارت فرهنگ و ارشاد منصوب شد تا شاید در ادامه قدری از حاشیه‌های ماه‌های اخیر حوزه فرهنگ و هنر که در دو حوزه موسیقی و سینما بیشتر بوده را کم کند  اما بلافاصله بعد از اعلام استعفای رسمی علی جنتی و انتصاب سیدعباس صالحی، موج جدید واکنش‌ها به این تغییر در کابینه روحانی شروع شد.

شروع این موضوع با حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس‌جمهور بود که در حساب شخصی‌اش از همه خواست تا گزینه‌های مورد نظر خود را برای سه وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان اعلام کنند. پیشنهادی که خیلی‌ها از آن برداشتی تبلیغاتی با توجه به فاصله چند ماهه‌ای که تا پایان دولت یازدهم باقی مانده، داشتند. اما در این طرف اهالی فرهنگ و هنر هم در کنار دیگر چهره‌های فرهنگی واکنش‌های متفاوتی به استعفای علی جنتی و انتصاب صالحی به عنوان سرپرست وزارت ارشاد داشتند.

کامبیز نوروزی، حقوقدان یکی از این چهره‌ها بود. او در گفت‌وگویی با فرارو درباره اینکه آیا وزیر یا سرپرست فعلی وزارت ارشاد می‌تواند خبر از برنامه‌های فرهنگی حسن روحانی در دولت بعدی بدهد یا خیر گفت: «ما الان نمی‌توانیم برای وضعیت دولت در سال‌های بعد پیش‌بینی کنیم؛ در دوره بعد ممکن است دیگر وزرا هم تغییر کنند و سرپرست یا وزیران فعلی الزاما بیانگر وضعیت دولت آتی نخواهند بود.»

نوروزی در مورد انتظارش از وزیر ارشاد هم نظر خاص خودش را دارد: «از وزیر ارشاد نباید انتظار خاصی داشت همین که بتواند امور جاری این وزارتخانه را اداره کند باید از او تشکر کرد؛ این مدت در حقیقت یک دوره اضطراری است؛ کسی که برای این دوره کوتاه مسوولیت می‌پذیرد در حقیقت فداکاری کرده است تا این دوران برای دولت سپری شود و لذا این دوره نمی‌تواند شاخصی برای برنامه‌های بعدی رییس‌جمهور باشد. چه بسا خیلی‌ها باشند که حاضر نباشند در این مدت کوتاه مسوولیت بگیرند اما برای دوره چهارساله آمادگی داشته باشند به همین دلیل من انتخاب‌های این دوران را ابدا شاخصی برای ایده‌ها و برنامه‌های آتی دولت نمی‌بینم به ویژه در شرایطی که معاون آقای جنتی به این سمت انتخاب شده‌اند و فردی در درون کابینه، به عنوان جایگزین معرفی شده است.» عبدالحسین مختاباد یکی دیگر از هنرمندانی بود که درباره احتمال معرفی سرپرست فعلی وزارت ارشاد به عنوان وزیر به مجلس اظهارنظر کرد.

او با طرح این سوال که «نمی‌دانم مشکلی که آقای جنتی نتوانست آن را حل‌ کند آقای صالحی توانایی حل آن را دارند یا نه؟» از «تمکین نکردن برخی به مطالبات فرهنگی و هنری جامعه» به عنوان مشکل اصلی حوزه فرهنگ و ارشاد نام برده است. اما یکی از دلایل اصلی استعفای علی جنتی به خاطر حاشیه‌های متعددی بود که در طول چند ماه گذشته در حوزه موسیقی و لغو کنسرت‌ها پیش آمد.

مختاباد در مورد این حاشیه‌ها و با اشاره به شرایط کار در حوزه فرهنگ و هنر هم گفت: «در همین دوران بود که بحث کنسرت‌ها به جایی رسید که الان کسی مثل خود من حتی روحیه برگزاری کنسرت را هم ندارد. من به شخصه می‌گویم وزارت ارشاد اصالت خود را به عنوان مرجع جامعه هنری از دست داده است. در حقیقت از دوران وزارت قبلی مرجعیت آن از بین رفت؛ چون این وزارتخانه امروز نه قدرت مالی و نه توان سیاسی برای اجرای برنامه‌های خودش دارد. اما جایگاه وزارت ارشاد در دهه ۷۰ به‌گونه‌ای بود که مرجع هنرمندان در تولید آثار هنری بود.»

اما در طول این روزها نظرات متفاوتی هم در مورد تغییرات در وزارت ارشاد داده شده است. منیژه حکمت، کارگردان یکی از کسانی بود که در مورد این تغییر، نظر متفاوتی داشت. به گفته او «دولت فعلی غیرفرهنگی است؛ این دولت خودش را با اقتصاد تعریف می‌کند.» و بنابراین علی جنتی قربانی این شرایط شده است.  اما به هر حال به نظر می‌رسد این تغییرات در وزارت ارشاد داده شد تا بخش حاشیه‌های پررنگ فرهنگ و هنر در این روزها کم‌رنگ‌تر شود، حاشیه‌هایی که اگر چه کم نبودند اما بخشی از آنها خارج از حیطه اختیارات وزارت ارشاد و تصمیم‌گیری نهایی در مورد آنها بود. همین موضوعات بهانه‌ای است برای اظهارنظرهای اهالی فرهنگ و هنر در مورد این تغییر در وزارت ارشاد و بیان بخشی از درخواست‌های‌شان از کسی که قرار است بعد از این مسوولیت این وزارتخانه را برعهده بگیرد.

درباره دوران وزارت آقای جنتی سکوت می‌کنم
یدالله صمدی کارگردان

می‌دانید که من آدم سیاسی‌ای نیستم. درباره تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشخص شدن جانشین او هم کاری به اشخاص ندارم. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که هر تغییری در وزارتخانه ارشاد، اگر به نفع اعضا و خانواده سینما باشد، گام مثبتی است. اما در نهایت عملکرد افراد را کارشان مشخص می‌کند، باید ببینیم کسی مثل آقای صالحی در جایگاه تازه‌شان چطور عمل می‌کنند. این مساله در حوزه سینما به ماندن یا رفتن آقای ایوبی نیز بستگی دارد. من نمی‌دانم ایشان می‌مانند یا می‌روند اما امیدوارم هر اتفاقی می‌افتد در مجموع و اینکه باید دید عملکرد آنها را ببینیم تا درباره‌اش نظر بدهیم. این مساله بستگی دارد مسوولان جدیدی که منصوب می‌شوند و با سینما کار دارند و برای سینما تصمیم می‌گیرند به نفع خانواده و اهالی سینما و اعضای سینما کار می‌کنند یا نه.

این را هم بگویم هر اتفاقی بیفتد ما با شخص مشکلی نداریم، حرف ما عملکرد افراد است. من درباره دوران وزارت آقای جنتی حرفی نمی‌زنم و ترجیح می‌دهم سکوت کنم، اما به هر حال جابه‌جایی ایشان تصمیم آقای روحانی بود و ما نمی‌توانیم درباره درست یاغلط بودن آن نظر بدهیم. از آن طرف نسبت به آقای صالحی هم شناخت کافی ندارم که بگویم حضور ایشان به عنوان سرپرست بد است یا خوب، اما زمان همه‌چیز را روشن می‌کند.

نگران خرابی بیشتر هستیم
علی معلم تهیه کننده سینما

به نظرم مساله تغییر وزیر در حوزه فرهنگ خیلی مطرح نیست. بحث رویکردها و سیاست‌ها است. وزیر هم یکی از شاخصه‌هاست. اینکه چه کسی وزیر باشد مهم نیست. در واقع با تغییر وزیر چیزی تغییر نمی‌کند، اول باید سیاست‌ها و رویکردها را مشخص کرد. افرادی که پست وزارت ارشاد را می‌پذیرند، ویژگی‌های شخصی دارند، مهربان، نامهربان، محافظه‌کار یا شجاع هستند. اما دارا بودن یا نبودن این ویژگی‌ها کمکی به ما نمی‌کند. ما با تغییر یک مسوول نمی‌توانیم منتظر تغییر سیاست‌ها و رویکردها باشیم در حالی که سیاست‌ها نیاز به تغییر دارند. به همین خاطر است فکر می‌کنم تغییر وزیر به تنهایی موضوع چندان مهمی نیست.

مثلا از دوران وزارت آقای عطاالله مهاجرانی، به عنوان دوره تاثیرگذار فرهنگ یاد می‌شود، اما باید بگویم بخشی از این خوشنامی مربوط به ویژگی شخصی آقای مهاجرانی می‌شد که آدم جسوری بود. این‌طور نبود که آقای مهاجرانی از خودش سیاست‌های تازه‌ای درآورده باشد. هر چه بود، سیاستگذاری دولت در همان دوران بود. در ایران رویکرد کلی به فرهنگ را دولت مشخص می‌کند. این را هم بگویم حوزه فرهنگ تنها یک متولی ندارد. همان‌طور که در روزهای اخیر در برخی شبکه‌های مجازی می‌بینیم، بودجه فرهنگ تنها دست وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست.

شاید بشود گفت تغییر وزیر برای کارمندان این وزارتخانه موضوع مهم‌تری است تا هنرمندان. با این همه شاید در دولت بعد که بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و مسائل مهم مملکت، تا اندازه‌ای مرتفع شده است، تحولات بیشتری در فرهنگ اتفاق بیفتد.  اما اگر بخواهیم ویژگی‌های شخصی آقای جنتی را بررسی کنیم، او آدم خوشرو و آرامی بود. خب، دارا بودن چنین ویژگی‌هایی خوب است اما این خصوصیات زمانی که وزارت ارشاد کاره‌ای نیست، فایده‌ای ندارد. در جامعه ما وزیر قدرت چندانی ندارد. مهم‌ترین مساله وزارتخانه ارشاد تقسیم سر بودجه‌هاست. آن هم مبلغی که تنها 20 درصد کل بودجه فرهنگ را تشکیل می‌دهد. چرا وزارت فرهنگ و ارشاد نمی‌تواند نظریه فرهنگی صادر کند؟ کاری که وظیفه دارد. بخشی از مشکلات حوزه فرهنگ عدم برنامه‌ریزی و واسپاری فرهنگ است.

اما این را هم بگویم که نمی‌توان منکر تاثیرگذاری نحوه تعامل مسوولان فرهنگی از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با مردم و هنرمندان هم شد. امیدوارم در دوره جدید این وزارتخانه اوضاع از چیزی که هست، بدتر نشود. اما مشکل نوع نگاه به فرهنگ همچنان باقی است. با این همه سیاست‌های فرهنگی هم مثل دیگر حوزه‌ها در دوره گذار و تغییر است و ممکن است در دوره جدید شاهد اتفاقات تازه‌ای باشیم.

اگر دولت آقای روحانی قصد ماندن در دوره بعد را دارد، باید دیدگاه‌های فرهنگی و هنری مشخص‌تری را در این زمینه داشته باشد. باید برنامه‌ها و سیاست‌های‌شان مشخص‌تر باشد. ما در دوره‌ای که سپری کردیم، سیاست‌های شفافی در فرهنگ و هنر ندیدیم. ضمن اینکه دولت علاوه بر تعیین سیاست‌ها باید چشم‌انداز روشنی نسبت به آینده بدهد. به نظرم در حال حاضر واسپاری برخی امور فرهنگی و هنری به بخش خصوصی، مساله قابل توجهی است که دولت باید نسبت به آن اقدام کند. علاوه بر اینها باید افراد مناسبی را برای اجرا کردن این سیاست‌ها و تداوم آنها به عنوان مجریان به کار بگیریم. در گام اول برای نظم دادن به مساله فرهنگ، باید تکلیف متولی را روشن کنیم. هنرمندان با چه کسانی طرف هستند؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؟ ما با چه کسی باید حرف بزنیم وقتی به مشکل برخورد می‌کنیم؟

فعلا که فرهنگ و هنر در ایران بیشتر شبیه دست‌رشته است، هر وقت از این وضعیت بازی دست‌رشته خارج شدیم، آن وقت می‌توانیم بگوییم که وزیر می‌تواند تاثیرگذار باشد یا خیر و به تغییرش واکنش نشان دهیم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ۲۰ درصد بودجه کل فرهنگ و هنر، دقیقا چه کاره است؟ نمی‌خواهم بگویم این میزان بودجه، نافی مسوولیتی است که بر عهده این وزارتخانه است اما سوالم این است که مسوول این دست‌رشته فرهنگی کدام نهاد و سازمان است؟ بزرگان قم، حوزه هنری و دیگر متولیان فرهنگی کجای این بازی قرار می‌گیرند؟ تکلیف همه اینها را باید نظام مشخص کند. با این همه ما وزیر بد سلیقه و معاونان بد سلیقه هم در طول تاریخ داشته‌ایم، اما اگر می‌بینید هنرمندان به تغییر و تحول‌های این وزارتخانه و رفت و آمد آدم‌ها واکنش نشان می‌دهند، مساله‌شان چیز دیگری است، ما از خرابی بیشتر نگرانیم.

از وزیر بعدی می‌خواهیم محافظه‌کار نباشد
غلامرضا موسوی رییس شورای عالی تهیه‌کنندگان

معمولا عملکرد هر وزیری را باید با توجه به شرایطی که در آن قرار گرفته است، سنجید. اصلا هر آدمی را باید در ظرف شرایطتش قرار داد تا قضاوت‌ها درست باشد. آقای جنتی اقدامات خوبی در حوزه فرهنگ انجام داد و در برخی موارد هم عقب‌نشینی‌هایی داشت که به هر حال به ضرر سینما و فرهنگ بود. در بعضی زمینه‌ها با توجه به حسن نیتش کارهای خوبی انجام داد، اما واقعیت این است که در فرصت اندک، نمی‌شود تمام اقدامات او را سنجید.
باید دید وزیر چه کارهایی می‌توانست انجام بدهد و نداد و چه کارهایی نباید می‌کرد و کرد.

من در حوزه سینما می‌توانم نظر بدهم. در دوران وزارت آقای جنتی، بعضی فیلم‌ها پروانه نمایش داشتند اما هیچ‌وقت امکان نمایش پیدا نکردند. از نظر من و همکاران سینمایی‌ام، این مساله ناشی از ضعف مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. حال اینکه این مشکل چقدر مربوط به وزیر و چقدر بر گردن معاونت سینمایی است، نیاز به بررسی بیشتر دارد. فیلم‌هایی چون «عصبانی نیستم»، «رستاخیز» و «خانه پدری» در همین دوران پروانه نمایش گرفتند، یعنی اجازه اکران داشتند اما به دلیل محافظه‌کاری بیش از حد و صلاحدیدهایی که نمی‌دانم چقدر منطقی و چقدر غیرمنطقی است امکان نمایش پیدا نکردند.

شاید درست این باشد، کسی که می‌خواهد سررشته و منشا این مشکلات را بررسی کند، مشکلات مسوولان را هم بداند، اما چیزی که ما می‌دانیم این است که این فیلم‌ها مجوز اکران داشتند اما از اکران بازماندند. مثلا برای اکران نشدن «رستاخیز» مرجع دیگری وارد شد، ممکن است نهادها و سازمان‌هایی هم در اکران نشدن «عصبانی نیستم» و «خانه پدری» سهیم باشند.

با همه اینها، من جزو کسانی هستم که می‌گویم هر تغییری را به فال نیک می‌گیرم و از نظرم مثبت است. جزو آن دسته از آدم‌هایی هستم که می‌گویم هر تغییری در شکل امیدوارانه، به شکل بهتری ختم می‌شود. از آقای جنتی هم به خاطر کارهای خوبی که انجام داد، تشکر می‌کنم. این اتفاقات در کارنامه کاری ایشان ثبت شده و بعدها خودش هم به آنها اشاره می‌کند، از طرفی به خاطر محافظه‌کاری‌هایی که در برخی موارد انجام داد، منتقدش هستیم و از وزیر بعدی انتظار داریم با توجه به اینکه در مجلسی انتخاب خواهد شد که از آرای بهتری برخوردار است و انتخاب اول بدون محافظه‌کاری ریاست‌جمهوری است، از این محافظه‌کاری‌ها به دور باشد و کارهای بیشتر و بهتری ارایه کند.

مسائل فرهنگی و هنری با محافظه‌کاری خیلی جور در نمی‌آید و مسوولان فرهنگی حداقل باید امنیت حرفه‌ای هنرمند را تامین کنند. امنیت حرفه‌ای هنرمند این است که بتواند کاری را که می‌خواهد و خلاف قانون نیست، انجام دهد. در دوره‌ای که گذشت بعضی چیزها خلاف قانون نبود، مثل برگزاری کنسرت در ولایت مشهد، اما به دلیل کاملا شخصی جلویش را گرفتند و کسی هم پایش نایستاد. این نقاط ضعفی است که وزیر بعدی نباید در مورد آنها مماشات کند. همان‌طور که خود آقای رییس‌جمهور هم در این زمینه موافق مماشات نبود. من امیدوارم تکلیف هنرمندان با تعیین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روشن‌تر شود. برای آقای جنتی هم آرزوی موفقیت در مسوولیت‌های بعدی‌شان را دارم اما از وزیر بعدی می‌خواهیم بیشتر فعالیت کند و کمتر محافظه‌کار باشد.

مطالبه داشتن اهالی موسیقی از وزیر ارشاد برخوردی ایده‌آلیستی است
داریوش پیرنیاکان، موسیقیدان

استعفای آقای جنتی باید از دو منظر بررسی شود. این‌طور نیست که بگوییم آقای جنتی بلد نبود در حوزه فرهنگ کارش را به درستی انجام دهد، پس به همین واسطه از او خواسته‌اند، استعفا بدهد. آقای جنتی هم اشتباه داشته است اما خوب است نسبت به عملکرد او با انصاف برخورد کنیم و حقیقت را بگوییم. فشاری که از طرف مخالفین دولت یازدهم روی آقای جنتی بود، هیچ وزیر ارشادی تجربه نکرده بود.

همه این سنگ‌اندازی‌ها به خاطر این بود که به آقای روحانی فشار بیاورند. ما خوب می‌دانیم همه این فشارها و مشکلات سیاسی است به‌خصوص در مورد ایراداتی که به آقای جنتی وارد و حملاتی که به حوزه فرهنگ و هنر می‌شد. این در حالی است که ما دیدیم در دولت نهم و دهم، هم در مشهد و هم در قم کنسرت برگزار می‌شد و هیچ‌کس هم ایرادی به این مساله نمی‌گرفت و اعتراضی نمی‌کرد. آیا شهر مشهد به یک‌باره به شهری مذهبی تبدیل شد که نباید در آن کنسرت برگزار شود؟ از همین جا متوجه می‌شویم منشا همه این مسائل سیاسی است و آقای جنتی در این مورد مظلوم واقع شد.

اما خب اگر بخواهم از زاویه دیگری به رفتن آقای جنتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نگاه کنم، با همه احترامی که برای او قایل هستم باید بگویم به دو موضع اخیر او در مورد برگزاری کنسرت‌ها در مشهد و قم و کوتاه آمدنش، ایراد وارد است. او پیش از این همیشه در مقابل حملات مختلف ایستادگی می‌کرد و موضع درستی برای حل مشکلات سینما، کتاب و دیگر حوزه‌های فرهنگی داشت.

یادم است زمانی که موضوع صدای خانم‌ها و حضور آنها در کنسرت‌ها پیش آمد و من در صحبت‌هایم از علما خواستم تا توضیح دهند به چه دلیل استفاده از صدای خانم‌های در کنسرت‌ها مشکل دارد، آقای جنتی همان موقع در اظهارنظری پشت این مساله ایستاد و گفت که خیلی از علما با صدای خانم‌ها مشکل ندارند. با این همه فشار روی او زیاد بود، در واقع از جایی دیگر اجازه ندادند کار کند. حالا یا استعفا داد یا از او خواستند برود، من از پشت پرده خبر ندارم، اما چیزی که می‌دانم این است که نمی‌توانست کار کند.

در مورد سیدعباس صالحی هم باید بگویم شناختی از او ندارم و نمی‌توانم قضاوتش کنم. اما چیزی که می‌دانم این است که دولت آقای روحانی تا آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری، همچنان با مشکلات حوزه فرهنگ و هنر دست و پنجه نرم خواهد کرد و همچنان نگاه سیاسی به مسائل فرهنگی ادامه خواهد داشت.

هم شما می‌دانید و هم من که خیلی از حوزه‌های فرهنگی و هنری در اختیار آقای روحانی و وزیر فرهنگ و ارشاد نیست. من بارها در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایم گفته‌ام که باید مشخص شود در ایران موسیقی را به رسمیت می‌شناسند یا نه. وقتی تکلیف این مساله را روشن کردیم، آن وقت اهالی موسیقی می‌توانند مطالبات‌شان را مطرح کنند.

وقتی بخش اعظمی از هنرمندان موسیقی، یعنی بانوان، از این عرصه کنار گذاشته می‌شوند و حتی به آقای جنتی فشار می‌آورند که نوازندگان خانم روی صحنه حاضر نشوند، ما نمی‌توانیم خواسته‌های دیگرمان را مطرح کنیم. مشخص است وزیر بعدی هم نمی‌تواند به خواسته‌های ما پاسخ بدهد.
اصلا این حوزه، حوزه‌ای است که حالا حالاها تکان نمی‌خورد. مطالبه داشتن اهالی موسیقی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم، برخوردی ایده‌آلیستی است.

تغییر وزیر تاثیری در بهبود شرایط ندارد
اصغر همت مدیرعامل خانه تئاتر

تغییر وزیر ارشاد به منزله ایجاد التهاب دوباره در جریان فرهنگ و هنر تلقی می‌شود. اتفاق ناگزیری که به دلیل هجمه‌های مخالفان دولت رخ داد و شواهد امر نشان می‌دهد رییس دولت از موضع‌گیری‌های علی جنتی در این زمینه رضایت نداشته است.

اصغر همت از هنرمندان باسابقه تئاتر، تلویزیون و سینما که به تازگی سکان هدایت تشکل صنفی خانه تئاتر را برعهده گرفته است در این باره می‌گوید: «سیاست‌های کلی موجود بیش از هرچیز دیگر مهم به نظر می‌رسد. شرایطی بر کشور حاکم است که برای اعمال نظر هر وزیری محدودیت به وجود می‌آید. چنانچه شاهد هستیم وقتی وزیر به سود یا مطابق نظر یک جریان خاص تصمیم می‌گیرد مشکلی نیست، ولی وقتی خلاف این جریان عمل می‌کند سروصداها آغاز می‌شود.

به این ترتیب وزیر یک مهره است و تا وقتی به این صورت باشد امور به درستی پیش نمی‌رود.» اشاره اصغر همت به شرایطی است که در چند دهه گذشته همواره وجود داشته و تاثیر زیادی بر روند برنامه‌ریزی مسوولان اجرایی در دولت گذاشته است.

جریاناتی که از ابتدای دولت یازدهم چوب لای چرخ گذاشتند و تمام توان خود را صرف سلب آرامش هنرمندان کرده‌اند. مدیرعامل خانه تئاتر نیز با تایید این شرایط می‌گوید: «ما در عرصه هنر هیچ امنیتی نداریم و افرادی که نباید دخالت کنند وارد می‌شوند و ظاهرا کاری هم از کسی ساخته نیست.»

این هنرمند درباره استراتژی ترمیم کابینه و تغییر وزیر ارشاد از سوی دولت نظر متفاوتی دارد و می‌گوید: «آقای رییس‌جمهور در این موارد می‌توانست راسا اقدام کند، نه اینکه از وزیر دلخور باشد. من فکر می‌کنم رییس‌جمهور هم در برابر خواسته‌های غیرمعمول عده‌ای ضعف نشان می‌دهد؛ در حالی که به عنوان مقام دوم کشور می‌تواند به این حرف‌ها بی‌توجه باشد.»

مدیرعامل خانه تئاتر به آنچه به واسطه تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ خواهد داد به دیده تردید می‌نگرد و می‌گوید: «قطعا شاهد اتفاق چندانی نخواهیم بود. زمان همین‌طور کژدار و مریز می‌گذرد و عمر هنرمندان است که سال به سال افزایش پیدا می‌کند و در نهایت هم به پایان می‌رسد.»

رفع دلواپسی یا ایجاد آرامش، مساله این است
حمید پورآذری کارگردان تئاتر

هنرمندان تئاتر نیز مثل دیگر اهالی هنر همواره تحت تاثیر تلاطم‌های سیاسی- اجتماعی سه دهه اخیر بوده‌اند و عرصه فرهنگ تمام‌مدت در میانه میدان تسویه حساب‌های سیاسی قرار گرفته است. شرایطی که در دولت‌های نهم‌ودهم تشدید شد و در نتیجه بخش مهمی از وعده‌های حسن روحانی در دوران مبارزات انتخاباتی را به خود اختصاص داد. علی جنتی در چنین وضعیتی سکان هدایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به دست گرفت. سنگ‌اندازی‌های مخالفان از همان ابتدا آغاز شد، از طریق بازوهای رسانه‌ای اتاق فکرها پیش رفت و بنابر شواهد موجبات نارضایتی رییس دولت را فراهم کرد.

حمید پورآذری، کارگردان تئاتر معتقد است «اگر انتخاب درستی صورت بگیرد برای چهارسال دوم دولت نویدبخش به نظر می‌رسد که قرار است اتفاقی رخ دهد.» این هنرمند با تحلیل آنچه پیش از استعفا به‌وجود آمد ادامه داد: «ماجرا این است که صحبت‌های رییس‌جمهور نشان داد از عقب‌نشینی‌های وزیر ارشاد گلایه داشت، حال انتخاب جدید ایشان نشان می‌دهد چقدر پای صحبت‌هایش ایستاده است. »

پورآذری ماه‌های باقیمانده تا برگزاری انتخابات را روشن‌کننده حقیقت می‌داند و می‌گوید: «به این ترتیب خواهیم دید فقط بحث انتخابات مطرح است یا این اختیار از سوی رییس‌جمهور به وزیر داده می‌شود که در برابر واکنش‌ها و خواسته‌های غیر‌معمول ایستادگی کند.»

کارگردان نمایش «سال ثانیه» با بیان اینکه «رییس‌جمهور از عقب‌نشینی‌های وزیر در دو مورد ناراضی بود» می‌افزاید: «وزیر ارشاد در ماجرای مشهد و قم عقب‌نشینی کرد که این به منزله کوتاه آمدن تلقی شد. اما الان وزیر استعفا داده و خواهیم دید قدرتی به وزیر جدید داده می‌شود که در برابر زیاده‌خواهی‌ها بایستد یا نه؟ از این به بعد است که روشن می‌شود عزم رییس‌جمهور در این زمینه تا چه اندازه جدی است.»

پورآذری می‌گوید: «اگر همه‌چیز بعدا به شکل قبل بازگردد و اتفاقی نیفتد مشخص می‌شود استعفای علی جنتی فقط یک تاکتیک انتخاباتی بوده و نه چیز دیگر.»

کارگردان نمایش «دایره‌گچی قفقازی» تاکید دارد «اتفاق‌های رخ داده در چند ماه‌ گذشته زمان احمدی‌نژاد وجود نداشت و شرایط هنرمندان در ماه‌های اخیر از چهارسال قبل سخت‌تر شده است. » او ادامه می‌دهد: «این قبول که به دلیل نوع تفکرات دولت جدید سنگ‌اندازی‌ها و کارشکنی‌هایی رخ می‌دهد اما مردم منتظر اجرا شدن توقع‌های برآمده از برنامه‌های دولت در دوران تبلیغات انتخاباتی هستند که باید دید به کجا می‌رسد.»

پورآذری همچنین تغییر مدیران میانی در شرایط فعلی را به صلاح نمی‌داند و می‌گوید «سیاست کلان باید تغییر کند.» این هنرمند می‌افزاید: «گروه مدیریتی میانی فعلا باید کار خودش را انجام دهد و تغییر این مدیران در حال حاضر درست نیست، بلکه باید سیاست کلان تعییر پیدا کند. رییس‌جمهور از وضعیت سه‌ سال گذشته رضایت نداشته و تاکید دارم انتخاب وزیر بعدی است که نشان می‌دهد چقدر در جهت رفع دلواپسی بعضی افراد گام برداشته‌ایم و چقدر در جهت آرامش مردم و اهل فرهنگ. »

رفع دلواپسی یا ایجاد آرامش، مساله این است
علی اصغر دشتی کارگردان و مدرس تئاتر

واقعیت این است که درباره تغییر وزیر ارشاد دچار نوعی دوگانگی هستم. از سویی برخی از اخبار اینگونه عنوان می‌کنند که آقای روحانی، رییس‌جمهوری به دلیل انعطاف‌هایی که آقای جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل فشارها داشته است، ایشان را تغییر داده اما از سوی دیگر در بعضی خبرهای دیگر اینگونه عنوان شده که آقای رییس‌جمهور، خود در برابر فشارها ضعف نشان داده و آقای جنتی را تغییر داده است. به همین دلیل مهم‌ترین نکته این است که در وهله اول آقای روحانی باید دلیل تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را توضیح دهد زیرا هر یک از این تحلیل‌ها آقای جنتی را در یک موضع به خصوص قرار می‌دهد در حالی که در شرایط فعلی، هیچ نمی‌دانیم دلیل این تغییر چه بوده است و نمی‌توانیم موضع مشخصی بگیریم.

نکته دیگر اینکه با توجه به اینکه کمتر از یک سال تا پایان دولت فعلی زمان داریم، در این مدت نباید متتظر تغییر و تحولات شگرفی در وزارت فرهنگ و ارشاد باشیم زیرا زمان باقیمانده به هیچ‌وجه کافی نیست مگر اینکه امیدوار باشیم چهار سال بعدی هم همین دولت سر کار باشد و باز هم همین وزیر بر مسند وزارت ارشاد بماند. با این دیدگاه این یک سال می‌تواند مقدمه خوبی برای چهار سال بعدی باشد اما اگر قرار باشد در دوره بعدی دولت آقای روحانی، باز هم فرد تازه‌ای بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد قرار بگیرد، شخصا این تغییرات مداوم را به نفع فرهنگ و هنر نمی‌دانم زیرا تغییرات دایمی در جریانات فرهنگی فارغ از مسوولان این وزارتخانه، نشان داده حوزه فرهنگ و هنر بیش از پیش شکننده می‌شود چراکه هر بار وزیری عوض می‌شود، ناگزیر تمام زیرمجموعه‌های وزارتخانه نیز تغییر می‌کنند و این اندازه تغییر و تحول، الزاما کمک‌کننده نیست.  در این سال‌ها دیده‌ایم با تغییر در راس وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، زمانی طولانی صرف شده تا تمام لایه‌های زیرین نیز تغییر و تحولات خود را سپری کند و این تغییرات تا پایین‌ترین سطوح نیز گسترش می‌یابد.

این تغییرات پیاپی نه تنها وضعیت ذهنی مدیران رده‌های گوناگون را متزلزل و معلق نگه می‌دارد بلکه این معلق بودن به هنرمندانی که هر‌یک با بخش خاصی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سر و کار دارند، نیز تسری پیدا می‌کند.  معتقدم در این وضعیت رییس‌جمهوری وظیفه دارد به جامعه، مردم و به زیرمجموعه‌های هر یک از سه وزارتخانه‌ای که وزیران‌شان تغییر کرده است، چرایی این تغییرات را توضیح دهد چون تنها با این شیوه می‌توان به دفاع یا نقد عملکرد هر یک از این سه وزیر مستفی پرداخت اما فعلا این معلق بودن فقط ما را سرگردان می‌کند و به تحلیل درستی نمی‌رساند. فقط مدتی ما را درگیر تحلیل‌های غیرقابل استناد می‌کند چراکه این دو زاویه نگاه، آنقدر از هم دور است که در یکی از آنها باید رییس‌جمهوری را ستایش کرد و در دیگری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را.