شهروند: کسانی که اخبار رقابتهای ترامپ و کلینتون را پیگیری میکنند به احتمال فراوان متوجه این موضوع شدهاند که نوارهای منتشرشده علیه ترامپ چیز جدیدی از حیث شناخت ویژگیهای فکری و رفتاری او به دست نمیدهد و بدون این نوارها هم میشد فهمید که ذهنیت ترامپ درباره این موضوعات چگونه است. به علاوه ترامپ موارد بدتر از این را علیه اقلیتهای نژادی و قومی و غیراروپایی به صورت علنی گفته بود، پس چرا فقط پس از انتشار این نوار همه چیز دچار تغییر شد و بسیاری از رهبران جمهوریخواه حمایت خود را از ترامپ قطع کردند؟ مگر این نوار چه چیزی را بیان میکرد که در اظهارات قبلی او نبود و آیا اصولا جز این اظهارنظر از وی انتظاری میرفت؟
به نظر میرسد که دو عامل در شکلگیری این فضا موثر بودهاند. عامل نخست، موضوع اظهارات اوست که برخلاف دفعات پیش که سیاهان، لاتینتباران و چینیها یا مسلمانان را نشانه میگرفت، اینبار زنان را نشانه گرفته است. درواقع نیمی از جامعه آمریکا را تحقیر کرده است. هرچند این اظهارات مربوط به سالها پیش است، ولی مهم این است که افکار و رفتار او نشان میدهد تغییری در اینباره نکرده است و از نحوه گفتار و رفتارش میتوان عدم تغییر را نتیجه گرفت. به علاوه صِرف اینکه فردی در گذشته نیز چنین افکار و رفتار تهاجمی نسبت به دیگران بهویژه زنان داشته است، حتی اگر الان هم چنین نباشد، به معنای آن است که حداقل ظرفیت بروز چنین رفتاری را در هر زمینه دیگری نیز دارد و اگر این کار در سطح سیاست رخ دهد، عوارض آن بسیار جدی است.
عامل دوم موضوعی است که در شکلگیری فضای عمومی علیه ترامپ نقش تعیینکنندهای داشته است. نفس مستند شدن یک واقعیت، بهویژه به صورت نوار صوتی یا تصویری افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد. پیش از انتشار چنین اسنادی، مردم درباره ترامپ حرف میزدند، حتی بسیاری به وجود چنین افکار و رفتاری و حتی بدتر از اینها در او اعتقاد داشتند، ولی اگر میخواستند، قادر بودند که وجود آن را در ترامپ انکار کنند. غیرممکن است که رهبران حزب جمهوریخواه پیش از انتشار این نوارها از اینگونه مسائل درباره ترامپ بیاطلاع بوده باشند. ولی آنها میتوانستند به راحتی منکر وجود چنین رفتار و افکاری شوند. یا به دلیل انکار آگاهانه یا به دلیل علاقه به ندیدن آنها در وجود ترامپ. از سوی دیگر، نوارهای مذکور به تنهایی نمیتوانست سرنوشت ترامپ را تعیین کند، بلکه همخوانی آنها با واقعیتهایی که از سوی بخشی از طرفدارانش انکار میشد، موجب این اثرگذاری شد.
مسأله اساسی این است که افکار عمومی در دو قرن گذشته نقش بسیار تعیینکنندهای در سیاست و جهتگیریها داشته است، ولی با آمدن اینترنت و تلفنهای همراه نسل جدید، سرعت شکلگیری و اثرگذاری افکار عمومی بیش از پیش شده است، حتی رادیو و تلویزیونها نیز برای آنکه از فضای مجازی عقب نیفتند، میکوشند سرعت حضور خود را در اثرگذاری و حتی اثرپذیری از افکار عمومی و همراهی با آن افزایش دهند. از میان رفتن انحصار در تولید و پخش نوارهای صوتی و تصویری حتی فضای افکار عمومی غرب را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
بدترین زمان برای یک سیاستمدار هنگامی است که در برابر امواج ویرانگر افکار عمومی قرار میگیرد. کوچکترین ایستادگی بهمنزله نابودی است؛ به همین دلیل ترامپ که تاکنون از هیچکدام از اظهارات جنجالبرانگیزش عذرخواهی نکرده است، در این مورد کوتاه آمد و سعی کرد با عذرخواهی، امواج هولناک را از روی سر خود عبور دهد. جالب اینکه این واقعه موجب شد تا چندین زن به تناسب رفتارهای تهاجمی و غیراخلاقی قدیمی ترامپ علیه خودشان موضوع را به سطح رسانهها بکشانند. آنان چرا پیش از این سخنی نمیگفتند؟ به دلیل اینکه هرگونه اظهارنظری از آنان با واکنش منفی افکار عمومی مواجه میشد ولی الان که نوار سخنان وی منتشر شده، این ادعاها از نظر افکار عمومی موید و مصداق اظهارات ترامپ تلقی خواهد شد.
فهم مسأله افکار عمومی و چگونگی شکلگیری آن بهویژه در مقاطع حساس رقابتهای انتخاباتی برای هر گروه سیاسی اهمیت فراوان دارد. شاید اسناد مذکور علیه ترامپ از سوی همحزبیهای خودش منتشر شده تا جلوی آمدن یک فرد غیرعادی را در کاخ سفید بگیرد. شاید هم ستاد کلینتون در این انتشار دست داشته است؛ ما نمیدانیم، ولی مسأله اساسی این است که این اسناد بهتر از هر منطق دیگری علیه ترامپ کارآمد بود. جالب اینکه مسأله انتخابات به اداره کشور مربوط میشود، سیاست داخلی، اقتصاد و خارجی ایالات متحده که هر کدامش میتواند بخشی از جهان را تغییر دهد، ولی سرنوشت این انتخابات به موضوع رفتارهای اخلاقی ترامپ در گذشته گره خورده است، زیرا افکار عمومی فعلا نسبت به این مسأله حساستر است.