ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 15.10.2016, 17:42
این حکم ناعادلانه است، در آن تجدیدنظر کنید

جمعی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت در ارتباط با حکم حبس خانم نرگس محمدی بیانیه ای صادر کردند.

به گزارش سایت ملی مذهبی در این بیانیه که به امضای بیش از صد تن از اعضای سابق  این تشکل دانشجویی رسیده آمده است: «جای این گله و شکایت از دستگاه قضا و صاحب منصبان کشور در هر ردا و جایگاهی باقیست که در شرایطی که عاملان اختلاس های هزاران میلیاردی و یا غاصبان املاک و اموال عمومی جامعه، بی هیچ گزند و دلواپسی در کنار خانواده هایشان در شرایطی امن و آرام و در هر جا که می خواهند، زندگی روزمره خود را پی گرفته اند، چرا باید زنی، که قاعدتا جرم و خطایی جز پیگیری بی خشونت مطالبات مدنی ندارد، دور از همسر و فرزندانش محکوم به حداقل ده سال و شاید هم شانزده سال زندگی، پشت میله های زندان باشد. و در این میان، پرسش اینجاست که اصل تناسب جرم احتمالی و مجازات در نظر گرفته شده چه جایگاهی در پرونده نرگس محمدی داشته است؟»

امضا کنندکان خواستار تجدیدنظر قوه قضاییه در حکم زندان شده اند.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

در روزهای گذشته دادگاه تجدید نظر، رای به تایید حکم شگفت انگیز شانزده سال حبس نرگس محمدی، فعال مدنی داد که مقرر شده بعد از اجرای ماده ۱۳۴ ق م به ده سال زندان تبدیل شود. این رای در تاریخ احکام صادره علیه یک فعال مدنی زن، حکمی بیسابقه است و نشان از بیمعنا شدن مفهوم سال و ماه نزد برخی مقامات و دستگاهها دارد؛ احکامی که دغدغهمندی اجتماعی را بدل به قماری خطرناک میکنند که یا سالیانی دراز از عمر عزیز یک کنشگر را میستاند و او را منفصل از پیوندهای خانوادگی و علقه های عاطفی اش محصور دیوارهای تنگ زندان می کند و یا سرخورده از خود و جامعه اش، وی را در عزلت سکوت و ناامیدی میپژمراند.

در حکم صادره از جانب دادگاه تجدیدنظر برای نرگس محمدی تصریح شده که یکی از دلایل تأیید عینی شانزده سال حکم دادگاه بدوی “اقرار صریح متهمه و اظهار اینکه چنانچه آزاد شود به فعالیتهای خود ادامه میدهد”، است. عجیب آنکه از دید قضات محترم، فعالیت مدنی، به منزله “به چالش کشیدن نظام” و در نتیجه، جرم تلقی شده است. بدیهیست در این میان، کنشگر بر سر دو راهی دست شستن از مطالبات یا چشم پوشی از بخش هنگفتی از حیات آزادانه قرار می گیرد؛ دوراهی غیرمنصفانه ای که اگر حتی نفر به نفر فعالین را به کام خود فرو برد، باز هم دستاوردی جز پاک کردن صورت مساله در بر نخواهد داشت.

موضوعی که در محاسبات صادرکنندگان و یا تصمیم سازان چنین احکامی مغفول مانده این است که طبیعتا اصل مطالباتی که از سوی کنشگران مدنی همچون نرگس محمدی به صورت مداراجویانه پیگیری می شود با حبس و زندان از بطن جامعه ایران ناپدید نمیشود. فعالیت مدنی ولو با در نظر گرفتن خطاهای احتمالی، که طبیعت فعل انسانی است، به وجهی، تسهیل گر رابطه دولت و ملت بوده، جامعه را از بی شکلی توده وار خارج می کند و یکی از امنترین گریزگاههای گذار کشور به توسعه همه جانبه و پایدار است.

این در حالیست که به نظر می رسد متاسفانه در کشور ما، کمابیش نوعی نگاه برآمده از سوظن و بدبینی نسبت به فعالان مدنی در بخشهای گوناگون حاکمیت وجود دارد و اجازه تنفس و رشد به کنشگران مدنی داده نمی شود. حال آنکه به گواه عقل و منطق و تجارب تاریخی، ادامه چنین رویه ای برای ایران عزیز ما، آن هم در میانه تلاطمات و هرج و مرج موجود در منطقه، نمی تواند مفید فایده و به صلاح ملک و ملت باشد. فعالیت های مدنی و حقوق بشری نرگس محمدی، صرفنظر از تایید یا رد نگرش، منش و روش او از سوی سایر کنشگران سیاسی و مدنی، همواره چارچوبی اصلاح طلبانه داشته و بنا به مدارک متعدد، وی، خود را به مقید به فعالیت در حدود تعیین شده توسط قانون اساسی و در راستای تأمین منافع ملی می داند. با اینحال، مسأله این نیست که چه کسی با فعالیت ها و مطالبات یک کنشگر مدنی همراه است یا نیست! بلکه نکته اساسی و مهم و غیرقابل انکار این است که هر شهروندی حق مطالبه گری دارد و می تواند مطالبه اش را از مبادی رسمی و قانونی و به طرق مسالمت آمیز و علنی مطرح کند. نادیده گرفتن مطالبات مدنی و مجازات کنشگران به جرم فاشگویی آنها نه منطقی است و نه کارساز، چرا که اصل «آزادی بیان» دستاورد تمدن بشری است و گامی است تاریخی که بشر به فراخور طبیعتش در عالم امکان برداشته و بازگشت ناپذیر است و برخی افراد ممکن است بخواهند یا بتوانند از شتاب حرکت در این مسیر بکاهند، اما کسی را یارای محو کردن این مسیر از پیش پای قافله بشری نیست و هرچند هم که چموشی کند و نعره زند و قربانی بگیرد باز راه همان است که بود و پویندگان همانند که بودند.

در پایان، جای این گله و شکایت از دستگاه قضا و صاحب منصبان کشور در هر ردا و جایگاهی باقیست که در شرایطی که عاملان اختلاس های هزاران میلیاردی و یا غاصبان املاک و اموال عمومی جامعه، بی هیچ گزند و دلواپسی در کنار خانواده هایشان در شرایطی امن و آرام و در هر جا که می خواهند، زندگی روزمره خود را پی گرفته اند، چرا باید زنی، که قاعدتا جرم و خطایی جز پیگیری بی خشونت مطالبات مدنی ندارد، دور از همسر و فرزندانش محکوم به حداقل ده سال و شاید هم شانزده سال زندگی، پشت میله های زندان باشد. و در این میان، پرسش اینجاست که اصل تناسب جرم احتمالی و مجازات در نظر گرفته شده چه جایگاهی در پرونده نرگس محمدی داشته است؟

ما، امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان جمعی از اعضای پیشین انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر کشور و دفتر تحکیم وحدت در ادوار گوناگون، حسب وظیفه انسانی و ملی خویش و از موضع دلسوزی و وطن دوستی، از مسوولان محترم دستگاه قضایی می خواهیم با به خاطر آوردن همه شعارها و آرمانهایی که در انقلاب اسلامی ملت ایران مطرح شده است، در حکم صادره علیه سرکار خانم نرگس محمدی تجدید نظر کرده و امکان وصال مجدد ایشان و فرزندان دور از مادر مانده را فراهم نمایند.

اسامی امضا کنندگان:
اﺷﮑﺎن آذرﮐﯿﺶ، ﻓﺎﻃﻤﻪ آرام ﻧﮋاد، زﻫﺮه آﻗﺎﺟﺮی، ﻫﺪاﯾﺖ اﻟﻪ آﻗﺎﯾﯽ، ﻋﻠﯽ آﻣﺮه، اﻣﯿﻦ اﺣﻤﺪﯾﺎن، ﻣﺮﺗﻀﯽ اﺣﻤﺪی، ﺑﻬﺮوز اﺳﺪﻧﮋاد، آرﻣﺎن اﺳﻌﺪﺳﺎﻣﺎﻧﯽ، ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ اﺷﺮﻓﯽ، زﯾﻨﺐ اﺻﻐﺮﭘﻮر، ﺑﻬﺮاﻣﻌﻠﯽ اﻟﻤﺎﺳﯽ، اﻣﯿﺪ اﻣﺎﻧﯽ، ﻋﺒﺪاﻟﺤﺴﯿﻦ اﻣﯿﺪی ﻧﯿﺎ، ﻣﻬﺪی اﻣﯿﻨﯽ زاده، ﮐﯿﻮان اﻧﺼﺎری، ﻣﺮاد ﺑﺎﺳﺮه، ﻣﻬﺪی ﺑﺎﻗﺮی، اﯾﻤﺎن ﺑﺮاﺗﯿﺎن، ﭘﻮرﯾﺎ ﺑﺮاﺗﯿﺎن، اﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ ﺑﻼﻟﯽ، ﻋﺒﺎس ﭘﺸﻤﯽ، ﻣﻬﺴﺎ ﭘﻮرﻣﻘﺮری، ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦ ﭘﯿﺮوزی، ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺗﺤﻘﻘﯽ، ﻋﻠﯽ ﺗﻘﯽ ﭘﻮر، زﻫﺮا ﺗﻮﺣﯿﺪی، رﺿﺎ ﺟﻌﻔﺮﯾﺎن، ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺟﻼﻟﯽ، ﺳﯿﺎوش ﺣﺎﺗﻢ، اﺑﻮاﻟﻔﻀﻞ ﺣﺎﺟﯽ زادﮔﺎن، ﻋﻠﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﮐﺘﺎﺑﯽ، ﻣﻬﺪی ﺣﺒﯿﺒﯽ، ﺟﻼل اﻟﺪﯾﻦ ﺣﺠﺘﯽ، ﮐﺎﻇﻢ ﺣﺴﯿﻦ زاده، ﻣﺤﻤﺪ ﺣﯿﺪرزاده، ﻓﺨﺮاﻟﺪﯾﻦ ﺣﯿﺪرﯾﺎن، آرش ﺧﺎﻧﺪل، ﻣﺤﺴﻦ ﺧﺴﺮوی، ﺧﻀﺮ ﺧﻠﯿﻠﯽ، ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ، ﻣﺠﯿﺪ دری، ﺣﺴﻦ دﻗﯿﻖ، اﻣﯿﺮ راﻋﯽ ﻓﺮد، ﺣﺠﺖ اﻟﻪ رﺣﯿﻤﯽ، ﺳﻌﯿﺪ رﺿﻮی ﻓﻘﯿﻪ، ﻣﺤﺴﻦ رﻧﺠﺒﺮ، ﺑﻬﺰاد روﺣﯽ، ﻓﺮدﯾﻦ روزﺑﻬﺎﻧﯽ، ﻧﻔﯿﺴﻪ زارع ﮐﻬﻦ، ﻋﻠﯽ زﯾﺮک، ﻣﻬﺪی ﺳﻌﯿﺪﭘﻮر، ﻋﻠﯽ ﺳﻠﯿﻤﯽ، ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺳﯿﺎﺳﯽ راد، ﻋﺒﺪاﻟﺼﻤﺪ ﺷﺎﮐﺮ، ﺑﻬﺮوز ﺷﺎﻫﺮخ ﻧﯿﺎ، ﺑﻬﺮوز ﺷﺎه ﮐﺮﻣﯽ، ﺣﺎﻣﺪ ﺷﺠﺎﻋﯽ، ﺣﺠﺖ اﻟﻪ ﺷﺮﯾﻔﯽ، ﻣﻬﺪی ﺷﯿﺮزاد، ادرﯾﺲ ﺻﺎﻟﺤﯽ، ﺑﻬﺰاد ﻃﺎﻟﺒﯽ، ﻧﺮﮔﺲ ﻋﺎﺑﺪﯾﻦ زاده، رﺿﺎ ﻋﺒﺎﺳﭙﻮر، ﻣﻬﺮان ﻋﺒﺎس زاده، ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪﻟﯽ، ﺑﻬﺰاد ﻋﺰﯾﺰی، ﺳﻌﯿﺪ ﻋﺴﮑﺮزاده، ﺟﻮاد ﻋﻼﯾﯽ، ﺟﻮاد ﻋﻠﯿﺨﺎﻧﯽ، اﺑﻮاﻟﺤﺴﻦ ﻋﻠﯿﻘﺎرداﺷﯽ، اﺣﻤﺪرﺿﺎ ﻏﻼﻣﯽ، ﺳﺎﺳﺎن ﻏﻔﺎری، ﻣﺤﻤﺪﺻﺎدق ﻓﺪاﯾﯽ، ﻋﻠﯽ ﻓﺮﺧﯽ، ﺑﻬﺮام ﻓﯿﺎﺿﯽ، ﻣﯿﺜﻢ ﻗﻬﻮه ﭼﯿﺎن، ﻫﺎدی ﮐﺤﺎل زاده، ﻣﺤﻤﺪ ﮐﯿﺎﻧﻮش راد، ﻣﻬﺪﯾﻪ ﮔﻠﺮو، ﻣﺤﻤﻮد ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻤﺎل، ﺣﺴﯿﻦ ﻟﻘﻤﺎﻧﯿﺎن، ﻣﺠﯿﺪ ﻟﮕﺰﯾﺎن، ﻓﺮﯾﺪ ﻣﺤﺴﻨﯽ، آرش ﻣﺤﻤﺪﻧﯿﺎ، ﻣﺤﺴﻦ ﻣﺤﻤﺪﯾﻪ ﻣﻌﯿﻦ، ﻣﻬﺪی ﻣﺤﻤﻮدی، اﺣﻤﺪ ﻣﺪادی، ﺣﻤﯿﺪ ﻧﺠﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﯽ، ﻣﺮﯾﻢ ﻣﻠﮏ ﺷﻌﺒﺎﻧﯽ، ﻋﻠﯽ ﻣﻘﯿﻤﯽ، اﺣﺴﺎن ، ﻣﺸﺎﯾﺨﯽ، ﻣﻬﺪی ﻣﺸﺎﯾﺨﯽ، اﺣﺴﺎن ﻣﻄﻠﺒﯽ، ﭘﮋﻣﺎن ﻣﻈﻔﺮی ﻣﻨﺼﻮری، ﻋﻠﯽ اﮐﺒﺮ ﻣﻮﺳﻮی ﺧﻮﯾﯿﻨﯽ، ﺷﻬﺎب ﻣﻮﻣﻨﯽ، ﻋﻔﺖ ﻣﯿﺮﻣﻌﯿﻨﯽ، ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻧﺠﻔﯽ، ﻣﺴﻌﻮد ﻧﺠﯿﻤﯽ، زﻫﺮه ﻧﺼﺮاﻟﻪ زاده، ﺳﻌﯿﺪ ﻧﻌﯿﻤﯽ، ﺳﻬﯿﻞ ﻧﻮر، ﺑﻬﺎره ﻫﺪاﯾﺖ، رﺿﺎ ﯾﻮﺳﻔﯿﺎن،