ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 27.09.2016, 5:00
احمدی‌نژاد دیگر معجون جذابی نیست

اعتماد / مریم وحیدیان

حمید‌رضا جلایی‌پور، تحلیلگر و تئوریسین اصلاح‌طلب پیرامون وضعیت جدید احمدی‌نژاد در عرصه انتخابات سال 96 تحلیل خاصی دارد. او معتقد است جریان اصولگرا به دنبال حذف احمدی‌نژاد نیست و می‌خواهد او را کنترل کند. جلایی‌پور یک پیش بینی خاص هم دارد. او می‌گوید ممکن است در فرایند کنترل احمدی‌نژاد او خود نامزد انتخابات نشود اما در قامت معاون اول کاندیدای اصولگرایان که می‌تواند عزت‌الله ضرغامی باشد وارد صحنه شود. مشروح گفت‌وگوی «اعتماد» با این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در ادامه می‌آید:

عدم حضور محمود احمدی‌نژاد را در انتخابات چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا این عدم حضور از قطبی شدن انتخابات جلوگیری می‌کند؟
نهی شدن آقای احمدی‌نژاد از ورود به انتخابات دو نکته را می‌رساند. نکته اول این است که به نظر می‌رسد بخش‌های ذی نفوذ قدرتمند و اصولگرا این‌بار نسبت به امر انتخابات می‌خواهند پخته‌تر یا پیچیده‌تر عمل کنند. شاید بخواهند از نتایج انتخابات‌های گذشته درس بگیرند. در ادوار گذشته انتخابات، یکی از علل پیروزی نیرو‌های منتقد و اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب اشتباهات فاحش خود اصولگرایان مقتدر بوده است. آنها بوده‌اند که با رفتارشان و با حمایت‌هایشان از شعار‌های غیر واقعی فضا را دو قطبی می‌کردند. هر زمان هم فضا در انتخابات دو قطبی شود مشارکت مردم بیشتر می‌شود و در این حالت اصولگرایان تندرو انتخابات را با رای مردم واگذار می‌کنند. به نظر می‌رسد که جریان اصولگرا حساب و کتاب کرده و فهمیده اگر احمدی‌نژاد را کنترل نکنند و به صحنه انتخابات بیاید فضا به‌شدت دو قطبی می‌شود و اصولگرایان شکست فاحش‌تری می‌خورند. نکته دیگر این است که تقریبا این اقدامشان نقدی است نانوشته به حمایت‌های نا حق هشت ساله‌ای که از اقدامات تخریبی دوره احمدی‌نژاد کرده‌اند.
البته هرچه سنجشگری در میان نیرو‌های سیاسی بیشتر شود خودش اقدام خوبی است. هر چه نیروهای سیاسی در کشور ما عقلایی‌تر عمل کنند و تن به رقابت منصفانه و سالم و به دور از استفاده از امکانات ویژه بدهند بهتر است و به نفع مدیریت کارآمد کشور است.

‌ با حذف احمدی‌نژاد جریان اصولگرا چه گزینه‌هایی را پیش روی خود خواهد داشت؟
حذف نگویید بلکه واژه کنترل احمدی‌نژاد بهتر است. حتی ممکن است آقای ضرغامی از نام احمدی‌نژاد برای تبلیغات انتخاباتی کاندیداتوری احتمالی خود استفاده کند. او را حذف نمی‌کنند بلکه اداره‌اش می‌کنند. یک ویژگی احمدی‌نژاد این است که اتفاقا ارزش‌گرا نیست و نیروی اراده بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند را خوب درک می‌کند و انعطاف نشان می‌دهد. شما به حرف‌های تبلیغاتی‌اش توجه نکنید.

‌ سبد رای احتمالی احمدی‌نژاد به جیب کدام کاندیدا وارد می‌شود؟
غلو شده است. اتفاقا اگر احمدی‌نژاد می‌آمد خوب بود. همه می‌فهمیدند میزان واقعی رایش در یک شرایط غیر رانتی چقدر است. در یک شرایط منصفانه ایشان همان رای چهار میلیون مرحله اول انتخابات ۱۳۸۴ را هم ندارد. اما اجمالا می‌توان گفت اگر بیاید روی مشارکت محدودی از بخشی از جمعیت ناکام جامعه اثر می‌گذارد که به پای صندوق رای بیایند.

‌ پایگاه اجتماعی احمدی‌نژاد را چطور تحلیل می‌کنید؟
بخشی از جمعیتی که مشکل معیشتی زیادی دارد و افق روشنی جلوی خود نمی‌بیند و به جریان‌های اصلی سیاسی چندان امیدوار نیست. اینطور افراد ممکن است بطور ناگهانی به یک شخصیت جنجالی دل ببندند. این اتفاق ویژه ایران هم نیست. در کشور امریکا که یک کشور پساصنعتی است جمعیتی وجود دارد که به ترامپ جارچی امید بسته‌اند. جمعیتی که نسبت به مهاجران و آسیایی تباران، سیاهان و مسلمانان کینه دارند و بدبختی‌های خود را به نا حق تقصیر این قشرها می‌دانند. چنین افرادی در امریکا به گزافه گویی‌های ترامپ دل می‌بندند. در ضمن اشتباه نکنید جمعیت رای‌دهنده در گذشته به احمدی‌نژاد را نباید به حساب پایگاه مردمی او گذاشت.

به نظر شما احمدی‌نژاد و جریانی که سعی دارد با او به عرصه قدرت بازگردد از توصیه برای عدم حضور در انتخابات تبعیت خواهد کرد؟
بله. این مساله برمی‌گردد به اینکه هویت جریان احمدی‌نژاد را چه بدانیم. ماهیت جریان احمدی‌نژاد یک واقعیت جدی و تعیین‌کننده‌ای نیست. او در یک دوره باب میل هسته اصلی قدرت می‌توانست در فضای ملی حرف‌های غیر واقعی بزند و مورد حمایت آن بخش قدرتمند و سازمان یافته برای حذف اصلاح‌طلبان قرار بگیرد. یعنی مورد حمایت بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند بود. عده‌ای بودند با تاسی به امکانات حکومت از او حمایت کردند و این طوری این جریان احمدی‌نژاد مطرح شد. ریشه به وجود آمدن آن از ۸۴ و اشتباه اصلاح‌طلبان که با چند کاندیدا آمدند، شروع شد. آن امکانات بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند بود که هاشمی را به ناحق نماد فساد معرفی کردند و احمدی‌نژاد را نیز به عنوان مرد ناشناخته و مردمی و پاک معرفی کردند. در این فضا آقای احمدی‌نژاد بالا آمد و بعد هشت سال هزینه‌های سنگین به کشور تحمیل کرد و بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند از او حمایت کرد و حالا می‌بینند چه بلایی سر کشور آمده. آن هم در شرایطی که بهترین درآمد ارزی و نفتی را داشتیم. به نظر می‌رسد کسانی که حمایت از احمدی‌نژاد کرده‌اند دارند بازبینی می‌کنند. البته روی فرد آقای احمدی‌نژاد دارند بازبینی می‌کنند نه روی روش‌شان.
بنابر این و به این دلایل شما اگر حمایت بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند را از احمدی‌نژاد و حامیانش بگیرید دیگر چیز جدی باقی نمی‌ماند و جریان جدی نیست. آنچه مهم بود بخشی از امکانات عمومی بود که با کمال بی‌تدبیری در پشت این جریان برای زدن رقیب که آن زمان آقای هاشمی و اصلاح‌طلبان بود، قرار گرفت که البته بعد از هشت سال عقب نگه داشتن ایران نتیجه انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ به حامیان بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند نشان داد که نتیجه نداد.

‌ یکی از مباحثی که طی یک ماه گذشته مطرح بود این بود که احمدی‌نژاد به دنبال یک برنامه جایگزین (پلن بی) هم برای انتخابات است و آن انتخابات شورای شهر است. به نظر شما این امکان وجود دارد که احمدی‌نژاد از انتخابات ریاست‌جمهوری به انتخابات شورای شهر شیفت کند؟
انتخابات شورای شهر از نظر دیگری مهم است. اینکه انتخاباتی است که کاندیداهای بیشتری می‌توانند در آن شرکت کنند. لذا همه نیروهای سیاسی کشور از جمله همه جریان‌های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی فعال می‌شوند. جریان‌های خرد هم ممکن است فعال شوند. عیبی هم ندارد. یکی‌اش هم همین جریان احمدی‌نژاد است که فعال می‌شود. عیبی هم ندارد.
اتفاقا وظیفه اصلاح‌طلبان خیلی سخت است که باید از افرادی حمایت کنند که به درد شوراهای شهر و روستا بخورند. دستشان هم برای این کار باز است. دست همه از جمله طیف احمدی‌نژاد برای انتخابات شورای شهر باز است. چون صحنه باز است و تیغ نظارت استصوابی زیاد تیز نیست. جریان احمدی‌نژاد به نظر من خطری نیست. خوب است که در انتخابات شورای شهر فعال شوند و بیایند.

‌ با عدم حضور احمدی‌نژاد به نظر شما حسن روحانی چقدر به شانس و ضریب پیروزی بی‌دردسرش افزوده می‌شود؟
در انتخابات آینده فقط موفقیت و پیروزی روحانی مطرح نیست. برای تحقق برنامه‌های روحانی و بازگرداندن جامعه به مسیر عادی رای بالای او در انتخابات ۹۶ مهم است؛ نه پیروزی. خیلی مقابل مسیر آقای روحانی مانع تراشی شده و می‌شود. شما ببینید بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند، چپ انتقادی، حتی بعضی اقتصاددان‌های نهادی و بخشی از تحول طلب‌ها همه دوست دارند زیر پای دولت روحانی را خالی کنند. در حالی که دولت با دست خالی با جسارت کار کرد و با بدهی و بحران اقتصادی و دیگر مسائل دست و پنجه نرم کرد و می‌کند. علامت موفقیتش همین جیغ بنفشی است که تندرو‌ها می‌زنند. روحانی با چنین مخالفانی رو به رو است. کسانی که مخالفت می‌کنند امکانات و امنیت و جسارت دارند. لیکن آقای روحانی جز حمایت افکار عمومی و یک سری سیاست‌های مدبرانه برای عادی کردن اوضاع کشور چیز دیگری ندارد. در انتخابات ۹۶ آرای بالای ۲۲ میلیون مهم است.

‌ احمدی‌نژاد در فضای سیاسی ایران به دنبال چه مطالباتی است؟
او فردی است که دوست دارد دیده شود. آن هشت سال هم همینگونه بود. کاری نداشت در کشور چه اتفاقی می‌افتد. برایش مهم بود که رسانه‌های جهانی او را نشان دهند. الان هم دوست دارد دیده شود اما الان بدشانسی آورده و بخش‌های ذی‌نفوذ قدرتمند حمایت زیادی از او نمی‌کند.

‌ اطرافیان احمدی‌نژاد کلاس‌هایی با عنوان تبیین گفتمان انقلاب اسلامی برگزار می‌کنند تحلیل شما از برگزاری این کلاس‌ها چیست؟
برای این می‌گویم این جریان جدی نیست که اینها فکر و گفتمانی ندارند. آنها نمی‌توانند از انقلاب اسلامی دفاع کنند. از انقلاب اسلامی شخصیت‌هایی با سابقه می‌توانند حمایت کنند. کسانی که چنین رفتارهایی در مقابل ارزش‌های انقلاب داشتند نمی‌توانند از آن دفاع کنند. اگر دفاع هم کنند کسی آنها را جدی نمی‌گیرد. باید رفتار و کردارشان ارزشی را نشان دهد. ویژگی آنها این است که حرفی ندارند. ببینید آن موقع احمدی‌نژاد مدام می‌گفت دولت اسلامی و نمی‌گفت جمهوری اسلامی ولی معلوم نبود این دولت اسلامی که می‌گوید چیست. ولی خیلی‌ها فسادهایش را دیدند. او عامدا نمی‌گفت جمهوری اسلامی. دولت اسلامی چیزی بود که پول بیت‌المال را به باد داد و تورم 46 درصدی به جا گذاشت؟ اسم امام و انقلاب آوردن برای آنها پوشش است. مکتب ایرانی که می‌گفتند و چفیه روی مجسمه کوروش انداختند هم همین بود. تاکید آنها آن زمان روی ناسیونالیسم طنز آمیز بود.

‌ رمز و راز در لفافه حرف زدن آقای احمدی‌نژاد را در چه می‌دانید؟
از نظر من او از ابتدا روشن حرف نمی‌زد. می‌گفت قطعنامه‌ها کاغذ پاره است. پول نفت را سر سفره مردم می‌آورم و می‌خواست مدیریت جهانی کند.

‌ آینده هواداران و حامیان احمدی‌نژاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آینده به کیفیت و پیشرفت و توسعه کشور برمی‌گردد. کشور اگر درست اداره شود و تعداد ناکام‌ها و بیکارها کم شود این نوع مشکلات کمتر می‌شود. اگر کشور خوب اداره نشود و در مسیر توسعه نباشد و توانایی‌های مادی و معنوی جامعه بالا نرود آسیب‌های اجتماعی رشد می‌کند و یک عده آسیب دیده یک احمدی‌نژاد دیگری پیدا می‌کنند. این احمدی‌نژاد فعلی به نظر من امتحانش را پس داده است.
مناطق حاشیه‌نشین در انتخابات گذشته ۳۰ درصد در انتخابات مشارکت کرده‌اند. در حالی که همیشه ۷۰ تا ۸۰ درصد در انتخابات شرکت می‌کردند. آنجا پایگاه اصولگرایان تندرو بود. اینها نشان می‌دهد که دیگر امیدی ندارند به امثال احمدی‌نژاد. فهمیده‌اند که قضیه حرف بود و البته برای یک عده معدودی نان داشت.

‌ احمدی‌نژاد برای اینکه از بحران عدم اعتماد و اطمینان حاکمیت و جناح راست بیرون بیاید چه اقداماتی را باید انجام دهد؟
او چنین کاری نمی‌کند. من اگر به جای احمدی‌نژاد بودم می‌رفتم درسم را بهتر می‌خواندم و روی همان مساله ترافیک که برای دکترا کار می‌کرده تمرکز می‌کردم. چند مقاله خوب می‌نوشتم. ولی او نمی‌تواند یک جا بنشیند و کار پخته علمی بکند. من یک موقع هرچی گشتم یک مقاله پخته از ایشان پیدا نکردم ولی همان موقع خودش را در سخنرانی‌ها کارشناس کارشناس‌ها می‌دانست! و اصولگراها ایستادند و نگاه کردند.

آیا احمدی‌نژاد به لحاظ شخصیتی چهره‌ای است که به جناح راست یا جریان‌های پرقدرت باج سیاسی بدهد تا از فضای سیاسی حذف نشود؟
به نظر من او با یکی از کاندیداها جلو می‌آید. باید دید که اصولگراها از چه کسی حمایت می‌کنند. ممکن است با یکی از نامزدهای اصولگرا جلو بیاید. چون مراکز نظرسنجی درستی نداریم هر کسی پیش خودش فکر می‌کند بهترین پایگاه مردمی را دارد. خیلی‌ها در ایران دچار توهم می‌شوند.

‌ از چه فردی ممکن است حمایت کند؟
ممکن است ضرغامی باشد. ممکن است ضرغامی بگوید او را معاون اول یا وزیر می‌کنم. تندروها نمی‌دانند چه کار کنند و آنها الان فقط دارند کابوس روحانی را می‌بینند. می‌خواستند مردم را از روحانی ناامید کنند و اطرافیان او را بترسانند. این کار را در مرحله دوم آقای خاتمی قبلا انجام داده بودند. البته اصولگرایان بدشان نمی‌آید از امکانات احمدی‌نژاد هم استفاده کنند. مشکل این است که احمدی‌نژاد دیگر معجون مجذوبی نیست.

در چه نقطه‌ای احمدی‌نژاد و اصولگرایان ممکن است به هم برسند؟
بستگی به شرایط دارد. مخصوصا اگر اصولگرایان طرف میانه رو‌ها و عقلایشان را بگیرند، به نظر می‌رسد مشکل حل می‌شود یعنی طیف حامی احمدی‌نژاد هم مثل آبادگران می‌شوند. الان آبادگران کجا هستند؟ آنها موجی بودند و بعد ناپدید شدند. (البته وضع اقتصادی‌شان خوب شد!) آنها در سرخوردگی‌ها و بی‌تدبیری‌های بخشی از حاکمیت ریشه داشتند.

‌ اصولگرایان منهای احمدی‌نژاد چقدر احتمال موفقیت دارند؟
اصولگرایان یکی از جریان‌های جدی کشور هستند در سال ۷۶ هم هفت میلیون رای داشتند اما با رفتار غلطشان آن را هم خراب کردند و ۹۲ آن هفت میلیون شد چهار میلیون رای جلیلی. به جای اینکه جریان آقای ناطق نوری را قوی، قدرتمند‌تر، سازمان یافته‌تر، توسعه‌گرا‌تر و برای اداره کشور کارآمد‌تر کنند، پشت ناطق را خالی کردند و بعد پشت مخرب‌ترین آدم‌ها رفتند. کار را خراب کردند.
اسم اصولگرایی را با تدبیر غلط خود خراب کرده‌اند. یکی از ویژگی‌های اصولگرایی همین ارزش گرایی است. اصولگرا باید روی مبارزه با فساد بایستد. این یک ارزش است اما دیدیم هشت سال فقط تماشا کردند. همین آقای باهنر را ببینید که مواضعش چه زیگزاگ‌هایی داشته است. من که وقتی به اینها فکر می‌کنم مغزم سوت می‌کشد. باید اصولگرایان به طرف اعتدال حرکت کنند. ببینید جریان احمدی‌نژاد همان‌هایی بودند که تو دادگاه روزنامه سلام سیاه لشکر بودند و اصولگراها سرنوشت خود را هشت سال دست این جریان حاشیه‌ای دادند. آنها یک جریان ریشه‌دار در جامعه، در انقلاب، در جنگ و در اداره کشور نبودند.

پس پیشنهاد شما به جریان اصولگرا این است که پشت سر ناطق بروند؟
بله. باید به این فکر کنند که اداره کشور به چه چیزهایی نیاز دارد؟

‌ به سمت چه چهره‌هایی باید بروند؟
کسی که در میان اصولگرایان بیشترین ظرفیت را برای باز گرداندن موقعیت اصولگراها دارد همین آقای ناطق نوری است. آقای علی مطهری و آقای علی لاریجانی هم از دیگر چهره‌های جریان اصولگرا هستند که می‌توانند به این امر کمک کنند. اخیرا با توجه به مواضع آقای حافظی، عضو شورای شهر می‌بینیم که او نیز در همین دسته اصولگرایان (خدایی‌اش از بقیه در شورا بهتر عمل می‌کند) می‌گنجد. کاری که اصلاح‌طلبان برای روحانی کردند، اصولگرایان باید برای آقای روحانی انجام می‌دادند. همین الان هم دیر نشده است. باید از روحانی حمایت کنند. مساله اداره معضلات جانکاه کشور مطرح است و باید منافع ملی را دید. باید با یک حمایت قوی افکار عمومی، روحانی را برای بار دوم تقویت کرد و کشور راه دیگری ندارد.