عصر ایران؛ جعفر محمدی - در هفتههای اخیر، موضوع فیشهای حقوقی برخی مدیران سوژه داغ رسانهها و محافل سیاسی و مردمی شده است. مردم از اینکه تعدادی از مدیران حقوقهای چند ده میلیون تومانی از بودجه عمومی میگرفتهاند، ناراحت هستند.
رهبر انقلاب این وضعیت را «هجوم به ارزشها» خواندند و تصریح کردند که حتی اگر دریافتها قانونی بوده است، این مدیران عزل شوند.
رئیس جمهور هم قول داده است که هم با این افراد برخورد کند، هم مبالغ پرداختی را از آنان بازپس بگیرد و هم تدابیری برای جلوگیری از تکرار این روند در آینده داشت باشد.
قطعاً بیت المال، که ریال به ریالش متعلق به فرد فرد مردم است، آنقدر ارزشمند است که حتی اگر ذرهای از آن، به صورت نادرست مصرف شود، باید واکنش نشان داد، کما اینکه حضرت علی (ع) در بدو تصدی خلافت فرمودند که آنچه به ناحق از بیت المال بردهاند را حتی اگر مهریه زنانشان باشد باز پس خواهم گرفت.
حال که بحث حفظ بیت المال با فیشهای حقوقی نجومی داغ شده است، بهتر است همزمان با پیگیری این ماجرا، موضوعی مهمتر از فیشهای حقوقی را مطرح کنیم که بسیار بیش از فیشهای حقوقی چند مدیر متخلف، هزینه بر بیت المال تحمیل میکند.
اختصاص سالانه بودجههای کلان به برخی نهادها که بسیاریشان به دولت نیز پاسخگو نیستند، موضوعی است که باید به طور جدی و مطالبه گرانه مطرح و پیگیری شود.
اگر فلان مدیر به خاطر ۳۰۰ - ۲۰۰ میلیون تومانی که در یک سال گرفته است و باید پس دهد و حتی عزل شود، جا دارد که دهها موسسه و بنیاد و نهاد که چند هزار میلیارد تومان تحت عنوان فعالیتهای فرهنگی دریافت میکنند و کارنامه و بازدهیشان نیز برای مردم ناشناخته است، باید به این پرسش بحق پاسخ دهند که میلیاردها تومانی که میگیرند را چه میکنند و خروجیشان برای جامعه چیست؟
به عنوان مثال مردم حق دارند بپرسند مرکز موضوعشناسی احکام چیست و کجاست که سالانه باید قریب به ۲ میلیارد تومان بودجه بگیرد و در ازای این رقم، چه باری از دوش جامعه بر میدارد؟
یا باید مشخص شود که جامعه المصطفی العالمیه که سالانه از این مردم ۲۵۶ میلیارد تومان میگیرد، دقیقاً حلّال کدام بخش از مشکلات جامعه است؟
یا موسسه آموزشی امام خمینی در قم، چرا باید ۲۸ میلیارد تومان در سال بگیرد؟! بنیاد حکمت اسلامی صدرا، دقیقاً چه میکند که سالی ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان پول میخواهد؟
نشر آثار امام خمینی، چقدر خرج دارد که هر سال باید بیشتر از ۱۶ میلیارد تومان به موسسهای تحت این عنوان بدهند؟
موسسات و بنیادهای متعددی مانند بصیرت، مرکز نشر معارف اسلامی در جهان، مهدی موعود، امام رضا، تسنیم نور، دارالحدیث، پرتو ثقلین،، سعدی، دعبل خزاعی و... دقیقاً چه عملکردی دارند که باید میلیاردها تومان به آنها بدهند؟
چرا باید هیأت رزمندگان اسلام ۱ میلیارد و ۱۵۵ میلیون تومان بودجه بگیرد؟ مگر به هیأتهای در ایران بودجه دولتی میدهند و اساساً مگر برگزاری مراسمهای هیأتی که در درازنای تاریخ تشیع، به صورت مردمی برگزار شده، باید با بودجه دولتی صورت گیرد؟!
البته این اتهام را وارد نمیکنیم که اینها کاری نمیکنند، بلکه سؤال اینجاست که اولاً چرا باید از بودجه عمومی باید برای برخی نهادها کهگاه متعلق به اشخاص حقیقی نیز هستند، پول بدهند؟
ثانیاً آنها در برابر این پولهای میلیاردی که میگیرند، واقعاً چه میکنند؟ نگاهی به عملکرد برخی از این موسسات نشان میدهد که به جز کارهایی مانند برگزاری همایش و انتشار کتاب، کار خاص دیگری نمیکنند و اگر همین امروز تعطیل شوند، هیچ ثلمهای به اسلام و مسلمین وارد نمیشود.
آیا رواست که هر شخص متنفذی موسسهای درست کند و بعد با تعریف اهداف بزرگ و پرطمطراق وای بسا استفاده از عناوین مقدسه، در بودجه عمومی کشور سهیم شود و سال به سال نیز پول بیشتری بگیرد؟!
ثالثاً حتی اگر معتقد باشیم که برخی از این تشکلات باید بودجه دولتی بگیرند - که بعضاً باید بگیرند - آیا باید رقمهای نجومی به آنها اختصاص داد؟! آیا کارکردی که بسیاری از اینان دارند، با بودجهای که به آنان داده میشود، همخوانی دارد؟ این کجای عدالت است که فلان موسسه، که عمدهترین کارش این است که در سال یک همایش برگزار کند، باید از جیب مردمی که بسیاریشان نان شب ندارند، باید صدها میلیون تومان پول بگیرد؟
اگر باید ساز و کاری برای جلوگیری از پرداخت حقوقهای نامتعارف به برخی مدیران تمیهد شود - که باید هم بشود - به طریق اولی، بودجهای که تحت عنوان فرهنگ به برخی نهادها و موسسات بعضاً خصوصی پرداخت میشود، باید بازنگری مجدد شود. در این بازنگری باید بودجه گیرانی که بود و نبودشان فرقی به حال جامعه ندارد و نیزهمه بودجه گیران خصوصی حذف شوند.
همچنین باید درباره بقیه به طور سختگیرانه بررسی شود که آیا کاری که میکنند در برابر بودجهشان میارزد؟ اگر پاسخ مثبت باشد که چه بهتر ولی اگر کار اندک، کلیشهای یا کم اثر دارند، بودجهشان باید تقلیل یابد.
برای اینکه رقم نجومی این پولها مشخص شود، تنها به ذکر این نکته بسنده میکنیم که بودجهای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت میکند، تنها یک ششم کل بودجه فرهنگی کشور که ۶ هزار میلیارد تومان است را دریافت میکند.
همانگونه که بعد از ماجرای فیشهای حقوقی، برخی مدیران اقدام به انتشار فیشهای خود کردند، از نهادها، موسسات و بنیادهایی که به اسم فعالیتهای فرهنگی، میلیاردها تومان پول از بیت المال میگیرند، انتظار میرود، به طور شفاف و صریح، هم نام موسسان و مدیرانشان را اعلام کنند و هم محل هزینهکرد بودجههایشان را در رسانهها اعلام کنند و پاسخگو باشند.
پایان سخن اینکه طبق اعلام مقامات رسمی، تعداد مدیرانی که حقوقهای بالای ۱۵ میلیون تومانی میگرفتهاند، ۹۵۰ نفر است که مجموع دریافتی همه این مدیران، یک بیستم کل پولهایی نیست که همه ساله به اسم فرهنگ بین دستگاهها و نهادها و موسسات مختلف پخش میشود.
اگر آن «مهم» است، این، «مهمتر» است. دغدغه بیتالمال داشتن، نباید در یک موضوع منحصر بماند.