در مراسم افطاری ریاست جمهوری با جوانان و دانشجویان که شامگاه چهارشنبه ۹ تیر برگزار شد، «حسن رضایی» دانشجوی دکترای جامعه شناسی به نمایندگی از «دانشگاه و دانشجو» سخنرانی کرد. او خطاب به حسن روحانی گفت، ما برای درددل و قصه غصه گفتن به این مجلس نیامدهایم. آمدهایم مشفقانه و دردمندانه، حدیث امروز دانشگاه و جامعه را با شما درمیان بگذاریم تا از این رهگذر، اگر گوش شنوا و دست توانایی در کار بود، فردایمان از امروز بهتر باشد.
متن کامل سخنان حسن رضایی را در ادامه بخوانید:
سلام آقای رئیس جمهور
من به نمایندگی از دانشگاه و دانشجو اینجا هستم، پس به جای من از ما استفاده میکنم. ما برای درددل و قصه غصه گفتن به این مجلس نیامدهایم. آمدهایم مشفقانه و دردمندانه، حدیث امروز دانشگاه و جامعه را با شما درمیان بگذاریم تا از این رهگذر، اگر گوش شنوا و دست توانایی در کار بود، فردایمان از امروز بهتر باشد. تا فرداروز، فرزندان ما گریبانمان را نگیرند که در آن روزگار، عقل و هوشتان کجا بود و چشم و گوشتان به چه مشغول بود که در پیش دیدگان شما، سرمایههای این مملکت را نابود کردند و امید مردمان را به ثمن بخس فروختند و با نادانی و ناتوانی، آنچه را نباید، کردند و آنچه را باید، وانهادند. نمیخواهیم سرود تلخ فردایمان این باشد که:
افسوس که آنچه بردهام، باختنی است
بشناختهها تمام نشناختنی است
برداشتهام هرآنچه باید بگذاشت
بگذاشتهام هرآنچه برداشتنی است.
آقای رئیس جمهور!
دانشگاه، چشم و گوش شماست، عقل شماست؛ ببینید آنچه را دانشگاه میبیند و بشنوید آنچه را میگوید!
دانشگاه امروز تنهاست. در میان هجمههای شدید جریانی که همه همتش را مصروف ناامید کردن بدنه دانشگاه از دولت نموده است.
دانشگاه تنهاست در میان مجموعه مدیرانی که به واسطه هراس از دست رفتن منافع شخصی حتی حاضر نیستند که سیاستهای دولت اعتدال را اجرا کرده و از وزارت علوم در جهت تحقق مطالبات اساتید و دانشجویان حمایت کنند.
دانشگاه تنهاست در میان قیل و قال دلواپسان و متحجران و تندروهایی که جز به پادگان شدن دانشگاه رضایت نمیدهند.
آقای رئیس جمهور!
درباره اهمیت نهادهای مدنی و باری که میتوانند از دوش دولت و جامعه بردارند شما بهتر از من میدانید. امروز درخواستهای قانونی و مشروع دانشگاهیان برای تاسیس اتحادیههای صنفی و دانشجویی، که نجیب ترین و مفیدترین نهادهای مدنی این کشور میتوانند باشند، نه تنها با سنگاندازی تندروهای خارج دولت، که با مخالفت محافظهکاران درون دولت نیز روبروست و مدیران فرهنگی حوزه آموزش عالی چنان دست تنها شدهاند که تا موفقیت جریان تندرو در سرخوردهکردن دانشجویان گامی چند بیشتر باقی نمانده است.
امروز انواع و اقسام نهادهای غیرمسئول به دخالت در امور دانشگاه مشغولاند و متاسفانه موضع قاطع دولت را در حمایت از استقلال دانشگاه بخصوص در ماجرای عزل دکتر فرجی دانا و پس از آن شاهد نبودهایم.
آقای رئیس جمهور!
مساله دانشگاه نه اردو و کنسرت و موسیقی، که دخالت همهجانبه نهادهای غیرمسئول در امر دانشگاه است که دولت را در آستانه از دست دادن مهمترین پایگاه گفتمانی خویش قرار داده است.
به هیاهوی بوقهای تبلیغاتی توجه نکنید که از کاه کوه میسازند و با بزرگنمایی و دستآویز کردن چند تخطی و بیقانونی کوچک، که البته نباید باشد، در میان انبوه فعالیتهای فرهنگی، هنری و علمی که در جامعه بزرگ دانشگاهی کشور انجام میشود میخواهند دانشگاه را در مقابل نظام و ارزشهای انقلابی معرفی کنند. من به نمایندگی از دانشگاهیان به شما میگویم که اگر در پی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی هستید، پایگاه و پناهی بهتر و امینتر و صادقتر از دانشگاه و دانشجو نخواهید یافت!
دانشگاه در همه این سالها بارسنگین آگاهی رسانی اجتماعی و مدنی را به دوش کشیده و حلقه واسط میان جریانات مدنی، عقلانی و تحولخواه با جامعه بوده است. اکنون که جریان تندرو کمر به ناامیدی دانشگاه و دانشگاهیان بسته، بر دولت و شخص آقای رئیس جمهور است که حمایت همه جانبه خود را از وزارت علوم، تشکیل و پایداری تشکلها و اتحادیههای صنفی، علمی و سیاسی دانشجویی و گشایش فضای دانشگاه صریحا اعلام کنند.
آقای رئیس جمهور!
اکنون که در روزگار پسابرجام هستیم و کام ما از برجام شیرین است، دولت باید دوراندیش باشد و دانشگاه را به عنوان پلی برای ارتباط با جامعه و به خصوص طبقات پایین برگزیند؛ در غیر اینصورت به سرعت پایگاه اجتماعی خود را هم در دانشگاه و هم در میان طبقات متوسط و پایین از دست خواهد داد و بیدفاعی دولت در برابر حملات سازمانیافته رسانههای رسمی و غیررسمی، سمّ مهلکی است که دولت و طبقات حامیاش را ناتوان و ناامید خواهد ساخت؛ و نه ما و نه شما این را نمیخواهیم!
آقای رئیس جمهور!
ببخشید که تلخ گفتیم و صریح! از شما متشکریم که به حرفهای ما گوش کردید و سپاسگزاریم که ما را تنها نمیگذارید.