رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: سرمایهگذاری دولت به ازای هر روستایی رقمی معادل ۲۰ هزار تومان است، اما برای هر شهری ۸۰۰ هزار تومان دولت هزینه میکند که این نشان میدهد؛ روستاها عملا جایگاهی در سیاستگذاریهای توسعهای ما ندارند.
حسین ایمانی جاجرمی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در خصوص فقر و محرومیت در روستاها گفت: اگر ترکیب جمعیتی ایران را نگاه کنیم؛ در ابتدای قرن ۲۰ حدود ۲۸ درصد شهرنشین بودهاند و مابقی عمدتا عشایر و روستایی بودند، اما الان برعکس شده؛ بطوریکه ۸۰ درصد جمعیت شهرنشین هستند و جمعیت روستاییمان هر سال تحلیل میرود و نسبت جمعیت شهرنشین بیشتر میشود که قسمتی از آن به دلیل تبدیل روستاها به شهر است.
وی با بیان اینکه تعدادی از روستاها طی سالهای مختلف تبدیل به شهر شدهاند، ادامه داد: بنابراین ایران کشوری شهری محسوب میشود و شهرنشینی روندی است که در کشور ادامه خواهد داشت.
ایمانی جاجرمی با اشاره به اینکه همچنان تهران و برخی مراکز استان مثل مشهد، تبریز و اصفهان و... جاذب جمعیت هستند، خاطرنشان کرد: همچنان مهاجرت به تهران صورت میگیرد، اما نه به خود شهر تهران در واقع اطراف تهران به عبارت دیگر مجتمعهای مسکونی اطراف تهران روستاهایی بودهاند که تبدیل به شهرهای بزرگ شدند. اسلامشهر، ملارد و... بافتهای روستایی بودند.
این جامعهشناس شهری با تاکید براینکه بخواهیم یا نخواهیم جریان شهری شدن در کشور ما وجود دارد و قدرتمند است، اظهار کرد: یکی از دلایل این مساله آن است که دولت پول بیشتری برای شهرنشینان خرج میکند. دفتر دهیاریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور محاسبهای انجام داده بود که براساس آن مشخص شد، سرمایهگذاری دولت به ازای هر روستایی رقمی معادل ۲۰ هزار تومان است، اما برای هر شهری ۸۰۰ هزار تومان دولت هزینه میکند. این نشان میدهد که روستاها عملا جایگاهی در سیاستگذاریهای توسعهای ما ندارند، لذا روستاییهاترجیح میدهند به شهر مهاجرت کنند.
چرخ زندگی روستاییان فقط با یارانه میچرخد
وی با بیان اینکه ما مدل توسعهای انتخاب کردیم که اصطلاحا مدل کلاسیک مدرنیزاسیون است که مبتنی بر صنعتی شدن و شهرنشینی است، افزود: تصورات و گفتارهای سیاستمداران ما درباره توسعه و رشد، تفاوت زیادی با ۸۰ سال پیش ندارد، یعنی همچنان بعضی فکر می کنند با کارخانههای بزرگ و مجتمع فولاد و کارخانه سیمان میتوانند؛ توسعه را وارد کشور کنند.
جاجرمی ادامه داد: این برداشت از توسعه برداشتی کهنه است که یکی از پیامدهای آن بهم خوردن تعادل جمعیتی ایران است؛ یعنی روستاها روز به روز ضعیفتر میشود و روستایی که مولد بوده به شدت وابسته به شهر شده، بطوریکه اگر یارانهای که شهریها به روستاییان میدهند؛ نباشد برخی از آنها از گرسنگی خواهند مرد. در صورتی که ۶۰-۷۰ سال پیش مازاد اقتصادی روستا بوده که شهر را اداره می کرده و یکی از تفاوتهای اربابان زمیندار ایرانی برخلاف فئودالهای اروپایی آن بوده که شهرنشین بودهاند و مازاد اقتصادی که از روستا به دست میآوردند، در شهر خرج میکردند.
این جامعهشناس در توضیح این مطلب افزود: در گذشته شهرهای ما وابسته به روستاها بودهاند، اما درحال حاضر با تصور اشتباهی که از توسعه داریم؛ کشور به این وضعیتی درآمده که بسیاری از بافتهای روستایی ما تخریب شده و بسیاری از زمینهای مستعد کشاورزی ما به خاطر پتروشیمی و.. نابود شدهاند.
سیاستهای توسعهای موجود کمر به قتل روستا بستهاند
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در دنیا پدیدهای به نام صنعتزدایی است که براساس آن کشورهای غربی برای آنکه از آلودگی در امان باشند؛ کارخانههای آلوده کننده خود را به آسیای جنوب شرقی و چین منتقل کردند، خاطرنشان کرد: آن وقت ما حیاط خلوت چینیها شدهایم. من در زنجان یک کارخانه چینی دیدم که در یک منطقه کشاورزی و خوش و آب و هوا این کارخانه صنعتی عجیب و غریب زده شده بود و کل آن منطقه را آلوده کرده بود.
وی خاطرنشان کرد: مساله مهاجرت و فقر روستایی با دلسوزی و شعار دادن حل نمیشود بلکه مشکل بسیار عمیقتر از این حرفها است. ما با سیاستهای توسعهای که در پیش گرفتهایم؛ کمر به قتل روستا بستهایم و از معدود کارهایی بود که به شدت در آن موفق بودیم. به نحوی که باید به زودی شاهد مرگ روستا باشیم؛ زیرا دیگر روستای مولد نخواهیم داشت. البته استثنا هم داریم؛ مثل روستاهایی که توانستند، گردشگر جذب کنند.
جاجرمی با بیان اینکه عموم روستاهایی که کنار کلان شهرها بودند؛ خانه دوم پولدارهای شهری شدهاند، ادامه داد: زمینهای شمال که منطقه کشاورزی بوده، عمدتا به ساخت ویلا اختصاص پیدا کرده و بعد چطور انتظار دارید که روستایی، روستایی بماند و به شهر مهاجرت نکند.
وی با اظهار تاسف از اینکه اقتصاد کشور وابسته و متکی به صادرات مواد خام است، عنوان کرد: به لحاظ صنعتی هم صنایع ما عقبمانده و آلوده کننده هستند، این درحالی است که بسیاری از الگوهای توسعه بومی و درونزایی که میتوانستیم با توجه به قابلیتهای کشور تعریف کنیم؛ روستایی بودند.
این استاد دانشگاه با تاکید براینکه جذابیت روستایی ایران را با توجه به تنوع اقلیمی موجود در آن کمتر کشوری در منطقه دارد، بیان کرد: میتوانستیم یک الگوی مبتنی بر گردشگری طبیعی را پایهگذاری کنیم، این درحالی است که تقریبا تمام پتانسیلها را با آلودگیهای صنعتی و ساختوسازهای شهری از بین بردهایم به گونهای که از روستاهای نحیف ما چیزی باقی نمانده است جز تعدادی انسان در بدترین شرایط که نه پناهی دارند و نه توان مهاجرت.
هیچ کشوری چنین فرهنگ روستایی خود را نابود نکرده است
وی تاکید کرد: هیچ ملتی چنین فرهنگ و تمدن روستایی خود را نابود نکرده است. به عنوان مثال انگلستان که کشوری صنعتی است به شدت مناظر روستایی خود را حفظ کرده است. به زندگی در روستا و حفظ آن افتخار میکنند. آن وقت ما با برداشت غلط از توسعه، روستا را معادل با جهل و عقبماندگی و بدبختی قرار دادیم و شهر را معادل پیشرفت. درحال حاضر نیز نه شهر درست و حسابی داریم و نه روستایی که بشود به آن برگشت.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در خصوص راهکارهای موجود برای برون رفت از مشکلات روستایی گفت: یک سطح مربوط به سیاستهای کلان است یعنی باید مدلهای توسعهمان را بازنگری کنیم. برداشت ما از توسعه قدیمی است، مثلا یکی از راهبردهای توسعه که در دنیا جواب داده، توسعه مبتنی بر صنایع فرهنگی خلاق است. در این راهبرد؛ موسیقی و ورزش، هنرهای نمایشی، گردشگری طبیعی و.... میتوانند محور توسعه باشند.
جاجرمی با بیان اینکه ما هنوز میخواهیم؛ آب خزر را به سمنان ببریم و آب خلیج فارس را به فارس، خاطرنشان کرد: ما طبیعتمان را نابود کردیم و فکر میکنیم؛ با این اقدامات بر طبیعت مسلط هستیم، این افکار متعلق به دهه ۶۰ میلادی بوده که سالها است؛ دنیا آن را کنار گذاشته،اما ما هنوز در پارادایم تسلط بر طبیعت هستیم و با این افکار جاهطلبانه توسعهای که مثلا کارخانه بزرگ ایجاد کنیم -بدون توجیه اقتصادی و اجتماعی- تمام ظرفیت روستاها را نابود کردیم.
وی همچنین با تاکید بر وجود راهکارهایی در سطح منطقهای، گفت: این اقدام میتواند؛ در قالب صنعت آمایش استانها صورت گیرد، به طور مثال استان کردستان به هر دلیلی بکر مانده و به لحاظ زیبایی جایی بینظیر است.به دلیل بکر بودن و طبیعت خوب این استان میتوان محور گردشگری و طبیعتگردی را برای توسعه آن تعریف کرد. بنابراین در سطح استانی کارشناسانی که توان برنامهریزی منطقهای و آمایش سرزمینی را دارند؛ میتوانند، سندهای توسعه را با توجه به این ویژگیها تعریف کنند.
برخورد با روستاها، تحقیرآمیز است
جاجرمی با اشاره به تدوین و امضای قطعنامهها و بیانیههایی درخصوص توسعه در سطح جهانی اظهار کرد: به طور مثال دستور کار ۲۱ که مربوط به توسعه پایدار است؛ در بیشتر کشورهای توسعهیافته این اسناد، محلی شدهاند.
این جامعهشناس با بیان اینکه برخورد ما با روستا برخوردی تحقیرآمیز است، خاطرنشان کرد: ما میخواهیم الگوهای شهری را در روستا پیاده کنیم، درحالی که آنها داشتههای زیادی دارند. این اسناد توسعه بین المللی باید محلی شوند؛ یعنی هر روستایی برای خود یک الگوی توسعه مبتنی بر داشتههایش تعریف کند.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: باید تحولی در سیاستهای کلان و منطقهای اتفاق افتد، همچنین به تحولی در سطح محلی مدیریت روستایی نیاز است. اگر این اتفاقات نیفتد؛ همین روندی که از ۸۰ سال پیش شروع شده و طی سالهای اخیر نیز شدت گرفته، ادامه پیدا خواهد کرد و شاید ۱۰ سال دیگر چیز زیادی از روستاها باقی نماند.
وی روستاها را گمشده سیاستهای توسعهای دانست و ادامه داد: غربیها فهمیدند در برخورد با طبیعت اشتباه کردهاند و از راه خود برگشتند و سیاستهای خود را اصلاح کردند، اما ما برای نابودی طبیعت تخته گاز جلو میرویم.
جاجرمی همچنین ضمن انتقاد از شهرزدگی صدا و سیما اظهار کرد: این نهاد الگوهای زندگی شهری را به شدت تبلیغ میکند و اگر از روستا صحبت کند به صورت طنز است و با استفاده از لباس یا لهجه روستایی. و کمتر میبینیم که تصویری از کار و تلاش و زندگی سالم مبتنی بر طبیعت برای ما ارائه شود.
این استاد دانشگاه با تاکید براینکه رسانه و آموزش و پروش باید بازنگری جدی در سیاستهایشان تعریف کنند و جایگاه روستا در سیاستهای مذکور مد نظر قرار گیرد، خاطرنشان کرد: باید از ابزارهای مدرن برای نگهداشت روستا استفاده کرد و در یک کلام روستا را باید زنده نگه داشت و گرنه میمیرد.