فرارو- سهشنبه روز خوبی برای هیلاری کلینتون و ستاد انتخاباتیاش نبود. او انتخابات مقدماتی در ایالت ویرجینیای غربی را با اختلاف پانزده امتیاز به برنی سندرز باخت.
به گزارش فرارو به نقل از نیوزویک، نتایج یک نظرسنجی منتشرشده در دانشگاه کوینیپیاک از سه ایالت کلیدی در آمریکا، نشان میدهد که دونالد ترامپ در ایالت اوهایو چهار امتیاز از کلینتون جلوتر است و در دو ایالت فلوریدا و پنسیلوانیا امتیازات آنها بسیار به هم نزدیک است. این برای کلینتون خبر بدی است.
اکثر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی پیشبینی کردهاند که احتمال شکست ترامپ در انتخابات نهایی بسیار بالاست و نتایج نظرسنجیهای دانشگاه کوینیپیاک و انتخابات مقدماتی ویرجینیای غربی، اتفاقنظر کارشناسان درباره نتایج نهایی را تغییر نمیدهد.
اما انتخابات روز سهشنبه یادآور این است که کلینتون نامزدی قوی و سرسخت نیست. و این سوال را مطرح میکند که هیلاری چه نقاط ضعفی دارد؟
نتایج انتخابات روز سهشنبه نباید بهطور اغراقآمیزی پراهمیت جلوه داده شود. کلینتون از این انتخابات بهاندازه کافی امتیاز کسب کرد که به فاصله مناسبی با سندرز برسد و بهطور رسمی نامزدی حزب دموکرات را از آن خود کند.
نظرسنجی دانشگاه کوینیپیاک درباره انتخابات ۲۰۱۶ فرضیاتی عجیب دارد. بهخصوص که این نظرسنجی نقش اقلیتها را در انتخابات ۲۰۱۶ کمتر از سال ۲۰۱۲ میداند. این فرضیه بسیار بحثبرانگیز است، آنهم در انتخاباتی که نامزد حزب جمهوریخواه آن دوقطبیترین نامزد ریاست جمهوری در تاریخ مدرن محسوب میشود.
برای مثال در انتخابات چهار سال گذشته، نظرسنجی دانشگاه کوینیپیاک نشاندهنده پیروزی میت رامنی در انتخابات مقدماتی ایالت فلوریدا بود، اما با رأی بالای اقلیتها باراک اوباما پیروز این ایالت شد.
اما نمیتوان انکار کرد که کلینتون نقصهایی دارد. در اینجا چهار نقطهضعف بزرگ وی بررسی میشود:
۱. وجهه عمومی ضعیف
هیلاری کلینتون اولین بار بهعنوان وکیل کمیته قضایی برای رسیدگی به مسئله واترگیت زندگی حرفهای خود را آغاز کرد. اما فعالیتهای سیاسیاش مملو از رسوایی و بدنامی است: وایت واتر، ترول گیت، بنیاد کلینتون و اکنون غوغا بر سر ایمیلهای وزارت امور خارجه.
این رسواییها تنها مشکل او در تخریب وجهه عمومیاش نیستند. در سنی که انتظار میرود رییسجمهور شوخ و غیررسمی باشد، کلینتون هرگز رفتاری آرام و بیپرده از خود نشان نداده است؛ بهخصوص در تلویزیون. این مسئله تأثیر زیادی بر آمار مقبولیت او گذاشته است، تا آنجاکه پنجاه درصد آمریکاییها او را نامطلوب میدانند. تنها ترامپ است که میان رأیدهندگان وجههای منفیتر از وی دارد.
حتی دیگر دموکراتها نگراناند که او نامعتبر جلوه کند. سال گذشته دیوید اکسلراد مشاور پیشین اوباما ابراز نگرانی کرد و گفت: ” کلینتون باید خود را از مسائل و نکات رسمی در سخن گفتن رها کند و بابیانی اصیل و دوستانهتر با مردم سخن بگوید.”
اما گفتن این حرف بسیار آسان است. هیچکس نتوانسته یکشبه تغییر کرده و “طبیعی” جلوه کند. ترامپ بهوضوح اعلام کرده که “حملات شخصی” به کلینتون در رأس سیاستهای ستادش برای مبارزه با او خواهد بود.
۲. حمایت لیبرالها از سندرز ادامه دارد
با آغاز حملات شخصیتی ترامپ، کلینتون به حمایت دموکراتها نیاز خواهد داشت.
اما برای متحد کردن حزب، کلینتون باید تلاش بیشتری برای جذب حمایت لیبرالهای سفید کند. گرچه تاکنون از حمایت اقلیت رأیدهندگان برخوردار بوده است، اما هنوز برای جلب نظر لیبرالهای سفید که رأس و پایهی ستاد برنی سندرز را تشکیل میدهند، راه زیادی دارد.
در پاییز، ترس از رییسجمهور شدن ترامپ اکثر دموکراتها را به رأی دادن به کلینتون تشویق خواهد کرد. بعلاوه، کلینتون اخیراً در برنامههایش از اختصاص یارانه به برنامههای مراقبت از کودکان و کمک به آمریکاییهای میانسال در خرید بیمه درمانی سخن گفته که برای طرفداران سندرز خوشایند و مقبول است.
تا زمانی که کلینتون سیاستی روشن برای متحد کردن تمام شاخههای حزب دموکرات اتخاذ نکند، جناح چپ او آسیبپذیر خواهد بود.
۳. سفیدپوستان طبقه کارگر
کلینتون شانسی برای جلب اکثریت سفیدپوستان طبقه کارگر ندارد. آنها سالها به جمهوریخواهان رأی دادهاند؛ بهخصوص مردان طبقه کارگر. برای مثال در انتخابات میاندورهای سال ۲۰۱۴، سفیدپوستان طبقه کارگر حدود ۳۰ امتیاز به نفع جمهوریخواهان رأی دادند.
اما کلینتون برای پیروزی به حمایت بخشی از آنها نیاز دارد. در سال ۲۰۱۲ باراک اوباما حمایت ۳۵ درصد از آنها را به دست آورد که برای انتصاب مجدد او به ریاست جمهوری کافی بود.
یکی از عجیبترین نکات در ستاد کلینتون عدم موفقیت او در جذب زنان طبقه کارگر بوده است. عدم محبوبیت ترامپ در میان هفتاد درصد از زنان به همراه حمایتهای تازه مردم از برنامههای اقتصادی کلینتون، موقعیتی مناسب است تا بتواند حمایت حداقل بخشی از رأیدهندگان حزب کارگر را جلب کند.
اما اگر به ترامپ اجازه دهد در رأس حمایتهای طبقه کارگر قرار بگیرد، بر مشکلاتش افزوده خواهد شد.
۴. تعصب آمریکایی
دونالد ترامپ ستادی را رهبری میکند که مرم آمریکا را تفکیک نژادی، مذهبی و جنسیتی میکند.
تکنیک “تقسیمبندی- پیروزی” مطمئناً درگذشته مؤثر بوده است. برای مثال، استراتژی جنوبی جمهوریخواهان که به ترس و خشم سفیدپوستان دامن زده بود، به پیروزی آنها در پنج انتخابات ریاست جمهوری بین سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۸ انجامید.
با توجه به نتایج ریاست جمهوری ۲۰۱۲، تغییرات جمعیتی در آمریکا تأثیر استراتژی جنوبی را کاهش داده است. در جریان پیروزی رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰، هشتاد درصد آمریکاییها سفیدپوست بودند. امروزه تنها ۶۲ درصد جمعیت آمریکا را سفیدپوستان تشکیل میدهند.
برای کسب اکثریت ملی، کلینتون باید یک ائتلاف دو نژادی همانند اوباما در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ تشکیل دهد. اوباما مؤثرترین و موفقترین برگزارکننده ستادهای تبلیغاتی در تاریخ سیاسی مدرن در آمریکاست.
اما کلینتون در این زمینه موفق نبوده است. او سخنرانیهای خشک و جدی برگزار میکند و تاکنون در جریان انتخابات ۲۰۱۶ حتی یک سخنرانی بهیادماندنی از خود بهجای نگذاشته است. در انتخاباتی که بیش از هرسال دیگری اتحاد آمریکا را تحتفشار قرار خواهد داد، کلینتون به مهارتهای ایجاد ائتلاف، نیاز ضروری دارد.
بهرغم نتایج منتشرشده از دانشگاه کوینیپیاک، کلینتون در نظرسنجیهای ملی و ایالتی از ترامپ جلوتر است و احتمال پیروزی او در پاییز بسیار بالا است.
پیروزی سندرز در ویرجینیای غربی، نقاط ضعف کلینتون بهعنوان یک نامزد ریاست جمهوری را برجسته کرد. درمجموع، کلینتون شانس زیادی در پیروزی در این انتخابات دارد. اما کاخ سفید دودستی به او تقدیم نخواهد شد!