ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 18.04.2016, 19:06
پلیس از مراسم یادبود «ستایش» جلوگیری کرد

دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵

عصر دوشنبه در پی فراخوانی که از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی انجام گرفته بود، تعدادی از مردم تهران و همچنین افغانستانی‌های مقیم پایتخت برای گرامی‌داشت یاد «ستایش قریشی» و روشن‌کردن شمع در برابر سفارت افغانستان در تهران حضور یافتند که نیروی انتظامی مانع برگزاری هر گونه تجمع شد.

به گزارش ایسنا، ماموران با این استدلال که چنین تجمع و بزرگداشتی مجوز ندارد، از برگزاری این مراسم در مقابل سفارت افغانستان در خیابان پاکستان تهران جلوگیری و افراد حاضر در این خیابان را متفرق کردند.

در پی این اقدام، برخی از شرکت‌کنندگان به پارک نزدیک متروی مصلای تهران رفتند و در آنجا اقدام به روشن‌کردن شمع یادبود کردند که باز هم با دخالت پلیس، جمعیت متفرق شد.

از سویی، تعدادی از افغانستانی‌های حاضر در این مراسم دستگیر و به خودروهای نیروی انتظامی که در آنجا مستقر بودند، منتقل شدند.

همچنین درگیری‌هایی پراکنده بین شرکت‌کنندگان در این مراسم و نیروی انتظامی به وجود آمد چنانکه تعدادی از ماموران در مواردی اقدام به گرفتن شمع از دست برخی شرکت‌کنندگان کردند.

به گزارش ایسنا، ‌ستایش قریشی که از پدرو مادر افغانستانی در منطقه خیرآباد ورامین به دنیا آمده بود در حالی که شش سال بیشتر نداشت در روز ۲۲ فروردین سال جاری گم شد و در روز بعد پلیس به خانواده او اطلاع داد که ردی از او گرفته شده است. بر اساس آن چه که روایت شده پسر ۱۷ ساله همسایه عامل تجاوز و قتل ستایش است. در حال حاضر عامل این جنایت هولناک در کانون اصلاح و تربیت به سر می‌برد.

در طی روزهای گذشته مردم و فعالان شبکه‌های اجتماعی به نحوهای مختلفی به بازتاب این اتفاق پرداخته‌اند و با ایجاد هشتک‌هایی از جمله #من ستایش هستم خواستار پیگیری جدی این موضوع از سوی قوه قضاییه شده‌اند.

صبح امروز دادستان عمومی و انقلاب شهرستان ورامین در مصاحبه‌ای به خبرنگار ایسنا گفت: متهم پرونده قتل دختر 6 ساله افغان در کانون اصلاح و تربیت است و پس از اعلام نظر پزشکی قانونی، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال می‌شود.

ابوالقاسم مرادطلب ادامه داد: متهم این پرونده دستگیر شده و به قتل اعتراف کرده و در حال حاضر هم به کانون اصلاح و تربیت منتقل شده است، چراکه طبق الزام قانونی موجود متهمان کم‌تر از ۱۸ سال به زندان تحویل داده نمی‌شوند و باید در کانون اصلاح و تربیت نگهداری شوند.

او با یادآوری این که متهم پرونده از ۲۴ فروردین‌ماه در کانون اصلاح و تربیت است، گفت: در حال حاضر منتظر ارسال نظریه پزشکی قانونی برای مشخص شدن علت مرگ و سایر مسائل و جوانب پرونده هستیم.

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان ورامین افزود: قرار شد پزشکی قانونی نظریه را در اسرع وقت تا یکی دو روزه آینده برای ما ارسال کنند تا ما پرونده را به دادگاه کیفری یک استان تهران برای رسیدگی ارسال کنیم.

مرادطلب خاطرنشان کرد: یکی از مواردی که باید پزشکی قانونی به ما اعلام کند، سلامت روانی متهم است؛ البته خودش ادعای عدم سلامت نکرده ولی ما برای تکمیل پرونده و برای این که برگه تایید سلامت روانی وی اخذ شده تا نقصی در پرونده وجود نداشته باشد و از طرفی دیگر متهم در آینده ادعایی خلاف وضعیت فعلی نداشته باشد، از پزشکی قانونی خواستیم که این موضوع را هم بررسی کند.

وی یادآور شد: رسیدگی به این پرونده به صورت ویژه و خارج از نوبت در دستور کار دستگاه قضایی قرار دارد.

شهرزاد همتی، خبرنگار  شرق در فیسبوک

قرارمان جلوی سفارت افغانستان بود تا برای ‫#‏ستایش‬ شمع روشن کنیم. پوستر به دست راس ساعت ۱۹ جلوی خیابان پاکستان بودم.خبر می رسید که تجمع را پراکنده می کنند، اما باورکردنی نبود. باور کردنی نیست که برای بالا رفتن از دیوار سفارت ها و آبروریزی بین المللی کسی کاری نمی کند و تماشا می کنند، اما برای ابراز همدردی ساده مردم را با توهین متفرق می کنند. پوسترها را در کیفم گذاشتم و از ماشین پیاده شدم، دوربین «آن ها » روی صورتم زوم کرد، و کسی با صدایی نا مهربان گفت که گم بشوم. آرام آرام به سمت متروی مصلی رفتم. «آن ها» می گفتند برای این افغانی های متجاوز! شمع روشن می کنید؟ این همه جنایت می کنند چرا صدایتان در نمی آید؟ افغانستانی ها هم آمده بودند... یکی از آن ها به نیروی امنیتی گفت آمده ام جلوی سفارت کشورم تا اعتراض کنم و «آن ها» گفتند برو به خانه ات و اعتراض کن... گفتند آمده اید تا مثل ماجرای عربستان غوغای دیگری به پا کنید...

ساعت ۸ شب باایرانی ها و افغانستانی جلوی داخل پارک کوچک کنار خیابان میرعماد، روبروی در اصلی متروی مصلی شمع روشن کردیم و عکس گرفتیم. دوباره آمدند و متفرقمان کردند، دوباره توهین کردند و وقتی می دیدند ما ایرانی هستیم آرام تر می شدند. با یکی از «آن ها» حرف زدم... گفتم دلشان شکسته بگذارید همدردی کنیم... گفت این ها خطرناکند، این همه بچه های ما را کشته اند... گفتم در استرالیا وقتی یک ایرانی در کمپ پناهنده ها کشته می شود معترض می شوید، اما در شهر خودتان این فاجعه بار آمده بگذارید همدردی کنیم تا جلوی فاجعه های بعدی را بگیریم... «آن ها » گفتند برو دختر جان. مجرم را گرفته اند و از این افغانی ها دفاع نکن...

این عکس حکایت همدردی ما با افغانستانی هاست. افغانستانی ها و ایرانی ها کنار هم و پنهانی عکس یادگاری گرفتند و به هم تسلیت گفتند، آرزو کردند این اتفاق شوم راهی شود برای همبستگی. افغانستانی ها هم می دانستند این ماجرا ربطی به ملیت ندارد و خشونت در حاشیه شهرها موج می زند.

پ.ن: من صدای تیر و گاز اشک آور نشنیدم. اما فحش خوردم و توهین شدم. دوستانم می گفتند اما انگار در حوالی مترو گاز اشک آور زده اند ... «آن ها» ما را متفرق کردند اما زورشان به کسانی که از دیوار سفارت ها بالا می روند نرسید...

یادداشت ژیلا بنی‌یعقوب از تجمع نافرجام
(منبع: فیسبوک)

ساعت از هفت گذشته بود که به خیابان بهشتی حوالی خیابان پاکستان رسیدیم، می‌خواستیم جلو سفارت افغانستان به یاد ستایش شش ساله شمعی روشن کنیم. حضور پرشمار نیروهای پلیس ویژه هر سو دیده می‌شد، خیابان پاکستان را پلیس‌ها کاملاً مسدود کرده بودند و فضا کاملا امنیتی بود، اجازه ندادند وارد خیابان پاکستان که سفارت افغانستان در آن قرار دارد بشویم.

لیس‌ها با لحن خشن و تند با مردم حرف می‌زدند و آن‌ها را از محل دور می‌کردند. هم ایرانی‌ها آمده بودند هم مهاجران افغانستان. به پلیس ها می‌گفتند فقط می‌خواهیم شمعی روشن کنیم. پلیس‌ها می‌گفتند که مجوز ندارید. جواب می دادند: شمع روشن کردن و گل گذاشتن جلوی سفارت که مجوز نمی‌خواهد. پلیس‌ها و نیروهای لباس شخصی اما گوش شان به این حرف‌ها بدهکار نبود، داد می‌زدند که متفرق شوید. کمی بعد می‌گفتند زودتر بروید! اگر نروید بازداشتتان می‌کنیم...و اغلب پراکنده می‌شدند و چندنفری که می‌ماندند فریاد گم شو..... گم شو پلیس را می‌شنیدند، دیدم که چند نفر بازداشت شدند و به ماشین‌های ون هدایت شدند.

پلیس‌ها مردم را در خیابان و پیاده‌رو هل می‌دادند تا متفرق شوند، به ایرانی‌ها می‌گفتند که مگر شما ایرانی نیستید، شما چرا به خاطر افغان‌ها آمده‌اید؟ شما مگر نمی‌دانید که افغان‌ها چقدر اینجا جرم و جنایت کرده‌اند، چرا از آن‌ها دفاع می‌کنید؟

نزدیک مترو چند زن جوان ایرانی با پلیس‌ها جروبحث می‌کردند و می‌گفتند این برخورد شما کاملاً نژادپرستانه است، به‌جای همدردی با آن‌ها، این حرف‌ها را می‌زنید. پلیس‌ها گفتند: می‌خواهید همین حالا بازداشتتان کنیم و سوار ماشین کنیم؟

امروز بارها دیدم که ایرانی‌ها در برابر پلیس‌ها به دفاع از افغان‌ها بر خواستند و به آن‌ها گفتند: ما شرمساریم از شما. ببخشید ما را.

چند دختر جوان هم به چند جوان افغانستانی می گفتند: تو رو خدا شما زودتر بروید اگر بازداشت شوید، ممکن است کارت اقامت‌تان را باطل کنند.

پلیس‌ها و لباس شخصی‌ها هم با ایرانی هم برخوردهای خشن و توهین آمیز داشتند و هم با افغان‌ها اما قابل کتمان نیست که با افغان‌ها برخورد توهین‌آمیزتر و خشن‌تری داشتند. بارها مردمی را که پراکنده نمی‌شدند مورد ضرب و شتم قرار دادند و در این باره تفاوتی بین ایرانی ها و افغان ها نبود و هردو کتک خوردند.

نگذاشتند که مردم کنار دیوار سفارت افغانستان به یاد ستایش شش‌ساله شمعی روشن کنند و گلی بگذارند، گروه‌های کوچکی از مردم به پارک و گوشه و کنار خیابان عباس‌آباد (بهشتی) پناه بردند و شمع‌هایی روشن کردند، در همان حال کسانی مراقب بودند که پلیس نبیندشان و تا سروکله پلیس پیدا می‌شد فریاد می‌زدند: فرار کنید! اومدند...