اعتماد: انتخابات و نحوه مشاركت در آن، پدیدهای موثر در رشد و توسعه جوامع به شمار میآید و بدون شك یكی از مهمترین گامها برای رسیدن به توسعه سیاسی، توجه جدی به صندوق رای و برگزاری انتخابات است. در این مقطع نیز و در آستانه برگزاری دو انتخابات مهم، اظهارنظرها و دیدگاههای گوناگونی را از نخبگان و نمایندگان گروههای مختلف جامعه در رسانههای گوناگون شاهد هستیم كه همگی بر اهمیت حضور در انتخابات صحه میگذارند. صفحه سیاستنامه نیز با توجه به اهمیت دو انتخابات پیشرو، نظرسنجیای را درباره «اهمیت صندوق رای و حضور در انتخابات» انجام داده و در این شماره به بررسی آرا اساتید علوم سیاسی و صاحبنظران این حوزه پرداخته است.
مشاركتكنندگان در این نظرسنجی با تاكید بر اینكه جامعه برای بهبود شرایط و تامین خواستهها و مطالبات خود باید افرادی را انتخاب كرده و به مجلس بفرستد كه با دیدگاهها و خواستههای او نزدیكی و سازگاری بیشتری دارند، معتقد هستند كه اگر جامعه نقش خود را نادیده بگیرد، روشن است نمایندگان این اندیشهها و مطالبات، جایگاه خود را به كسانی خواهند داد كه در پی تبیین دیدگاههای خاص و نقطه نظرهای خود خواهند بود.
الهه كولایی:
حضور در پای صندوقهای رای، بهترین انتخاب برای ایجاد تغییر است
جامعه بشری تحولات گوناگونی را پشت سر گذاشته و در كشور ما نیز بر اساس آگاهی و انتظارات گوناگون، تحولات سیاسی متعددی شكل گرفته است. به نظر میرسد كه حضور در پای صندوقهای رای، كمهزینهترین و پرفایدهترین انتخاب برای تغییر در شرایط كنونی جامعه است كه جمعیت قابل توجه جوان آن، طالب شرایط مناسب برای زندگی هستند. با در نظر گرفتن اینكه مردم ما به ویژه در شرایط پسافرجام انتظار دارند تا دولت و مجلس شرایط زندگی محترمانه و مبتنی بر حقوق انسانی آنها را در تمامی زمینهها فراهم سازند، صندوق رای بهترین فرصت را برای تحقق چنین هدفی و ایجاد چنین شرایطی ارایه میكند. بنابراین نمیتوان از امكانی كه برای این تغییر فراهم شده چشمپوشی كرد و در واقع مسیر تغییر و تحول رو به پیش كشور را مورد غفلت قرار داد.
ما تجربههای زیادی را درباره حضور یا عدم حضور اندوختهایم؛ عدم حضور مردم در پای صنددوقهای رای و كسانی كه طالب بهبود شرایط عموم مردم هستند، به ایجاد فرصت برای كسانی میانجامد كه به حقوق و مطالبات اكثر مردم توجه لازم را ندارند و اولویتهای خود را در حیطههای محدود و خاص دنبال میكنند. در حالی كه مردم اگر خواستار بهبود شرایط و تامین خواستهها و مطالبات خود هستند باید افرادی را انتخاب كرده و به مجلس بفرستند كه با دیدگاهها و خواستههای آنها نزدیكی و سازگاری بیشتری دارند. در صورت عدم حضور در پای صندوقهای رای، روشن است كه نمایندگان این اندیشهها و مطالبات، جایگاه خود را به كسانی خواهند داد كه در پی تبیین دیدگاههای خاص و نقطهنظرهای خود خواهند بود.
احمد موثقی:
كشور به اجماع ملی بر سر اهداف ملی و توسعهای نیازمند است
انتخابات مجلس خبرگان به دلیل نقش و وظیفه آن به ویژه در شرایط فعلی بسیار مهم است. مجلس شورای اسلامی نیز در این دوره به دلیل ضرورت همسویی قوای سه گانه از اهمیت زیادی برخوردار است. آنچه در شرایط فعلی كشور بهشدت به آن نیازمند است شكلگیری ائتلافها و اجماعهای ملی بر سر اهداف ملی و توسعهای است. در حال حاضر به دلیل تحریمها كشور در یك شرایط غیرعادی از نظر اقتصادی و حضور در منطقه خاورمیانه است. بنابراین دولت برای بهبود فضای كسب و كار، امنیت اقتصادی، جذب سرمایههای خارجی در این شرایط كمبود سرمایه و كاهش قیمت نفت بهشدت نیاز به صلح و ثبات در خانه دارد. بنابراین باید تلاش شود مجلسی قوی و همسو با دولت و با شعارهای مبتنی بر عقلانیت، اعتدال و در جهت بالا بردن رشد اقتصادی تشكیل شود كه در حل مسائل مهمی مثل فقر و بیكاری و مسائل مربوط به سیاست خارجی و مانند آنها كمككننده باشد. در نتیجه باید با كمك مردم و با انتخاب آنها به سمت كاستن از تنشها حركت كنیم و از روی كار آمدن گروههای افراطی و آنهایی كه در دوره قبل از حسن روحانی امتحان خود را پس دادهاند جلوگیری كنیم.
بدون شك جامعه قدرت تشخیص بالایی دارد و با وجود ردصلاحیتهای گسترده میتواند انتخاب درستی داشته باشد. گروههای افراطی بدون درك موقعیت حساس كشور در منطقه و جهان خواهان كاهش مشاركت هستند و در این میان گویا تعمدی در كار است تا كشور به اهداف خود نرسد. آنها مایل هستند امید را از مردم بگیرند و آنها را از آمدن پای صندوقهای رای مایوس كنند. با وجود همه این محدودیتها عدم حضور مردم در انتخابات به سود جریانات افراطی خواهد بود و كشور به وضعیتی نامطلوب دچار خواهد شد و ممكن است در انتخابات بعدی ریاستجمهوری نیز بازگشت به اوضاع گذشته را داشته باشیم زیرا خارج از كنترل دولت و سیاستهای عقلانی آن ممكن است قوه مقننه با ورود جریانات افراطی آسیب ببیند و آنها مجلس را به سمتی ببرند كه دولت قادر نباشد در تامین اهداف ملی و توسعهای برای برقراری صلح و ثبات، بهبود فضای كسب و كار و جذب سرمایه خارجی موفق باشد. بنابراین حضور حداكثری در انتخابات ضروری است و جامعه باید در یك ائتلاف ملی كاندیداهای شایسته و متخصص با جهتگیریهای ملی را به مجلس بفرستند.
بهطور كلی ما به تغییرات تدریجی به سمت پیشرفت و توسعه نیاز داریم چرا كه آسیب رفتارهای افراطی متوجه همه جامعه خواهد بود. همه احزاب و گروههای سیاسی باید به سمت اصلاحات تدریجی، مسالمتآمیز و قانونی گرایش داشته و نگاهی واقعبینانه و رفتاری عقلانی داشته باشند و نیروهای اجتماعی مولد و طبقه متوسط بتوانند با امید از دل همین واقعیتها و باوجود همه محدودیتها و آگاهی و سازماندهی كشور را از وضعیت نامطلوب خارج كند. در این صورت ما خواهیم توانست در درازمدت به ثباتی نهادینه شده و پایدار دست یابیم. كشور نیز در این منطقه بحرانزده با یك دیپلماسی قوی در ادامه صلح و ثبات و قانونمندی و مشاركت حداكثری و مشروعیت هرچه بیشتر نظام سیاسی با دربرگیرندگی هرچه بیشتر گروههای سیاسی میتواند سربلند باشد و برای سایر كشورهای بحرانزده از نظر دیپلماسی و عقلانیت الگو قرار گیرد.
همه اینها موكول به حداكثر مشاركت مردم در انتخابات است و اینكه نظام سیاسی مشروعیت بالایی داشته باشد و بر اساس موازین عام، عقلانی، انسانی و اخلاقی عمل كند. این صلح و ثبات در خانه و استحكام و انسجام داخلی و افزایش سرمایه اجتماعی در داخل، همكاری را در پی دارد و این مشروعیت، سرمایه اجتماعی تقویت شده و دربرگیرندگی هرچه بیشتر گروههای سیاسی و اجتماعی در داخل نظام سیاسی، میتواند دستاوردهای سیاست خارجی را چندینبرابر افزایش دهد. بنابراین این انتخابات بسیار حساس است و همه باید عقلانی رفتار كنند تا بتوان شعار عقل و اعتدال و علم و كارشناسی را نیز تحقق بخشید و در سطح جهانی نیز تاثیرگذار بود.
سیدعلی میرموسوی:
حضور در انتخابات، تنها راه مقابله با جریانهای تندرو است
حضور در انتخابات از جهات گوناگونی اهمیت دارد. یكی از این ابعاد، تقویت روند توسعه و پیشرفت كشور به ویژه در شرایط پسافرجام است كه تقویت این روند منوط به حضور مردم است یعنی حضور جدی در انتخابات و رای دادن به افرادی كه میتوانند این روند را ادامه داده و به تداوم آن كمك كنند.
به نظر میرسد بدون انتخاب افرادی كه دغدغه توسعه همهجانبه و پایدار كشور در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را داشته باشند نمیتوان چندان در شرایط كنونی به بهبود اوضاع امیدوار بود. در واقع حفظ نتایج برجام و پرونده هستهای كه دولت توانست آن را به نتیجه برساند بسیار به انتخاب افرادی وابسته است كه با آن همسو باشند. از جهت دیگر جلوگیری از تقویت جریان افراطی و تندرو است و این نیز به حضور مردم در انتخابات بستگی دارد. زیرا عدم شركت و فاصله گرفتن از صندوق رای در واقع خود یك انتخاب است. اینگونه نیست كه اگر كسی در انتخاب شركت نكند در واقع انتخاب نكرده است. كسی كه در انتخابات شركت نكند با این عدم حضور، در واقع افراد تندرو و كسانی كه ممكن است به منافع ملی و عمومی نیندیشند را انتخاب كرده است.
یكی دیگر از ابعاد حضور در انتخابات، تقویت روند مردمسالاری است. یعنی جمهوریت نظام و اینكه حكومت ما بتواند با منافع ملی و عمومی همسو شود و تاثیرگذار باشد، به انتخابات بستگی دارد. انتخابات در كشور ما به این دلیل كه نهادهای انتخابی بخشی از نهادهای قدرت را تشكیل میدهند در واقع تایید و تقویت نهادهای انتخابی است، در نتیجه با عدم حضور یا حضور كمرنگ در انتخابات به نوعی این نهادها را تضعیف كردهایم. من فكر نمیكنم كسی دغدغه منفعت ملی را داشته باشد و بخواهد این نهادها تضعیف شود. بنابراین از جهات مختلف كه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... را شامل میشود انتخابات مهم است. برای مثال جلسهای در دانشگاه را در نظر بگیرید؛ وقتی كه دانشجو در كلاس حضور فعال نداشته باشد این كلاس هرچند استاد بسیار برجسته باشد كلاس موفقی نخواهد بود. موفقیت یك استاد یا معلم بستگی به حضور فعال دانشجو و دانشآموز دارد.
در عرصه گستردهتر و در سطح كشور نیز هرچه حضور جدیتر و امید بیشتر باشد نتایج بهتری در بر خواهد داشت. گرچه در كشور ما به دلایل قانونی یا سیاسی محدودیتهایی فراروی انتخابات وجود دارد و افراد زیادی كه دارای شایستگی بودند در فرآیند ردصلاحیتها كنار گذاشته شدند اما این به معنای بسته بودن دست انتخاب مردم نیست. افراد به راحتی میتوانند در این شرایط نیز انتخاب كنند و این انتخاب تاثیر خود را خواهناخواه بر منطق درونی میگذارد. بنابراین اگر كسی مایل است حق انتخاب او به رسمیت شناخته شود باید در حداقلی شرایط نیز در انتخابات شركت كند و نشان دهد كه حتی در این حداقلیترین شرایط نیز میتواند با رای خود اعمال نظر كرده و تاثیرگذار باشد.
یوسف مولایی:
به مجلسی همسو با برنامههای توسعهای كشور نیاز داریم
انتخابات در این دوره به چند دلیل اهمیت زیادی دارد؛ یكی اینكه ما بهتازگی از تحریمها بیرون آمدهایم. دوره پساتحریم نیز دوره رونق اقتصادی است و برای اینكه این رونق در عمل شكل بگیرد به مجلسی نیاز داریم كه بتواند با برنامههای توسعهای كشور همسو باشد. یعنی هم به لحاظ كارشناسی مجلس این آمادگی را داشته باشد كه به این بحثها وارد شود و هم به لحاظ جهتگیری سیاسی، ضرورتهای جامعه را در آن قسمتی كه مربوط به ایجاد اشتغال و خروج از ركود و ورود به دوره جدید پساتحریم را درك كند. اینها نیز هم هوشمندی نمایندگان مجلس را میطلبد و هم تخصص و درك منافع ملی و ضرورتهای كاری را میخواهد. بنابراین باید مجلسی ایجاد شود كه مبتنی و متكی بر خردگرایی باشد و مواضع و منافع گروههای سیاسی خیلی در آن عمل نكند.
از سوی دیگر میبینیم كه بخشی از جامعه كاندیدای موردنظر خود را از دست دادهاند و از اینكه بتوانند اراده خود را در رابطه با انتخابات اعمال كنند، محروم شدهاند زیرا كاندیدای آنها ردصلاحیت شده است و این میتواند برای بخشی از جامعه دلسردی ایجاد كند. نتیجه این دلسردی نیز این خواهد بود كه جریانی كه دلسردی را ایجاد كرده كرسیهای مجلس را اشغال میكند و نمیتواند با الزامات و ضروریات جامعه همراه شود. پس باید حتی افرادی كه كاندیدای موردنظر خود را از دست دادهاند برای اینكه جامعه به وضعیت نامطلوبی دچار نشود باید در انتخابات حضور به هم رسانده و مشاركت فعال داشته باشند و بین گزینههایی كه به آنها نزدیكتر است انتخاب كنند تا مجلسی شكل بگیرد كه بتواند بر اساس خردگرایی و درك ضرورتهای داخلی و خارجی حركت كند، در غیراین صورت توان خارج شدن از این ركود را نخواهیم داشت.
از سوی دیگر ما با توافق هستهای یك فضای مساعد بینالمللی ایجاد كردهایم و سرمایهگذاران زیادی مایل به ورود به بازار ایران هستند. برای این منظور باید اعتمادسازی صورت گیرد، برای این امر نیز باید مجلسی داشته باشیم كه این الزامات بینالمللی را درك كرده و شرایط جدید ایران را در مسیر اعتمادسازی تقویت كند. اگر مشاركت عمومی صورت نگیرد ممكن است افرادی وارد مجلس شوند كه این ضرورتها را درك نكنند و نتوانند از این فضای مساعدی كه دولت ایجاد كرده به درستی بهرهبرداری كنند.
محمود شفیعی:
عدم حضور در انتخابات، كنشی سیاسی با نتایج منفی است
من بر این اعتقاد هستم كه مهمترین نتیجهای كه به وسیله آن میتوان جنبه مردمسالاری نظام جمهوری اسلامی را تقویت كرد بحث انتخابات است. از سوی دیگر، ما اگر بخواهیم به یك توسعه همهجانبه، پویا و پایا، خودافزاینده، دایمی و نهادینه شده دست پیدا كنیم، راهكار عقلانی و قابل قبولی جز مشاركت فعالانه در عرصه سیاسی، ندارد. به تجربه ثابت شده كه راههای دیگر توسعه سیاسی پرهزینه بوده و هم فایده ناچیزی دارد و هم پایدار نبوده و خیلی زود مضمحل میشود. بهترین راهكار برای اینكه به یك توسعه سیاسی پایدار و دایمی دست پیدا كنیم كه به آسانی به دست نمیآید و ملموس نیست، این است كه ما به دنبال یك توسعه تدریجی و رفورمیستی باشیم و لازمه آن، این است كه به شكل فعال با استفاده از ابزارهای مسالمتآمیز، این خواسته بزرگ تاریخی خود را دنبال كنیم و هرگز ناامید نباشیم.
تجربه در تاریخ معاصر ایران نشان داده كه ناامیدی ما را به جایی نرسانده بلكه تنها از قافله پیشرفت و توسعه سیاسی عقب افتاده و به تاخر تاریخی بیشتر دچار شدیم. بنابراین من نیز فكر میكنم كه برای توسعه سیاسی باید از همین گامهای كوچك آغاز كرد و به هیچوجه اینكه تمام انتظارات ما در یك انتخابات برآورده نخواهد شد، مانع از شركت فعالانه ما در عرصه انتخابات نشود. من نیز امیدوارم كه این مساله مهم و اساسی، به خوبی و عمیقا مورد درك قرار گیرد و همگی نوعی مسوولیت مدنی را احساس كنیم و در این عرصه با آگاهی و امیدواری، بتوانیم فعالانه بر سرنوشت كشور خود در آینده سهیم باشیم.
به مجرد اینكه ما در این صحنه حضور فعال پیدا نكنیم، در واقع نوعی حضور انفعالی را تجربه میكنیم و هر نوع حضور انفعالی در راستای كمك به اهداف و گزینههایی است كه ما آنها را انتخاب نمیكنیم و نشاندهنده این است كه ما در راستای به تاخیر انداختن توسعه سیاسی گام برمیداریم. بنابراین خود عدم شركت یك نوع كنش سیاسی است اما از آن نوع كه نتایج منفی را در پی خواهد داشت. این عدم حضور به هیچوجه برای كسانی كه شركت نمیكنند به معنای رسیدن و نزدیك شدن به اهدافشان نیست و این تصور باطلی است، زیرا دقیقا برعكس عمل كرده و علیه اهداف سیاسیای كه دنبال میكنند كنش سیاسی را انجام میدهند و از اهداف خود دورتر میشوند و این عدم شركت هیچ فایدهای در راستای خواستهها و منافع آنها نخواهد داشت.
حضور در انتخابات مهم است، بنابراین باید همیشه در این صحنه حضور داشت. در ارتباط با مجلس خبرگان از این جهت مهم است كه لنگه دوم مجلس شورای ملی است. یعنی برای حضور در تمام ابعاد زندگی سیاسی، باید در هر دو مجلس شركت فعالانه و آگاهانه داشت. نكته اینكه آنچه ما آرزو داشتیم در خبرگان اتفاق بیفتد این بود كه تعداد نامزدها به اندازهای باشد كه یك رقابت واقعی معنی داشته باشد و همه علایق و سلایق بتوانند برای رای دادن به افرادی كه میپسندند و آنها را صالحتر میدانند پای صندوقهای رای بیایند اما اتفاقی كه متاسفانه افتاده این است كه تعداد نامزدها بسیار ناچیز است.
دیگر اینكه از لحاظ علایق سیاسی كه در جامعه وجود دارد به نظر میرسد همان تعداد، بازتابدهنده همه علایق سیاسی نیست و این افراد بخش معینی از علایق را بازتاب میدهند. با وجود این، در مجلس خبرگان برای دست یافتن به اهداف سیاسی میتوان از بین نامزدهای موجود به كسانی كه افكار و علایق آنها به ما نزدیكتر است و به آنهایی كه گرچه با ما هماهنگ نیستند اما نسبت به سایرین به ما نزدیكتر هستند رای داد. نتیجه این میشود كه گرچه آن آرمانی كه ما میخواستیم شكل نگرفته اما باز كسانی را كه به ما نزدیكتر هستند برگزیده و اجازه ندادهایم آنهایی كه از ما بسیار دور هستند كرسیهای مجلس را پر كنند. بنابراین حضور ما بسیار مهم است و معتقد هستم كه لازمه انتشار اراده ملت در تمام حوزههای زندگی سیاسی این است كه در هر دو مجلس حضور فعال داشته باشیم.
محمدتقی فاضلمیبدی:
انتخابات، مهمترین مظهر دموكراسی و مردمسالاری در دنیای كنونی است
مهمترین مظهر دموكراسی و مردمسالاری در دنیای كنونی حضور در پای صندوقهای رای و تعیین سرنوشت جامعه است. با توجه به اینكه هر دو انتخابات پیشرو از هر جهت مهم است، از یك سو عده زیادی از اصلاحطلبان ردصلاحیت شدهاند و از سوی دیگر، طبیعی است عدهای دیگر وارد عرصه انتخابات شدهاند كه شاید برخی از آنها نتوانند صلاح و مصلحت جامعه را به درستی تشخیص دهند. بنابراین بر ما است كه در انتخابات حضور یافته و به كسانی رای دهیم كه اهل اعتدال، عقلانیت و اخلاق بوده و به تعبیر رییسجمهوری انقلاب را به روز بشناسند و گرفتار افراط و تفریط نباشند. طی سالهای اخیر شاهد بودیم كه افراط و تفریطها اثرات منفی زیادی بر اوضاع كشور داشته است، بنابراین تنها راهحلی كه برای گروه اعتدالیون و اصلاحطلبها و كسانی كه خواهان حاكمیت دموكراسی و مردمسالاری بر كشور هستند، وجود دارد حضور در پای صندوقهای رای است.
حضور نیافتن در انتخابات سبب ورود كسانی به مجلس خواهد شد كه شاید خیلی صلاحیت نداشته باشند و افراط آنها مجددا مجلس و كشور را به مشكلاتی دچار كند. در این صورت دموكراسی، جمهوریت نظام، آرای جامعه و آنچه كه ما برای آن انقلاب كردهایم یعنی «حاكمیت مردم بر سرنوشت خویش» زیر سوال خواهد رفت. بنابراین اگر بخواهیم بر سرنوشت خود حاكم باشیم باید پای صندوقهای رای حضور یافته و به افرادی رای دهیم كه واقعا صلاحیت داشته و اهل افراط نیستند و آنها را به مجلس بفرستیم.
بیژن عبدالكریمی:
در انتخابات شركت خواهم كرد
من خواهان حضور حداكثری در انتخابات هستم، همانگونه كه در انتخابات ۹۲ نیز چنین دعوتی از جامعه داشتم. لذا، در مقام یك فرد دانشگاهی، از دانشجویان، دانشگاهیان و عموم مردم دعوت میكنم در انتخابات شركت كنند. در این انتخابات نیز همچون انتخابات سال ۹۲، رایهای خاموش، بیتفاوت و قهركرده از نقشی بسیار اساسی و تعیینكننده، حتی بیش از حامیان دو جریان عمده سیاسی كشور، برخوردارند. شرایط انتخاباتی در كشور ما ایدهآل نیست و اساسا چه كسی معتقد است كه شرایط انتخاباتی ما ایدهآل است؟ ما از شرایط آرمانی و ایدهال یك انتخابات حقیقی و واقعی بسیار فاصله داریم. با این وصف، معتقدم باید در انتخابات شركت جست و دیگران را نیز به شركت در آن دعوت كرد. نومیدان از اصلاح و بهبود وضعیت جامعه و لذا مخالفان شركت در انتخابات استدلال میكنند شركت در انتخاباتی كه شرایط آن بسیار از وضعیت مطلوب فاصله دارد نه تنها هیچ مشكلی را حل نمیكند بلكه به معنای همنوایی و همسویی با وضعیت موجود و به رسمیت شناختن آن است. اما این شیوه استدلال بسیار آرمانگرایانه و حاصل حركت از آرمانها و ارزشها به سوی واقعیتهاست. حركت از آرمان به سوی واقعیت سبب انسداد تفكر و نطفه اندیشههای جزمی ایدئولوژیك است كه نهایتا به توهم، ذهنیتگرایی و دنكیشوتیسم میانجامد. ما باید بكوشیم از واقعیتها به سوی ارزشها و آرمانها حركت كنیم، بیآن كه این سخن به معنای دعوت به واقعپذیری و به رسمیت شناخته شدن همه واقعیتها باشد.
همه سخن در این است كه جهان، تاریخ، زندگی و حوزه سیاست عرصه ولونتاریسم و ارادهگرایی یا رمانتیسم و احساساتگرایی نیست. بسیاری از امور جهان و زندگی تابع امیال، آرزوها و برنامههای ما نیست. كنشهای ما باید در چارچوب قدرت و امكانات ما باشد. ما نه در شرایطی اثیری و فراتاریخی بلكه در محدودههای «اینجا و اكنون»، دست به كنش میزنیم. كسانی كه انتخابات را تحریم میكنند یا از سر بیتفاوتی با آن برخورد میكنند، هیستوریسیتی (تاریخیت) و شرایط تاریخی خود را درك نكرده، بلكه صرفا بر اساس نوعی رمانتیسم و احساساتگرایی با مسائل اجتماعی برخورد میكنند.
كسانی كه دعوت به عدم حضور در انتخابات میكنند به گونهای از دموكراسی، آزادی و آرمانها سخن میگویند گویی ما در یك فضای اثیری، در بیرون از تاریخ و در شرایطی فوق تاریخی میتوانیم از حقوق مردم، دموكراسی یا انتخابات حقیقی یا هر ارزش دیگری سخن بگوییم. احساسات افراد تحریمكننده انتخابات در واقع ناشی از یك نوع گرایشات آنارشیستی است. ما این آنارشیسم را در برههای دیگر از تاریخ خود، در دوران قبل از انقلاب، نیز تجربه كردهایم؛ در دوران انقلاب ما مخالف وضع موجود بودیم. در آن زمان آلترناتیو برای وضعیت موجود وجود داشت.
در حال حاضر نیز همه كسانی كه از یك موضع اپوزیسیونی دعوت به عدم حضور در انتخابات میكنند. من از این دسته افراد سخنان بسیاری شنیدهام و مطالب گوناگونی خواندهام لیكن، در پس همه استدلالهای درست آنان چیزی جز نوعی احساساتگرایی و خشم و كینه موج نمیزند. رایهای خاموش، قهركرده و مایوس باید دریابند كه شرایط كنونی همان افراد و جریاناتی كه به منزله آلترناتیو مینمایند از اصالتی برخوردار نیستند و صرفا منعكسكننده احساسات و عواطفاند و نه چیزی بیش از این. بنده، به تعبیر امام اول شیعیان، علیبن ابیطالب، آن اسوه فداكاری برای حفظ وحدت، «خار در چشم و استخوان در گلو»، برای حفظ كیان این كشور و سنت شدن نهاد انتخابات، در قیاس با روشهای قهرآمیزی كه در برخی كشورهای منطقه دیده میشود، در انتخابات پیشرو شركت خواهم كرد. در جامعه ما به تدریج نطفه نوعی كثرتگرایی و پلورالیسم در سطح قدرت سیاسی كشور بسته شده است. تا تولد اینچنین بسیار فاصله داریم، لیكن نباید اجازه داد با عدم حضور در انتخابات این كثرتگرایی و پلورالیسم به نوزادی گورزاد تبدیل شود.