فتحالله بینياز، نويسنده و منتقد ادبی صبح روز يكشنبه ١۲ مهرماه درگذشت.
به گزارش خبرگزاری مهر، بینیاز که برای حضور در یک مراسم نقد ادبی از منزل خارج شده بود در خیابان صادقیه دچار ایست قلبی شده و طی مسیر تا بیمارستان فیروزگر تهران درگذشت.
فتحالله بینیاز متولد ۱۳۲۷ در مسجدسلیمان، نویسنده و منتقد ادبی، دانشآموخته رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف بود. از بینیاز تا به حال ۱۵رمان و ۷ مجموعه داستان کوتاه و ۸ کتاب در حوزه نقد و نظریه ادبی منتشر شده است.
زندگینامه
(از ویکی پدیا)
بینیاز در تیرماه ۱۳۲۷ در مسجدسلیمان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۱ در رشته مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر سابق) فارغالتحصیل شد. او فعالیت ادبی خود را از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۸۰ با نامهای مستعار نشریات مختلف آغاز کرد و چندین داستان کوتاه، مقاله، نقد ادبی، سینمایی و نمایشنامه از وی به چاپ رسید. از شهریور ۱۳۸۰ تا شهریور ۱۳۹۰ با نام اصلیاش بیش از ۴۱۱ نقد، مقاله، مرور کتاب و ۶۹ داستان کوتاه و ۴۶ مصاحبه جامع از وی در نشریات گوناگون به چاپ رسید و ۴۷۷ مقاله، نقد، مرور کتاب و داستان کوتاه در فضای مجازی چاپ شده است.
او هم چنین تا خردادماه ۱۳۸۸ در مجموع ۱۵۱ جلسه نقد و سخنرانی داشته است. او به مدت ۱۲ سال عضو هیئت داوران جایزه مهرگان ادب (رمان و داستان کوتاه) بود. همچنین داوری نهایی شماری از جشنوارههای ادبی منطقهای و استانی کشور را نیز به عهده داشت. بینیاز عضو شورای سردبیری کتاب نقد نگره، دبیر بخش داستان و نقد ادبی مجله نافه بود.
مهندسی
بینیاز در عرصه مهندسی نیز چهره شناخته شدهای در زمینه برق و حفاظت کاتودیک بود. او طی بیش از سی و پنج سال مهندسی، بیش از صد و بیست مهندس، تکنسین، طراح و مترور جوانتر را حین کار در عرصههای برق، مکانیک، حفاظت کاتودیک، کنترل و اتوماسیون آموزش داده است. بینیاز همچنین شش کتاب برای طراحی برق و کنترل و حفاظت کاتودیک نوشته است که آنها را رسماً چاپ نکرده است، اما به صورت مرجع در اختیار مهندسین جوان و میانه سال قرار داده است.
آثار ادبی بینیاز
۱. رمان و داستان
مکانی به وسعت هیچ (رمان)- ۱۳۶۹
حلقه نفوذناپذیر گرگهای خاکستری (رمان)- ۱۳۶۹
دردناکترین داستان عالم (مجموعه داستان) - ۱۳۷۰
میروم که بمیرم (مجموعه داستان)- ۱۳۷۷
علیاحضرت فرنگیس (رمان)- ۱۳۷۸
عطش ماندگار (رمان)- ۱۳۸۱
شورشگران را به زانو در آوریم (مجموعه داستان)- ۱۳۸۲
افعیها خودکشی نمیکنند (رمان) - ۱۳۸۳
ستیزهجوی دلتنگ (رمان)- ۱۳۸۲
دریاسالار بیدریا (رمان) - ۱۳۸۲
تشییع جنازه یک زنده بهگور (مجموعه داستان)- ۱۳۸۲
ملاقات با مسیح (رمان) - ۱۳۸۲
گلسرخ، ای تناقض ناب (داستان بلند)- ۱۳۸۳
اندوه رهگذران مرده (رمان)- ۱۳۸۳
نوعی خصومت (مجموعه داستان) - ۱۳۸۴
التهاب سرد (مجموعه داستان)- ۱۳۸۴
کوارتت مرگ و دختر (مجموعه داستان) - ۱۳۸۶[۳]
ترجیع بندی برای شاعران جوان (رمان)- ۱۳۸۶
بعد از مرگ هنوز میمیرم (رمان) -۱۳۸۶
۲. نقد و تحلیل
جلد اول مقالات ادبی – ۱۳۸۳
درآمدی بر داستاننویسی و روایت شناسی – ۱۳۸۷ (چاپ ششم ۱۳۹۴)
در جهان رمان مدرنیستی – ۱۳۹۰
نقد، تحلیل و تفسیر چند داستان معتبر جهان – جلد اول تا پنجم (۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳)
۳. آثار آماده چاپ
هذیان یک مغروق (رمان)
خواهرم منیژه (مجموعه داستان)
خیبر غریب (رمان)
شب مغلوبها (مجموعه داستان)
این رنگین کمان را به من بدهید (رمان)
آفتابگردانهای پژمرده (رمان)
برق کمرنگ آفتاب (مجموعه داستان)
شبنم و شقایق (مجموعه داستان)
ما آلودهها (رمان)
سمت چپ پرتگاه (رمان)
چهره ناتمام (رمان)
همه در تهران نمیمیرند (رمان)
قلمرو پنهان ابلیس (رمان)
فانوس سنگی (رمان)
رانده شده گان شهر پوکربازان (مجموعه داستان)
همه چیزمان را جا گذاشتیم (رمان)
درههای بی نام و نشان (رمان)
عابرهایی در جاده کمربندی (رمان)
خاکسترم را در آسماری به طوفان بسپار (رمان)
***
انسانی متین و باوقار و در نقد ادبی دقیق
علی چنگیزی نویسنده و منتقد معاصر در پی درگذشت فتحالله بینیاز در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: زندهیاد بینیاز یکی از شریفترین نویسندگان و منتقدان ادبی کشورمان بود. انسانی متین و باوقار و در نقد ادبی دقیق. بینیاز همیشه به ادبیات معاصر و البته نسل نویی که در این یکی دو دهه اخیر در ادبیات ایران پا گرفته است، امید داشت و این نسل را توانا میدانست و چشمانداز نوشتههای این نسل را روشن میدید. این را در نقدها و یادداشتهایی که گهگاه از او در نشریات ادبی منتشر شده است میتوان دریافت.
او ادامه داد: گسترده دانش مرحوم بینیاز در نقد ادبی و به خصوص در نقد آثار غیر ایرانی مثالزدنی بود. نقدهای ادبیای که از او منتشر شده تسلطش را بر دانش نقد نشان میداد و بیان کننده مطالعات گسترده او در این زمینه است.
این نویسنده افزود: اما چیزی که از او دست کم برای من که چند باری توفیق داشتهام با ایشان هم کلام شوم به یادگار مانده، جز نوشتههایش، ادب، متانت، شخصیت متین و در عین صراحت لهجهاش در نقدهای شفاهی یا کتبی بود که همیشه مثال زدنی بوده و در خاطرم میماند.
علی چنگیزی در پایان افزود: بینیاز نویسندهای پر کار هم بود که بیش از ۱۰ کتاب از او در انتظار چاپ و انتشار است و از این نظر نویسنده به گمان من هیچ گاه نمیمیرد بلکه بارها و بارها با هر بار بازخوانی آثارش متولد میشود و باز زندگی میکند، اینبار نه با جسم که با روح.