iran-emrooz.net | Fri, 09.12.2005, 11:21
“دانشگاه امروز ديگر وجدان بيدار جامعه نيست”
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، هدی صابر در ميزگرد جنبش دانشجويی نقد گذشته چشم انداز آينده كه به مناسبت روز دانشجو از سوی سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی(ادوار تحكيم وحدت) برگزار شده بود، پيش از سخنان خود از حاضران درخواست كرد كه به احترام شهدای دانشجو و فضای ايستادگی در دانشگاه و جامعه، دقايقی ايستاده و فاتحهای قرائت كنند.
وی در ادامه با بيان اين كه جامعه ما جامعه نقدپذيری نيست، افزود: به نظر میرسد در اين فضا نيازی به نقد مجدد نيست، چرا كه صرفا گفتههای ما به ادبيات نقادانه گذشته افزوده میشود، مگر اين كه عزمی برای به كارگيری آن باشد.
صابر افزود: يكی از موفقيتهای حاكميت در كشور ما ايجاد گسست در حافظه تاريخی ملت بوده است و تنها حركت اصلاحی و دولت اصلاحات باعث شد كه از مصدق و نظاير او هم نامی در كتاب های درسی به ميان آيد. با توجه به مغفول ماندن حافظه تاريخی لازم است كه گريزی به گذشته بزنيم و استفاده از اين تجارب برای ما بسيار مفيد است.
وی در تحليل فعاليتهای دانشجويی سالهای پيش از انقلاب اسلامی، گفت: از سال ٣٢ كه دانشگاه سياسی شد و عنصر فكر به عنصر علم در آن افزوده شد، از جنبه تفكرش نهايت استفاده را كرد و لازم است به مغزی كه فكر از آن صادر میشود و فسفر مصرف میكند، گلوكز برسد و اين گلوكز همان مطالعاتی بود كه به صورت جدی دنبال میشد و كتاب های فكری دست به دست میگشت و اين باعث شد كه اذهان دانشجويان فعال باشد و حداكثر استفاده از مغز صورت گيرد.
وی با مقايسه شرايط فعلی دانشجويان با دوران پس از سال ١٣٣٢، گفت: الان مغزها فسفر مصرف نمیكنند، اگر دانشجويان خيلی جدی عمل كنند، به اينترنت مراجعه میكنند و اينترنت بنيان فكری ايجاد نمیكند. دانشجويان انباشتی از كينه دارد و فقط زبانها فعال است و دانشگاه امروز ديگر وجدان بيدار جامعه نيست.
صابر با انتقاد از رويكرد جنبش دانشجويی در سالهای اخير، گفت: نگاه دانشگاه در آغاز كار دولت اصلاحات به دولت خاتمی بود اما بعد ديد از دولت چيزی به دست نمیآيد و دولت خاتمی به بسترسازی برای خرده جنبشهای اجتماعی نمیانديشيد. جنبش دانشجويی پس از آن به احزاب حاكميتی روی آورد و وقتی از آنها هم نتيجه گرفت، به اپوزوسيون روی آورد و اين مسير را هم منزل به منزل طی كرد اما نتوانست منزل خود را پيدا كند و حالا جنبش دانشجويی بیمنزل شده است.
وی با طرح اين مطلب كه دانشگاهيان و جنبش دانشجويی با چند مساله اساسی برخورد غير جدی كردهاند، گفت: جنبش دانشجويی شوخی بدی با مساله نقد كرد و به آن بی توجهی كرد و به انباشت نقد توجه نكرد. ضمن اين كه شوخی ديگری با استراتژی شد اگر چه قرار نبود جنبش دانشجويی استراتژی برای كل كشور طراحی كند اما تلاش جدی برای شناخت شرايط و احزاب هم نكرد.
وی برخورد ساير مسوولان جنبش دانشجويی و دفتر تحكيم وحدت با مساله مذهب را از مشكلات ديگر جريان دانشجويی دانست.
وی افزود : جنبش دانشجويی از سوی ديگر دچار كاركردهای حزبی شد.
صابر با تاكيد بر اين كه تحليل مقايسه ارگانيك جنبش دانشجويی سال ٥٧ با فعاليت دانشجويان كنونی به معنای زير سوال بردن فعاليت های فعلی و توصيه انقلاب نيست، گفت: بلكه هر كس و فعاليتهايش بايد به تناسب زمان خود بررسی شود، نمیتوان فعاليتها را بدون توجه به شرايط انجام آن بررسی و ارزيابی كرد، البته متاسفانه در سال های اخير برخی به تحليل تمام وقايع تاريخی براساس تفكر اصلاح طلبانه و پارلمانتايستی پرداختهاند كه اين هم درست نيست.
صابر با توصيه "پرداخت به خود" به جنبش دانشجويی، گفت: اين رويكرد نيازمند دستيابی به جمعبندی كاملی از فعاليتها و رويكردهای گذشته است. جنبش دانشجويی و دفتر تحكيم وحدت بايد دموكراسی را از خود شروع كند نه اين كه مانند انتخاباتهای سالهای اخير، شورای مركزی دفتر تحكيم وحدت از پيش تعيين شده و نتيجه مشخص باشد.
وی با اشاره به اين كه خوديابی در تمام بخشهای جامعه ايران لازم است، افزود: جنبش دانشجويی هم مانند ساير بخشهای جامعه بايد وزن خود را بسنجد و وقتی نقايص خود را شناخت، آنها را رفع و خود را تقويت كند. پس از اين كه تقويت شد ديگر لازم نيست كه به جامعه اعلام كند كه ديدهبان جامعه مدنی است، چرا كه آن وقت جامعه خود متوجه ديدهبان بودن آنها خواهد شد.