توفان پرخسارت، مردم را مصیبتزده و مسوولان را غافلگیر كرد
اعتماد / حمیدرضا خالدی
جاده كن سولقان – دوشنبه ۱۳ ظهر؛ بالای موتور با گلولای پوشیده خود ایستاده و چشم از آن برنمیدارد. هرازچندگاهی سر بلند میكند تا جوابی كوتاه به سوالهای بیپایان مردمی بدهد كه از سر كنجكاوی ماشین و موتور خود را كنار زدهاند و پیاده شدهاند تا از ته و توی ماجرا سردربیاورند. پسرجوان كه ۲۵- ۲۶ سال بیشتر ندارد، یك نگاهش به لاشه موتور است و یك نگاهش به رودخانهای كه دیروز «بدترین لحظات عمرش» را در آن تجربه كرده بود. شاید هم در حال مرور خاطرات تلخ آن حادثه است. حادثه سیلی كه باعث شد تا چهار نفر از دوستان همراهش را با خود ببرد. یاد رخدادهای دیروز كه میافتد عرق سردی بر پیشانیاش مینشیند و انگار در حال مرور خاطرات خود از این حادثه باشد، میگوید: صد متر بالاتر مثل خیلی از مردم در حاشیه رودخانه نشسته بودیم و با بچهها در حال شوخی و آب بازی بودیم. من بودم و چهار نفر از دوستان دیگرم كه آمده بودیم مثلا یك روز دور هم تفریح كنیم. ساعت حدود ۳۰/ ۶ عصر بود. ماشینها اینقدر بودند كه جاده كن – سولقان كاملا مسدود شده بود و خودروها یك متر یك متر جلو میرفتند. كنار رودخانه هم سوزن میانداختید پایین نمیرفت. همه به عشق آب روی دیوارههای رودخانه یله داده بودند. فضا پر بود از جیغ و فریادهای شادی آدمهایی كه از زور گرما به طبیعت و رودخانه كن هجوم آورده بودند. یكی بلندبلند آواز میخواند، یكی قلیان میكشید، یكی موتورش را میشست، یكی چای روی آتش درست میكرد و... لحظات، لحظات زیبایی بود. غافل از اینكه چند لحظه بعد چه فاجعهای در انتظارمان است.»
امیر نفسی چاق میكند و نگاهش را به سمت شمال جاده كه پیچ مقابل، نمیگذارد مشخص باشد میدواند و ادامه میدهد: یكدفعه صدای وحشتناكی بلند شد. در یك آن سكوت خوفناكی در دل كوه برقرار شد. سكوتی همراه با وحشت. وحشتی كه چندان دوامی نداشت. در كمتر از چند ثانیه موجی از آب را دیدم كه به بلندای چند متر از رودخانه بیرون زده بود و چند متر هم در جاده ارتفاع گرفته بود. آبی گلآلود با غرشی كه شاید تا آخر عمر صدایش را فراموش نكنم. درست مثل فیلمهای خارجی. اصلا نفهمیدم چطور شد. یك لحظه دیدم آب باشدت به كناره رودخانه كوباندم و چند متری مرا با خودش برد. اصلا توان مقاومت نداشتم. مغزم كار نمیكرد. یادم نمیآید به چه چیزی فكر میكردم. اما نه، یادم میآید كه به این فكر میكردم كه كارم تمام است. صدای جیغ و ضجه مردمی كه مثل من گرفتار آبهای خروشان شده بودند هنوز در گوشم است. اما گویا خدا هنوز میخواست كه عمرم به دنیا باشد. چرا كه به گوشهای از سنگهای رودخانه گیركردم و متوقف شدم. نمیدانم چقدر طول كشید كه موج آب از روی ما گذر كرد و همهچیز به حال اول برگشت.»
به موتورش اشاره میكند و لبخند تلخی میزند و میگوید: دیگر خبری از هیچ كدام از آدمهایی كه كنار رودخانه مشغول تفریح و شادی بودند، نبود. انگار آب همه را جارو كرده بود و برده بود. شدت سیل به قدری زیاد بود كه حتی چند ماشین را هم از جا بلند كرده بود و به داخل رودخانه انداخته بود كه با جرثقیل آنها را بیرون كشیدند. تمام درختان كنار جاده شكسته بود. با كمك مردم از بین گل و لای بیرون آمدیم. آنجا بود كه تازه فهمیدم چه بلایی سرمان آمده است. دوستانم نبودند. موتورم را هم آب برده بود. داشتم سكته میكردم. درست به خاطر ندارم ولی فكر كنم یك ساعتی طول كشید تا امدادگران و نیروهای كمكی رسیدند. مخصوصا كه جاده براثر سقوط سنگ و حضور ماشینهایی كه سیل زمینگیرشان كرده بود عملا بسته بود. محشر كبرایی به پا بود. خیلیها گریه میكردند و دنبال زن و بچهشان میگشتند. امدادگران هم نمیدانستند اصلا باید دنبال چه چیزی بگردند. آب همهچیز را با خود برده بود.»
مرد روستایی میانسالی كه با شلوار كر دی مشكی و عرقگیر سفید رنگ خود سوار بر موتورهوندا ۱۲۵اش ایستاده و چشم از لبان امیر برنمیدارد میپرد وسط حرف امیر و میپرسد: «دوستانت چه شدند ؟ امیر كه گویا از اینكه نمیداند چه جوابی بدهد، كلافه است میگوید: نمیدانم. واقعا نمیدانم. امیدوارم زنده باشند. گرچه بعید است. خدا كند حداقل جنازههایشان را پیدا كنند. دیشب بعد از اینكه از پیدا كردنشان ناامید شدم، تلفنی به خانوادههایشان خبر دادم. بلافاصله آمدند اینجا. نمیدانید چه حالی داشتند.»
حاشیه جاده تا چند صد متر بالاتر و حدود سه، چهار كیلومتری ابتدای جاده كن – سولقان، كاملا خیس است و پر از شاخههای درختان شكسته. با جادهای كه آب آسفالتش را گلهگله كندهكاری كرده و باعث شده تا عرض جاده در برخی نقاط برای عبور یك ماشین هم كافی نباشد. حدود ۱۰۰ متر بالاتر گروه دیگری از مردم ماشینها و موتورهایشان را پارك كردهاند و لبه دیواره رودخانه ایستادهاند. همه محو دو قطعه سنگ غولپیكری هستند كه بزرگیشان به اندازه یك اتاق است.
یكی از حاضران كه گویا بچه سولقان است به آن اشارهای میكند و میگوید: سیل، این سنگ را از چند صد متر بالاتر كنده و اینجا آورده است و با فشار به زمین كوفته نگاه كنید چه گودال عمیقی درست كرده... درست میگوید: كف رودخانه چنان گودال بزرگ و عمیقی ایجاد شده كه گویا شهاب سنگی به زمین سقوط كرده است.
پسر جوانی كه اهل یكی از روستاهای سولقان است با تاسف سری میجنباند و زیر لب زمزمه میكند: آن وقت میگویند ۱۰ نفر مرده. ۱۰ نفر؟ خندهدار است. فقط همین جا كلی مرده یا مفقود شدهاند. البته با همه اینها مشكلات رستورانهای كن دوباره درهای خود را به روی مشتریانشان بازكردهاند و برای ناهار و جلب مشتری با هم به رقابت پرداختهاند. تنها نشانههایی كه از سیل دیشب باقی مانده، همین رودخانه گلآلود آرام شده است و شاخههای شكسته درختان در حاشیه جادهها و خیسی و گلآلوده بودن دیواره كوهها. ماموران پلیسی كه با ماشین در مسیر كن به سولقان در حال گشتزنی هستند به «اعتماد» میگویند: دیر آمدید. راه را باز كردند و تمام شد. میپرسم: فكر میكنید چند نفر مردهاند؟ انگار قبلا با هم هماهنگ كرده باشند، میگویند: اوه خیلی. حتی چند خارجی هم مفقود شدهاند.
درهمین خصوص، آمار متفاوتی از فوتشدگان حادثه سیل در كن منتشر شده است. ابوالفضل قناعتی دیروز اعلام كرد كه در این حادثه بیش از ۲۰ نفر از هموطنانمان جان خود را از دست دادهاند. با این وجود اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران كشور آمار تعداد كشتهشدگان در كن را شش نفر اعلام كرده است. عیسی فرهادی، فرماندار تهران نیز در اظهارنظری طغیان رودخانه كن و سولقان را در ۴۰ سال اخیر بیسابقه اعلام كرد و گفت: «۱۳ روستای كن و سولقان در حادثه توفان تهران متاثر از حادثه شدند و جاری شدن سه كیلومتر سیلاب تا قبل از تونل سولقان باعث قطع برق در این مناطق شده است.»
توفانی كه جاده هراز و چالوس را برد
اما كن تنها نقطه حادثهخیز حادثه توفان یكشنبه استان تهران نبود. عصر دومین روز تعطیلات عیدانه، و ۱۳ ماه بعد از حادثه توفان تهران در سال گذشته، استان كرج و تهران برای دومین بار با توفانی روبهرو شد كه شیرازه زندگی را در بسیاری از نقاط آن مختل كرد و از هم گسیخت؛ توفانی كه با وجودی كه سازمان هواشناسی مدعی است وقوع آن را پیشبینی كرده است، اما به دلیل عدم اطلاعرسانی به موقع و آماده نبودن مسوولان امداد و نجات، به فاجعهای بزرگ تبدیل شد.
در پی وقوع توفان و رگبار شدید در استان تهران و كرج و جاری شدن سیل در جاده چالوس و هراز، بنابر اعلام سازمان پزشكی قانونی، تا زمان تهیه این گزارش، دستكم ۱۲ نفر كشته و ۷۴ نفر زخمی شدهاند كه از این تعداد ۲ نفر چینی بودند. علاوه بر این، ۵۰ خودرو نیز در سیل محور كرج – چالوس محدوده آسارا مفقود شدهاند. همچنین پنج روستای كرج در محاصره سیل قرار گرفتند و شش تن نیز در روستای سیجان جان خود را از دست دادند.
به گزارش ایرنا، محمدتقی ایرانی، فرماندار ویژه كرج طغیان رودخانه كرج را عامل اصلی وقوع سیل در جاده چالوس عنوان كرد.
فرماندار كرج بیان كرد كه بسیاری از زیرساختهای مهم نظیر راه و شبكه آب و برق روستای سیجان جاده چالوس در اثر سیل از بین رفته است. محمد تقی ایرانی با اعلام «گستردگی ابعاد خسارت و فاجعه»، گفت: «متاسفانه یكطرفه بودن جاده چالوس مانع امدادرسانی به حادثهدیدگان شده است.» فرماندار كرج در سخنان خود به نكته مهمی اشاره كرد كه در نوع خود جای تامل بسیار دارد.
به گفته وی برخی از مدیرانی كه عضو ستاد بحران هستند، روز حادثه در مرخصی بودهاند. بر اساس گزارشهای منتشر شده، بخشهای عمدهای از جاده هراز بر اثر سیلاب و ریزش كوه از بین رفته است. علاوه بر تهران، ۹ استان دیگر نیز با سیل مواجه بود كه این حوادث نیز ۴۵ مجروح و ۱۰ تا ۲۰ مفقود شده را به دنبال داشت.
اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران كشور با ذكر اینكه در مجموع در حدود ۹ استان كشور شاهد جاری شدن سیلاب و آبگرفتگی بودیم، گفت: این وضعیت در استانهای البرز، تهران، سمنان، مازندران و كردستان بیشتر و عمده خسارات نیز در همین استانها رخ داده است. با این وجود این پایان گزارشهای این حادثه نیست. به اذعان بسیاری از مسوولان، به احتمال قریب به یقین آمار فوتشدگان در ساعتها و روزهای آتی بیشتر خواهد شد. ضمن اینكه سازمانهای هواشناسی، ستاد مدیریت بحران و نهادهای امدادی و پزشكی استانهای تهران و البرز باید پاسخ دهند كه چرا به موقع نتوانستهاند در محل حاضر شوند و بحران پیش آمده را مدیریت كنند.