ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 05.12.2005, 10:19
“دانشگاه هرگز سكون نمی‌يابد”

محمد رضا خاتمی:‌
علت شكست ما ضعف سازماندهی و تشيكلاتی بود


دبيركل جبهه‌ی مشاركت ايران اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر ارزيابی خود از ابزاری كه ممكن است طيف مقابل اصلا‌ح‌طلبان برای آن‌چه حفظ وضع موجود عنوان كرده‌اند، به كار گيرند، با بيان اين كه آن‌ها همه‌ی ابزارهای حفظ وضع موجود را در دست دارند، در عين حال گفت: البته خيلی ساده‌انگاری است كه آن‌ها احساس كنند در جامعه‌ی بسيار زنده و پويای ايران و دنيای امروز می‌توان به راحتی اين كارها را كرد.
محمدرضا خاتمی كه در حاشيه سومين همايش هسته‌های دانشجويی جبهه مشاركت ايران اسلامی با خبرنگاران گفت‌وگو می‌كرد، ابراز عقيده كرد: اصلا در دنيای امروز اين وضعيت جواب نمی‌دهد. من فكر می‌كنم اين سرابی بيش نيست كه احساس می‌كنند می‌توانند از جايی كه در اختيار دارند استفاده كنند و وضع موجود را حفظ كنند. ممكن است در يك يا دو انتخابات بشود ولی در نهايت اين مطمئنا به ضرر خودشان عمل خواهد كرد.
وی با بيان اين كه در ارائه تحليل‌هايی مبنی بر استراتژی حفظ وضع موجود بايد تجديدنظر كرد، اعتقاد خود مبنی بر رشد دگرانديشی در حاكميت جديد را مويد اين گفته خود دانست.
از دبيركل جبهه‌ی مشاركت ايران اسلامی درباره علت سكوت اين حزب درباره بعضی از مسائل سوال شد كه گفت: ما در مورد مسائلی كه منافع ملی و امنيت ملی را خدشه‌دار می‌كند صريحا با موضع‌گيری مواضع خود را اعلام می‌كنيم و آن‌جا كه امكان داشته باشد وارد عمل می‌شويم، چراكه احساس می‌كنيم موضوع، موضوع اختلاف من با شخص يا يك حزب با حزب ديگر نيست از نظر ما منافع ملی در حال تخريب است. بعضی از مسائل هم امور اجرايی كشور است كه دولت متكفل آن‌هاست. در اين مورد واقعا بايد به دولتی كه هنوز سه ماه است روی كار آمده است بايد مهلت داد. گرچه اگر كسی اهل تحليل و صاحبنظر باشد از الان می‌داند آخر شاهنامه چيست. اما در جريان افكار عمومی اين وضعيت وجود دارد كه دولت بايد جا بيفتد ما هم اين را قبول داريم. دولت جا بيفتد و حداقل بتواند بودجه‌ی اوليه خود را تنظيم كند و به مجلس بدهد. در چند ماه اول بايد به قوه‌ی مجريه اين فرصت را داد كه همه‌ی نيروهايش را جمع و برنامه‌هايش را طراحی كند. بعد از اين اول ما مدعی خواهيم بود كه بگوييم پس چی شد؟ برنامه‌ها و قول‌هايی كه داديد را بايد بتوانيد اجرا كنيد.
وی درباره‌ی موضوع پرونده مفاسد اقتصادی كه از سوی برخی گروه‌ها در كشور مطرح می‌شود، گفت: اين يك حربه‌ی سياسی است تا رقيب مقابل را از ميدان به در كنند آن‌ها كه همه چيز دستشان است چرا تهديد می‌كنند. اگر واقعا چيزی هست بايد پی‌گيری شود اگر هم چيزی نيست - كه در خيلی از موارد چيزی نيست - بايد مشخص شود. اگر پشت پرده مشخص شود اول رسوای عالم دوستان خودشان خواهند بود. اين هم باز در درازمدت به ضرر خودشان عمل خواهد كرد و مشخص خواهد شد خيلی از پرونده‌هايی كه می‌گويند اصلا وجود خارجی نداشته و اعتماد و اعتبارشان را در بين مردم از دست می‌دهند.
محمدرضا خاتمی در پاسخ به خبرنگاری كه از عدم موفقيت حزب مشاركت در انتخابات اخير پرسيد، گفت: تنها جريان سياسی كه سند رسمی راجع به انتخابات منتشر كرد ما بوديم. عنوان كرديم كه ممكن است افراد دارای نظرات مختلف باشند ولی آن‌چه ارائه شده جمع‌بندی نظر حزبی است. مهمترين علت شكست ما در انتخابات ضعف سازماندهی و تشيكلاتی بود گفت: اين مساله ابعاد مختلف دارد، به طور مفصل در آن سند رسمی اين مسائل عنوان شد، بقيه مسائل هم مسائل فرعی است كه بايد به آن بپردازيم.
وی هم‌چنين در پاسخ سوالی درباره تشكيل جبهه‌ی فراگير اصلاحات، گفت: همه‌ی گروهها در حال تجزيه و تحليل حوادث اتفاق افتاده و پيش‌بينی حوادث آينده هستند. مطمئنم كه ائتلاف‌های جديدی شكل خواهد گرفت، هنوز زمان هست، ائتلاف‌های جديد عمدتا خودشان را در مسائلی مثل انتخابات نشان می‌دهند. بنابراين رايزنی‌ها و گفت‌وگو‌هايی بين طرف‌های مختلف جريان‌های اصلاحات وجود دارد. اما اين رايزنی‌ها ادامه دارد و در حال تقويت است. ما اميدواريم اين ائتلاف يا جبهه جديد قوی‌تر از چيزی باشد كه در گذشته بوده است.
دبيركل جبهه مشاركت ايران اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اقدام برای تشكيل جبهه‌ای فراگير گفت: من يا دوستان مختلفی صحبت كردم اكثريت قاطع آن‌ها می‌دانند كه حركت فردی منجر به پيروزی نخواهد شد. مهمترين مساله‌ای كه وجود دارد اين است كه معيار ائتلاف چه طور باشد. به نظر ما معيارهای دموكراتيك بايد در جريان ائتلاف غالب باشند. در حال صحبت و گفت‌وگو با دوستان مختلف هستيم. عده‌ای هم هنوز دورتر هستند. عده‌ای هم راحت‌تر و زودتر به اين رسيدند كه حتما بايد به دنبال ائتلاف بود. من مطمئنم كه در آينده جريان‌های قوی‌تری از ائتلاف نسبت به گذشته شكل می‌گيرد.
وی همچنين در پاسخ به سوالی درباره انتخابات تصريح كرد: درباره انتخابات تناقضاتی وجود دارد ما در يكی از استان‌های‌ دور افتاده كشور شاهد بوديم كه در دو شهری كه فقط ده كيلومتر با هم فاصله داشتند در يكی از آن‌ها دكتر معين رای اول و در يكی رای آخر را آورد و تفاوت در اين بود كه در شهر اول ما چند نيروی علاقه‌مند جدی و تشكيلاتی داشتيم و اين به معنای نخبه است و جايی كه نخبگان نيامدند و با مردم ارتباط برقرار نكردند ما رای نياورديم.
وی در پاسخ به سوالی درباره‌ی استراتژی ديده‌بانی جامعه مدنی اظهار داشت: ما در نشستی از اين دوستان خواستيم كه اين استراتژی را معنا كنند و غير از اينكه خواستيم بگويند چه منظوری دارند انتظار عمل هم از آن‌ها داريم. برای مثال در اين مدت اتفاقات مختلفی رخ داده است كه ما موضع گيری كرديم آن‌ها هم اگر ديدبانی می‌كنند، انتظار موضع‌گيری از آن‌ها می‌رود.

محمدرضا خاتمی دبيركل جبهه‌ی مشاركت ايران اسلامی هم‌چنين طی سخنانی در اين مراسم در ارائه‌ی بحثی درباره‌ی تعامل اين حزب با دانشگاه با تاكيد بر اينكه نگاه آن‌ها به جنبش دانشجويی در سياست عملی مشخص است، گفت: در جنبش دانشجويی همان مساله‌ای كه نقطه قوت آن بوده متاسفانه پاشنه آشيل حركت دانشجويی هم به حساب می‌آيد. آنچه به جنبش دانشجويی به عنوان پيشتاز اصلاحات نسبت داده می‌شود و پيشانی اصلاحات است نقطه آسيب پذيری اين جنبش بوده است.
با اشاره به اينكه نهادهای مدنی و مطبوعات كه متكلف حركت‌های سياسی و اجتماعی در كشور هستند بارشان بر دوش جنبش دانشجويی افتاده است، خاطرنشان كرد: متاسفانه احزاب و مطبوعات و ساير نهادهای مدنی در عرصه‌های مختلف آن‌قدر ضعيف بوده و يا وجود نداشتند كه دانشجويان خواسته‌اند بار آن‌ها را به دوش بكشند و اين وظيفه سنگين هم ضربه‌پذيری و هم ياس و ناميدی آن‌ها را به دنبال دارد.
خاتمی پيش‌بينی كرد كه به دليل سيال بودن جنبش دانشجويی سكون و ياس آن‌ها چندان طول نكشد و در عين حال گفت: همين سكون و ياس آن‌ها را آسيب‌پذير هم می‌كند.
دبيركل جبهه‌ی مشاركت استفاده از نيروهای با تجربه و تقويت حزب را در به حداقل رساندن آسيب‌پذيری دانشجويان موثر دانست.
وی دو ويژگی "تحول‌خواهی" و "لاجرم سياسی بودن" را برای دانشجويان برشمرد.
وی ادامه داد: تمركز قدرت در كشور ما بگونه‌ای است كه به دانشگاه تنه می‌زند و بدليل اينكه قدرت نسبتا تماميت‌گرا و حافظ وضع موجود است، از تحول واهمه دارد و زمانی كه از بيرون نهادهای درون دانشگاه به چالش كشيده می‌شوند دانشجويان لاجرم عمل سياسی انجام می‌دهند. دانشگاه در كشور ما از نهادهای ماندگار شده است.
وی خاطرنشان كرد كه شايد برخی بتوانند تمام حركت‌های سياسی را متوقف كنند، اما دانشگاه را نمی‌توانند افزود: بنابراين حتی حكومت‌های غيردموكراتيك ناچارند نهادی مثل دانشگاه را در درون خود تحمل كنند. حتی اگر دانشگاه را پر از آدم‌های همفكر خود كنند، باز هم وقتی كه در دانشگاه با علم و جوانی مواجه می‌شوند، خواه ناخواه تحول‌خواه خواهند شد.
وی با بيان اينكه دانشگاه مظهر همه تحولاتی است كه در كشورهايی مانند كشور ما رخ می‌دهد، اظهار داشت: چنين خصلتی در حوزه وجود ندارد چون نوع علم آن حوزه را مدافع وضع موجود می‌كند و در اين شرايط دانشگاه نقش منحصر به فردی پيدا می‌كند، با چنين ديدی در می‌يابيم كه دانشگاه هرگز سكون نمی‌يابد.
دبيركل جبهه مشاركت با اشاره به اصول تعامل اين حزب با دانشگاه‌ها اولين اصل را به رسميت شناختن تكثر فكری در دانشگاه برشمرد و گفت: دانشگاه بهترين جايی است كه می‌توان در آن تمرين دموكراسی كرد. همه تفكرها فارغ از اعمال فشار و جوسازی‌ها بايد پايگاه خود را در دانشگاه داشته باشد و به نسبت وزنی كه دارند، بتوانند حرف خود را بزنند به همين دليل معتقدم كه حزب بايد مدافع تكثر فكری و عمل سياسی در دانشگاه‌ها باشد.
وی همچنين به جريان‌های اسلامی در دانشگاهها توصيه كرد كه برای حفظ اصالت دينی خود از تفكرهای غيردينی كه بتوانند در دانشگاه پايگاه داشته باشند، استقبال كنند، چون اگر حركت آن‌ها در دانشگاه صورت نگيرد از بيرون فعالت خواهند كرد و حركت‌های اسلامی را از درون متلاشی می‌كنند. اما حضور آن‌ها در دانشگاه جريان‌های اسلامی را نيز واكسينه می‌كند.
خاتمی همچنين با تاكيد بر اينكه يك حزب بايد به دانشگاه از منظر دانشجو نگاه كند و برای كل دانشگاه برنامه و با آن‌ها ارتباط داشته باشند، ادامه داد: حزب بايد برای تمام سطوح از نحوه‌ی اداره‌ی دانشگاه تا مسائل علمی تخصصی و فنی برنامه داشته باشد و صرفا ارتباط با برخی از دانشگاه‌ها مدنظر نيست.
وی تاكيد كرد: ما مجبوريم درباره تعامل حزب با دانشگاه توازن برقرار كنيم، ممكن است كه حزب از دانشجويان و يا اساتيد متهم به تند روی شود.
خاتمی تاكيد كرد: ما ضعف‌هايی داشته‌ايم اما سعی كرده‌ايم كه در اين چارچوب حركت كنيم و حتی اگر تنها به ٢٠ درصد از خواسته خود برسيم نه تنها به به حلقه مفقوده سياست‌ورزی در ايران يعنی حزب كمك كرده‌ايم، بلكه باری كه جنبش دانشجويی بر دوش می‌كشد را تا حدی سبك كرده‌ايم.
وی خاطرنشان كرد: اگر يك حزب قوی ساخته شود دانشجويان می‌توانند از زير فشارهای چندين ساله درآيند و تفكرهای خود را به جاهای ديگر نيز ارائه دهند و به جای عمل سياسی تفكر و ايده‌های سياسی را سرلوحه كار خود قرار می‌دهند.


حميدرضا جلايی‌پور:
فعالان جنبش دانشجويی دفاع از عرصه‌ی عمومی را فراموش نكنند


يك عضو شورای مركزی جبهه‌ی مشاركت ايران اسلامی گفت: يكی از اهداف دائمی و هميشگی جنبش دانشجويی دفاع از عرصه‌ی عمومی در جامعه‌ی ايران است.
حميدرضا جلايی‌پور طی سخنانی در سومين همايش هسته‌های دانشجويی حزب مشاركت، اظهار داشت: عرصه‌ی عمومی به آن حوزه‌ای از جامعه گفته می‌شود كه در آن مسائل عمده جامعه آزادانه مورد نقد و بررسی (بحث و گفت‌وگو) قرار می‌گيرد. حوزه‌ای كه تا حدودی مستقل از حوزه‌ی نفوذ قدرت‌های مسلط علمی به قدرت‌های سياسی اعم از قدرت حاكميت و قدرت احزاب اصلی و گروه‌های ذی نفود سياسی مربوط است. عرصه‌ی عمومی فضايی است كه در آن صاحبنظران بدون ترس از قدرت‌های مذكور می‌توانند نتايج بررسی‌های خود را با مخاطبان خود در ميان بگذارند و مخاطبان نيز می‌توانند بدون ترس اين نتايج را قبول يا رد كنند.
وی مهمترين مجاری تجلی عرصه‌ی عمومی را مطبوعات، رسانه‌ها، نشريات، اجتماعات فكری – فرهنگی، مراكز تحقيقاتی و روشنفكری و محيط‌های دانشگاهی دانست.
وی با بيان اينكه فهم جنبش‌های عمومی – ملی و اهداف آن‌ها می‌تواند در فهم جامعه‌ی ايران كمك كند گفت: در دهه‌های گذشته به طور تلويحی يا آشكار، به طور خواسته يا ناخواسته جنبش دانشجويی هدف دائمی دفاع از عرصه‌ی عمومی را پيگيری می‌كرده است. به عبارت ديگر يكی از فعاليت‌های حاملان جنبش دانشجويی برگزاری اجتماعات نقد و بررسی در مسائل عمده جامعه بوده است و از اين طريق مباحث انتقادی در جامعه گسترش پيدا می‌كرده است.
وی اظهار داشت: می‌توان ادعا كرد كه يكی از پايگاههای عمده‌ی توليد گفتمان‌های جنبش‌های اجتماعی عمومی – ملی ايران ناشی از فضاهايی بوده است كه فعالان دانشجويی برای اظهارنظر صاحبنظران، روشنفكران و منتقدان سياسی – اجتماعی، فرهنگی در دانشگاه‌ها فراهم می‌كردند.
اين عضو شورای مركزی جبهه مشاركت ايران اسلامی اظهار داشت: نحوه‌ی عملكرد دولت و محتوای گفتمان‌های رايج زمانه حيات عرصه‌ی عمومی خصوصا در دانشگاهها را تحت تاثير قرار داده است. وقتی عملكرد دولت اقتدارگرايانه و مخالف نقد و بررسی بوده عرصه‌ی عمومی ضعيف و به بخش پنهان جامعه منتقل می‌شده است. وقتی هم گفتمان‌های انقلابی به گفتمان‌های مسلط تبديل شده باز عرصه‌ی عمومی تنگ می‌شده است. رونق عرصه‌ی عمومی معمولا وقتی اتفاق می‌افتاده كه هم گفتمان‌های دموكراتيك و اصلاحی مسلط بوده و هم دولت از فضای نقد و بررسی نمی‌هراسيده است. جنبش دانشجويی چنين وضعيتی را در تاريخ معاصر، با شدت و ضعف، در دهه‌ی گذشته شاهد بوده است.
اين استاد دانشگاه در علت بيان اين نظر كه چرا هدف جنبش دانشجويی تقويت عرصه‌ی عمومی بوده است، گفت: دانشجويان از اقشار جوان، هوشمند، تيزبين، پرتوان و پراميد جامعه هستند كه نابرابری‌ها و معضلات جامعه را می‌بينند و تحمل تداوم آن را ندارند و آماده‌اند برای رفع اين معضلات كاری كنند. دانشجويان جوان حقيقت‌جو جويای فهم معضلات جامعه، كشف علل و راه‌های رفع آنند، لذا به دنبال صاحبنظران و منتقدان و شنيدن مطالب غيركليشه‌ای هستند.
وی افزود: دانشگاه محيطی است كه امكان تجمعات فكری (و جلسات نقد و بررسی) در آن هست. به بيان ديگر منتقدان و مخاطبان آن‌ها بيشتر در فضاهای دانشگاهی حضور دارند. در جريان همين مشاركت‌های فكری – فرهنگی است كه دانشجوی مبتدی و تازه‌وارد پس از چهار، پنج سال در كنار كسب مهارت در رشته‌ی تحصيلی‌اش پخته و آماده ايفای نقش‌های فعال‌تری در جامعه می‌شود.
جلايی‌پور ادامه داد: دانشجو احساس می‌كند از طريق همين فعاليت‌های فوق برنامه است كه به طور غيرمستقيم در تغيير وضع موجود جامعه حركت می‌كند. از اين‌رو اين مسائل زمينه‌ای را فراهم می‌كند كه دفاع از عرصه‌ی عمومی هدفی سازگار و جاافتاده برای حركت جمعی دانشجويان در نظر گرفته شود. به عبارت ديگر هدف دفاع از عرصه‌ی عمومی برای جنبش دانشجويی هدفی در دسترس و قابل وصول و تاثيرگذار است.
وی افزود: غير از هدف دائمی دفاع از عرصه‌ی عمومی، جنبش دانشجويی نقش پيشتازی را نيز در جنبش‌های عمومی ايران (مانند نهضت ملی، انقلاب اسلامی، جنبش اصلاحات) ايفا كرده است.
وی با بيان اينكه ايفای نقش پيشتازی در جنبش‌های عمومی يك هدف دائمی جنبش دانشجويی نبوده است، گفت: زمانی كه در جامعه جنبش‌های عمومی – ملی ظهور می‌كرده دانشجويان پيشتازان اين جنبش‌ها بوده‌اند. لذا هدف پيشتازی در جنبش‌های عمومی يك هدف موسمی برای جنبش دانشجويی بوده است.
وی تاكيد كرد: نقش پيشتازی دانشجويان در جنبش‌های عمومی ايران ممكن است باعث اين خطا شود كه اين فعالان دانشجويی هستند كه باعث ايجاد و تداوم جنبش‌های عمومی می‌شوند. در صورتی كه چنين نيست. زيرا مولفه‌های تشكيل‌دهنده‌ی جنبش‌های عمومی با مولفه‌های حركت جمعی دانشجويی متفاوت است.
اين جامعه‌شناس اظهار داشت: اولا در جريان شكل‌گيری چهار مشخصه‌ی اكثر جنبش‌های فراگير اجتماعی يعنی نارضايتی عمومی، گفتمان مسلط هويت بخش و راهگشا، تشكل‌ها، سازمان‌ها و هسته‌های هدايت‌كننده و چالش با نيروهايی كه در دولت يا بيرون دولت از تبعيض‌های موجود دفاع می‌كنند، فعالان دانشجويی در كنار فعالان ساير اقشار اجتماعی نقش ايفا می‌كنند و در جنبش‌های فراگير دانشجويان يكی از بازيگران هستند.
وی افزود: ثانيا اكثر فعالان دانشجويی به خاطر جوان بودن و كم تجربه بودن و ناشناخته بودن برای عموم مردم نقش درجه اول در تدوين استراتژی و رهبری جنبش‌های اجتماعی ندارند. لذا پيشرو بودن دانشجويان در جنبش‌های عمومی اساسا به معنای پيشرو بودن در تدوين استراتژی‌های عملی و رهبری اين جنبش‌ها نيست. بلكه پيشرو بودن به معنای آزادگی و رها بودن از وابستگی‌های بازدارنده‌ی اجتماعی در جريان مبارزات اجتماعی است.
اين فعال سياسی ادامه داد: پيشرو بودن در اين جا از جنس شجاعت، صداقت و آزادی است. نه از جنس رهبری جنبش‌های ملی. البته فعالان صادق و آزاده‌ی جنبش‌های دانشجويی معمولا سال‌ها بعد ممكن است به رهبران سياسی جامعه يا رهبران جنبش‌های عمومی تبديل شوند. ولی در درون دانشجويی بعيد است چنين اتفاقاتی بيفتد. حتی در جريان انقلاب‌ها كه ايثارگری حرف اول در جريان امواج و تكوين انقلاب می‌زند و در آن جوانان نقش محوری دارند باز اين دانشجويان نيستند كه در سطوح رهبری انقلاب‌ها قرار می‌گيرند كه انقلاب اسلامی بهترين نمونه‌ی آن است.
اين استاد دانشگاه عدم توجه به تفكيك اهداف را در جنبش دانشجويی پس از سال ١٣٧٩ را يكی از نقدهای وارد به آن دانست و تصريح كرد: برای مدتی هدف دائمی جنبش دانشجويی كه تقويت عرصه‌ی عمومی بود اولويت اول فعالان جنبش دانشجويی نبود و به جای آن هدف اصلی خود را معطوف به ايجاد و رهبری يك جنبش عمومی و اصيل‌تر از جنبش دوم خرداد كرد.
وی افزود: فعالان جنبش دانشجويی در شرايطی به دنبال هدايت يك جنبش عمومی (به قصد اصلاحات بنيادی و ساختاری در جامعه) بودند كه اساسا وجود شرايط تكوين چنين جنبشی توسط نمايندگان ساير اقشار اجتماعی تاييد نمی‌شد.
وی با بيان اينكه دو علامت در سال‌های اخير به خوبی اين جابجايی در اهداف جنبش دانشجويی را نشان می‌دهد، افزود: علامت اول به حركت بخشی از فعالان دانشجويی در نقد جنبش دوم خرداد، عبور از خاتمی و نهايتا دفاع از رفراندوم قانون اساسی در سايت شصت ميليون دات كام است. ظريف اينكه نيروها و اقشار فعال و تاثيرگذار در داخل جامعه ايران از اين حركت دفاع جدی نكردند.
جلايی‌پور در توضيح اين مطلب افزود: در حالی كه جنبش دانشجويی نيروی اصلی و حامی تعيين‌كننده‌ی عرصه‌ی عمومی در ايران بود هم‌اكنون وضعيت فعالان آن به جايی رسيده است كه آن‌ها برای انجام جلسات تشكيلاتی خود (مثل جلسات انتخابات دفتر تحكيم) در محيط دانشگاهها با مشكل روبرو هستند.
وی يكی از دلايل اين نارسايی‌ها را كارشكنی مداوم آن‌چه دولت پنهان ناميد در حركت جمعی دانشجويان دانست و گفت: البته غفلت حركت دانشجويی از هدف دائمی دفاع از عرصه‌ی عمومی را نمی‌توان ناديده انگاشت. ظاهرا فعالان دانشجويی در شرايطی به دنبال ايجاد يك جنبش فراگير اجتماعی بودند كه درك عميقی از چگونگی تكوين جنبش‌های فراگير نداشتند.
وی با اشاره به اينكه حتی جامعه‌شناسان هم نمی‌توانند برای ايجاد جنبش‌های اجتماعی فرمولی ارائه دهند، گفت: جنبش اصلاحی دوم خرداد را قبل از سال ١٣٧٦ هيچ فعال سياسی و يا روشنفكری طراحی نكرده بود اما اين جنبش از سال ١٣٧٦ به بعد، خصوصا با حضور غيرمنتظره و بيست ميليونی خاتمی به عنوان رييس‌جمهور، شرايط تكوين پيدا كرد و بعد هم توسط دولت پنهان مهار شد.
جلايی‌پور گفت: فعالان دانشجويی هيچ وقت نبايد هدف اصلی جنبش دانشجويی را كه دفاع از عرصه‌ی عمومی است رها كنند و هدف موسمی جنبش دانشجويی را كه پيوستن و پيشتازی در جنبش‌های عمومی است در شرايطی كه هنوز موسم آن نرسيده است در دستور كار قرار دهند. چراكه هدف دفاع از عرصه‌ی عمومی با ويژگی‌های زندگی دانشجويی و دانشگاهی عجين است و تا زمانی كه دانشجويان از آن دفاع كنند، اين عرصه را نمی‌توان در جامعه ايران خفه كرد.
وی اظهار داشت: پيشتازی در رهبری و هدايت جنبش‌های عمومی اساسا با شرايط اين جنبش‌ها و مقتضيات زندگی دانشجويی سازگاری ندارد و نبايد پيشتازی در صداقت‌ورزی و آزادگی دانشجويان را با پيشتازی در هدايت و رهبری جنبش‌های فراگير يكی گرفت.

تقی رحمانی:
دموكراسی محصول جدال طبقاتی است كه نمی‌توانند همديگر را حذف كنند


يك فعال سياسی بر ضرورت خروج از دور و تحقق گذار به دموكراسی تاكيد كرد و بهترين راهكار اين امر را استقرار در جامعه مدنی و تعامل جامعه مدنی با دولت برشمرد.
به گزارش ايسنا، تقی رحمانی با ارائه بحثی با عنوان «نسبت جنبش دانشجويی و قدرت»، سه استراتژی تسخير دولت، تعامل جامعه مدنی با دولت و استقرار در جامعه مدنی را مطرح كرد.
وی با بيان اين‌كه دوره‌ای از نشيب در جامعه ايران شروع شده و اصلاحات پايان يافته، ابراز عقيده كرد كه بار ديگر دموكراسی‌خواهان در برابر مخالفان دموكراسی كم آورده‌اند.
اين فعال سياسی در بخشی از سخنان خودبا ابراز تاسف از اين‌كه روشنفكری دينی چندان فربه نيست كه بتواند چيزی نو بزايد گفت: آشفتگی علمی - فرهنگی در ساختار دانشگاهی ما وجود دارد اما انباشت انديشه وجود ندارد.
وی همچنين با بيان اين‌كه ناهماهنگی ساختاری در كشور ما وجود دارد، اظهار داشت: در اينجا حوزه و دانشگاه تعاملی با هم ندارند، اين‌كه انتصاب يك رييس دانشگاه روحانی مورد اعتراض قرار می‌گيرد به دليل احساس تحقير است. هر كس در اينجا كار خود را انجام می‌دهد ولی اتفاقی رخ نمی‌دهد.
رحمانی هم‌چنين با بيان اين‌كه دانشجو بايد در اين چارچوب به قدرت نگاه كند، تصريح كرد: اگر بخواهد اتفاق بنيادينی در ايران بيفتد بايد تعاملی بين دولت و حوزه عمومی ايجاد كرد.
وی در بخش ديگر سخنانش تصريح كرد: جنبش دانشجويی در ايران در مقاطعی وجود داشته ولی الان جنبش دانشجويی نداريم اما معتقديم كه صددرصد باز هم جنبش ايجاد خواهد شد.
اين فعال سياسی تاكيد كرد: جنبش دانشجويی جلوه‌ای از جريان روشنفكری و در سطح كلان جريان مذهبی است و برای آن همان بحرانی است كه در جريان روشنفكری دينی وجود دارد.


رضا شريفی:
حركت‌های راديكال دانشجويان معدل فعاليت سياسی را كاهش داد


رييس شاخه‌ی جوانان جبهه‌ی مشاركت گفت: ما از حضور دانشجويان در حزب و تعامل مثبت آنها با احزاب دفاع می‌كنيم. حزب محل سياست‌ورزی است و كسانی كه در حزب فعاليت می‌كنند تجربيات گرانقدر ادوار مختلف و فضاهای مختلف كارهای سياسی را می‌توانند در اختيار فعالان دانشجويی و عمدتا آماتور در كار سياسی قرار دهند.
به گزارش ايسنا رضا شريفی در تحليل نحوه‌ی شكل‌گيری هسته‌های دانشجويی و چشم‌انداز آن در كميته‌ی دانشجويی حزب مشاركت گفت: كميته‌ی دانشجويی حزب طی جلساتی به بررسی روند تاريخی جنبش دانشجويی در دهه‌های مختلف می‌پردازد، در اين جلسات به بررسی جنبش دانشجويی پرداختيم و سعی كرديم ببينيم چقدر احزاب و جنبش دانشجويی تعامل مثبت با هم داشته‌اند. حزب‌گريزی دانشجويان از كجا شروع شد و ريشه‌ی عدم علاقه‌مندی دانشجويان با احزاب كجاست؟
وی افزود: حزب‌گريزی فعالان دانشجويی به بعد از انقلاب برمی‌گردد كه چيزی با عنوان استقلال جنبش دانشجويی مطرح شد و گفته شد اگر جنبش دانشجويی صرفا دانشجويی باشد ارزشمند و مقدس تلقی می‌شود.
شريفی گفت: كار حزبی با تأنی و تأمل و بررسی جدی‌تری انجام می‌شود و از امنيت بيشتری برخوردار است و طبيعتا اگر فعاليت‌های جنبش دانشجويی هم با اين تأمل و تأنی صورت بگيرد به افزايش اقبال عمومی قاطبه‌ی دانشجويان به سياست منجر می‌شود چراكه برخی حركت‌های راديكال از سوی دوستان دانشجو معدل فعاليت‌های سياسی را كاهش داده است.
شريفی در ادامه گفت: دانشجويان به عنوان بخش مهم جمعيت كشور اگر ارتباط مستقيم و تنگاتنگی با حزب داشته باشد اين ارتباط حزب با عموم مردم را گسترش می‌دهد و مناسبات مردم و حزب را تقويت می‌كند.
شريفی با شرح فعاليت‌های حزب در پيگيری ايجاد هسته‌های دانشجويی از سه سال پيش، گفت: با تشكيل جلسات با حضور اعضاء و حوزه‌های مختلف حزب و شناسايی فعالان دانشجويی و علاقمندان به ديدگاه‌های حزب در تعدادی از دانشگاه‌های تهران، پايه‌ی اوليه هسته‌های دانشجويی شكل گرفت. از طريق گرفتن مجوز نشريه تلاش كرديم با دانشجويان ارتباط برقرار كنيم. برگزاری جلسات سخنرانی داخلی و ايجاد كانون‌های فرهنگی هنری را مدنظر قرار داديم تا زمينه‌ی حضور اعضاء مؤثر حزب در دانشگاه‌ها و ارتباط با آنها را فراهم كنيم.
وی در ادامه گفت: در شرايط فعلی هسته‌های دانشجويی زير مجموعه‌ی كميته‌ی دانشجويی هر استان تعريف می‌شوند. آنها عضو حزب نيستند بلكه هواداران حزب هستند و كسانی هستند كه به گفتمان حزب و شعار محوری ايران برای همه‌ی ايرانيان علاقه‌مند هستند. اما در عين‌حال يا علاقه‌مند نيستند يا شرايط اين را ندارند كه عضو رسمی حزب شوند به همين دليل اين هسته‌ها برای فعاليت گسترده‌ی حزب برنامه‌ريزی شده است.
شريفی افزود: برای هسته‌های دانشجويی ورودی مشخصی در نظر می‌گيريم، كسانی كه از هسته‌های دانش‌آموزی حزب وارد دوره‌ی دانشجويی می‌شوند مهمترين ورودی هسته‌های دانشجويی هستند. ورودی دوم در واقع جذب نيروهای فعال و علاقمند دانشجويی است كه در حوزه‌های مختلف كار می‌كنند و نگرش حزبی به فعاليت حزبی ندارند و می‌توانند تعامل مثبتی با حزب سياسی برقرار كنند. خروجی اين هسته‌ها هم كميته‌ی دانشجويی است كه علاقه‌مند هستند كار حزبی را به صورت جدی‌تر دنبال كنند و عضو حزب می‌شوند.