به گزارش خبرنگار ایلنا٬ هر چه به ضرب الاجل تیرماه برای رسیدن به توافق هستهای نزدیک میشویم موج جدید هجمهها علیه تیم هستهای ایران شدت میگیرد.
روز پنجشنبه جمعی از دلواپسان مشهدی در تجمعی که هدف آن اعتراض به زیاده خواهیها و تحقیر ملت ایران توسط گروه ۱+۵، عنوان شده بود گرد هم آمدند و مهرداد بذرپاش (مشاور جوان رئیس جمهور سابق) و جمعی دیگر از منتقدان برنامه هستهای همچون احمد واعظی، رحیم احمدی روشن٫ سعید قاسمی، علیاکبر رائفی پور سخنرانی کردند.
هر چند سخنرانان این برنامهها عموما گروهی ده نفره و مدیران دولت قبل هستند٬ اما عموما هیچ گروه شناسنامهداری حاضر به پذیرش مسئولیت برگزاری این برنامهها نیست و در برنامه مشهد نیز جمعی از تشکل های فرهنگی، هیئات مذهبی، خانواده شهدا و ایثارگران، نخبگان و علمای مشهد به عنوان دعوت کننده معرفی شدهاند.
مدیرکل سیاسی استانداری خراسان رضوی در این باره میگوید: هیچگونه مجوزی برای برگزاری جهت تجمع در میدان شهدا به استانداری ارسال نشده است.
وی روز پیش از برگزاری این تجمع گفته بود «اجازه برگزاری مراسم تجمع بدون مجوز قانونی را نمیدهیم و تجمع “اجازه نمیدهیم” فاقد مجوزهای قانونی لازم است.» با این همه تجمع برگزار شد و کسی هم مجوزی نخواست.
از سوی دیگر فرماندار مشهد نیز از عدم مجوز این تجمع خبر داده بود و تصریح کرده بود که «این تجمع تا این لحظه دارای مجوز نیست و ما اجازه تجمع نمی دهیم.»
علیمحمد گلستانیفر همچنین گفته بود که قاعدتا برگزار کنندگان حق نداشتند قبل از گرفتن مجوز نسبت به تبلیغات آن در سطح شهر اقدام کنند اما متاسفانه تا این لحظه کسی مسوولیت این تجمع را قبول نکرده است.
گفته میشود رابطه نزدیک استاندار خراسان رضوی با جبهه پایداری سبب شده تجمع دلواپسان بدون هیچ مخالفت قانونی برگزار شود.
تجمع دلواپسان در قم
از قم خبر میرسد «آیت الله مصباح یزدی هم اجازه نمیدهد»؛ مخالفان دولت و چهرههای نزدیک به آیت الله مصباح یزدی، قرار است عصر شنبه تجمعی در مخالفت با سیاستهای هستهای دولت در مدرسه فیضیه قم برگزار کنند؛ تجمعی با عنوان مشابه «ما هم اجازه نمیدهیم»! که گویا سخنران اصلی این تجمع نیز غلامعلی حداد عادل است.
همیشه پای یک مصباح در میان است
روز پنجشنبه هنوز تا ظهر مانده بود که آیت الله حسین نوری همدانی با جمعی حدود ۳۰ نفر در مقابل دفترش مواجه شد؛ جمعی شاید بشود گفت فرستاده از طرف آیت الله مصباح، چرا که «مجتبی مصباح یزدی» فرزند آیت الله مصباح و «قاسم روانبخش» شاگرد شناخته شده آیت الله مصباح یزدی در میان آنها حضور پررنگ داشتند.
این جمعیت که نام «ستاد تجمع حوزویان در حمایت از مواضع رهبری در مذاکرات هستهای» را بر خود گذاشته اند، به دنبال آن بودند تا آیت الله نوری همدانی را با خود همراه سازند و ایشان را نیز به این تجمع که به گفته آنها در حمایت از رهبری بود، دعوت کنند. ناگفته معلوم بود پاسخ آیت الله نوری همدانی چه می تواند باشد؛ نه!
آیت الله نوری همدانی البته گفته بود که «باید کاری کنیم که دشمن گمان نکند در ایران اختلافی وجود دارد و باید همه کارها در راستای عمل به منویات رهبری باشد، حوزویان مقاوم باید جبهه خود را تقویت کنند، ولی از هرگونه اختلاف جلوگیری کنند. نباید در حوزههای علمیه شاهد چند صدایی طلاب باشیم، بهتر است شعبه دیگری از اتاق فکر با کمک جامعه مدرسین در حوزههای علمیه شکل گیرد.»
توصیه های تجمع؛ علیه ظریف شعار ندهید!
شنیده می شود مخالفان این موضوع را در جمع خود مطرح کرده اند که نباید در تجمع روز شنبه، علیه ظریف شعار داده شود، بلکه باید نگاه جمع به شخصی باشد که بلندگو در دست دارد و تجمع کنندگان هرچه او شعار داد، همان را تکرار کنند.شاید این موضوع به انتشار فیلمی کوتاه از حضور ظریف در مجلس و ادعا و برخورد عجیب کوچک زاده بازگردد؛ موضوعی که شاید پس از آن باعث شد رهبر معظم انقلاب در دیدار مجلسیان بر برخورد محترمانه و همراه با ادب، با وزرا بخصوص در کمیسیونها را ضروریات تعامل بخوانند و بر آن تاکید کنند.
تا ۱۱ تیر زمانی نمانده است؛ فشارها بیشتر می شود
ظریف پیش از این و بعد از توافق لوزان به منتقدان داخلی گفته بود تا ۱۱ تیر زمان می خواهد که بتواند با آرامش تنها به چگونگی رایزنی با طرف مقابل بپردازد و خواسته بود در این مدت اندک، دغدغه های داخلی دیگر به او و تیمش فشار نیاورد تا بتواند کار را به سرانجام برساند. طبیعی بود وقتی مخالفان داخلی خیلی تمایلی به شنیدن چنین خواسته هایی نداشته باشند؛ چه اینکه پس از توافق لوزان، شاید بتوان تجمع «ما هم اجازه نمیدهیم» را یکی از ده ها تجمعی خواند که دلواپسان این چنین بر دولت فشار وارد می کند.
به نظر میرسد با نزدیک شدن به موعد تعیین شده توافق هستهای با ۱+۵، فشارهای مخالفان دولت همچنان بیشتر میشود و به همین دلیل با تمام توان و نفرات خود به میدان خواهند آمد؛ چنان که این بار فرزند آیت الله مصباح خودش دست به کار شده است.
خبرگزاری رسمی حوزههای علمیه دیدارها را پوشش نداد
لازم به ذکر است که خبرگزاری رسمی حوزههای علمیه، نیز که همواره دیدارها و برنامههای علمای حوزه اعم از مراجع تقلید و مسئولان مرکز مدیریت حوزههای علمیه را پوشش خبری میدهد، دیدارهای مخالفان دولت با آیت الله حسینی بوشهری مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور و همین طور دیدار اخیر آنها برخی علما را به طور معنا داری پوشش نداده که شاید نشان از آن داشته باشد که مسئولان مرکز مدیریت حوزه های علمیه به رسانه تحت نظر خود گفته اند٬ از پوشش این اخبار خودداری کنند.
هاشمی شاهرودی: تیم مذاکره کننده نباید تضعیف شود
به گزارش ایلنا٬ دلواپسان عصر پنج شنبه نیز پس از آن که جواب منفی آیت الله نوری همدانی برای همراهی با خود را شنیدند، به سراغ آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی رفتند تا بلکه ایشان را با خود همراه کنند؛ اما شاه بیت سخنان نائب رئیس مجلس خبرگان رهبری، آن جا بود که خطاب به آن ها گفت: روشنگری و تحلیل های صحیح باید در جامعه بیان شود تا مردم بتوانند در جریان کارها باشند اما به این نکته مهم باید توجه داشت که نقطه نظرات در زمینه مسائل هسته ای نباید به تضعیف تیم مذاکره کننده منجر شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دقت و هوشیاری در مذاکرات و پایبندی به اصول و خطوط قرمز می تواند سبب پیروزی شود، تیم مذاکره کننده فرمایشات و دستورات رهبر معظم انقلاب را با تعبد قبول کرده و آنها را عملی کند، البته می دانیم که تیم مذاکره کننده در حال جهاد هستند.
***
این روزها در ایران، دلواپسان در راس امورند
بهارنیوز
عرصه سیاست در ایران گویا هرگز قرار نیست روی آرامش ببیند و دیر زمانی است که فاصله میان فرونشستن این جنجال تا شروع جنجال بعدی ساعت و روزی بیشتر طول نمی کشد. اما نقطه مشترک این جنجالها و پای ثابت بحران های ریز و درشت، گروهی است که تا قبل از ریاست جمهوری حسن روحانی «گروه فشار» یا تندروهای رادیکال نام داشتند. اما پس از خرداد ۹۲ این گروه، نگران فضای معتدل و رو به عقلانیت جامعه شدند و”دلواپس” نام گرفتند.
گروهها و اقشار مختلفی در این دوسال زیر سایه پرچم دلواپسی رفتند و عملکرد هشت ساله خود در دوران مهرورزی را به فراموشی سپردندو خود را دلسوز ایران نشان دادند. اما آنچه نگران کننده می نماید این است که اگر دور باطل این عده به همین منوال تسلسل یابد؛ چرخ سیاست ایران به زودی از این هم فرسوده تر و مفلوک تر خواهد شد. اگرچه ردپای حضور دلواپسان در همه عرصه ها به نوعی دیده می شود اما در حوزهای مورد اشاره ذیل چنان در حال جولان هستند که باید شک کرد که حسن روحانی پیروز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بوده است یا سعید جلیلی «كاندیدای گروه پایداری در انتخابات سال ۹۲»؟!
مجلس
روزی که علی لاریجانی در مجلس، جبهه پایداری را اقلیتی دانست که سعی دارند بر اکثریت دیکتاتوری کنند شاید تصور نمی کرد که کار این اقلیت دیکتاتور به جایی برسد که هدفهای جناحی ایشان، وسیله را توجیه کند و برای جمع آوری امضا و جلوگیری از توافق هسته ای روی ماکیاولیست های تاریخ را سفید کنند. یا با فریادهای دور از ادب و انصاف وزیر امورخارجه را خائن خوانده و از مجلس بدرقه کنند. یا در موضوع پول های کثیف جاروجنجالهای «وزیرساکت کن» به راه اندازند و رحمانی فضلی را وادار کنند تا به جای پرداختن به اصل موضوع دیوار کوتاه رسانه ها را نشانه گیرد و طبق معمول آنها را مقصر جلوه دهد.
نمایندگان مجلس نهم که پس از افشاگری های معاون اول سابق نظام صلاحیت بسیاری شان زیر سوال رفت؛ به جای آنکه در مقام پاسخگو درصدد رفع شبهه رحیمی بر آیند؛ در مقام بازجو، روزی نیست که وزیری از کابینه را فرا نخوانند و کارت زردش ندهند. اما دلیل اینهمه هیاهو چیست؟ شاید بتوان گفت تمام این جنجال ها راهی است برای فرا فکنی و فرار از اتهامات رحیمی و پاسخ به این سوال که اگر اظهارات وی صحیح بود چرا مسئولان و خصوصا نهادهای نظارتی و قضایی سکوت کردهاند؟ و اگر دروغ و یاوه بود چرا نمایندگان این شبهه کثیف را پاسخگو نیستند؟
وزارت کشور
روزی که حسن روحانی کلید مهمترین وزارتخانه کابینه اش را در دستان رحمانی فضلی اصولگرا قرار داد امیدش این بود که اصولگرایان به واسطه حضور او در چنین مقامی درمسیر لجبازی با دولت نیافتند و اجازه دهند آب خوش از گلوی روحانی پایین رود؛ اما شواهد حاکی از آن است که این معامله دولت با تمامیت خواهان نه تنها سودی نداشته است بلکه زیان آور هم بوده است. اتفاقات این چند وقت اخیر نشان داد که احمدینژادی ها شاید بین مردم جایگاهی نداشته باشند اما به راحتی می توانند در کلیدی ترین وزارتخانه دولت تدبیر و امید چنان جولانی دهند که علی مطهری اصولگرا هم هم نتواند در شیراز سخنرانی داشته باشد. حضور پرشکوه! افرادی که سخاوتمندانه و اتوبوسی در دولت قبل استخدام شدند چنان در وزارت کشور پررنگ است که فرماندار و استاندار دولت روحانی به دبیران ستادهای انتخاباتی احمدینژاد تبدیل شدهاند و به مناسبت تحریم والده و ... استقبالهای آنچنانی از دولت سابق به عمل میآورند بی آنکه کسی از ایشان سوال کند که چرا با اعتبار و آبروی حسن روحانی برای محمود احمدینژاد تبلیغ میکنند؟ فرش قرمز استانداران احمدینژادی از چه رو برای هر مدیر دست چندم اصولگرا پهن است اما چهره های شاخص اصلاحطلب که دولت امید به تدبیر ایشان پای گرفت از یک تریبون کوچک هم محروم هستند؟
وزارت ارشاد
دلواپسان در طول این دو سال چنان خطوط قرمز ابداعی خویش را گستراندند که امتداد آن به وزارت ارشاد هم رسید. در طول همین دو سال از نظر ایشان به اندازه ای کنسرت و موسیقی؛ کتاب و سینما؛ غرق در لهو و لعب شدهاند! که برانداختن هر کنسرتی و جلوگیری از اکران هر فیلمی در این آب و خاک از اوجب واجبات دلواپسان شد. بی آنکه به این پرسش پاسخ داده شود که آیا کنسرت و آلات موسیقی؛ سینما و فیلمساز و نویسنده و کتاب؛ حجاب و عفاف؛ موضوعات جدیدالکشفی! بودند که در دوران روحانی کشف شده و ظهور یافته اند که ایشان اینگونه جنتی و وزارت ارشاد دولت یازدهم را به هجمه بستهاند؟ و نگران از بین رفتن ارزشها در جامعه شدهاند؟ بخش تاسفبار داستان این است که معترضان وضیعت فرهنگ کشور همانهایی هستند که هشت سال چشم بر همه بی فرهنگی های دولت مطبوع خود فرو بستند و دم نزدند!
صدا و سیما
دلواپسان و افراطیون سیاست ایران در کنار تمام تریبون های نوشتاری و گفتاری ریز و درشت خود، رسانه ملی را که باید متعلق به همه ایران می بود، در اختیار تام و تمام خود دارند و بخش سیاسی صدا و سیما در پخش اخبار (با پوشش آن لاین تجمعات چند ده نفری و البته غیرقانونی دلواپسان) و ساخت مستند و مصاحبه و گفتگو نه تنها کمکی به پیشبرد اهداف حسن روحانی نکرده است بلکه یکی از معضلات دولت هم بوده است. نمونه بارز این سیاه نمایی به ویژه علیه تیم مذاکره کننده در چند وقت اخیر مستند شطرنج با گرگها است. طبق معمول همیشه این برنامه نه تنها مستند نیست بلکه به شکل معناداری فیلمی با سناریویی تمام عیار و کارگردانی شده برای تضعیف مذاکرات است.
اگر در چنین برنامه هایی اندک تاملی شود باید از سازندگان آن پرسید که اگر بر فرض محال قدرتهای جهانی را “گرگ” بدانیم و بخوانیم آیا رواست که ملت فرهیخته و با شعور ایران را گوسفند فرض کرده و ظریف و تیم مذاکره کننده را چوپان بنامیم؟ به جرات می توان گفت رسانه ملی پس از انقلاب نه تنها در جهت دانشگاه شدن خود گامی برنداشت بلکه دانسته و ندانسته مردم ایران را به دانشگاه ماهواره هدایت کرد تا اگر پارازیت ها اجازه دهد کمی اخبار بشنوند و کمی هم سرگرم شوند. نقش دانشگاهی صدا و سیما قربانی بازیهای جناحی و سیاسی شد تا مردم عطایش را به لقایش ببخشند.
آنچه در این نوشتار به آن اشاره شد نگاهی گذرا به نفوذ و جولان اقلیتی است که در ذهن و زبان مردم دلواپس نام گرفتهاند. دلواپسانی که نه تنها دلواپس اقدامات خارج از قانون و عرف خود نیستند بلکه با خیالی آسوده آنچه را که منافع جناحی خود حکم می کند انجام میدهند. دلایل متعددی راهم میتوان برای این آسوده خیالی شان برشمرد اما آنچه مهمترین دلیل تاخت و تاز آزادانه این گروه در عرصههای مختلف بوده همان تمسک همیشگی بر قرائت عجیب شان از ارزشها و دین و منافع ملی است. این گروه به خوبی می دانند که وقتی بهانه فریادهای شان منافع ملی و مسائل ارزشی باشد؛ کسی جرات اعتراض به آنها را نخواهد داشت و در این میان باید نقش دولت را به عنوان مجری قانون مورد کنکاش قرار داد و پرسید که آیا این گروه تنها با تشر و موعظه، سیاست ایران را رها خواهند کرد؟
با اوضاع موجود دلواپسان روحانی را به لکنت انداختهاند و کاری کردهاند که روحانی درباره وعدههای مجاز انتخاباتی خود با اکراه سخن بگوید، تکلیف وعدههای رفع حصر و آزادیهای سیاسی هم که روشن است! لکنت و اکراهی که دولت در برابر دلواپسان گرفتار آن شده است؛ اگر برطرف نشود روحانی، دوسال پیش رو را هم از دست خواهد داد كه در این حالت طبیعی است 8 درصدیها برای بازگشت به قدرت، بیش از پیش ترغیب شوند تا بار دیگر شانس خود را بیازمایند.
***
دلواپسان، دهن آمریكا را سرویس میكنند
روز گذشته گروهی از مخالفان مذاکرات هستهای (موسوم به دلواپسان) در مشهد تجمع کردند كه مهرداد بذرپاش (رئیس گروه مشاوران جوان، مدیرسایپا، مدیر روزنامه وطن امروز «مجوز گرفته در سال ۸۶»، ریاست سازمان ملی جوانان در دولت احمدینژاد) و نماینده كنونی مجلس، (نزدیك به طیف پایداریها) سخنران این مراسم بود.
بذرپاش در سال ۹۱ در یك برنامه زنده تلویزیونی در پاسخ به این سئوال مجری كه: «اگر جای آقای رحیم مشایی بودید، به برنامه امشب میآمدید یا نه؟» گفت: فکر کنم جاش بودم، اومدم دیگه؛ حالا شاید اسم ما رو بذارن زاپاس المشایی!
گفتنی اینكه، قبل از برگزاری این تجمع، اعلام شده بود كه مجوزی برای برگزاری این تجمع توسط استانداری خراسان صادر نشده است.
چند عكس مخابره شده توسط ایسنا از این تجمع را ببینید:
***
مجوز تجمعات دلواپسان از کجا صادرمیشود؟!
روزنامه آفتاب یزد در شماره یکشنبه خود نوشته است: «روز شنبه وزیر کشور اعلام کرد که این نهاد دولتی له یا علیه مذاکرات هستهای مجوزی برای تجمع و گردهمایی صادر نمیکند و این در حالی است که طی روزهای گذشته دلواپسان مراسمهای بسیاری را در این راستا حتی در تالار دولتی برگزار کردهاند.»
به نوشته این روزنامه، عبدالرضا رحمانی فضلی گفته است: «موضوعی مانند مسئله هستهای که جنبه ملی دارد کسی نمیتواند به عنوان موافق یا مخالف در کف جامعه تجمع یا گردهمایی در خصوصش برگزار کند. هیچگونه مجوزی برای مسائلی که مورد وفاق عینی قرار گرفته است صادر نخواهیم کرد.»
روزنامه آفتاب یزد با طرح این پرسش که «مجوز تجمعات دلواپسان از کجا صادرمیشود؟» نوشته است: «صحبتهای رحمانی فضلی زمانی جای اما و اگر پیدا می کند که بخواهیم نگاهی بیاندازیم بر مجموعه فعالیتهایی که در این روزها و ماهها بارها از سوی یک گروه خاص انجام شده است.»
این روزنامه برگزاری تجمع علیه مذاکرات هستهای را به گروهی نسبت داده است که «خود را دلسوزان واقعی نظام و ملت میدانند و مدعی هستند مسئولان مذاکرهکننده کشورمان پا را فراتر از چارچوبها و اصول گذاشته و به هر بهانهای و هر قیمتی عنان مملکت را به بیگانه سپردهاند تا به توافق برسند، البته افراد این گروه گاه آنقدر در جلد نقشهای خودشان فرو میروند که از قول رهبری هم سخن میگویند و به ظن خود وزیر امور خارجه کشور را خائن خطاب میکنند.»
روزنامه آفتاب یزد ضمن مروری به برگزاری تجمع علیه مذاکرات هستهای در دو سال گذشته نوشته است: «این جماعت به اصطلاح دلواپس برخلاف آنچه وزیر کشور میگوید که اجازه تجمع و تظاهرات علیه مذاکرات هستهای را ندارند تاکنون بارها و بارها از این قبیل تجمعات ضد توافق را برگزار کردهاند و شاید بشود سرنخ این تجمعات ضد توافق را از روز ۱۳ اردیبهشت سال ۹۳ پیدا کرد» چراکه «در این روز بود که آنها تجمعی در سفارت سابق آمریکا برگزار کردند تجمعی با عنوان “همایش دلواپسیم” همایشی که به عنوان همایش بزرگ منتقدان توافق با آمریکا معروف شد.»
این روزنامه نوشته است که «این همایش آغازی بود برای تجمعات و برنامههای مختلف دیگر دلواپسان علیه مذاکرات هستهای. تجمعاتی که گویی این بار بعد از تفاهم نامه لوزان در ۱۳ فروردین ۹۴، رنگ و بویی نو برخود گرفت و اوج آن را این روزها و در آستانه دهم تیر ماه، تاریخی که بسیاری برای رسیدن به توافق جامع به آن امیدوارند، شاهد هستیم.»
جهانبخش خانجانی، فعال سیاسی و از مقامهای وزارت کشور در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، طی یادداشتی در روزنامه آفتاب یزد نوشته است: «مشکل این است که یک گروه و یک جریان خاص سیاسی هر وقت بخواهند با برخورداری از حمایتهای یکسری نهادها تجمعاتی برپا میکنند» در حالی که «تجمعات قانونی گروه دیگر، حتی در مکانهای سربسته توسط همین عناصری که خودشان را به جریانات ارزشی وابسته میدانند به هم میخورد.»
یادداشتنویس آفتاب یزد با تاکید براینکه «اصولگرایان هیچگونه محدودیتی در برگزاری نشستهایشان ندارند و چه با مجوز یا چه بیمجوز کارشان را انجام میدهند ولی متاسفانه برای اصلاحطلبان محدودیت وجود دارد»، نوشته است: «وزارت کشور باید تکلیف خودش را با قانونشکنیها مشخص کند و این طور نباشد که یک گروهی برای اینگونه اعمال اساسا نیاز به دریافت مجوز نداشته باشند.»