سامانه اینترنتی «خبرآنلاین» به بررسی اقتصاد ایران پس از لغو احتمالی تحریمها و توافقات هستهای پرداخته است. برخی صاحبنظران در پاسخ به این سووال که لغو تحریمها با اقتصاد ایران چه میکند؟ گفتهاند: منتظر معجزه نباشید. برخی دیگر نیز گفتهاند: رفع تحریمها به اقتصاد امید میدهد.
فعالان بخش خصوصی کشور طی هفتههای گذشته به انتظار رفع تحریمها نشستهاند. در صورتی که سایه تحریمها از اقتصاد ایران دور شود، امیدها به خروج سریعتر اقتصاد ایران از رکود نیز زنده میشود. در همین حال «اسدالله عسگراولادی» رئیس اتاق بازرگانی ایران در تازهترین اظهارنظرهای خود اعلام کرده که رفع تحریمها به اقتصاد ایران امید میدهد، ولی «مسعود نیلی» مشاور ارشد اقتصادی دولت در گفتوگویی که به هفته نامه صدا انجام داده به صراحت بیان داشته که رفع تحریمها برای اقتصاد ایران معجزه نمیکند.
نیلی در این مورد گفته است: «لغو تحریمها هرچند امکاناتی را برای ما فراهم میکند اما معجزه نمیکند. شاید شکاف بزرگی میان آنچه انتظارات عمومی از اثر لغو تحریمها تلقی میکند با آنچه واقعیت دارد، وجود داشته باشد اگر این شکاف را درست مدیریت نکنیم، ممکن است آن شرایط بدتر از شرایط فعلی که تحریم است، بشود. یعنی شکل گیری انتظارات فراتر از واقعیت برای شرایط پس توافق این خطر را دارد که در صورت مواجهه با واقعیت اعتماد عمومی خدشه دار شود. در حال حاضر نه تنها در میان عامه مردم که برخی مدیران نیز تصور میکنند با توافق هستهای، همه مسائل کشور حل میشود در حالی این موضوع صحت ندارد. بسیاری از مسائل ارتباطی به تحریم ندارد. سامان یافتن برخی از عواملی هم که به تحریم ربط دارد، زمان بر خواهد بود. بنابر این دچار خو ش بینی کاذب شدن ممکن است ظرفیت تحمل جامعه را سرریز کند.»
طی ماههای گذشته نیز برخی اقتصاددانان تذکر دادهاند که رفع تحریمها در کوتاه مدت منجر به شکوفایی اقتصاد ایران نمیشود. حتی برخی تحلیلهای بدبینانه نشان میدهد رفع کامل تمامی تحریمها به زمانی حدود ۲۵ سال نیاز دارد. در همین حال مسعود نیلی در مورد انتظارات مردمی در روزهای پس از تحریم نیز گفته است: «اگر فضای فعالان سیاسی و فضای رسانهای کشور این مسئله را درک نکند، این موضوع میتواند بسیار خطرناک باشد. حتی خطرناکتر از بحران سال ۹۱ چراکه آن زمان یک ظرفیتی وجود داشت و مردم به این نتیجه رسیدند که میتوانند با یک انتخاب شرایط را تغییر دهند و از آن مسئله عبور کنند که اینطور هم شد اما آن عوامل نهادی و عوامل بنیادی که نیاز داریم از طریق آنها مشکلاتمان را حل کنیم، در طول زمان اصلاح خواهد شد. شکافی که در داخل وجود دارد ممکن است حل این مسائل را به تاخیر بیاندازد و تاثیرات ناگواری در جامعه به بار بیاورد. مانند شرایطی میماند که فردی پشت فرمان اتوموبیلی نشسته و شخص کناری میگوید این ماشین در مسیر نادرستی حرکت میکند. راننده سعی میکند این ماشین را به مسیر بازگرداند اما اتومبیل مشکل فنی دارد و راننده سعی میکند با همه این مشکلات، خودرو را مهار کند و با دشواری آن را از خطر سقوط نجات دهد. ماشین خراب شده است و راننده تلاش میکند آن را به مسیر بازگرداند اما شخص کنار دستی دائما به راننده ضربه بزند و بگوید که چه شد قرار بود شرایط را اصلاح کنی؟ این مسئله در حال حاضر وجود دارد اما در صحنه افکار عمومی مغفول مانده است.»
او ادامه میدهد: «از کشور افغانستان همواره به عنوان کشور انتهایی در لیست کشورها از نظر توسعه یافتگی یاد میشد. در این کشور گروههای سیاسی درگیری زیادی با هم داشتند و دائما در نزاع به سر میبردند. زمانی متوجه شدند که همگی در یک کشتی قرار دارند. دور هم جمع شدند و گفتند که مملکتی به نام افغانستان داریم که بیاییم با یک قاعده و قانونی کار کنیم. به نظرم تصمیم کلیدی برای توسعه افغانستان این بود نه کمکهای خارجی و سایر مسائل.»
به گفته مسعود نیلی در حال حاضر اقتصاد ایران بیش از توافق هستهای به اجماع داخلی نیاز دارد. او میگوید: «چیزی که ما به آن نیاز داریم، توافق خوب داخلی است. در مذاکرات هستهای هر دو طرف میگویند که به دنبال توافق خوب هستند. نکتهای که میخواهم اشاره کنم این است که یک توافق خوب داخلی پیش نیاز یک توافق خوب خارجی است. فرض کنیم که به یک توافق خوب خارجی برسیم، اگر نتوانیم در داخل با یکدیگر کار کنیم، پیشرفتی حاصل نمیشود. در حال حاضر با دشمنی که زمانی از گزینه نظامی صحبت میکرد در حال مذاکره هستیم. با شش کشوری که بیاعتمادی بالا نسبت به آنها وجود دارد به مذاکره نشستهایم اما در داخل نمیتوانیم با هم مذاکره کنیم. تا نتوانیم در داخل با هم مذاکره کنیم و تا نتوانیم بر روی اصولی به نتیجه برسیم، قاعده جایگزینِ نبود چنین شرایطی قاعده جنگل است به این معنی که هرکس زور بیشتری دارد طرف مقابل را بزند. این موضوع در هر زمینهای آسیب رسان است. در زمینه رشد و توسعه، در بخش رضایت مردم و یا آستانه تحمل آنها اثرگذار است. من با دید اقتصادی میگویم رشد و توسعه. یک نفر با دید امنیتی ممکن است بگوید آستانه تحمل مردم. با هر نگاهی آن عواملی که میتواند یک نقطه چرخش بزرگ در تاریخ کشور باشد و سالهای آینده را تحت تاثیر قرار دهد، در گرو این است که در داخل بتوانیم در مورد مذاکره کنیم. الان جزو آن گروهی هستیم که فهمیدهایم آب بالا آمده و باید متوجه باشیم چه میکنیم اما کسانی هستند که یا متوجه نیستند یا متوجهاند و به دلایلی دیگر اینگونه رفتار میکنند. فضای رسانهای و فضای سیاسی کشور فاصله زیادی از این واقعیتهای اقتصادی یا امنیتی و اجتماعی دارد. همه میدانیم که خانوادههای زیادی داریم که جوانهای بیکار دارند. خانوارهایی داریم که در آن درآمد واقعی سرپرست خانوار در حال کاهش بوده و هست. همین افراد برای نفس کشیدن با ریزگرد مواجهند. وقتی تعداد این موارد زیاد میشود و در کنار هم قرار میگیرد ممکن است مسائلی را بوجود بیاورد. ممکن است این افراد سوالاتی داشته باشند که پاسخی برایش نباشد. ممکن است این افراد به این نتیجه برسند که گروهی که قرار است این مسائل را حل کنند، دغدغههای دیگری دارند و با یکدیگر نزاعهای خودشان را دنبال میکنند. زمانی در سال ۸۷ مقالهای نوشتم که زیاد هم خوانده شد. در آنجا در مورد بیکاری و متولدین دهه ۶۰ نوشتم. مثال این شرایط را اینگونه ذکر کردم که سیلی در حال آمدن است و یک سری سنگ و آجر نیز وجود دارد که میتوانیم با کمک هم سدی مقابل آن بسازیم اما ما آن را برداشتهایم و به سمت هم پرتاب میکنیم. الان آن تصویر بسیار نامطلوبتر و آشکارتر در حال وقوع است.»
در حال حاضر اقتصاد ایران و فعالان اقتصادی چشم به آینده مذاکرات هستهای دوختهاند. در همین حال «شریف نظام مافی» نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و سوئیس نیز میگوید: «باید توجه داشته باشید که رفع تحریمها قرار نیست برای اقتصاد ایران معجزه گر باشد. در صورتی که مذاکرات به نتیجه مطلوبی هم نزدیک شود حداکثر ۳۰ درصد خواستههای ایران محقق شده و در نتیجه برخی تحریمهای نمادین مانند سوئیفت برداشته میشود.»
اقتصاد ایران طی تمامی سالهای گذشته شرایط سخت تحریم را تجربه کرده است. برآورد دقیقی از خسارت تحریمها بر اقتصاد ایران وجود ندارد. در صورتی که مذاکرات هستهای به نتیجه مطلوبی برسد. اولین نشانههای تغییر در بازارهای مالی ظاهر میشود. با این حال برخی فعالان اقتصادی اعتقاد دارند که حتی با وجود توافق و رفع اولیه تحریمها همچنان قیمت دلار به عنوان یک شاخص اندازه گیری شرایط اقتصادی کشور در نرخی بالاتر از سه هزار و ۲۰۰ تومان باقی میماند. اسدالله عسگراولادی رئیس اتاق ایران و چین نیز چندی قبل در مورد کاهش احتمالی قیمت دلار هشدار داده بود. به گفته او کاهش ناگهانی قیمت دلار موجب میشود تا تولیدکنندگان ایرانی که کالا را با دلار سه هزار و ۵۰۰ تومانی تولید کردهاند، زیان کنند.
با این حال همگی تحلیلها به روزهای پس از توافق واگذار شده است.