هیجده برنده جایزه نوبل فیزیک در نامهای سرگشاده به رهبر ایران خواستار آزادی امید کوکبی، فیزیکدان ۳۲ ساله ایرانی شدهاند.
امید کوکبی، سه سال و هشت ماه است که در زندان اوین زندانی است. او که دانشجوی دکترای فیزیک با تخصص لیزر در دانشگاه آستین تگزاس بود، بهمن ماه ۱۳۸۹ هنگام خروج از ایران در فرودگاه دستگیر شد.
امید کوکبی بعد از چند ماه بازجویی و بازداشت موقت در نهایت به اتهام ارتباط با دولت متخاصم و کسب مال نامشروع به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
به گزارشی بی بی سی، در نامه ۱۸ برنده جایزه نوبل به آیتالله علی خامنهای گفته شده است که آقای کوکبی «تنها به خاطر امتناع از همکاری با مراکز تحقیقات نظامی جمهوری اسلامی ایران» زندانی شده است.
برندگان جایزه نوبل فیزیک، آقای کوکبی را انسانی “شجاع” توصیف کردهاند و از او به خاطر “مقاومت در برابر پیشنهاد استفاده از دانشش در پروژههایی که برای بشر مضر است” قدردانی کردهاند.
امید کوکبی رتبه ۳۹ کنکور سراسری و رتبه سوم المپیاد علمی شیمی ایران را به دست آورده است. او دوره دکتری را در بارسلون اسپانیا تمام کرد و برای تکمیل تحصیلات به دانشگاه تگزاس دعوت شد.
آقای کوکبی مدتی پس از بازداشت در نامهای به رئیس قوه قضاییه ایران نوشته بود “کل فرآیند بازداشت، اتهامزنی و بازجویی” را غیرقانونی میداند و در شرایط “خوف، ترس، اکراه، تهدید و سلول انفرادی” به اقرار مجبور شده و چیزهایی را اعتراف کرده که از گفتن آنها متاسف است.
برندگان نوبل فیزیک از آیتالله خامنهای خواستهاند هرچه سریعتر دستور آزادی فوری امید کوکبی را صادر کند.
آرنو الن پنزیاس برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۸، نیکولاس بلومبرگن برنده نوبل فیزیک ۱۹۸۱، دیوید پولیتزر برنده جایزه نوبل فیزیک ۲۰۰۴ و کونستانتین نووسلف برنده نوبل فیزیک ۲۰۱۰ از امضاکنندگان این نامه هستند.
***
درباره امید کوکبی [ویکیپدیا]
امید کوکبی (زاده ۱۳۶۱ در گنبد کاووس)، برگزیده المپیاد و دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه تگزاس آمریکا است که در بهمن ماه سال ۸۹ به ایران سفر کرده و هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و زندانی شد. او توسط قاضی صلواتی به ده سال زندان محکوم شد و هم اکنون زندانی است.
وی با کسب رتبه ۲۹ در کنکور توانست به طور همزمان در دو رشته فیزیک و مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کند.
کوکبی پس از اخذ لیسانس با توجّه به نمرات بالای درسیش، برای ادامه تحصیل با پیشنهادهای زیادی از سوی دانشگاه های برجسته دنیا مواجه شد.
وی فوق لیسانس و دکتری را با اخذ بورسیه ای تحصیلی از اتحادیه اروپا در اسپانیا در رشته فیزیک اتمی در گرایش لیزر دنبال کرد. پس از اتمام دروس و تحقیقات دوره دکتری برای ادامه تحصیل در گرایش برهمکنش لیزرهای پرقدرت با پلاسما با دریافت بورسیه تحصیلی دیگری از آمریکا به دانشگاه تگزاس در آستین آمریکا که بالاترین سطح علمی را در رشته فیزیک اتمی در این گرایش در میان دانشگاههای دنیا را داراست رفت.
وی در دوران تحصیل خود چندین بار برای دیدار با خانواده خود به ایران سفر کرده بود اما در آخرین سفر در بهمن سال ۸۹، هنگام برگشت به امریکا در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد. او به اتهام ارتباط با دولت متخاصم و کسب درآمد نامشروع یک ماه در بازداشتگاه ۲۰۹ زندان اوین در انفرادی، واز آن زمان به بعد در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد. وی ترکمن و از اهل سنت است و هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی نداشته است.
پس از گذشت بیش از دو سال از حبس کوکبی، وی در نامهای به دوست قدیمیاش مینویسد: «بنده از سال ۱۳۸۴ در نوبتهای مختلف برای مدیریت و کار در پروژههای فنی مراکز امنیتی-نظامی دعوت شدهام که دوستان و مدارک موثقی وجود دارد که این امر را تصدیق نمایند. به عنوان مثال دعوت به کار در مرکز تحقیقات دانشگاه مالک اشتر اصفهان، ارائه بورس تحصیلی دکتری از طرف سازمان انرژی اتمی ایران و پیشنهادنامههای پروژههای سازمان صنایع دفاعی. در آخرین نمونه آن، صبح روزی که دیرتر در نیمه شب آن روز بازداشت شدم، بنده به سازمان انرژی اتمی ایران دعوت شدم و پس از پیگیریهای مکرر آنها بالاخره مجبور شدم در آنجا حضور پیدا کنم تا در دفتر معاون سازمان جلسهای برای گفتگو برگزار شود که بنده نیز صحبتها و پاسخ همیشگی خود را دادم که خوشبختانه کپی برگه ملاقات آن روز نیز موجود است.»
وی میافزاید: «این حکم ۱۰ ساله حبس نه برای خطای رفته از کسی بلکه تنبیهی است برای کسی که حاضر نشده به خاطر اعتقادش به “آزادی انتخاب شخصی برای برگزیدن مسیر زندگیاش،” در داخل سیستم امنیتی و نظامی، علیرغم ارائه انگیزههای مالی و فنی فراوان آن، مشغول به کار شود.»
در دوران بازجویی کوکبی است که از وی سوال شده چرا دولت آمریکا به تو ویزا می دهد؟ وی پاسخ داده چون من دانشجوی آنجا هستم. پرسیده اند که هنگام درخواست ویزا در سفارت آمریکا چه چیزی بیان کرده است؟ وی پاسخ داده از دلیل من برای ادامه تحصیل در آنجا سوال کرده اند که من گفته ام به دلیل علاقه ام به این رشته و کبود امکانات این رشته در ایران بوده است، بر اساس این پاسخ ها وزارت اطلاعات کوکبی را به «ارتباط با دولت متخاصم» متهم کرده است. همچنین در بازجویی ها از وی پرسیده شده چرا دانشگاه هزینه سفرهای تو به ایران را می دهد که وی پاسخ داده، این یک عرف است که هزینه های سفرها و کنفرانس های چهره های علمی را می پردازند که بنا بر این پاسخ به وی اتهام “کسب درآمد نامشروع” تفهیم شده است.
او که در بند ۳۵۰ اوین محبوس است در گفتگویی که در زندان انجام داد، با تاکید بر اینکه مشغولیت های علمی و دانشگاهی هیچ گاه به او فرصت فعالیت های سیاسی را نداده است، در پاسخ به این سوال که چرا با وجود بی گناهی، در زندان ماندگار شده است می گوید: این سوالی است که هر روز از خودم می پرسم. در کل دوره بازجویی هم هیچ سند و مدرکی مبنی بر جاسوسی ارائه نشد.
او همچنین در دیداری که همراه با سایر نخبگان المپیادی با علی خامنه ای داشت مورد تقدیر قرار گرفته بود.
او در دی ۱۳۹۰ در نامه ای به صادق لاریجانی، نوشت: « امروز که این نامه را تحریر میکنم حدود ۱۰ ماه است بدون هر گونه دلیل و مدرکی (و شاید در اثر یک سوء تفاهم) در بازداشت به سر میبرم. پس از چند بار تفهیم اتهام متفاوت از جمله شرکت در تجمعات غیر قانونی و اخلال در نظم و امنیت، نهایتاً اتهاماتی واهی و بیاساس که روحم را آزرده کرده است با عنوان «ارتباط با دول متخاصم و کسب درآمد نامشروع» را به من تفهیم کردند که یقیناً این اتهامات با توجه درخواستها و عملکرد مسئولین امر کاملاً منافات دارد و با هیچ منطق و عقل سلیمی همخوانی ندارد. چگونه میشود به کسی که متهم به جاسوسی یا ارتباط با اجانب است اطمینان کرد و او را به محرمانهترین و سرّیترین بخش اسرار نظام دعوت کرده و از او درخواست همکاری نمود؟ دعوتهای مکرر مسئولین امنیتی و اطلاعاتی و تحت فشار قرار دادن خانوادهام جهت متقاعد کردن من به همکاری و نشان دادن در باغ سبز و وعده حمایتهای مختلف همچون آزادی و ادامه تحصیل در همان دانشگاه قبلی خودم (دانشگاه آستین تگزاس) برای کسی که تاکنون هیچ فعالیتی خارج از دانشگاه و محافل علمی دنیا نداشته و با عالم سیاست بیگانه است چه معنا و مفهومی را تداعی میکند؟ و در پشت این اتهام زنیها و فشارها چه هدفی نهفته است؟ اگر چه من به عنوان یک ایرانی حاضر به همه گونه خدمت و جانفشانی برای کشورم هستم لیکن بنده همیشه این استدلال وپاسخ را به بازجویان و نمایندگان اعزامی از نهادهای مختلف داشته و دارم که: امروز که هیچ خطایی نکردهام و هیچ اطلاعی از موضوعات و فعالیتهای محرمانه نظام ندارم با من اینگونه رفتار میشود و تمام زندگی و خانوادهام را به واقع گروگان گرفتهاند. در آینده اگر راضی به همکاری شوم و به سبب آن از این اطلاعات و اسرار مطلع شوم با من چه رفتاری خواهد شد؟ و چه چیزی را برای حصول اطمینان و اعتمادشان از من به گروگان خواهند گرفت؟»
وی با اعتراض به برخوردهای زشت و تحقیرآمیز صورت گرفته با خود، ضمن بیان اینکه «قاضیای که به متهم بدون هیچ دلیل موجهی توهین و تحقیر و پرخاش نماید دیگر بیطرف نیست و طبق قانون هم صلاحیت رسیدگی به پرونده را ندارد»، خاطرنشان میکند: «اکنون به عنوان عکس العمل طبیعی یک زندانی که به حرمت و حقوق اولیه انسانی او توهین شده است اعلام می کنم که بعد از این حاضر نیستم در این دادگاه حضور یافته و از خود دفاعی بکنم و اگر هم اجباراً مرا به دادگاه ببرند قطعاً سکوت کرده و دفاعی نخواهم کرد تا ایشان با فراغ بال به آنچه که از قبل برای من تجویز کردهاند حکم دهد.»