مصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور دولت خاتمی و زندانی سیاسی در نامهای خطاب به علی شمخانی، دبیر «شورای عالی امنیت ملی» از وی خواست تا وقت خود را صرف پیگرد روزنامههای تکفیری منتقد توافق هستهای نکند.
به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی با اشاره به مطالب منتشر شده در رسانههای تکفیری مروج افکار مصباح یزدی آورده است: «از دید خشونتورزان ایرانی تفاوت انصار حزبالله با بلشویکهای تندرو تنها در نمازخواندن و مشروب نخوردن است! امیدوارم پیروان آقای مصباح آنقدر شهامت پیدا کنند که علنا از استبداد دینی دفاع کرده آن را جایگزین دیکتاتوری پرولتاریا معرفی نمایند تا عرصه سیاست ایران شفافتر از همیشه گردد.»
تاجزاده عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی با تاکید بر اینکه باید منتقدان تندرو را آزاد گذاشت و تشویق کرد که آنچه در دل دارند صریحتر از پیش بیان کنند تا مواضعشان برای عموم ملت آشکار گردد معتقد است عملکرد جنگ طلبان زمانی نگرانی آور میشود که در ظاهر از دیپلماسی تعاملی دولت حمایت کنند اما در عمل و با تمام توان بکوشند دست یابی به توافق جامع را ناممکن سازند.
متن کامل این نامه در پی میآید:
به نام خدا
جناب آقای علی شمخانی
با سلام
همان گونه که مستحضرید جلوگیری از نقد راهبرد هستهای کشور در ۸ سال گذشته موجب بروز اشتباهات استراتژیک گردید و به میهن و مردم آسیب فراوان رساند. اظهارات دو نماینده اصول گرا مرا از ارائه هرگونه توضیحی در این زمینه بینیاز میکند. رئیس مرکز پژوهشهای مجلس میگوید: «من به خاطر دارم که در سال ۸۴ هیچ کس نمیتوانست به آقایان بگوید که مثلا قطع نامه شورای امنیت یا تحریم اثراتی را به دنبال دارد و باید در مورد آن اندکی تأمل کرد. اگر در مورد تأثیر تحریمها حتی در جلسات غیرعلنی سخن میگفتیم بلافاصله به شما انگ میچسباندند و میگفتند شما مرعوبید و مسائل را نمیفهمید… متأسفانه برداشت واقعگرایانه و صحیح از تبعات ارسال پروندهمان به شورای امنیت و تحریمها و هم چنین صدور قطعنامه وجود نداشت… برخلاف آن چیزی که شعار داده شد در مورد اینکه یا تحریمها را دور میزنیم و تحریم را مدیریت میکنیم ما نتوانستیم آن را مدیریت کنیم» آقای جلالی در ادامه میافزاید: «باید بپذیریم که بخش سیاسی از ظرفیت کارشناسی کشور در سالهای گذشته نادیده گرفته شد و کارها به شکل طرح کاد و اکابر پیش رفت… بخشی از چیزهایی را که به نام تحریم به خورد مردم ایران دادیم به سوء مدیریت و عدم آینده نگری بازمی گردد.»
به اعتراف رئیس فراکسیون اصولگراهای مجلس نتیجه تک صدایی آن بود که «دو نگاه افراطی و تفریطی در یک طیف جمع شده بود… نگاهی که میگفت مگر رفتن به شورای امنیت آخر دنیاست و قطع نامه شورای امنیت را کاغذپاره میدانست. همین نگاه در انتهای کار در مورد تحریمها حرفهای دیگری زد. آن چنان که گویی همه مشکلات ناشی از تحریم و قطع نامه است.» (مجله آسمان ۱۳۹۲/۶/۹)
همچنین به گفته آقای دهقان عضو هیأت رئیسه مجلس «دولت احمدینژاد راه حل مشکل را به جای در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی، حل مشکلات داخلی و مدیریت صحیح اقتصادی، مذاکره با آمریکا میدانست. در واقع نگاه آنها در سال آخر به این موضوع دوخته شده بود که باید با آمریکا مشکلشان را حل کنند… آنها قصد داشتند خود را به عنوان قهرمان حل مشکل با آمریکا تبدیل کنند.» (سیاست روز ۱۳۹۲/۱۲/۶)
دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی کشور
تصور میکنم شما نیز با من هم نظر باشید که اگر جناح حاکم مانع نقد عملکرد خویش نشده بود، ملت ما هرگز گرفتار چنین تحریمهای بیسابقهای نمیشد. به طوری که صادرات نفتمان به نصف کاهش یابد و با وجود این اجازه بازگشت کامل ارز حاصل از فروش همین میزان نفت را به کشور ندهد. جالب آنکه افراطیون به جای اجرای وعده خویش مبنی بر بستن تنگه هرمز در صورت تحریم نفت ایران، دهان منتقدان را بستند تا ملت متوجه این تحقیر و اوضاع اسف ناک اقتصادی نشود. روشن است که اکثریت قاطع ایرانیان فریب تبلیغات یک سویه و رسمی را نخوردند و در ۲۴ خرداد امسال «نه» بزرگی به راهبرد «تنش در خارج انسداد در داخل» گفتند. اکنون نیز بیش از ۸۰٪ ایرانیان از تفاهم ژنو حمایت میکنند
. ملت ما هر دو استراتژی تعاملی و تقابلی را تجربه کرده و نتایج آنها را دیدند. هم چنین میدانند که جایگزین راهبرد برد-برد ایران و ۱+۵ و تلاش برای دست یابی به توافق جامع هستهای گزینهای جز تشدید تحریمها و افزایش تهدیدها و انجام بازی باخت-باخت نخواهد بود. پس دولت تدبیر و امید نه تنها نباید دغدغه نقد ولو غیرمنصفانه افراطیون را داشته باشد، بلکه باید فضای آزاد را تا آنجا که میتواند گسترش دهد زیرا توسعه فضای آزاد کاملا به سود حاکمیت عقلانیت و افزایش امید به مشارکت هرچه بیشتر ایرانیان خواهد بود. تصور میکنم دفاع مستمر دکتر روحانی از حقوق اساسی ایرانیان در ایام تبلیغات انتخاباتی که بعدا جزو برنامههای دولت تدبیر و امید قرار گرفت و نیز دعوت به موقع ایشان از صاحب نظران برای نقد توافق ژنو بر همین اساس انجام گرفته است.
جناب آقای شمخانی
به نظر میرسد به موازات آرایش و صف بندی جریانهای سیاسی حول دو محور اعتدالی و افراط گرا، طرفداران استبداد دینی تصمیم گرفتند بعد از این از دیدگاههای واقعی خویش آشکارا دفاع کنند. برای نمونه «کیهان» ارگان تکفیریهای شیعی پس از انتقادهای صریح آقایان هاشمی و ناطق نوری از افراطگری علنا در سرمقاله ۶ اسفندماه خود از تندروی و بیترمزی دفاع کرد. و «جوان» ارگان حزب پادگانی نیز برای نخستین بار مدعی شد «از نظر علمی پذیرفته شده که یکی از خصایص ذاتی انقلابها خشونت، رادیکالیسم و تند روی است.»
به این ترتیب میتوان در پرتو فضای جدید نتایج سخنرانیها و آموزههای آقای مصباح یزدی را مشاهده کرد. ۳۵ سال انقلاب اسلامی پیروزی گل بر گلوله و خون بر شمشیر و کلام بر سلاح تعریف میشد اما اکنون افراطیون با استحالهای آشکار و خطرناک اعلام میکنند مرجعیت و روحانیت رهبر انقلابی بود که از خصوصیات ذاتی آن خشونت، رادیکالیسم و تندروی است. هم ذات پنداری تکفیریها از روسیه امروز گذشته و به انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب فرهنگی مائو رسده است که تعجب آور نیست. زیرا پیش از این نیز قائم مقام مؤسسه کیهان در سرمقاله آن روزنامه اعلان کرد «کشتار میدان تیان آن من در پکن مرهم شفابخش چین بود.» ظاهرا از دید خشونت ورزان ایرانی تفاوت انصار حزب الله با بلشویکهای تندرو تنها در نمازخواندن و مشروب نخوردن است! امیدوارم پیروان آقای مصباح آنقدر شهامت پیدا کنند که علنا از استبداد دینی دفاع کرده آن را جایگزین دیکتاتوری پرولتاریا معرفی نمایند تا عرصه سیاست ایران شفافتر از همیشه گردد.
دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی
با توجه به روند فوق و در چنین شرایطی نباید وقت جنابعالی صرف شکایت از روزنامهای کم تیراژ و بیتأثیر شود. به عکس باید منتقدان تندرو را آزاد گذاشت و تشویق کرد که آنچه در دل دارند صریحتر از پیش بیان کنند تا مواضعشان برای عموم ملت آشکار گردد. توجه فرمایید عملکرد جنگ طلبان زمانی نگرانی آور میشود که در ظاهر از دیپلماسی تعاملی دولت حمایت کنند اما در عمل و با تمام توان بکوشند دست یابی به توافق جامع را ناممکن سازند. یعنی کاری که هم اکنون رسانه میلی مشغول آن است.
در پایان امید دارم از پیگرد روزنامههای تکفیری صرفنظر نموده و به جای آن فکری به حال شیوههای تخریبی صدا و سیما کنید.
با احترام
سید مصطفی تاجزاده
زندان اوین اسفندماه ۹۲