روزنامه قانون: در حالیکه برخی نمایندگان اصولگرای کمیسیون آموزش مجلس به عملکرد فرجی دانا از بابت بازگرداندن دانشجویان ستاره دار به دانشگاهها اعتراض کرده بودند اکنون خبر میرسد که در دوران حاکمیت کامران دانشجو، وزیر اصولگرای دولت احمدینژاد، ۳ هزار دانشجو بدون ضابطه به عنوان بورسیه به دانشگاهها راه یافته تا استادان آینده فرزندان این مرز وبوم باشند.
پذیرش با ضابطه یا رابطه؟
سه هزار نفر بدون طی کردن شرایط تا یکی یا دو ترم آینده فارغالتحصیل شده و مدرک بالاترین دوره علمی کشور را دریافت میکنند. صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان در خصوص چگونگی پذیرش این عده میگوید: مسیرهایی برای بورس داخل و خارج از کشور ایجاد شده که در آن، موضوع آزمون کتبی مطرح نبوده بلکه به مصاحبه حضوری توجه شده است.
صدیقی البته تاکید دارد که عدهای بدون صلاحیت وارد این دوره شدهاند و میگوید: برخی از آنها کف معدلی آییننامهها را نیز نداشتند و برخی هم که کف معدل را داشتهاند ولی براساس آییننامه ما، مشکل قانونی نداشتهاند و به همین دلیل فعلا در دانشگاهها مشغول به تحصیل هستند.
این سه هزار نفر، معلوم نیست از چه کانالی به این مصاحبهها معرفی شدهاند اما میتوان تصور کرد که وجود رابطه با برخی مسئولان دولت قبل در این دعوت به مصاحبه بیتاثیر نبوده است، اما آیا چنین افرادی صلاحیت تدریس به عنوان هیات علمی دانشگاهها را دارند؟
بر اساس گفتههای مسئولان وزارت علوم، این سه هزار نفر دارای بورس داخل یا خارج هستند، و پس از فارغالتحصیلی قرار است که در دانشگاههای کشور به عنوان عضو هیات علمی مشغول به تحصیل شوند. به عبارتی در شرایطی که این افراد در فاصله سالهای ۸۹ تا ۹۲ وارد دانشگاه شدهاند به احتمال زیاد در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۶ کمکم جذب دانشگاهها شده و میتوانند شبکه قدرتمندی از اساتید دانشگاهی را به خود اختصاص دهند.
بررسی مجدد دانشجویان خاص
بررسی مجدد وضعیت دانشجویانی که با هر روشی بههرحال امروز دانشجوی دوره دکترا هستند، برای وزارت علوم بدون هزینه نخواهد بود؛ چه اینکه این افراد دانشجوی دکترا شده و بر اساس اصول حقوقی، تحصیل در دوره دکترا را حق مکتسبه خود میدانند که قابل بازستاندن نیست. اما آیا صلاح است، چنین دانشجویانی با مدرک دکترا فارغ التحصیل و استاد دانشگاه شوند؟
صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان البته از بررسی بازنگری در تحصیل این دانشجویان میگوید و توضیح میدهد که برخی افراد هستند که وضعیت تحصیلی و معدل آنها به گونهای است که نیازمند بررسی مجدد هستند و تا زمانی که حکم بورس نگرفتهاند، طبیعی است که تعهد نهایی ایجاد نشده است.
صدیقی میگوید: تلاش ما این است، به افرادی که به هر دلیلی برای خودشان تعهد ایجاد کردهاند و احیانا استعفا دادهاند و برای بورس خود عقبه حقوقی ایجاد کردهاند کمک کنیم ولی باید قبول کنیم که صلاح نیست افرادی که وضعیت علمیشان زیر متوسط ورودیهای دکتر است، عضو هیات علمی دانشگاهها شوند.
اخراج این سه هزار نفر به آسانی ممکن نیست و صدمات این اقدام، اگر بیشتر از جذب بیضابطه این افراد نباشد، قطعا کمتر از آن هم نخواهد بود، اما مسئله اساسی این است که آیا نمیتوان در وضعیت جذب بورسیهای این افراد تجدید نظر کرد؟ آیا نمیشود، شرایط این افراد را از وضعیت تحصیل در دوره روزانه به دوره شبانه تغییر داد و حداقل هزینههای تحصیل دوره دکترا که بالغ بر ۵۰۰ میلیون ریال در هر دوره است را از آنها دریافت کرد؟ به نظر میرسد، عدالت حکم میکند که اگرچه سه هزار نفر خارج از صف توانستهاند وارد دوره دکترا شوند اما حتما این تحصیل نباید رایگان و از جیب بیتالمال باشد.
کادرسازی علمی جریان خاص
علی کردان، وزیر کشور دولت نهم و محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیسجمهور در دولت دهم، دو چهره مطرحی بودند که به واسطه جعلی بودن مدرکشان و شبهه در دریافت مدرک دکترا در دولت قبل خبرساز شدند اما حالا بر اساس آنچه از این سه هزار نفر منتشر شده، این افراد بعضا معدلهایی کمتر از حد نرمال دارند و حتی برخی از آنها دارای معدلهایی نزدیک به ۱۴ (حد مشروطی و دریافت مدرک) هستند اما آیا واقعا اینها را میتوان «دکتر» خطاب کرد؟
به نظر میرسد جریان خاصی که در دو دولت گذشته توانسته بود افرادی مانند علی کردان و محمدرضا رحیمی را تا سطح بالاترین مقامات جمهوری اسلامی ارتقا دهد، حالا درصدد کادرسازی علمی برای آینده سیاسی خود در دانشگاههاست.
سه هزار نفر حداکثر تا چهارسال آینده با مدرک تحصیلی دکترا از دانشگاه فارغالتحصیل شده و به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاههای کشور مشغول تدریس میشوند و اینها جدا از افراد دیگری هستند که در هشت سال گذشته و با بازنشستگی اساتید مطرح دانشگاهی جذب دانشگاهها شده و اکنون مشغول به تدریس در این دانشگاهها هستند.
نمونههایی مانند فرزندان صدرالدین شریعتی، رئیس خبرساز دانشگاه علامه در دولتهای نهم و دهم، یا مهرداد بذرپاش از جمله چهرههایی هستند که در این مدت به انحای مختلف جذب و بورسیه علمی وزارت علوم شدهاند. جریان خاص دولت سابق، ظاهرا پیشبینی بلند مدتی داشته است؛ آنها با نگاه به انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ حداقل ۴ هزار و شاید هم کمی بیشتر عضو هیات علمی دانشگاههای دولتی را در کنار خود دارند که میتواند شبکه اجتماعی قوی برای ایجاد سازمان رای در میان جامعه دانشگاهی کشور باشد.
از سوی دیگر اگر امروز رئیس دولت یازدهم برای مقابله با «افراطیانِ کم سواد» از دانشگاهیان مدد میخواهد، در سال ۹۶ که تعداد زیادی از این افرادِ نه چندان عالم، در کسوت استاد دانشگاه هستند، باید از چه کسی مدد خواست؟ هرچه بگندد نمکش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک!