سخنی با دولتمردان دولت یازدهم؛
تنها تکرار نکردن خطاهای ۸ سال گذشته کافی نیست
عصر ایران / پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
مردمی که با حضور خود در انتخابات۲۴ خرداد به حسن روحانی رییس جمهور جدید کشورمان رای دادند غالبا به دو دلیل عمده وی را انتخاب کردند:
۱- نخست اینکه در دوره ۸ ساله افتادن سکان اجرایی کشور به دست محمود احمدینژاد آن قدر سیاستها و کارهای عجیب، غیر کارشناسی و مضر و بر مبنای آزمون و خطا صورت گرفته بود، که مردم خواستار قطع این روند آسیب رسان و عدم تکرار آنها بودند.
به عبارت دیگر بیشتر کسانی که به حسن روحانی دادند یکی از دلایل رایشان به روحانی، پایان یافتن روند خسارت بار به کشور و ملت بود. مردم میخواستند آمارهای جعلی، دروغ، عوام فریبی، شعارهای هزینه زا و بیحاصل، دشمنی با دنیا، سوء استفاده از باورهای مذهبی مردم و در نتیجه اخلاق گریزی جامعه و به ویژه جوانان و... پایان یابد.
۲- اما دلیل دوم رای مردم به روحانی از جنبه سلبی نبود بلکه اتفاقا دلیل ایجابی داشت. روحانی همان طور که در شعارهای خود نیز مطرح کرده بود تعامل با دنیا، برنامه ریزی دقیق و درست برای توسعه کشور، پیگیری مطالبات زنان و اقوام، باز کردن گره قفلهایی چون حوادث سال ۱۳۸۸، رفع حصرها و کینهها و.. داده بود و البته تا کنون بارها اعلام کرده است به شعارهای خود پای بند است.
غرض از قلمی کردن این وجیزه یادآوری این شعارها و مطالبات نیست بلکه اشاره به یک واقعیت مهم است که به نظر میرسد تبدیل به نگاه غالب در برخی مدیران دولت یازدهم میشود.
فرصت سوزی
چند روز پیش نلسون ماندلا یکی از بزرگترین شخصیتهای مورد احترام همه جهان درگذشت و نمایندگانی از سرتاسر جهان در سطح رییس جمهور و نخست وزیر و وزیر خارجه و.. در مراسم یادبود او در آفریقای جنوبی حضور یافتند.
یاد آوری دو نکته دراین باره به دولتمردان دولت یازدهم خالی از فایده نیست:
۱- شاید اغراق نشود اگر بگوییم «نظامی»ترین کشور دنیا «ایالات متحده آمریکا» است و اگر پایگاههای نظامی آمریکا در اقصی نقاط جهان به شمارش درآید در نگاهی واقع بینانه میتوان گفت آمریکا از شرق تا به غرب عالم را در اشغال نظامی دارد.
اما در سفر اخیر اوباما و همسرش و ۳ رییس جمهور سابق این کشور به مراسم یادبود نلسون ماندلا مهمترین سوژه مورد بحث رسانهها عکسهای «SELFIE» اوباما با نخست وزیران دانمارک و بریتانیا و حواشی همراه آن بود.
رییس جمهور کشوری در مراسم یادبود یکی از صلح طلبترین نمادهای جهان حضور یافته بود که هم اکنون روزانه در حمله هواپیماهای بدون سرنشین این کشور در افغانستان، پاکستان و یمن و در عملیاتهای نظامی این کشور در اقصی نقاط جهان صدهاو یا هزاران نفر سالانه به طور مستقیم و غیر مستقیم جان میبازند و علاوه بر آن کشوری که به خود حق میدهد برای تامین امنیتش مکالمات خصوصی مردم اقصی نقاط جهان را شنود کند و...
اما وقتی فرصتی چون شرکت در یک مراسم مهم بین المللی همچون مراسم یادبود ماندلا فراهم میشود، روسای جمهور این کشور همگی سوار بر یک هواپیما میشوند و به محل مراسم میروند، سخنرانی میکنند و در حاشیههای مراسم نیز صحنههایی خلق میکنند که سوژه روز رسانههای جهانی میشود و این گونه دهها سوال و انتقاد ریز و درشت اساسی از نحوه عملکرد این کشور در زیر این مانورهای تبلیغی گم و محو میشود.
حال به کشور خودمان باز گردیم. کشوری هستیم که در ۲۰۰ سال گذشته همواره مورد هجوم بودهایم، بارها به ما حمله و لشگر کشی شده، صدها هزار کشته دادیم و دهها شهرمان در زیر تاخت و تاز هجوم خارجیها از بین رفت و دیگر مثل گذشته کمر راست نکرد (مثل خرمشهر) اما در اثر تبلیغات یک گروه از کشورها، ما همواره متهم ردیف اول خشونت و تروریسم هستیم! چرا؟
آیا جز این است که ما بیش از آنکه قادر به انجام عمل بوده باشیم شعارهای هزینه زا دادهایم و اظهار نظرهای بیمورد کردهایم و از سوی دیگر به مقوله مهم دیپلماسی عمومی کم توجهی داشتهایم؟
در زمینه مساله مراسم یادبود نلسون ماندلا نیز یک فرصت عالی برای دیپلماسی عمومی کشور را به مدد کم توجهی و کم انگیزگی دولت یازدهم از دست دادیم و از این نظر باید به دولتمردان دولت یازدهم خسته نباشید گفت!
۲- نکته دومی که به نظر میرسد باید به دولتمردان دولت جدید گوشزد شود این مساله است که اکثریت مردم پس از استقرار دولت جدید به خاطر انجام نشدن خطاکاریهای دولتهای نهم و دهم خشنودند، اما رضایت کامل رای دهندگان به دولت یازدهم زمانی تکمیل میشود (البته به طور نسبی و کسب رضایت مطلق همه تقریبا ناممکن است) که دولتمردان دولت یازدهم علاوه بر عدم انجام خطاهای گذشته و قطع روند آسیب رسان ۸ سال گذشته، در عرصه اجرایی کشور نیز هنر نمایی کرده و تدابیر و سیاستهای جدید خود را به کار گیرند.
به عبارت دیگر کسب رضایت رای دهندگان به روحانی و حتی بسیاری از کسانی که به روحانی رای ندادهاند در گرو اعمال یک مساله سلبی و یک موضوع ایجابی:
مساله سلبی که الحمدالله از زمان ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ و همزمان با پا گذاشتن حسن روحانی به پاستور آغاز شده است و مردم دیگر شاهد اجرای سیاستهای هزینه زا، شعاری و آن فاجعهای که در ۸ سال گذشته بر کشور حاکم بوده است، نیستند.
اما نکته دوم و مهمتر اینکه «این» تمام خواسته مردم نیست بلکه مردم و به ویژه رای دهندگان به روحانی که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدهند، میخواهند از منظر ایجانی نیز هنرآفرینی دولت یازدهم را ببینند.
البته نمونههایی از این هنرنمایی در ۴ ماه گذشته انجام شده است و همگان شاهد آن بودهاند و این تذکر ازآن روست که خدای ناکرده برخی مدیران دولت یازدهم براین گمان باطل نباشند: «چون خطاکاریهای دولتهای نهم و دهم را انجام نمیدهند همین کافی است!» باید به این دسته از مدیران گفت: «بله این خوب است اما کافی نیست.»
باید به این دسته از مدیران که این گونه فکر میکنند این نکته را یادآور شد که این تنها جنبه سلبی ماجرا است و باید از منظر ایجابی نیز قدمهای بزرگی برای اصلاح و بهبود امور کشور برداشته شود که ان شاءالله این گونه نیز خواهد بود.