محمدمهدی فرقانی
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
(برگرفته ازگفت و گو با ایسنا)
* اقداماتی كه در این ۱۰۰ روز در حوزه مطبوعات انجام شده، كافی نبوده و هنوز گشایشی كه در عرصه مطبوعات انتظار میرفت، رخ نداده است. فضای مطبوعات همچنان متاثر از سیاستهای گذشته است، در این ۱۰۰ روز، ما شاهد توقیف یك روزنامه و جلوگیری از انتشار دو روزنامه بودیم. در حالی كه در حوزه مطبوعات نیازمند تغییرات جدیتر و باز شدن فضا برای روزنامهنگاران هستیم. ایجاد زمینهیی برای امیدواری روزنامهنگاران به آینده شغلیشان میتواند از گامهای بعدی دولت در حوزه مطبوعات باشد. عمر كوتاه مطبوعات، یكی از آفتهای روزنامهنگاری در ایران است كه به روزنامهنگاران و موسسات مطبوعاتی اجازه نمیدهد سرمایهگذاری لازم را روی محتوا انجام دهند، چون همیشه دغدغه حفظ حیات خود را دارند.
* گزارش رییسجمهور از نظر شكل محتوا و شكل ارائه، بهتر از گزارش اول او بود و مخاطب احساس راحتی میكرد. بیان رییسجمهور برای مخاطب، ساده و قابل فهم بود و آقای روحانی بر آنچه میخواست بگوید، تسلط داشت. اینها نكات مثبت نحوه ساختار و ارائه برنامه شب گذشته بود.
* اصل بحث كه فضا باید غیرامنیتی شود و حضور و تصدی دولت در این حوزه به حداقل برسد، كاملا درست است. انجمنها و تشكلهای صنفی و حرفهیی باید فعال شوند و بخش عمدهیی از امور فرهنگی را به دست گیرند و در عرصههای مختلف فرهنگی حضور پیدا كنند. این نگاه، نگاهی پخته و درست به عرصه فرهنگ است كه امیدواریم آثار عملیاش بهتدریج بروز پیدا كند و دولت فقط حضور حمایتكننده و ناظر كل را داشته باشد. دولت در حوزه داوری نیز باید با بلندنظری، سعه صدر و ظرفیت بالا، برخورد كند و اجرا و تصدیگری در حوزه فرهنگ را برعهده تشكلها و بخش خصوصی بگذارد، چون با حضور دولت در عرصه فرهنگ، خلاقیتها به بار نمینشیند.
* ایدهپردازیها و خلاقیت در حوزه فرهنگ نمیتواند بهصورت سفارشی باشد، اهالی هنر باید احساس امنیت كنند تا ایده در ذهنشان بالنده شود و بروز یابد و این نیازمند یك فضای آرام روانی و متضمن بهرههای اقتصادی است. به این معنا كه حوزه فرهنگ باید بهتدریج به سمت مزیتهای اقتصادی نیز پیش رود تا انگیزه لازم را برای هنرمندان و اهالی فرهنگ ایجاد كند.
* صحبتهایی كه تاكنون در حوزه فرهنگ انجام شده، خوب بوده است ولی متاسفانه تاكنون ظهور این صحبتها كافی نبوده و انتظارها بیشتر از این است. مثلا باید همچنان كه خانه سینما بازگشایی شده، انجمنهای صنفی و حرفهیی نیز بازگشایی شوند و اعمال سلیقهها به حداقل برسد. مثلا اعمال سلیقه در ممیزی كتاب و حتی قضاوت در زمینه روزنامهنگاری به طور عام باید كمتر شود تا دلگرمی بیشتری در این عرصه به وجود آید و ما شاهد شكوفایی در عرصه فرهنگ باشیم. در غیر این صورت، فرهنگ درجا میزند، چون در تعامل با دیدگاههای مختلف قرار نمیگیرد. به عنوان كسی كه به این حوزه علاقه دارم، معتقدم كه اتفاقها كافی نبوده است.
* در بحث توزیع یارانه بین مطبوعات، دستورالعملی تصویب شد كه ملاكهایش خوب است به شرط آنكه درست اجراشود. مثلا وقتی «تیراژ» ملاك پرداخت یارانه قرار میگیرد، باید توجه شود كه ما هیچ گاه نتوانستهایم آمار واقعی از تیراژ مطبوعات داشته باشیم و «تیراژ» همیشه ساختگی بوده است. بنابراین باید ابزارهایی تعبیه شوند تا آمار تیراژ واقعی را مشخص كنند. تیراژ مطبوعات ما زیر یكمیلیون نسخه است و در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این در حالی است كه ما چند سال پیش، تیراژ روزانه ۵ / ۲ میلیون نسخه را نیز تجربه كردیم. البته افت تیراژ در همه جای جهان یك پدیده آشناست، اما نه به این شدت و سرعت. افت تیراژ در ایران ناشی از این است كه مطبوعات نتوانستهاند بهدلیل سیاستگذاریها، بیانگر حقیقت باشند و نگاه نقد و نظارتی خود را درست اعلام كنند.
* اعتقاد دارم رخنههایی در دستورالعمل پرداخت یارانه به مطبوعات وجود دارد، در این دستورالعمل به بررسی كیفی مطبوعات اشاره شده، اما مشخص نیست این بررسی كیفی بر چه اساس و ضوابطی قرار است انجام شود، با نگاه حرفهیی، ایدئولوژیك یا سیاسی؟ اگر قرار است ارزیابی كیفی محتوا انجام شود، باید از منظر حرفهییگرایی باشد و گروهی مسوول این ارزیابی باشد كه دیدگاه مستقل دارد و از كارمندان وزارت ارشاد نیستند.