ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 11.08.2013, 19:20
توافق روحانی و اکثریت مجلس بر سر کابینه

هفته‌نامه آسمان / اکبر منتجبی

اواخر هفته گذشته كه اعلام شد دكتر حسن روحانی می‌خواهد در یك كنفرانس مطبوعاتی، با مردم سخن بگوید. به دفتر ریاست‌جمهوری در خیابان پاستور رفتم. قصدم شركت در كنفرانس مطبوعاتی آقای رئیس‌‌جمهور بود. از قبل نیز نامه‌نگاری انجام شده بود اما وقتی نامم را گفتم، گفتند نه اسم شما و نه اسم مجله آسمان در لیست نیست. در حال برگشتن به دفتر روزنامه بودم كه یكی از نزدیكان رئیس‌جمهور را دیدم. حال و احوالی كردیم و از این روزهایش پرسیدم. قدم‌زنان وارد محوطه ریاست‌‌جمهوری شدیم بی‌اینكه كسی از من بپرسد كجا می‌روم. با او به دفترش رفتیم. من نیز ترجیح دادم با او به نزدیك دفترش بروم و اخبار و تحلیل‌هایش را بشنوم تا اینكه به جلسه‌ای بروم كه نامم در آن نیست.

پرسیدم این روزها، همه خوشحال هستید؟ بالاخره دولت رسماً كارش را آغاز كرده، رئیس‌جمهور در دفترش مستقر شده و وزرای پیشنهادی برنامه‌های خودشان را شروع كرده‌اند. پرسید: خوشحال؟ به این لبخندها نگاه نكن. نمی‌دانی كه ما چه چیز را تحویل گرفته‌ایم. قرار است آقای روحانی ۱۰۰ روز دیگر گزارش كاملی به مردم بدهد و در یك برنامه زنده تلویزیونی بگوید كه میراث محمود احمدی‌نژاد برای دولت او چه بوده است و چه بار مالی به جای گذاشته است. شش ماه است آقای احمدی‌نژاد اقساط بدهی‌مان به بانك جهانی را پرداخت نكرده است. در این میان، فشارهای پی در پی وارد می‌شود كه برخی از وزرا نیز پیش از رأی اعتماد مجلس كناره‌گیری كنند.

پرسیدم: فشار از جانب چه كسانی است؟ گفت: بالاخره جریاناتی هستند كه مخالف دولت آقای روحانی و اعتدال‌‌گرایان هستند. نفع آنها در یك دولت ضعیف است تا بتوانند طعم تلخ شكست خود را با اعلام ناتوانی روحانی و دولت او شیرین كنند.

به ساختمانی كه دفتر او در آن قرار دارد رسیدیم. مطابق معمول چك و بازبینی‌ها صورت ‌گرفت. با هم از پله‌ها رفتیم بالا. سه طبقه بالاتر دفتر او بود. اتاقی ساده و بی‌پیرایه. پرسیدم بالاخره شما حامیانی در مجلس دارید. آنها به شما كمك نمی‌كنند؟ گفت: هسته‌های سخت جریان راست از ابتدا به دنبال چهار وزارت‌خانه مهم دولت بودند. بارها پیغام و پسغام دادند كه باید برای وزارت‌خانه‌های كشور، اطلاعات، ارشاد و علوم با ما رایزنی كنید. آقای روحانی همانطور كه به همه گفته بود، لیست بدهید، به آنها نیز گفت، لیست بدهید اما آنها نه‌تنها لیست نمی‌دادند، بلكه در مرحله بعد اعلام ‌كردند كه این وزارت‌خانه‌ها را دربست به ما بسپارید.

پشت صندلی ساده‌اش نشست. تلویزیون را روشن كرد. دكتر روحانی كنفرانس را آغاز كرده بود. به سوال رابطه با آمریكا كه رسید، از روی یك متن از پیش‌نوشته، پاسخ خبرنگار سی‌ان‌ان را داد. گفتم: برای اولین بار است كه رئیس‌‌جمهور ایران، به جای آنكه فی‌البداهه سخن بگوید، از پیش به سوال اندیشیده و پاسخی تهیه كرده تا «بی‌ربط» سخن نگوید. گفت: چند پیشنهاد به دكتر روحانی داده‌ایم كه از این به بعد جلسات خبرنگاران، منظم‌تر و كاربردی‌تر برگزار شود. مثلاً به جای آنكه خبرنگاران بیایند، سردبیران روزنامه‌ها هفته‌‌ای یك بار برای صبحانه به دفتر رئیس‌جمهور دعوت شوند و با ایشان جلسه بگذارند و رئیس‌جمهور، برخی مسائل را برای آنها بازگو ‌كند، تحلیل ارائه ‌دهد و انتظارش را نیز از رسانه‌ها اعلام ‌كند. قرار است این جلسات در سه سطح تعریف شود. یك سطح آن نیز جلسه با مدیران مسوول است.

برایم جالب بود. اما جالب‌تر، فشارهایی بود كه پیشتر گفته بود به كابینه وارد شده است. پرسیدم: آقای روحانی مقابل آن فشارهایی كه گفتید عقب‌نشینی كرد یا نكرد؟

گفت: از وقتی نام دكتر جعفر توفیقی، آقای مسجدجامعی، حجت‌‌الاسلام یونسی برای وزارت مطرح شد، فشارهای بی‌امانی وارد آمد كه این افراد به وزارت‌خانه‌ها و دولت داخل نشوند. اگرچه امكان آن وجود داشت كه در صورت معرفی، مجلس نیز با حسن نیت آقای لاریجانی به آنها رای اعتماد بدهد، اما با این حال قابل پیش‌بینی نبود. دكتر روحانی گفته، علاقه‌مند نیست كه مجلس به وزرای اصلی او، رای اعتماد ندهند. برای همین، قدم اول را به منظور حسن نیت برداشت.

قدم اول این بود كه اطرافیان دكتر روحانی با طیف دكتر لاریجانی، رئیس مجلس و آقای باهنر برای یك لیست مشترك به توافق برسند كه رسیدند و قرار است آن لیست اجماع مجلس را داشته باشد و همه وزرا رای اعتماد بگیرند. آقای لاریجانی نیز قول مساعد به دكتر روحانی داده است اما فراكسیون اقلیت مجلس كه متشكل از جمعیت ایثارگران و جبهه پایداری است، پیغام فرستادند كه هنوز نسبت به كابینه نظر دارند و باید آن را «معتدل‌تر» كرد. حتما نظر آقای حداد عادل را خواندی كه گفته بود «می‌خواهیم كابینه معتدل آقای روحانی را معتدل‌تر كنیم.» آقای حداد عادل رئیس فراكسیون اقلیت مجلس است.

گفتم: شاید خود آنها نظری نسبت به این وزارت‌‌خانه‌ها دارند و افرادی را برای این وزارت‌‌خانه‌‌ها در نظر گرفته‌‌اند. گفت: اتفاقا همین هم هست. یك نفر پیغام آورد كه وزارت آموزش و پرورش را به آقای حداد عادل بدهید. آقای محمدمهدی زاهدی نیز كه قبلاً در دولت اول احمدی‌نژاد، وزیر علوم بود پیغام فرستاده حاضر است وزارت علوم را بپذیرد و بهتر است كه این وزارت‌‌خانه را به من بدهید.

گفتم: آقای روحانی در آن توافقی كه گفتید، آقای رحمانی‌فضلی را برای وزارت كشور قبول كرد؟ خب اگر قرار بود آقای یونسی به وزارت اطلاعات نرود، ایشان به وزارت كشور می‌رفت. چرا اینطور شد. الان در بدنه حامیان دكتر روحانی نسبت به آقای رحمانی‌فضلی و حتی آقای پورمحمدی خیلی نظر مساعدی وجود ندارد. چرا این دو انتخاب شدند؟

گفت: البته از بابت این دو نفر كسی نباید نگران باشد. به دوستانت بگو كه یادشان نرود كه آقای پورمحمدی در سازمان بازرسی كل كشور، نواقص قراردادهای دولت قبل را شناسایی كرد، آنها را با سند و مدرك به مردم شناساند و بعد گزارش مشروح داد كه چه كسانی در كنار رئیس‌جمهور سابق، چه کارهای مالی و پولی‌ای كرده‌اند. حافظه ما نباید كوتاه‌مدت باشد. آقای پورمحمدی در سازمان بازرسی كل كشور، ادعاهای گزاف برخی از دولتمردان قبلی را با اسناد معتبر، برملا كرد.

پرسیدم: از ابتدا آقای پورمحمدی در لیست كابینه بود؟ گفت: معمول است كه برای وزارت دادگستری رئیس قوه قضائیه فردی را معرفی می‌كند تا بتواند با او كار كند. پیش از آقای پورمحمدی چند نفر دیگر مطرح شده بودند. ابتدا آقای آوایی رئیس دادگستری استان تهران مطرح شد. بعد آقای امیری عضو سابق شورای نگهبان مطرح شد. اما در رایزنی اولیه با قوه‌قضائیه، معلوم شد كه باید به دنبال گزینه دیگر رفت. پیشنهاد بعدی به آقای محمدجعفر منتظری رئیس دیوان عدالت اداری داده شد كه او نپذیرفت تا اینكه رئیس قوه قضائیه آقای پورمحمدی را معرفی كرد. از قرار معلوم در جلسه‌ای كه رئیس‌جمهور با آقای پورمحمدی داشته، مسأله زندانیان سیاسی نیز مطرح می‌شود و رئیس‌جمهور از پور محمدی می‌خواهد از نفوذ خود در دستگاه قضایی استفاده كند و شرایط آزادی زندانیان را فراهم كند.

پرسیدم: چنین اتفاقی می‌افتد؟ بلند شد پنجره اتاق را باز كرد تا هوایی به درون اتاق دم كرده و گرفته، بیاید. بعد گفت: من امیدوارم. ضمن آنكه خیلی از آنها عید فطر ممكن است آزاد شوند. برخی آخرین سال حكم خود را سپری می‌كنند و احكام آنها رو به پایان است. به همین دلیل ممكن است از قوه قضائیه درخواست شود تا تسهیلاتی برای آزادی آنان فراهم كند. مثلاً  مرخصی‌های طولانی‌مدت را به پایان حكم آنها گره بزند و آنها بیرون بیایند.

پرسیدم درباره آقای رحمانی فضلی چطور. چون وزارت كشور، بزرگترین و سیاسی‌ترین وزارت‌خانه دولت است. سطح تعامل با آقای رحمانی‌فضلی چگونه است؟ گفت: آقای رحمانی‌فضلی دوست دوجانبه آقای روحانی و دكتر لاریجانی ریاست مجلس است. امین هر دو نفر است. درباره آقای رحمانی‌فضلی نیز نباید نگران بود. نباید از همین الان بخشی از كابینه را علیه خودمان بشورانیم. فراموش نكن آقای رحمانی فضلی نیز نقش بسیار پررنگی در اثبات عدم صداقت برخی از سخنان احمدی‌نژاد داشت. او با ارائه گزارش‌های دقیق و ارائه آمار دیوان محاسبات تلاش كرد نشان دهد كه دولت نهم و دهم و شخص احمدی‌نژاد در امر اقتصاد چه انحرافاتی داشته است. با پول نفت چه كرده است. یادت می‌آید كه خبر داد دولت پول نفت را به خزانه واریز نكرده است؟ پرسیدم: اما او یك اصول‌گراست. گفت: مهم این است که رحمانی فظلی تندرو نیست. اصول‌گرایی سنتی است. آنها با حسین شریعتمداری، با حسین‌‌الله كرم یا حتی با خود احمدی‌نژاد زاویه و تفاوت دارند.

گفتم: مدتی پیش جلسه‌ای در خانه آقای هاشمی برگزار شد كه آقای روحانی و خاتمی و سیدحسن خمینی برای افطاری به آنجا رفتند. از آن خبری دارید؟ گفت: آن شب دو جلسه افطاری همزمان برگزار شد. جلسه اول در خانه آقای هاشمی بود و جلسه بعدی در خانه شیخ قدرت علیخانی. آقای خاتمی و سیدحسن خمینی پس از جلسه اول به خانه شیخ قدرت آمدند كه كنار خانه آقای هاشمی است. حدود ۲۰ نفری از چهره‌های سیاسی – فرهنگی در خانه شیخ قدرت دعوت بودند. ظاهرا آنها  دغدغه‌های خود را درباره وزارت کشور با دکتر روحانی مطرح کرده بودند.

درباره وزارت كشور نیز این را یادآوری كنم كه استانداران همه از طرف آقای روحانی و هیئت دولت انتخاب می‌شوند. حتماً نظر ایشان در این باره ارجح است و تا جایی كه می‌‌دانم قرار است از هر دو جناح برای اداره كشور، خصوصا استانداری‌ها استفاده شود.

گفتم: با این حساب نباید نگرانی وجود داشته باشد. ولی شما چرا گفتید به ظاهر لبخند می‌زنیم و در باطن فشارها را تحمل می‌كنیم؟ گفت: هنوز بحث‌ها تمام نشده است. هنوز آن اقلیت مجلس، سرپا است. آنها صدای بلندی دارند، اگرچه ممكن است نتوانند علیه دولت اجماعی را پدید بیاورند. دولت دكتر روحانی می‌خواهد، كار سنگینی را برای بهبود اقتصاد آغاز كند، اما آنها از همین ابتدا، نمی‌خواهند شیرینی پیروزی مردم، تداوم داشته باشد. بنابراین، دولت آقای روحانی از دو جانب در فشار است. كشوری كه تحویل گرفته و اقتصاد آن خراب است و فشاری كه از طرف حامیان سابق احمدی‌نژاد در مجلس متحمل می‌شود تا ناكارآمدی روحانی را جشن بگیرند.

پرسیدم: خود روحانی چیزی در این باره نگفته است؟ گفت: اتفاقاً چند روز پیش از مراسم تنفیذ، در مركز تحقیقات استراتژیك، دكتر روحانی جشن خداحافظی گرفت و تمام كارمندان آنجا را به افطاری دعوت كرد. آن جلسه حاشیه‌هایی نیز داشت از جمله اینكه محمدعلی بشارتی یك ساعت زودتر از برگزاری جلسه سخنرانی آمد و صندلی پشت روحانی را انتخاب كرد و آنجا نشست تا نزدیكی خود را به روحانی نشان داده باشد. او تعریف می‌كرد جلسه خیلی خودمانی شده بود. برخی از چهره‌هایی را كه آنجا می‌‌دیدی، مدت‌ها بود ندیده بودی. حتی باقر اسدی، دیپلماتی كه تازه از بند رسته است نیز از جمله میهمانان افطاری بود. طبیعتا، این میهمانی، سخنرانانی نیز داشت. سیدرضا صالحی كه معاون رئیس‌جمهور در میراث فرهنگی شده، در این جلسه سخن گفت و یادآور فعالیت‌هایی كه او در مركز انجام داده است، شد. بعد علی یونسی سخن گفت. یونسی اولین فردی بود كه به روحانی پیوست. در ستاد انتخاباتی‌اش به او كمك كرد و سپس به عنوان وزیر اطلاعات دولت او مطرح شد. اما اتفاقاتی رخ داد كه آرام آرام او از كابینه كنار گذاشته شد.

او تعریف می‌كرد كه یونسی در مراسم افطاری روحانی خیلی استوار و محكم سخن می‌گفت. چشم در چشم روحانی دوخت و گفت كه كسی نباید از این‌كه در كابینه نیست ناراحت باشد. مهم این است كه كنار دولت باشد. مهم این است كه به آقای روحانی كمك كند و بعد به خودش اشاره كرد و گفت من در كنار این دولت هستم و به آقای دكتر روحانی هر كمكی كه بخواهد، می‌‌كنم.

مهمترین سخنران افطاری مراسم، دكتر روحانی بود. او در سخنانش با تأكیدات بسیار كلمه «امید» را بر زبان می‌‌آورد و می‌گفت كه برخی تلاش می‌كنند «صدای مردم» را نشنوند اما صدای مردم در ۲۴ خرداد آنقدر بلند بود كه نمی‌‌توان گوشی را پیدا كرد كه آن را نشنیده باشد. گفت دكتر روحانی در میانه سخنانش، ناگهان سكوت كرد. سرش را پایین انداخت و بعد با همان تأكیدات همیشگی، گفت: به عهدی كه با مردم بستم پای‌بندم. خیلی‌ها وانمود كنند شرایط كشور خراب است و دیگر بهبودی حاصلش نمی‌شود. خیلی‌ها این روزها بذر ناامیدی را می‌گسترانند اما من امید دارم. به این مردم امیدوارم و می‌دانم كه شرایط تغییر می‌كند. اگرچه برخی نیز به دنبال دست‌‌اندازی باشند.

  ***

تلویزیون با صدای بسته نشان داد كه كنفرانس مطبوعاتی آقای روحانی به اتمام رسیده است. انگار كنفرانس ما هم به پایان رسیده بود. بلند شدم و از او تشكر كردم. گفتم: امید تنها چیزی است كه داریم. او به كنار پنجره رفت و به خبرنگارانی كه از دفتر رئیس‌جمهور بیرون می‌‌آمدند، زل زد. در اتاق را بستم و از پله‌ها پایین آمدم.