هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضاء ستاد خود ضمن تشکر از آنها، ناگفتههایی را در مورد روزهای پیش و پس از ثبت نام ریاست جمهوری مطرح نموده است.
سایت جهش، با انتشار محتوای این جلسه، بخشهایی از سخنان آقای هاشمی در رابطه با اقتصاد کشور را نیز منشتر کرده است.
آقای هاشمی در بخشی از گزارش خود درباره وضعیت وخیم اقتصادی کشور میگوید: «با این کوه مشکلات هرکس که راضی به پذیرفتن مسوولیت باشد باید ابتدا قصدش را پرسید که با این بودجه بدون منابع چگونه میخواهد ۲۵ درصد حقوق کارمندان را افزایش دهد؟ دولتی که بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به بانکها و پیمانکاران بدهکار است را چگونه میخواهد اداره کند؟»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان خود میافزاید: “پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نیست. پولهای خارجی را خوشبینانه به چین دادیم و آنها با دریافت هزینهای آن را به یوآن تبدیل کردند و بعد هم گفتند به جای پول کالا میدهیم و بعد از آن هم گفتند نه هر کالایی، بلکه آنچه خودمان تعیین میکنیم میدهیم. هند هم آمده نفت ما را با قیمتی خیلی ارزان میخرد اما حاضر نیست حتی روپیه بپردازد. این گزارش وزیر بازرگانی و رییس کل بانک مرکزی است که در یکی از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند.”
متن کامل این سخنان در ادامه آمده است:
- خدمت رهبری هم رفتم و گفتم در انتخابات نامزد نمیشوم تا اگر ایشان فکری درباره کسی در نظر دارند انجام دهند.
- اشاره کردم نگفتم نمیآیم. همین یک جمله کافی بود که لشکرکشی سنگینی کنند. پس از آن بود که سیل نامهها و تلفنها از نجف، قم و مشهد که همه از مراجع بزرگ بودند برای نامزدی بنده آغاز شد. چطور میتوانستم اینقدر مستبد به رای خودم باشم که به آنها و به خصوص این جوانان نه بگویم؟
- من خود میدانم نباید میآمدم و در جلسات خصوصی هم گفتم که اینها را از هرکس بهتر میشناسم.
- یک روز قبل از نامنویسی این تفکر بر من افتاد که دیگر نمیتوان در برابر مردم مقاومت کرد. اینکه شخصا چه کردم بماند چون از آن حرف در میآید. پس از ثبت نام تا نیمه شب بیدار ماندم و به شرایط که ما در داخل و بیرون کشور داریم و این آدمهایی که بوق به دست دارند و البته تک تک آنها را با تفکرات و امیالشان میشناسم فکر کردم.
- با این کوه مشکلات هرکس که راضی به پذیرفتن مسوولیت باشد باید ابتدا قصدش را پرسید که با این بودجه بدون منابع چگونه میخواهد ۲۵ درصد حقوق کارمندان را افزایش دهد؟ دولتی که بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به بانکها و پیمانکاران بدهکار است را چگونه میخواهد اداره کند؟
- پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نیست. پولهای خارجی را خوشبینانه به چین دادیم و آنها با دریافت هزینهای آن را به یوآن تبدیل کردند و بعد هم گفتند به جای پول کالا میدهیم و بعد از آن هم گفتند نه هر کالایی، بلکه آنچه خودمان تعیین میکنیم میدهیم. هند هم آمده نفت ما را با قیمتی خیلی ارزان میخرد اما حاضر نیست حتی روپیه بپردازد. این گزارش وزیر بازرگانی و رییس کل بانک مرکزی است که در یکی از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند.
- ما کشاورزی کوچکی داریم. با سمهای چینی محصولات پارسال و امسال را از دست دادیم حالا ببینید مردمی که داروی چینی میخورند چه میکشند. چند سال پیش با یک تمام بهترین داروهای دنیا را میخریدیم. وضع دارو و غذا این شده و هیچکس نمیداند فردا چه میشود.
- کاسب وقتی جنس میدهد باید جایگزین آن را بخرد اما نمیداند فردا باید به چه قیمتی جایگزین کند و ناچار آن را نگه میدارد.
- افتخاراتی که ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب داشت کتمان شدنی نیست و ایران کشوری عزیز بود. من خودم با ماشین همه کشورهای اروپایی را گشتم و رانندگی کردم. از این کشور به آن کشور میخواستم بروم فقط پاسپورت را نشان میدادم. حالا به جایی رسیدیم که مردم امروز میترسند زن خودشان را با خود به سفر خارجی ببرند چون بیحرمتی میشود.
- در مجلس سنای آمریکا دو طرح خطرناک وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود و گویا از این پس فعال میشوند. میخواهند سیستان و بلوچستان و و آذربایجان را تجزیه کنند. بعد هم قرار است اگر اسراییل به ایران حمله نظامی کرد به او کمک نظامی کنند. شاید جنگ روانی باشد اما به قول علما هر احتمالی برای انسان تکلیف میآورد.
- به نظرم بدتر از این حتی با سناریو و راههای تخریبی از پیش تعیین شده نمیشد کشور را اداره کرد. با این وضع اگر کسی راضی باشد که مسوولیت بپذیرد باید خیلی از خود ایثار نشان دهد.
- نمیخواهم وارد فضای اظهارات و تبلیغات آنها شوم اما نادانی انسان را اذیت میکند. اینها نمیفهمند دارند چه میکنند. حتی اگر دشمنی و رقابت هم داشته باشند عقل میگوید که بگذارید بیاید و بعد رسوا کنید. میگذاشتید مردم با امید پای صندوق میآمدند و بعد از ۶ ماه متوجه میشدند که همه چیز دارد گرانتر میشود. نمیدانند کسی بود که خود را قربانی کند و سپس راه را برای دیگران باز کند. همانطور که پس از جنگ خیلی از نمایندگان به من میگفتند از مقام مطالبه به مقام پاسخگویی نقل مکان نکن اما به خدا توکل کردم.
- همان تجربه پس از جنگ را با مقداری تغییرات یک فرمول قابل حل است. خارجیها آن دوره به من میگفتند easy man چون خیلی کم طول کشید که درهای خارج به روی ما باز شد. الان هم میشود آن تجربه را به آسانی انجام داد اما با این تفاوت که مردم آن موقع دلسوز بودند. این همه خصومت و افتراق در جامعه وجود نداشت.
- پس از راه اندازی ستادها پیغام دادند که ما با اصلاحطلبان کار نمیکنیم و ستاد اصولگرایان راه اندازی شد. این یعنی در جمع آنها هم انسان عاقل زیادی وجود دارد.
- فکر نمیکردم با آمدنم در کشور موج ایجاد شود. فکر میکردم مثل گذشته باشد. مردم به یاس رسیده بودند که ناگهان موج ایجاد شد.
- مایوس نشوید. در هیچ حالتی انسان نباید دچار یاس شود. برای ما هم این حالت قابل تصور نبود. ممکن است اندکی با تاخیر ضررها ادامه یابد اما روزی میرسد آنها که باید میآیند. اگر نگرانی باشد تنها از طرف دشمنان خارجی است که البته جدی است.
- امید است که در شرایط موجود تصمیم جدی بگیرند و فرصتی دیگر به ما و مردم داده شود و خودم امیدوار هستم. از همه مردم هم میخواهم که امیدشان تبدیل به یاس نشود و آرامش خود را حفظ کنند. به هرحال ما چارهای نداریم و آنها که این کار را کردند نیازی به دشمن خارجی ندارند چرا که مشکلات از درون در حال وقوع است.
- نباید ضربهای متوجه نظام شود. یکی از ضروریترین کارها این بود که حماسه سیاسی رهبری محقق شود که نشد و مقدمه حماسه اقتصادی بود.
در بخش دیگری از این جلسه، اسحاق جهانگیری که با حالت بغض سخن میگفت، افزود:
- جریان افراطی که کار کشور را به اینجا رساند فکر نمیکند ظرف یک هفته موج ایجاد شود. موج بلند را که دید به فکر افتاد با استوانه انقلاب برخورد کند. برای ما که هنوز به جمهوری اسلامی باور داریم جزو تلخترین روزهای زندگیمان است.
- در کدام دانشگاه مدیریت آمده که سن بالا یا پایین در مدیریت تاثیر دارد؟ ممکن است کسی صبح تا شب بدود اما نتواند یک تصمیم درست برای کشور بگیرد.
سخنران دیگر جلسه، انصاری بود. وی گفت:
- ردصلاحیت قهرمان بزرگ تاریخ ایران آن هم به بهانه کهولت سن یکی از تلخ ترین طنزهای روزگار است. از آن طنزهایی که در قرن یک بار برای طنزپردازان فرصتش پیش میآید. این کار از سوی کسانی انجام شده که به دلیل کهولت سن دستاویز همه طنزهای پیامکی دنیا هستند.
- بگویند هاشمی در کدام عرصه مطرح بوده و نتوانسته؟ بگویند خودشان چند جلسه در مجمع غیبت داشتند و با چقدر تاخیر میآیند و با چند ساعت تعجیل میروند؟
- تروریستهای حیثیتی امروز حق دارند عصبانی باشند. وقتی خبر نظرسنجی بسیج را خواندند که هاشمی ۵۷ درصد رای قطعی و حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد هم افزوده خواهد داشت و در مرحله اول با ۷۰ درصد پیروز انتخابات خواهد بود به صرافت برای تغییر روند انتخابات افتادند.