ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 12.05.2013, 8:40
همایش دهمین سالگرد تاسیس اتحاد جمهوری‌خواهان

یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ / ۱۲ مه ۲۰۱۳

همایش دوروزه ۱۰ سالگی اتحاد جمهوری خواهان روزهای شنبه و یکشنبه  ۱۱ و ۱۲ مه، در برلین برگزار شد. این مراسم با خوشامدگویی فرزانه عظیمی از اعضای این تشکل آغاز شد و با سخنرانی بابک امیرخسروی و مهدی فتاپور از بنیان گذاران اتحاد جمهوری خواهان ادامه پیدا کرد. در این مراسم میزگردی نیز در انتخابات ریاست جمهوری خردادماه در ایران برگزار شد.

فرزانه عظیمی سخنانش را با یاد عضو درگذشته اتحاد جمهوری خواهان مهرداد مشایخی و نیز یاد عضو بیمار این تشکل مهدی خانبابا تهرانی که به علت بیماری نتوانست در این همایش شرکت کند آغاز کرد.

وی به تاریخ ۱۰ ساله اتحاد جمهوری خواهان و این نکته اشاره کرد که این حرکت در 10 سال پیش توانست دیوار فاصله بین بخش های بزرگی از نیروهای سیاسی جمهوری خواه را بشکند.

فرزانه عظیمی گفت: «جشن ۱۰ سالگی اتحاد جمهوری خواهان در حالی برگزار میشود که به دنبال حرکت اعتراضی مردم ایران، جنبش سبز، دیوار فاصله بین فعالان جمهوری خواه در داخل  خارج از کشور شکسته شده و اولین گامها برای ایجاد دیالوگ و گفت و گو برداشته شده است.

بابک امیر خسروی که به دلیل کسالت نتوانسته بود در این همایش شرکت کند،  از طریق اسکایپ سخنان خود را ارائه داد. وی اظهار داشت که در یک نگاه کلی می توان با اطمینان گفت تلاش ها و فعالیت های خالصانه کوشندگان اجا طی این ده سال علیرغم دشواری های گوناگون درونی و برخی عوامل بیرونی به هدر نرفته و ثمرات و ترازنامه مثبتی از خود به جای گذاشته است.

وی به جداشدن بخشی از این تشکل و به وجود آمدن سازمان جمهوری خواهان اشاره کرد و صدمه ای که به گفته او “از جدا شدن تن پاره های جداشده از این پیکر” به اتحاد جمهوری خواهان خورد. امیرخسروی اظهار امیدواری کرد که دوباره این تن پاره ها به هم پیوند بخورند.

بابک امیر خسروی حضور طیف های سیاسی گوناگون در آخرین همایش اتحاد جمهوری خواهان  را که در پاییز گذشته در کلن آلمان برگزار شد، فرصتی مغتنم شمرده و اظهار داشت که باید قدر آن را دانست و اجازه نداد تا این نتایج از دست برود.
در خارج از کشور و به ویژه درعصر اینترنت آنچه مهم است کیفیت و وزن و امکانات یک سازمان است نه کمیت و تعاد اعضای آن. بدین جهت نیز تاسف خود را از انشعاب دوستان (انشعاب درونی خودشون) نه به خاطر تعداد آنها بلکه به خاطر کیفیت این تن پاره از اجا است.

آقای امیر خسروی افزود،  امیدارم با کوشش متقابل دوباره در کنار هم باشیم و به پیکاری که در ده سال پیش با امید آغاز کرده بودیم ادامه دهیم..دور از واقع گرایی نیست که اجای کنونی با همه کمبود ها بعد از ده سال فعالیت در صحنه سیاسی ایران به ویژه در خارج همچون یک تشکل جمهوری خواه عرفی و جدی از سوی دیگر جریانات سیاسی شناخته شده و استقبال می شود. دوستان این دستاورد کوچکی نیست و قدر آن را بدانید و پاسدار آن باشید.. حضور طیف های مختلف و اهل مطبوعات و قلم در آخرین همایش اجا وو بحث های آنها در آن همایش شاهد آن است… اهمیت این مناسبات خارج شدن ما از تنگنای طیف سازمان های چپ سنتی و مرور از عرصه تعامل و گفتگو با گرایشات مذبی وار و طیف های مختلف وابسته به اصللاح طلبان داخل کشور است…

مهدی فتاپور از بنیانگذاران اتحاد جمهوری خواهان در سخنان افتتاحیه خود دکتر شاپور بختیار را اولین کسی دانست که برای اتحاد نیروهای دموکراسی خواه تلاش کرده است. وی همچنین دکتر قاسملو را اولین نیروی اپوزیسیون دانست که تلاش کرد تا نیروهای جمهوری خواه را متشکل کند.

آقای فتاپور اتحاد نیروهای چپ در دهه 70 شمسی را آغاز تلاش برای تشکیل اتحاد نیروهای جمهوری خواه عنوان کرد؛ تلاشی که یک دهه بعد با تشکیل اتحاد جمهوری خواهان به ثمر نشست.

وی در بخش چالش های پیش روی جمهوری خواهان، ضرورت اتحاد نیروهای سکولار جمهوری خواه را مهمترین این چالشها دانست. فتاپور تاکید کرد که اتخاذ سیاست در قبال انتخابات و نیز سیاست خارجی و برنامه هسته ای ایران را از جمله ضرورت های کنونی این نیرو دانست.

وی با اشاره به جدایی هایی که از اتحاد جمهوری خواهان صورت گرفت و مهمترین آن سجا بود گفت از دوسال پیش روند برعکس شده و هم توجه به اجا بیشتر شده و هم کسانی که کناره گرفته بودند مایل به همکاری دوباره هستند.

مهدی فتاپور وزن سیاسی نه تنها تشکل اتحاد جمهوری خواهان بلکه کل نیروهای جمهوری خواه را جریانی شناخته شده و دارای وزن وچهره سیاسی در داخل ایران دانست که  به عنوان یک جریان دموکراسی خواه سکولار جمهوری خواه شناخته شده و دارای پایگاه است.

وی رابطه با جوانان را رگ حیاتی اتحاد جمهوری خواهان دانست که ادامه فعالیت این تشکل با توجه به بالا رفتن میانگین سنی اعضا، به آن بستگی دارد.

میزگرد همگرایی جمهوری‌خواهان

محمد برقعی، بهروز بیات، کوروش پارسا، بهروز خلیق، مهرداد درویش پور و حسین علوی شرکت کنندگان اولین میز گرد این همایش بودند که فرزانه عظیمی آن را اداره میکرد.

در اولین بخش این میزگرد بهروز خلیق نزدیکی و تقویت نیروهای جمهوری خواه را مهمترین دستاورد اتحاد جمهوری خواهانن دانست. وی همچنین اضافه شدن جریانها از پنج جریان اولیه به 9 جریان را یکی دیگر از نشانه های گسترش این حرکت دانست که به خصوص در زمینه حقوق بشر توانست اقدامات مشترک و مفیدی را انجام دهد.

مهرداد درویش پور شکل گیری اتحاد جمهوری خواهان را در زمانی که به گفته او بخشی از نیروهای اپوزیسیون جذب جریان اصلاح طلبی شده بودند، سودمند دانسته و خاطر نشان کرد که شکل گیری این جریان توانست بخش بزرگی از نیروهای سکولار را جذب کند.

وی در مجموع برآمد جمهوری خواهی را یکی از موثرترین و کاراترین حرکتها برای گذار به دموکراسی دانست که جزو معدود یا شاید تنها نیرویی است که توانایی دیالوگ با تمامی گروهها را دارد.

حسین علوی ابتدا به دلایل اهمیت جریان جمهوری خواهی اشاره کرد و گفت: «جمهوری خواهی به دو دلیل اهمیت دارد یکی اینکه هنوز و همچنان بهترین روایت برای دموکراسی در جهان است و دوم اینکه نقطه ستیز بین جمهوریت و استبداد حاکم در نظام کنونی است».

وی سپس نتیجه گرفت که به همین دو دلیل باید بر جنبش جمهوری خواهی همچنان تاکید کرد و برای آن تلاشهای بسیار انجام داد.

آقای علوی تداوم ۱۰ ساله اتحاد جمهوری خواهان و سهم بزرگی را که این حرکت در تولید گفتمان سیاسی انتخابات آزاد در ایران داشته مهمترین دستاوردهای اتحاد جمهوری خواهان دانست.

بهروز بیات مهمترین نقطه قوت اتحاد جمهوری خواهان را در گذشتن از تصورات جمهوری خواهی مخصوصا در جنبش چپ ایران دانست. او اتحاد جمهوری خواهان را  نقطه بریدن از تصور ایدئولوژیک از جمهوری خواهی عنوان کرد.

کوروش پارسا عضو اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران عدم دنباله روی از اصلاح طلبان حکومتی را یکی از نقاط قوت حرکت جنبش خواهی دانست که توانست صف مستقل سکولار دموکراتیک ها را ایجاد کند.

محمد برقعی تبیین و روشن کردن مفاهیم کلی را یکی از مهمترین کارهایی دانست که اتحاد جمهوری خواهان در حال حاضر باید انجام دهد.

وی گفت: «وقتی ما میگوییم جمهوری خواهی باید مشخص کنیم یعنی چه؟ الان همه خود را جمهوری خواه میدانند حتی مجاهدین. یا جدایی دین از سیاست یعنی چه؟ منظور از محاصره حکومت با جوامع مدنی که در بیانیه اول آمد چیست؟».

آقای برقعی تاکید کرد که نیروهای جمهوری خواه باید این مفاهیم را تحلیل کرده و اهداف را مشخص کنند و نیز هویت جمهوری خواهی را حفظ و تبیین کنند.

موانع سیاسی و تشکیلاتی

در بخش دوم این میزگرد که به بررسی موانع رسیدن به اهداف و چشم اندازها بود بهروز خلیق وجود استراتژی های سیاسی متفاوت اصلاح طلبی، تحول طلبی و سرنگونی را که علیرغم همه اشتراکات، تفاوتهای زیادی نیز با هم دارند مهمترین این موانع دانست. او به این نکته اشاره کرد که مثلا برخی نمیخواهند امضای مشترک با سرنگونی خواهان داشته باشند وهمین مشکل باعث شده که تا کنون جمهوری خواهان نتوانسته اند به یک پلاتفرم سیاسی مشترک برسند.

مهرداد درویش پور وجود اختلافات استراتژیک سیاسی را یک اصل بدیهی دانست و گفت: «جمهوری خواهان دموکرات و لائیک اصلا بر سر همین اختلاف استراتژی سیاسی به وجود آمد چرا که ما (جمهوری خواهان لائیک و دموکرات) خواهان گذر از جمهوری اسلامی هستیم. البته در بین ما کسانی هستند که رادیکال ترند و کسانی تحول طلب در قالب های کمتر رادیکال اما در گذار از جمهوری اسلامی اختلافی نیست و این نقطه اصلی اختلاف ما با اتحاد جمهوری خواهان است».

بهروز بیات جمع شدن توده وار همه گروه های جمهوری خواه را در ابتدای این حرکت یکی از نقاط ضعف این حرکت دانست. به نظر وی ثقل خارج از کشور بودن این حرکت نیز یکی دیگر از مشکلات این حرکت است.

چشم انداز آینده

آخرین بخش میزگرد اول به بررسی چشم اندازهای اتحاد جمهوری خواهان اختصاص داشت.

بهروز خلیق به این نکته اشاره کرد که باید با تجربه گرفتن از ضعفها و قوتهای گذشته باید دو موضوع را پیش برد. یکی اینکه به جای رفتن به سمت اتحادهای فراگیر و پایدار باید روی یک پروژه معین کار کرد که بتواند راه گشا باشد. چرا که در پروژه معین کمتر مسائل استراتیژیک مطرح میشود.

جنبه دیگری که به نظر آقای خلیق باید مورد توجه قرار گیرد رفتن به سوی تمامی گفتمان های جمهوری خواهی است. یک جنبه می تونه همکاری هایی باشه در این عرصه ها در مقابل ما قرار گرفته. مساله زندانی سیاسی و حبس که می شود به صورت معیین کار کرد..همه نیروهای بیایند و امکانات خود را بگذارند روی این پروژ‌ه.

مهرداد درویش پور ضرورت سیمای سیاسی شفاف را چشم اندازی برای آینده حرکت های جمهوری خواهی دانست. وی گفت: «سیمای سیاسی شفاف هم ارزش است هم کالایی برای عرضه. اینجا رقابت سیاسی مطرح است اگر حذفش کنیم دیگر دمکراسی نیست.. از این نظر من تاکید دارم که اتحاد جمهوری خواهان باید سیمای مستقل سیاسی داشته باشد».

وی به عنوان مثال به مسئله “اجرای بدون تنازل قانون اساسی” که مورد نظر برخی از گروه های اپوزیسیون است اشاره کرد و گفت: «به گمان من جمهوری خواهی که من تحول طلب می دانمش دیگر نمی تواند طرفدار اجرای بی کم و کاست قانون اساسی باشد.اینجا بحث دلخوری شخصی نیست بلکه یک نگرش سیاسی است».

آقای دوریش پور تکیه بر اشتراکات را بسیار ضروری دانست و اظهار داشت که در نهایت باید به سوی ساختن یک جریان جمهوری خواه رفت که اگر بشود این کار را کرد بتوانیم یک دستاورد بزرگ برای جامعه است.

حسین علوی در پاسخ به سوال چشم انداز پیدا کردن به جنبش سبز اشاره کرد و گفت: بخشی از جریانهای اصلاح طلب خارج از کشور و نزدیک به جنبش سبز هنوز روشن نکرده اند که تا چه حد می توانند با جبنش جمهوری خواهی پیوند داشته باشند. من فکر می کنم که فراکسیون های نظری سیاسی و نه فراکسیون های دائم بلکه مقطعی هستند که میتوانند علیرغم اختلاف نظر در استراتژی سیاسی بر سر یک خط مشی به توافق برسند.»

بهروز بیات نزدیک کردن هرچه بیشتر تمامی چهار جریان جمهوی خواهی به یکدیگر را مهمترین چشم انداز آینده دانست. به نظر وی همراه کردن نیروهای ملی مذهبی و نهضت آزادی نیز باید یکی دیگر از ابتکار عمل های جمهوری خواهان باشد.

کوروش پارسا پیشنهاد تشکیل یک اتاق فکر را داد که بتواند ظرفیتها  توانمندی ها را بسنجد و آنها را با هم هماهنگ کند. وی ضرورت تشکیل یک شورا را نیز یادآور شد.

***

سخنرانی مهرداد عمادی و کاظم علمداری

کاظم علمداری در سخنانی که از طریق اسکایپ پخش شد ده سالگی اجا را فرصتی دانست که فعالان آن بتوانند با نگاهی گشاده و واقع گرا به ارزیابی سازمان خود بپردازند.

وی سخنانش را با دو پرسش آغاز کرد: آیا اجا توانست آنچه می خواهد بیابد؟ چند درصد از اهداف خود را توانست به دست بیاورد؟ آیا اجا توانسته بخش کوچکی از جامعه یا نیروهای جمهوری خواه را با ارزش های نوین خود همراه کند؟

آقای علمداری اظهار داشت که برای این پرسش ها پاسخ مثبتی ندارد. او ادامه داد:. «سنگ اجا از ابتدا کج آغاز شد. دو نیروی اصلی در کنار هم قرار گرفتند، سیاسیون متشکل و منفردین سیاست محور. کسان دیگری هم با پذیرش منشور اجا و نگرش اینکه حالا ببنیم چه می شود به سوی اجا آمده اند. در این میان هم پل اتصالی بین اجا و جامعه خارج از ایجاد شد. که دیری نگذشت آن پل هم شکست. در دومین نشست اجا از آن شور و شوق آغازین خبری نبود و حتی بسیاری از اعضا هم دیگر نبودند.»

وی تصریح کرد که نیروهای جمهوری خواه به درستی دل از انقلاب و خشونت کنده بودند اما نمی بایست در سرگردانی اصلاح طلبان شریک می شدند.

وی ادامه داد: «اما این آغاز کار بود آنچه آتش به جان اجا انداخت تقلیل دادن خواستهای اجا به تصمیمات ولی فقیه بود. بازتاب بیرونی این حرکت باعث شد که برخی از کادرهای درونی اجا به تنگ آمدند و از آن بدنه جدا شدند. اما متاسفانه آنان که مانده اند بیش از آنکه غمخوار جداشدگان باشند آنها را سرزنش کردند».

وی اظهار امیدواری کرد که با همراه شدن با همه نیروهای جمهوری خواه و سکولار از وضعیت فعلی خارج شود.

مهرداد عمادی سخنران بعدی این بخش از مراسم بود. وی در سخنانی با عنوان ارزیابی تغییر ساختاری اقتصاد ایران از رویکرد تولید محور به بازرگانی در دهه های اخیر به تشریح دلایل این تغییر پرداخت.

این اقتصاد دان ابتدا با اشاره به توانمندی های بخش صنعت در کشور و به سیر نزولی آن در سالهای گذشته اشاره کرد و به دلایل کاهش صادرات خودرو و افزایش واردات در ایران پرداخت.

به گفته آقای عمادی بعد از تجربه ژاپن و کره، غرب نگران ورود بازیکن قدرتمند دیگری به عرصه صنعت خودرو در دنیا شد و این دوره همزمان بود با رونق صنعت خودرو در ایران.

در همین راستا آقای عمادی از نیروی کار و سوخت ارزان به عنوان دو عامل اصلی شکوفایی صنعت خودرو نام برد که هر دوی آن در ایران وجود دارد.

او در پایان با تاکید بر اهمیت بازرگانی از لزوم تاکید بر بخش صنعت سخن گفت. آقای عمادی گفت؛ “ارزیابی من به عنوان یک اقتصادادن این است ما بیشترین توان را برای صعنعی شدن داریم و این نیاز به یک جهش صنعتی داریم. باور دارم که تمام مواد مورد نظر این جهش را داریم. یک مدیریت شفاف و بازگرداندن بخش خصوصی داریم.”

میزگرد جمهوری خواهان و انتخابات پیش رو

مهران براتی، فواد تابان، مرتضی کاظمیان، ملیحه محمدی شرکت کنندگان دومین میزگرد همایش ۱۰ سالگی اتحاد جمهوری خواهان بودند که توسط مسعود فتحی اداره شد.

برپایی این میزگرد هم زمان شد با اعلام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری. با توجه به این خبر پرسش اصلی این میزگرد به این صورت طرح شد که آرایش انتخابات به چه صورتی است و چه تصوری میتوان از آینده این انتخابات کرد؟

مهران براتی در پاسخ به این پرسش گفت: «انتخابات در شرایط غیر آزاد و استبدادی وقتی معنا دارد که آن را به عنوان وسیله و ابزار تغییر نرم قدرت ببنیم. ابزار تغییر نرم قدرت هم در محدود استراتژی انتخابات آزاد معنا پیدا می کند. به این معنی که در جامعه استبدادی تشخیص داده شود در شرایط معینی آمدن کاندیدای مشخص با پشتوانه مشخص چه تغییر می تواند ایجاد کند که به سود نیروهای آزادیخواه جامعه باشد. اگر دیدیم سودی ندارد شرکت بی معنی است اما این شرکت شرایطی دارد.»

وی تصریح کرد که انتخابات امسال با چهارسال پیش تفاوت دارد و شرایط آن زمان الان قابل تکرار نیست به همین دلیل باید برخوردی دیگرگونه با انتخابات امسال داشت.

ملیحه محمدی با اشاره به دوران اصلاحات آن دوران را زمانی معرفی کرد که اعتراض کم تر بود و در نتیجه مطالبات اجتماعی رشد کرد وی تاکید کرد که در یک فضا و جو متعادل و با ثبات فرصت مطرح کردن مطالبات اجتماعی وجود دارد و شکل گیری قشر روشنفکر متوسط شهری ممکن می شود.

وی ادامه داد: «در وضعیت فعلی ما با وضعیتی روبرو هستیم که کسسی مانند هاشمی که تجربه عبور از جنگ را داشته با تجربیات خودش که دریافته و بیان هم کرده و گفته و نوشته میتواند به رسیدن دوباره به آن وضعیت موثر باشد».

مرتضی کاظمیان انتخابات را محور ندانست و امکان تغییر وضعیت موجود را در جای دیگری دانست.

او با اشاره به نامزدی هاشمی گفت: «اتفاقی که امروز با ثبت نام هاشمی افتاد این است که یک نماد تغییر وارد انتخابات شد. این یک فرصت است هم برای مردم هم حاکمیت هم هاشمی».

کاظمیان ادامه داد: «برای منی که دغذغه ام جنبش سبز است گمان می کنم عقب راندن خامنه ای جز با کمک جامعه مدنی میسر نیست. با وجود تلاش حاکمیت برای مسدود کردن شیوه های مختلف حضور خیابانی و کارناوالی ولی با تائید هاشمی ممکن است توفیقی حاصل شود هر چند اگر منجر به نتیجه عملی نباشد».

فواد تابان نیز تصریح کرد: «من به عنوان یک ایرانی شرم می کنم..شرم از اینکه در کشور من انتخابات برگزار می شود و رای مردم را می دزدند و بعد معترضان را سرکوب می کنند... شرم می کنم از اینکه یک سری دزد و قاتل و جنایتکار نامزد ریاست جمهوری در ایران هستند.. این انتخابات از نظر من جایی برای افتخار ندارد».

وی غایب بزرگ این انتخابات را جنبش سبز دانست و به همین دلیل گفت کل این انتخابات مشروعیتش زیر سوال است چرا که حداقلی ترین نماینده ای که می توانست شرکت کند خاتمی بود که رسما گفت به من اجازه شرکت نمی دهند.
تابان رفسنجانی را به عنوان کسی که نزدیک به ۳۵ سال به گفته او در همه جنایت ها دست داشته نمیتوان به عنوان نماد تغییر معرفی کرد.

براتی درباره هاشمی گفت:«اگر هاشمی را در زمره جبهه اصلاحات ببنیم، سهم او به اندازه ای ست که بتواند اصلاحات از بالا را به حاکمیت تحمیل کند.اما این مستلزم شرایطی است. من اصلن از این وضع خوشحال نیست چون فکر می کنم بی ایندگی اصلاح طلببن بی آیندگی ایران هم هست یعنی ایران به سمت فروپاشی اجتماعی خواهد رفت من راه را در این نمی بینم که امید به سیاست های آقای هاشمی اگر انتخاب شوند ببندم..هنوز هم فکر می کنم مساله بازگشت به این سیاست که بدون فشار پایین از اصلاحات از بالا نداریم درست است. دامن زدن به فشار از پایین زمان می خواهد و به آسانی میسر نیست.اما استفاده از لحظه ها مهم است».

کاظمیان انتخاب میان بد و بدتر یا اصلاحات حکومتی محور را یک پروژه مختوم دانست. اما تاکرد کرد: «عقیده من این است که سرمایه اجتماعی جنبش سبز علی الحساب می تواند خواسته ها و مطالبات خودش را از طریق حمایت از رفسنجانی طرح کند».


سخنرانی‌های روز دوم همایش جمهوری خواهان

دومین روز همایش ده سالگی اتحاد جمهوری خواهان با مجموعه سخنرانی های آغاز شد. ابتدا منصور اسانلو از طریق اسکایپ سخنانش را ارائه داد. وی اتحاد جمهوری خواهان را حرکتی دانست که توانسته طیفهای گوناگون با تفکرات مختلف را در جهت رسیدن به یک اتحاد بزرگ جمهوری خواهی دور هم جمع کند.

وی سپس به اهمیت توجه به جنبش کارگری برای رسیدن به دموکراسی اشاره کرد و گفت: «هیچ جمهوری دموکراتیکی نمی تواند در سرزمینی پا بگیرد مگر اینکه طبقه کارگر در آن حضور داشته باشد. من کمتر دیدم که در اجا به جنبش کارگری ایران به عنوان یکی از هسته های اصلی گذار به دموکراسی توجه شود».

اسانلو از اتحاد جمهوری خواهان خواست که توجه ویژه به طبقه کارگر را در اولویت خودشان قرار دهند و پیوند بین جنبش کارگری و جنبش دموکراسی خواهی را عملی کنند.

علی شاکری سخنران بعدی بود. وی شکل گیری اجا در ۱۰ سال پیش را یک نقطه عطف دانست چرا که به نظر او در آن زمان “تعامل و سازش” کلماتی بودند که پایگاهی نداشتند و مورد خصم بودند اما بنیان گذاران اجا علیرغم تجربه هایی که از زندان و شکنجه داشتند تابوی استفاده از این واژه ها را شکستند.

آقای شاکری بیانیه 10 ماده ای اجا را که در ژانویه ۲۰۰۳ تدوین و اعلام شد، سندی پایه ای و ارزشمند دانست که برای اولین بار مفاهیمی چون حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیتها و کرامت انسانی را به عنوان کارپایه خود قرار داد.

وی همچنین گفت: اجا بند نافش را با جنبش درون ایران قطع نکرده و سعی کرده با نیروهای صحنه سیاسی و حتی نیروهایی که در صحنه حاکمیت هستند تعامل داشته باشد».

ور درباره تعامل اجا با گروههای سیاسی گفت: «در زمانی که استبداد حاکم تعامل نفی می‌کند وظیفه و مسئولیت اپوزیسیون متعهد در ایجاد تعامل در جامعه دو چندان می‌کند. هرچه این رابطه بیشتر باشد ما بهتر می توانیم به خواستهای خود جامه عمل بپوشانیم».

مریم سطوت سخنران بعدی دومین روز همایش اتحاد جمهوری خواهان بود. وی گفت که قصد دارد تنها راجع به یک مشکل فرهنگی صحبت کند که آن نوع نگاه اپوزیسیون به مسئله فردیت و کار حزبی است.

خانم سطوت گفت: بعد از شکست انقلاب یک نگاه منفی نسبت به کار جمعی در ما به وجود آمد که چرا فرد در جمع حل شد و چرا کار حزبی کردیم و اینها باعث شد به طور افراطی همه چیز را کنار بگذاریم ولی 30سال زندگی خارج از کشور نشان داد که ما نمیتوانیم جدا از هم کار کنیم و این یک موفقیت خیلی بزرگ بود اما این فقط یک شروع بود».

او ادامه داد: «ما باید مکانیسمی ایجاد کنیم که اجا بتواند “مایی” به وجود آورد که همه خود را متعلق به آن “ما” بدانند ولی این برگشت به مدل قبلی نیست».

پرویز مختاری در سخنانش قائل به وجود دو گونه شکل گیری حرکتهای سیاسی در ایران شد: شخصیت محور و ایدئولوژِی‌محور. اما به نظر او اجا هیچیک از این دو نبود بلکه: «اجا نه بر اساس شخصیت شکل گرفت و نه بر اساس ایدئولوژی بلکه یک منشور بود و برای اولین بار منشور جهانی حقوق بشر را بالا گرفت و آن را به عنوان راهبرد خودش معرفی کرد و ما در اجا شروع کردیم به یادگیری بر اساس منشور نه شخصیتها».

وی همچنین گفت که اجا به ما یاد داد که نگاه افیون توده ها بودن به دین نداشته باشیم بلکه دین را در ابطه با دموکراسی تحلیل و نقد کنیم.

مختاری ادامه داد: «الان مشروعیت نظام به شدت آسیب دیده بنابراین ما باید با صدای بلند جدایی دین از حکومت را فریاد کنیم. تنها در این صورت است که جمهوری خواهی یک آدرس میشود و راه حل های پیشنهادی آن را مردم گوش میدهند».

سهراب رزاقی به تبیین نقش جامعه مدنی در گذار به دموکراسی پرداخت و آن را مهمترین پروژه جامعه ایرانیان دانست چرا که نقطه کانونی برای گذار به دموکراسی و مهار قدرت سیاسی است.

وی به چهار مقطع تاریخی اشاره کرد: مشروطه، سالهای  20 تا 32 ، 57 تا 60 و 76 تا 84 که گذار به دموکراسی نتوانست کامل شود ودلیل آن را همین ضعف جامعه مدنی دانست. و نتیجه گرفت یکی از مهترین راههای رسیدن به دموکراسی گذار از جامعه مدنی ضعیف به قوی است.

دکتر رزاقی لازمه یک حکومت دموکراتیک را جامعه دموکراتیک دانست چرا که در غیر این صورت دموکراسی شکننده خواهد بود.

سهراب رزاقی در بخش بیان دغدغه های خود ابتدا به استفاده غلط از مفهوم جامعه مدنی اشاره کرد و آن را نتیجه ضعف تئوریک در این زمینه دانست.

وی تاکید کرد که جامعه مدنی پدیده همگن و منسجمی نیست و چهره های متعددی دارد و ما وقتی از جامعه مدنی صحبت میکنیم باید مشخص کنیم از کدام چهره آن صحبت میکنیم.

به نظر دکتر رزاقی جامعه مدنی حتی می تواند ابزار سلطه باشد یعنی از آن به عنوان ابزار سلطه استفاده کرد یعنی زاییده و بدنه حکومت شود.

او گفت: «دموکراسی دو پایه دارد؛ جامعه سیاسی و جامعه مدنی. اگر این دو پایه متوازن رشد کنند میتوان به دموکراسی رسید. این دو درسهای مهمی میتوانند به هم بدهند مثل ظرفیت سازی که نیروهای سیاسی باید این را از جامعه مدنی یاد بگیرند».

آقای رزاقی عنوان کرد که جمهوری اسلامی در حال حاضر دو استراتژی دارد: سرکوب و تقویت جامعه مدنی و تامید کرد که غفلت ما باعث میشود جامعه مدنی دولتی رشد کند.

او در پایان گفت: «استراتژی جامعه مدنی راهپیمایی طولانی است یعنی بر اساس صبر و حوصله و درک شرایط موجود و واقع بینی. بنایراین یک شبه ممکن نیست».

حسن فرشتیان سخنرانی خود را به صورت حکایت روایت کرد.

او با تعریف داستانی از اسدالله علم،‌ نخست وزیر ایران در سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ و علمای قم در رابطه با برگزاری انتخابات برگزار نکردن انتخابات آزاد در آن زمان را با وضعیت فعلی ایران مقایسه کرد.

او گفت: «چند ماه پیش از حوادث خونین خرداد، حکومت در جهت تثبیت خویش نیاز به ایجاد حماسه انتخاباتی با مشارکت بالایی داشت تا انتخابات را تبدیل به یک همه پرسی کند. هنوز خون کشته شدگان خرداد نخشکیده بود و هنوز زندانیان حادثه پشت نرده ها روزگار سپری می کردند، و پنجره ای در آن فضای دم کرده و سنگین، هوای تازه ای به ارمغان نمی آورد. »

فرشتیان مقایسه شرایط سال 42 با شرایط سال 92 را با بحث انتخابات آزاد که در آن زمان هم مطرح شده بود تکمیل کرد انتخابات آزادی که علم زیر بار آن نرفت.

این پژوهشگر دینی گفت: «اجرای انتخابات فرمایشی هرچند سبب شد جلوی سقوط دولت علم را نگرفت اما سبب ماندگاری حاکمیت شد. 14 سال بعد از آن حادثه اما علم به نیکی دریافت که انتخابات فرمایشی و آن بزک های مشاطه گری چندان تضمین کننده بقای حکومت نیست».

فرهاد فرجاد در سخنانش خواست که این همایش به یک میتینگ انتخاباتی تبدیل شود. او گفت که ایران به سمت یک فاجعه پیش میرود و به همین دلیل نیروهای جمهوری خواه و دمکرات باید روی انتخابات تمرکز کنند چون مهمترین موضوع کشور است.

فرجاد گفت: «این بار ماهستیم که باید جام زهر را بنوشیم و به رفسنجانی رای بدهیم».

فرخ نگهدار با اشاره به تاریخچه شکل گیری اجا و تاکتیکها و استراتژی هایی که تا کنون داشته در مقطع کنونی اتحاد برای تقویت عناصر جمهوریت در نظام سیاسی و اتحاد برای گذار مسالمت آمیز به دمکراسی را دو تاکتیک اصلی دانست.

میز گرد جنبش های اجتماعی  و اتحاد جمهوری خواهان

بعد از ظهر روز دوم سمینار دهسالگی اتحاد جمهوری خواهان میزگرد جنبش های اجتماعی و جمهوری خواهی با حضور صادق کارگر از جنبش کارگری، منصوره شجاعی، کاظم کردوانی، امیر ممبینی، پروین بختیار نژاد و علی هنری برگزار شد.
کاظم کردوانی اشکال و نقد اجا را در حوزه دانشگاهی کمبود توجه به حوزه نشر دانست و اظهار داشت که با وجود آنکه مخاطب اصلی این جریان طبقه متوسط شهری است اما در حوزه نشر کارنامه چندان درخشانی ندارید.

علی هنری درباره رابطه جوانان با سیاست گفت: «اگر بخواهیم یک حکم کلی بدهیم که جوانان سیاسی نیستند یا دغدغه هایی دیگر دارند این درست نیست باید بپرسیم چگونه سیاست ورزی می کنند آن تعریفی که ما از سیاست ورزی داریم آنها آنگونه نیستند».

وی در مورد رابطه جوانان با اجا اظهار داشت که جوانان به دخالت دین در حکومت معترضند همچنین به نابرابری و تبعیض هم اعتراض دارند بنابراین با خواستهای جمهوری خواهان همدلی دارند اما این همدلی لزوما به معنای همراهی نیست.

آقای هنری در بیان این نکته که چگونه میتوان این همدلی را به همراهی تبدیل کرد گفت: «مشارکت سیاسی تنها با ایدئولوژی میسر نیست، هویت هست، احساسات هست، احتساب هزینه و فایده است و اینکه من و این مجوعه چقدر میتوانیم تاثیر بگذاریم و آیا با مشارکت من در این مجموعه تغییری در وضعیت فردای زندگیم ایجاد میشود؟».

او تصریح کرد که اجا باید بازیگر سیاسی باشد نه شرط بند سیاسی، باید موضع داشته باشد. اگر اینگونه نباشد در جذب و همراهی جوانان مشکل خواهد داشت.

در تبیین راههای این بازیگر سیاسی بودن، علی هنری سه گام را برشمرد: «اولین گام این است که لنز سیاست ورزی کلاسیک و ایدئولوژیک را بردارید و در زمینه گفتار و رفتار سیاسی تغییر به وجود آورید. دوم اینکه به سیال بودن شبکه ها و سلسله مراتبی نبودن آنها توجه کنید و سوم اینکه نهادهای جایگزین را جدی بگیرید مثلا وقتی جوان نمیتواند در خیابان قعالیت کند نهادهای دیگر را شکل میدهد جلسه کتابخوانی صفحه فیس بوک و....».

منصوره شجاعی در بحث مربوط به رابطه زنان با جنبش جمهوری خواهی با ذکر یک مصداق صحبت خود را بیان کرد.
او به منشور جمهوری خواهی که 10 سال پیش توسط اتحاد جمهوری خواهان تدوین شد اشاره کرد که یکی از بندهای آن درخواست پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان است.

خانم شجاعی گفت که درست همان 10 سال پیش جنبش زنان در ایران هم همین خواسته را مطرح کرد اما تفاوتش با طرح خواسته جمهوری خواهان در این بود که بر اساس این خواسته تاکتیکهای جنبش زنان به طور مرتب تغییر کرد.

از تجمع جلوی دانشگاه تهران تا شکل گیری کمپین یک میلیون امضا و بعد ائتلاف زنان و همگرایی و بعد از جنبش سبز همگرایی سبز زنان. به گفته او در تمام این حرکتها پیوستن به کنوانسیون در اشکال گوناگون مطرح بود در حالی که اتحاد جمهوری خواهان تنها به عنوان یک بند از منشور خود 10 سال است که این خواسته را مطرح کرده و هیچ کار عملی هم برای تحقق آن نکرده است.

او گفت آرزوهای مدرن را در قالب یک شکل سنتی نمیشود اجرا کرد و باید شکل کار عوض شود.

امیر ممبینی درباره محیط زیست و جایگاه آن در جنبش جمهوری خواهی صحبت کرد و اظهار داشت که وضعیت محیط زیست در ایران بسیار خطرناک است. او بر اساس آمار اعلام شده ایران را جزو شش کشوری دانست که بیشترین میزان تخریب جنگل را دارد در حالی که بین صد کشور اول جنگلدار نیست.

وی به بندی در اساسنامه اتحاد جمهوری خواهان اشاره کرد که درباره پایبندی این حرکت به ارزشهای محیط زیست است اما تصریح کرد که بندهای اساسنامه ها با بی اعتقادی کامل و عدم پایبندی عملی به آن همراه است.

به عقیده ممبینی بحث محیط زیستی اساسا با بن مایه کار سیاسی همخوانی ندارد چون مردم عادی را جذب نمیکند.

وی همچنین اظهار داشت که فرهنگ مردانه فرهنگی ضد محیط زیست است که این باید تغییر کند.

پروین بختیار نژاد که درباره نان در گروههای اتنیکی صحبت می کرد گفت: «من نکات پررنگی را در این باره در اسناد اجا مشاهده نکردم».

وی با اشاره به موضع گیری اجا در مورد اطلاعیه دو حزب کرد و مخالفت شدیدی که با این اطلاعیه از سوی اجا صورت گرفت گفت: «بعد از این موضع گیری اجا در نشست قبلی شاهد درگیری های لفظی بودیم و در این نشست از احزاب آنها کسانی را نمی‏بینم».

خانم بختیارنژاد به اجا توصیه کرد که با اطلاعیه و بیانیه حرف نزنند. او گفت: «ما باید رودرو حرف بزنیم. ما باید باب دیالوگ و گفتگو را به روش های مختلف باز کنیم. اگر این نشست ها پاسخگو نیست باید بگردیم و روشهای جدیدی را پیدا کنیم وگرنه اطلاعیه و بیانیه ها راه گفتگو را می بندند».

او بسته شدن راه دیالوگ و گفت و گو را به ضرر زنان در گروه های اتنیکی دانست چرا که دیگر مسائل آنان قابل طرح نخواهد بود.

صادق کارگر فعال جنبش کارگری تاکید کرد که بر خلاف تصور رایج دید سیاسی کارگران کمتر از بقیه جامعه نیست. وی به اعتصابات کارگری در سال 1357 اشاره کرد و آن را نشانه بلوغ سیاسی آن کارگران دانست.

آقای کارگر در رابطه با اجا گفت: «من انتظار کارکرد حزبی از اجا ندارم اما این گروه تا به حال حتی  یک اعلامیه در روز کارگر نداده، به قانون کار اعتراض نکرده. شما که میگویید میخواهید تغییر مسالمت آمیز بدهید، با اتکا به کدام نیروها میخواهید این کار را بکنید وقتی هیچ تعاملی با گروه های فعال مدنی ندارید؟».

پیشنهادها و راهکارها

امیر ممبینی به عنوان پیشنهاد مطرح کرد که اجا قوانین و مقرراتی را تصویب کند که مبشر یک فرهنگ نوین باشد و برداشت ایدئولوژیک حکومت از محیط زیست را به چالش بکشد.

وی گفت: «نباید بحث انتخابات را صرفا به مسائل سیاسی محدود کنیم اگر بحثی در مورد اصلاح طلبان هست باید در مورد مواضع کاندیداها در مورد محیط زیست هم گفتگو کرد.»

منصوره شجاعی با تاکید بر اینکه جریان اجتماعی جامعه محور است و جریان سیاسی روی قدرت تمرکز دارد گفت: « من بعید میدانم که جنبش زنان بتواند نماینده ای در اجا داشته باشد بلکه به نظر من اجا میتواند کمیسیون زنان داشته باشد».
وی تصریح کرد که نقطه تلاقی جنبش اجتماعی و سیاسی باید در جریان دموکراسی خواهی و با پیدا کردن مطالبات مشترک ایجاد شود.

خانم شجاعی به این نکته اشاره کرد که در همین سه سال گذشته چندین قانون تبعیض آمیز علیه زنان به تصویب رسید اما اجا هیچ عکس العملی نشان نداد.

وی پیشنهاد کرد برای تقویت نقطه تلاقی اجا با جنبش زنان مثلا یک بار روز جهانی زن یا روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان توسط این نیروی اجتماعی برگزار شود.

صادق کارگر نیز از عدم اعتراض اجا به قانون کار انتقاد کرد و گفت جریانی که سابقه چپ دارد باید بیش از اینها به جنبش کارگری اعتنا داشته باشد.

او گفت بر اساس قانون کار فعلی زمان استخدام به زن کارگر عملا گفته میشود حامله نشو، مهد کودک نیست و یا موقع اجاره خانه به کارگر موقت خانه اجاره نمی دهند. آیا اجا نمی خواهد واکنشی به این مسائل نشان دهد؟