ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 09.05.2013, 12:56
مسئله کردها و ظهور ترکیه‌ای جدید

دیپلماسی ایرانی: درست نزدیک به یک قرن پیش بود که با فروپاشی و تجزیه امپراطوری عثمانی نقشه جدیدی در خاورمیانه شکل گرفت و امروز دوباره خاورمیانه دستخوش تغییرات بنیادی است که می‌تواند به ظهور نقشه جدید در آن منتهی گردد. در شرایط جدید خاورمیانه، تکرار تاریخ باز می‌تواند این تغییرات را با ترکیه به عنوان وارث امپراطوری عثمانی آغاز نماید. هنگامی که امریکا طرح خاورمیانه جدید را مطرح کرد، ترکیه با اعلام داوطلبی خود برای ایفای نقش رهبری در آن، غافل از این نکته بود که خود موضوع تغییر این پروژه است.

روندی که به طور جدی از آغاز سال جدید میلادی در ترکیه تحت عنوان رویکرد کردی و در چارچوب مذاکره دولت ترکیه با پ.ک.ک آغاز شده است، تبلور بارز تغییرات بنیادی است که به ظهور ترکیه‌ای جدید منجر خواهد شد.

بی شک مذاکره دولت ترکیه با کردها ابعاد و دلایل مختلف دارد که هر یک از آنها از زوایای خاص قابل بررسی و تعمق است؛ ولی آنچه اهمیت اساسی دارد آن است که تغییر جایگاه اکراد از ترک کوهستانی به شهروند ترکیه ای ضمن اینکه سبب تغییرات بنیادی در ترکیه می گردد، به ظهور کشوری منجر خواهد شد که از میراث آتاترک به طور جدی دور خواهد شد.

در نگاه آتاترک و در شکل گیری ترکیه، پان ترکسیم نقشه محوری داشت و همین موضوع نیز خود سبب ۲۹ قیام بزرگ و کوچک کردی در طول تاریخ جمهوریت شده بود.

مذاکره و آشتی با کردها اگرچه و در نگاهی آشتی ترکیه با گذشته خود است لیکن کردهای امروز با کردهای دیروز عثمانی تفاوت داشته و مجموعه عوامل داخلی، منطقه ای و از همه مهمتر بین المللی، شرایطی ایجاد کرده که نمی توان با قاطعیت گفت در آینده چه سرنوشتی در انتظار کردها و ترکهاست.

شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی آنکارا را مجاب نموده که نه تنها کردهای خود را بپذیرد، بلکه با رهبران کرد شمال عراق که تا دیروز آنان را رهبران عشیره خطاب می کرد، طرف مذاکره شده و آنان را در قامت دولت و نخست وزیر بپذیرد. این شرایط در بعدی نه به فرصت طلبی، بلکه به اعمال سیاستی از سوی آنکارا انجامیده که در توسعه روابط با اقلیم نه تنها از بغداد به اربیل وارد نمی شود، بلکه از اربیل برای اعمال فشار به بغداد سود می جوید.

شایان توجه است معضل کردی حاصل یک روند بلند مدت بوده لذا حل آن نیز با فراز و نشیب های امری بلند مدت خواهد بود.درخصوص تحولات کردی در ترکیه و مذاکره آنکارا با پ.ک.ک باید به سه فاکتور مهم توجه گردد:

عامل داخلی: این عامل دارای ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی است که هر یک می تواند مبنای یک بحث مستقل باشد. ترکیه از 1984 ( آغاز مبارزه مسلحانه پ.ک.ک ) تا به امروز شاهد جدی ترین  درگیری کردی  بوده که بعضا صحنه درگیری ها، نمودی از  جنگ داخلی را به نمایش می گذاشت. بن بست کردی در ترکیه سبب شد آنکارا نه تنها واقعیت کرد را بپذیرد، بلکه امروز در صدد است با تغییرات اصول تغییر ناپذیر قانون اساسی، جمهوری جدیدی را به منصه ظهور برساند که در آن کردها از حقوق یکسان با ترکها برخوردار باشند.

مذاکرات آنکارا با پ.ک.ک و به طور مشخص اوجالان دارای ابعاد مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی است ولی آنچه در بعد داخلی مورد توجه است آن می باشد که برخورد نظامی نه تنها مسئله کردی در ترکیه را حل نکرد، بلکه سبب تعمیق و گسترش آن گردیده و بیش از گذشته بستر اجتماعی این کشور را دو قطبی نمود.

تورگوت اوزال با آگاهی به این موضوع بود که قصد داشت دو تحول سیاسی و اقتصادی را در ترکیه ایجاد و مدیریت نماید. اوزال در تحقق هدف اقتصادی تا حدود زیادی موفق شده و توانست معمار جهش و تحول اقتصادی ترکیه گردد، لیکن به علت عدم آمادگی بستر سیاسی و اجتماعی در بخش سیاسی نه تنها موفق به ایجاد تحولات و بطور مشخص در ارتباط با اکراد این کشور نشد، بلکه بنا بر  نقلی، این نگاه از عوامل مرگ مشکوک وی بوده است. تغییر سیاست درخصوص اکراد در دستور کار دولت های بعد از اوزال نیز بود، لیکن این موضوع با روی کار آمدن دولت حزب عدالت و توسعه خصوصاً از سال 2008 که موج اول رویکرد کردی آغاز گردید، شتاب گرفت. با ورود به سال 2013 مذاکرات پنهانی دولت با اوجالان و پ.ک.ک علنی شده و در حال حاضر عملاً دولت ترکیه وارد روندی گردیده است که نتایج آن، مهمترین تحول تاریخ جمهوریت را رقم خواهد زد.

مهمترین موفقیت ترکیه در ده سال حکومت حزب عدالت وتوسعه، موفقیت اقتصادی بوده است. این موضوع در کنار ابعاد امنیتی، سیاسی و فرهنگی، ضرورت دور شدن از سیاست سنتی در قبال اکراد را اجتناب ناپذیر نمود. در واقع ترکیه با اقدام به باز تعریف  بسیاری از مفاهیمی که تا دیروز در حوزه سیاست داخلی و خارجی تابو و خط قرمز این کشور بودند، درصدد است شرایط این کشور را با واقعیت های حاکم بر صحنه داخلی و خارجی منطبق بنماید. پذیرش حقوق اکراد تبلور بارز این تغییرات است.

امروز ترکیه در بعد اقتصادی به موفقیتی بزرگ دست یافته و توانسته است به اقتصاد ششم اروپا و شانزدهم جهان تبدیل گردد. ادامه این روند و کسب سطحی بالاتر از جایگاه فعلی منوط به آن است که با حل مهمترین معضل امنیتی خویش و استقرار ثبات، بسترساز رشد بیشتر اقتصادی گردد. ترکیه ای که توانسته باشد بر معضل کردی فائق آید، توانمندتر در عرصه های مختلف و خصوصاً اقتصادی ظاهر خواهد شد.

بعد منطقه‌ای: در بعد منطقه ای تحولات مربوط به ظهور دولت اقلیم، تحولات سوریه، تغییرات در موازنه قدرت در عراق  و ارتقاء جایگاه اکراد این کشور به عنوان یک عامل تاثیرگذار در هرم قدرت و موضوع انرژی و رقابت های پنهان و آشکار بر سر آن و از همه مهمتر همگرایی اکراد منطقه و خطرات بالقوه آن بر ترکیه، آنکارا را وادار نموده است که به جای آنکه این عوامل را تهدید قلمداد نماید، با تغییر نگاه، از این عوامل به عنوان یک فرصت سود جوید.

در نگاه تاریخی داود اوغلو که در کتاب عمق استراتژیک  به آن می پردازد نه تنها نگاه امنیتی به دیاربکر و اربیل مطرح نیست، بلکه باید دیاربکر به اربیل، کرکوک، موصل، حلب و ..... متصل شده  و منبع قدرت ترکیه گردد. اظهارات داود اوغلو در سال 2012 مبنی بر اینکه ما سرزمین هایی را که در فاصله 1911 تا 1923 از دست دادیم را تا سال 2023 بدست خواهیم آورد، خود در این ارتباط قابل تعمیق است. مسلماً  در این نگاه تغییر مرزها مورد نظر نیست و بیشتر حضور نرم و اقتصادی و سیاسی مدنظر است. برخی از رهبران پ.ک.ک در روند مذاکرات جدید که با آنکارا شروع نموده اند از سیستم ایالتی عثمانی که در آن اکراد از خودمختاری برخوردار بودند، دفاع نموده اند. این نکته مهمی است و اینجاست که نظر داود اوغلو با نظر پ.ک.ک می تواند گره خورده و جغرافیای کردهای عراق و سوریه را با پیوند به جغرافیای کردهای ترکیه در یک سیستم ایالتی تعریف نماید. البته این یک نظر است و شرایط مختلف در شکل گیری و یا عدم شکل گیری آن تاثیرگذار خواهد بود.

بعد بین‌المللی:  بعد بین المللی تحول کردی در ترکیه از اهمیت ویژه برخودار بوده  و در نگاهی باید بیشتر از سطوح دیگر به آن توجه گردد. در رویکرد کردی تاثیرات  شتاب و روند جهانی شدن و پذیرش نرم های آن توسط ترکیه، اگر بیشتر از عوامل داخلی و منطقه ای نباشد، کمتر نبوده و بنظر می آید بیشتر نیز باشد.

واقعیت آن است که دوران مبارزه مسلحانه برای دستیابی به حقوق و خواسته های قومی، مذهبی، سیاسی و ... اگر به پایان نرسیده باشد، رو به افول است. این امر خصوصاً در مناطق توسعه یافته و یا رو به توسعه بیشتر از مناطق دیگر نمود دارد. با توجه به اینکه خاورمیانه جزء مناطق رو به توسعه است، حل معضل کردی از طریق صلح آمیز برای ترک ها امری اجتناب ناپذیرگردیده است. ملاحظات مختلف سیاسی، اقتصادی و بازیهای پیچیده بین المللی و منطقه ای دیگر کمتر در ارتباط با اکراد کاربرد دارد و این جمعیت دارای جغرافیا و زبان مشترک بدون کشور، به حداقل چیزی که تن خواهند داد، خودمختاری در چارچوب مرزهای بین المللی است.

سیاست کلان غرب نیز در این راستا تعریف شده است، لیکن ملاحظات مختلف  مانع از طرح و پیگیری علنی آن می گردد. در ارتباط با ترکیه باید به این نکته توجه کرد که موفقیت نسبی ترکیه بدون نفت و گاز برای هاب انرژی شدن در منطقه و جذب بیش از صد میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی طی ده سال گذشته و کسب بالاترین نرخ رشد جهان پس از چین، حاصل همراهی و تفاهم آن با نظام سرمایه داری غرب است.

هاب انرژی شدن، الگوی اقتصادی و سیاسی شدن در منطقه، تنها در یک فضای امن و با ثبات قابل دستیابی بوده و آنکارا با درک این موضوع و سایر ملاحظات به حل معضل کردی روی آورده است.

درارتباط با  معضل کردی ترکیه و مذاکرات طرفین برای حل آن، باید توجه داشت که این موضوع حاصل یک روند بلند مدت می باشد  و حل آن نیز با فراز و نشیب ها، امری بلند مدت خواهد بود.

در رویکرد کردی ترکیه نکته راهبردی و مهم آن است که اراده برای حل در آنکارا شکل گرفته و نظام جهانی نیز پشتیبان آن است. اینکه مدیریت حل آن در دست ترکهاست و کردها با آن همراه شدند با توجه به تحولات منطقه چندان اهمیتی ندارد.

روند آغاز شده در قالب چندین طرح و بازی همزمان پیگیری می گردد.ترکها اهداف خود را دارند و کردها نیز اهداف خود را دارند. اما یک بازی مشترک نیز با مشارکت ترک ها  و کردها در میدان عملیاتی این بازی در جریان است که بیش از بازیها و اهداف حاشیه ای، باید به آن توجه گردد. اراده ترکیه، کردها و نظام جهانی در جهت حل مسئله کردی ترکیه در روندی صلح آمیز است. رهبر پ. ک. ک در سال 1999 و در جریان محاکمه خود اظهار داشته بود موضوع کردی در یک ترکیه دمکراتیک حل خواهد شد و امروز، همان روز است. اوجالان شاید در شرایط جاری از نوستالوژی ایجاد دولت مستقل کردی از اکراد چهار کشور منطقه عدول نموده لیکن دستیابی به خودمختاری که مدنظر وی است، خود در شرایط خاص و با توجه به تحولات خاورمیانه می تواند حتی نوستالوژی وی را در آینده محقق سازد. کردها اعتقاد دارند که نه بدنبال تجزیه اند، بلکه آنان خود قربانی تجزیه اند.

تن دادن به تحولات اجتناب ناپذیر می تواند تهدیدات را به فرصت تبدیل نماید. تا دیروز برای آنکارا اقلیم تهدید بود و امروز با تغییر رویکرد به فرصتی برای میانجگیری با پ.ک.ک و فشار به بغداد تبدیل شده است. به تحولات کردی در ترکیه و در بعدی درمنطقه، نباید با دید صفر و صد نگریست، بلکه باید به این تحولات، نگاه خاکستری داشت و براساس آن به تحلیل پرداخت. نکته آنکه باید توجه کرد، ترک ها در رویکرد کردی اگر چه برای راهبرد برد – برد برنامه ریزی نموده اند، اما برای شرایط خاص راهبرد باخت – باخت(شکست) را نیز تدوین کرده اند.

به نظر می رسد تحولات کردی خاورمیانه از مهمترین تحولات جاری در منطقه است. از نظر کردها تحولات کردی قابلیت تغییرات ژئوپلتیکی دارند که می تواند در شرایط خاص منجر به تغیییرات جغرافیایی شده و نوستالوژی آنان را تحقق سازد. درک ابعاد تحولات منطقه خصوصا در بعد کردی و داشتن ارزیابی صحیح ازروند آن، ایجاب می نماید برای هر شرایطی راهبرد خاص آن را تدوین نمود. این امر برای ایران ضرورتی اجتناب ناپذیر است که نباید نسبت به آن غفلت کرد.