اندیشکده آمریکایی «واشنگتن» در مقالهای به قلم «برندا شافر» مینویسد: آذربایجان صرفنظر از بالا گرفتن تنشها با ایران برای همکاری خود با اسرائیل و روابط ضعیف با تهران دلایل راهبُردی فراوانی دارد. در سالهای اخیر اسرائیل و آذربایجان همکاریهای امنیتی و تجارت نظامی خود را تقویت کردهاند. درعینحال، تنشها میان ایران و آذربایجان بالا گرفته است. با این حال هرچند تهران تلاش دارد خلاف این را ثابت کند این دو موضوع مستقل و جدای از هم هستند.
سایت خبری تحلیلی «اشراف» بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را برای اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند.
روابط آذربایجان و اسرائیل
اسرائیل در سال ۱۹۹۱ استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۹۳ سفارتخانه خود در این کشور را گشود. از آن زمان تاکنون هیئتهای اسرائیلی متعددی از این کشور بازدید کردهاند؛ در سال ۱۹۹۷ «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل با «حیدر علیاف» ملاقات داشت؛ در سال ۲۰۰۹ سه تن از وزرای اسرائیل و پنجاه تاجر به همراه «شیمون پرز»، رئیس اسرائیل با «الهام علیاف»، رئیسجمهور کنونی آذربایجان ملاقات کردند. روسای جمهور آذربایجان و اسرائیل روابط نزدیکی با هم دارند. «آویگدور لیبرمن»، وزیر سابق امور خارجه اسرائیل نیز در فوریه ۲۰۱۰ و آوریل ۲۰۱۲ از این کشور بازدید کرد.
بازدید مقامات آذربایجانی از اسرائیل
اما باکو سفارتخانهای در اسرائیل تاسیس نکرده به این دلیل که آذربایجان نگران است کشورهای اکثریت مسلمان حاضر در سازمان ملل در مناقشه این کشور با ارمنستان در خصوص منطقه کوهستانی قرهباغ علیه آن رأی دهند. با این حال مقامات متعدد آذربایجانی از اسرائیل بازدید کردهاند که «حسین باقراف»، وزیر محیطزیست و منابع طبیعی (دسامبر ۲۰۰۲ و نوامبر ۲۰۰۶)، «علی عباساف»، وزیر فنّاوری ارتباطات و اطلاعات (نوامبر ۲۰۰۳)، «کمالالدین حیدراف»، وزیر موقعیتهای اضطراری، و «ضیا ممدوف»، وزیر حملونقل آذربایجان از جمله این مقامات هستند. علاوه بر این، از سال ۱۹۹۳ هواپیمایی ملی آذربایجان، پروازهای خود به تلآویو را دایر کرد و اسرائیلیها در میان معدود افرادی هستند که پاسپورت واجد شرایط ویزا در فرودگاه باکو را دارند.
همکاریهای تجاری آذربایجان و اسرائیل
اسرائیل در میان پنج شریک تجاری اول آذربایجان در سالهای اخیر بوده است. باکو تأمینکننده اول نفت اسرائیل است و حدود ۴۰ درصد مصرف سالیانه نفت اسرائیل را فراهم میکند، درحالیکه اسرائیل ششمین واردکننده صادرات نفتی آذربایجان است. نفت از طریق خط لولهای در ترکیه [باکو-جیهان] به اسرائیل میرسد. این خط لوله حتی در زمانی که روابط میان اسرائیل و ترکیه در سالهای اخیر دچار تنش شد نیز به کار ادامه داد. علاوه بر این، یکی از شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان (SOCAR) در اکتشاف نفت و گاز سواحل اسرائیل مشارکت دارد. این پروژه در نوع خود اولین پروژه برای شرکت ملی نفت آذربایجان خارج از محدوده دریای خزر است و میتواند در تبدیل این شرکت به یک شرکت نفت بینالمللی نقش مهمی داشته باشد.
همکاری نظامی آذربایجان و اسرائیل
در ضمن آذربایجان از مصرفکنندگان عمده تسلیحات و تخصص نظامی اسرائیل شده است. در فوریه ۲۰۱۲ این دو قراردادی به ارزش ۶/ ۱ میلیارد دلار برای تا مین تسلیحات امضا کردند که شامل هواپیماهای بدون سرنشین و سیستمهای دفاع موشکی – ضد هوایی اسرائیلی میشد. شرکتهای اسرائیلی در انتقال فنّاوری نیز با آذربایجان همکاری دارند. آذربایجان تلاش دارد یک صنعت تسلیحاتی بومی تاسیس کند. یک شرکت مشترک نیز در باکو وسایل نقلیه نظامی بدون سرنشین تولید میکند.
روابط فرهنگی آذربایجان و اسرائیل
در زمینه فرهنگی آذربایجان برای بیش از ۲۰۰۰ سال مأمن یهودیها بوده است که عمدتاً در باکو و شهر شمالی قوبا ساکن هستند. امروزه این تعداد به حدود ۲۰۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ نفر رسیده که مشابه تعداد جمعیت یهودیان در ایران و ترکیه است. یهودیان آذربایجان از امنیت و آزادی در عبادت و فرهنگ خود برخوردار هستند؛ «علیاف» رئیسجمهور آذربایجان هر ساله از نهادها و مؤسسات جامعه آنها در قوبا بازدید میکند و برای مراسمها و مناسبتهای آنها پیام صادر میکند و در روز گرامیداشت هولوکاست پیام همدردی برای آنها میفرستد.
روابط ایران و آذربایجان
مقامات و رسانههای ایران تلاش دارند خصومت تهران نسبت به آذربایجان را واکنشی به روابط نزدیک آذربایجان با اسرائیل نشان دهند و جمهوری اسلامی را قربانی همکاری این دو کشور ترسیم کنند. تاریخ گواه این ادعا نیست. با این حال تهران از زمان تشکیل کشور آذربایجان در سال ۱۹۹۱ علیه استقلال این کشور عمل کرده که به مدتها قبل از روابط آذربایجان با اسرائیل برمیگردد.
نگرانی ایران در خصوص آذربایجان
منطقیترین توجیه برای این خصومت، این نگرانی است که ملیگرائی و ترقی آذربایجان ممکن است باعث تحریک جامعه آذربایجانیهای ایران شود که یک سوم جمعیت کشور ایران را تشکیل میدهند. دلیلش هرچه که باشد، تهران از مدتها قبل تهدیدی برای امنیت و پیشرفت اقتصادی همسایگان خود بوده، در جنگ قرهباغ در اوایل دهه ۱۹۹۰ از ارمنستان حمایت کرده و تلاش داشته پروژههای صادرات انرژی آذربایجان را عقیم بگذارد. اخیراً در کنفرانسی در دانشگاه جان هاپکینز، دیپلماتهای ارمنی صریحاً به کمک ایران طی جنگ مذکور اذعان داشتند. تهران همچنین از گروههای اسلامگرا و ضد دولتی در کشور همسایه حمایت میکند و با آنها ارتباط دارد.
سیاست باکو در قبال آذربایجانیها در ایران
باکو در سیاست خود در قبال اقلیت آذربایجانیها در ایران عمدتاً محتاطانه عمل کرده است. برای مثال، دو دهه است که هیئتهای ایرانی به وضوح از اجلاسهای رسمی در باکو کنار گذاشته شدهاند. در زمان خصومت شدید ایران، با این حال باکو اغلب از مسئله «اذربایجان جنوبی» استفاده میکند تا به تهران یادآور شود که ابزاری برای تهدید ثبات ایران در اختیار دارد. برای مثال در ماه جولای ۲۰۰۱، ناوچههای مسلح ایرانی یک کشتی اکتشافی BP در بخش تحت کنترل آذربایجان از دریای خزر را تهدید کردند و هواپیماهای جنگی ایرانی چندین بار حریم هوایی این کشور را نقض کردهاند. باکو با انتشار کتابهای درسی حاوی نقشههایی از آذربایجان که شامل شمال شرق ایران نیز میشد واکنش نشان داد و رسانههای تلویزیونی نیز پخش مجموعهای تلویزیونی در خصوص فرهنگ «آذربایجان جنوبی» را آغاز کردند.
افزایش تنش میان ایران و آذربایجان
اخیراً باکو به «جنبش آزادی ملی آذربایجان جنوبی» اجازه برگزاری کنفرانسی در ۳۰ ماه مارس در پایتخت را داده که نشاندهنده بالا گرفتن تنشها با ایران است. در واکنش به این اقدام، «حسین شریعتمداری»، مدیرمسئول روزنامه کیهان (بزرگترین روزنامه ایران) و از مشاوران نزدیک آیتالله خامنهای درخواست کرده رفراندومی برای پیوستن آذربایجان به ایران برگزار شود.
با این حال همان طور که در بالا ذکر شد این جو تنشزای اخیر جدید و بیسابقه نیست. تهران بارها طی دو دهه اخیر با باکو تنش داشته و ماهیت روابط آنها نتیجه مستقیم روابط آذربایجان با اسرائیل نبوده است. مطمئناً روابط حسنه آذربایجان و اسرائیل تابعی است از چالشهای راهبُردی که باکو با آنها مواجه است (از جمله اقدامات بیثبات کننده مکرر از جانب ایران و روسیه در تلاش برای بازیابی کنترل منطقه خزر)، اما تهران تنها جزئی از این محاسبات است. به طور خلاصه باید گفت آذربایجان دلایل راهبُردی خوبی برای همکاری با اسرائیل و روابط ضعیف با ایران دارد. برخلاف لفاظیهای تهران، باکو و اسرائیل جهتگیری منطقهای مشترک و همکاری راهبُردی قوی با آمریکا دارند و هر دو با تهدید از جانب ایران مواجه هستند.