ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 24.01.2013, 19:01
رونمایی از پروژه مهندسی معکوس انتخابات

بازتاب: با طرح بحث مهندسی معکوس انتخابات، به جای مهندسی انتخابات، این سوال در افکار عمومی پدید آمده است که مهندسی معکوس انتخابات چیست؟

واژه مهندسی انتخابات در مواردی به کار برده می‌شود که با دخالت مستقیم برخی عناصر، نتیجه مطلوب آنها در انتخابات به دست آید. این دخالت می تواند در استفاده از امکانات به صورتی نابرابر در تبلیغات، رای گیری و شمارش آرا انجام شود، اما مهندسی معکوس انتخابات فرایند متفاوتی دارد.

در مهندسی معکوس انتخابات، به جای آن که در فرایند انتخابات مداخله شود تا نتیجه مطلوب به دست آید، این فرایند به گونه‌ای طراحی می شود تا نتیجه مورد نظر به دست آید.

مهندسی معکوس انتخابات، بر چیدن آرایش سیاسی و کاندیدا کردن عده‌ای و عدم اجازه به کاندیدا شدن عده‌ای دیگر و ایجاد فضای خاص در کل انتخابات تاکید دارد تا بدون نیاز به مهندسی انتخابات، نتیجه مطلوب حاصل آید.

بر این اساس، در انتخابات پیش رو که محافلی از اصولگرایان به دنبال تامین هدفی خاص هستند، موضوع مهندسی معکوس انتخابات مطرح شده است.

این هدف، جلوگیری از پیروزی طیف احمدی‌نژاد و اصلاح‌طلبان در فاز نخست و به پیروزی رساندن کاندیدای مورد نظر این محافل در وهله دوم است.

براساس این استراتژی، مهندسی معکوس انتخابات بر جلوگیری از به وجود آمدن فضا برای کاندیداتوری چهره‌های درجه اول اصلاح‌طلبان یعنی هاشمی و خاتمی که شانس بالایی برای پیروزی دارند، تاکید دارد و در این راستا، بخشی از حملات توهین‌آمیز و تهدیدات از تریبون‌های رسمی علیه این دو نفر به وجود آمده است.

در مرحله دوم با عدم حضور چهره‌های درجه اول، چهره‌های درجه دوم و سوم اصلاح‌طلب که با این محافل ارتباط مناسبی دارند، به عنوان کاندیداهای زینتی اصلاح‌طلبان مطرح می شوند.

براساس طراحی صورت گرفته در مهندسی معکوس انتخابات، اولا تعداد این کاندیداهای زینتی بیش از یک نفر خواهد بود تا آرا بین آنها پخش شود و ثانیا هیچ یک از محبوبیت و کاریزمای بالایی برخوردار نیستند که قابلیت جذب رای بالا را داشته باشند و بین ۵۰۰ هزار تا دو میلیون رای برای آنان پیش‌بینی می‌شود.

در میان فهرست کاندیداهای در نظر گرفته شده برای مهندسی معکوس انتخابات، تاکنون، نام محمدرضا عارف، حسن روحانی و محمد سعیدی کیا در اولویت قرار دارد، هرچند چهره‌هایی نظیر محمدعلی نجفی، اسحاق جهانگیری و محمد شریعتمداری هم در اولویت دوم مطرح می‌باشند.

در راهبرد مهندسی معکوس انتخابات، با حضور چهره‌های درجه دو و سه اصلاح‌طلب، اولا انتخابات از حالت تک‌جناحی اصولگرا خارج می‌شود، ثانیا سبد رای خاکستری کاندیدای طیف احمدی‌نژاد که ممکن است مشایی یا چهره‌ای شبیه او باشد، تضعیف می‌گردد، ثالثا شکست این چهره‌های اصلاح‌طلب، گواهی بر عدم صحت ادعای اصلاح‌طلبان در سال ۱۳۸۸ مبنی بر تقلب تلقی می‌گردد و رابعا رفتار پس از شکست کاندیداهای اصلاح‌طلب که مبتنی بر قبول شکست و تبریک به رقیب برنده خود می‌باشد، به عنوان رفتار مطلوب و اخلاقی بازنده انتخابات تلقی شده و از کاندیداهای شکست خورده اصلاح‌طلب تجلیل به عمل خواهد آمد تا الگوسازی برای عمل بازنده و عکس‌العمل نظام به آن انجام شود.

به نظر می‌رسد هوشمندانه‌ترین رفتار چهره‌های درجه دو و سه اصلاح‌طلب که البته بعضا از برخی ویژگی‌های مثبت نظیر تجربه و سلامت و توانمندی برخوردارند، آن است که وارد بازی مهندسی معکوس انتخابات نشوند و اگرچه ممکن است نسبت به همه ابعاد این استراتژِی آگاهی نداشته باشند و از سرحسن نیت احساس تکلیف کرده و کاندیدا شوند، اما  مشارکت این چهره‌ها در انتخابات، می‌تواند ایفای نقش در یک بازی باشد که عواید آن برای اصلاح‌طلبان جز زیان نخواهد بود، هرچند ممکن است برای این کاندیدا ها منافعی همچون مطرح شدن در رسانه‌ها، گردش بالای مالی فعالیت انتخاباتی و پست بهتری از شرایط فعلی یا دست‌کم تثبیت مقام فعلی به همراه بیاورد.

برهمین اساس است که تا کنون سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی در دیدار با این کاندیداهای بالقوه با آنها و همچنین سایر نشست‌ها، بارها تاکید کرده‌اند شرایط در حال حاضر برای حضور اصلاح‌طلبان فراهم نیست و حضور در انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان باید در صورت فراهم شدن بستر توسط نظام و آن هم در قالب یک کاندیدای واحد انجام شود، اما در عین حال باز هم تصمیم‌گیری نهایی را به خود این افراد محول کرده‌اند.