ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 31.03.2012, 17:10
جاسوس مطرود خود را کشت

منبع: وبلاگ شیوا فرهمند راد
http://shivaf.blogspot.se/2012/03/blog-post_31.html

خبرگزاری‌ها دیروز جمعه ۳۰ مارس گزارش دادند که جسد لئونید شبارشین (Shebarshin Шебаршин) رئیس پیشین ک‌گ‌ب روز پنج‌شنبه در آپارتمانش در مسکو یافت شده‌است. یک سلاح کمری، که هنگام پایان خدمت به پاداش به او داده‌بودند، و نامه‌ای در کنار پیکرش یافته‌اند و همه چیز نشان از آن دارد که او در ۷۷ سالگی خود را کشته‌است.

لئونید شبارشین از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا نیمه‌ی ۱۳۶۱ عهده‌دار ریاست دفتر نمایندگی ک‌گ‌ب در سفارت اتحاد شوروی در تهران بود و مستقیم و غیر مستقیم نقشی تعیین‌کننده در سرنوشت رهبران حزب توده ایران بازی کرد. در همین دوران ریاست او بود که افسر زیر دست او ولادیمیر کوزیچکین (Kuzichkin) به انگلستان گریخت و اطلاعاتی پیرامون ارتباط افراد حزب توده ایران با سفارت شوروی، و شبکه‌های جاسوسی شوروی در ایران را به ام‌آی6 فروخت. این اطلاعات سپس به مقامات ایران رسانیده‌شد و اندکی بعد یورش گسترده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به حزب توده ایران آغاز شد.

همچنین نورالدین کیانوری، هم در بازجویی‌ها و "اعترافات"اش، و هم در کتاب خاطراتش اظهار داشت که با شبارشین ارتباط مستقیم داشته‌است. شبارشین نیز در چند مصاحبه تأیید کرد که با کیانوری ارتباط داشت، و افزود که کیانوری حتی نام خانوادگی او را نمی‌دانست و هنگام بازجویی‌ها در زندان آن را آموخت. شبارشین از کیانوری سپاسگزار بود که «چیزی را تحریف نکرده و همه چیز را همان‌گونه که بوده نوشته و از دیدارهای پنهانی که با او داشته نیز چیزی کم و زیاد نکرده‌است».

شبارشین سه سال پس از اعدام گروه بزرگی از رهبران حزب، می‌گفت: «تا جائی که به‌یاد می‌آورم، هیچ‌کدام از توده‌ای‌ها اعدام نشدند، هر چند که همگی به زندان افتادند. از سرنوشت آنان اطلاع دیگری ندارم».

م. ا. به‌آذین نیز در خاطرات خود از زندان دوران جمهوری اسلامی، نوشته‌است که در بازجویی‌ها او را با نام شبارشین و به اتهام ارتباط با او (که او شباشین نوشته) آزار دادند.

باشد تا محتوای نامه‌ی بدرود شبارشین روزی انتشار یابد تا بدانیم که آیا از زیانی که به جنبش چپ ایران (و هند، و پاکستان، و افغانستان) رساند، چیزی گفته، یا نه. کیانوری در خاطراتش نوشت: «این یک اشتباه بزرگ حزب کمونیست اتحاد شوروی بود که از دبیر کل یک حزب کمونیست [توده - شیوا]، آن‌هم حزبی با ۴۰ سال سابقه» اطلاعات نظامی بخواهد. – ص ۵۴۵

دو مصاحبه با شبارشین و مطالب مفصلی را در جای دیگری آورده‌ام. همچنین درباره‌ی "طرد" و "مطرود" این نشانی را بنگرید.

علت خودکشی احتمالی شبارشین هنوز روشن نیست، اما یوری کابالادزه (Kobaladze) از دوستان نزدیک او در دوران خدمت، احتمال می‌دهد که شبارشین برای رهایی از رنج بیماری سختی که دامنگیرش بود، خود را کشته‌است. او می‌گوید: شبارشین «این اواخر به‌شدت لاغر شده‌بود، و لابد سخت بیمار بود».

شبارشین در سفری به انگلستان، و هنگامی که انگلیسیان خواسته‌بودند او را به همکاری جلب کنند، حال کوزیچکین را از آنان پرسیده‌بود و خبر یافته‌بود که کوزیچکین سخت به مشروب‌خواری افتاده‌است، و در مصاحبه‌ای گفت که امیدوار است کوزیچکین اکنون که هشت سال از آن احوالپرسی می‌گذشت «سقط شده‌باشد». خبری از "سقط شدن" کوزیچکین هنوز انتشار نیافته‌است. اما شبارشین خود سرانجام تلخی داشت.

آیا سلاح کمری را برای چنین مواردی، و به چنین اشخاصی، پاداش می‌دهند؟

ریاست شبارشین بر ک‌گ‌ب یک شبانه‌روز بیشتر دوام نیافت. از او دو کتاب انتشار یافته‌است: "بازوی مسکو" (Рука Москвы) و "از زندگی رئیس اطلاعات" (Из жизни начальника разведки). از کتاب نخست ۶۲ صفحه (در قطع جیبی) داستان‌سرایی‌های کم ارزشی درباره‌ی دوران کار او در ایران است، که ترجمه‌ی بخش‌هایی از آن نزدیک به بیست سال پیش در "کیهان لندن" منتشر شد.


شبارشین در کنار همسر و فرزندان، روزنامه ایزوستیا، ۱۱ اکتبر ۱۹۹۱