iran-emrooz.net | Sun, 18.03.2012, 9:38
قیمتها نفس مردم را بریده است
گروه اجتماعی کلمه - زهره نقیبی
کار مردم دیگر از شوک گرانی کالاهای مختلف در آستانه سال جدید گذشته است. چه آنکه حالا به گفته خودشان به فکر آن هستند چارهای اندیشه کنند برای «حفظ آبرو» و خرید حداقل کالاهای مورد نیاز تا ایامی که بطور سنتی در خانوارهای ایرانی وجود داشته را پشت سر بگذارند. از این روست که خیابانها شلوغ است. اما فشار تورم و گرانی ناشی از سیاستهای غلط اقتصادی تا آخرین ساعات سال ۹۰ با مردم است که در خرید کالاهای مختلف عیدانه، آن را تحمل میکنند.
با مردم در مورد گرانیهای روزهای آخر سال به گفت و گو نشستیم. برخی از هم اینک نگران روند صعودی همین قیمتهای نامعقول و نجومی در سال ۹۱ هستید و خواستار رسیدگی به این وضعیتاند و برخی هم امیدی به بهبود اوضاع ندارند.
مردم با سیلی صورت سرخ میکنند
فرقی ندارد سراغ چه کالایی را در بازار بگیری از برنج و گوشت و مرغ گرفته تا میوه و آجیل و خشکبار و پوشاک در گرانی رکوردشکنی میکنند و مردم اذعان دارند این افزایش قیمتها بی سابقه و بیش از سالها و حتی ماههای قبل است.
با یکی از شهروندان در حال خرید در بازار عید در مورد قیمتها سوال میکنم، میگوید: مردم با سیلی صورت خود را سرخ میکنند. همه چیز که گران بود اما این یک ماه کمرمان خم شد زیر بار این قیمتها و قرض و بدهی شب عید.
دیگری توضیح میدهد: حقوق بازنشستگی کفاف زندگی را نمیکند. قیمتها سرسام آور است. دولت هم هر سال هم از سبد کالا میگوید که ما سالهای قبل هم چیزی از آن ندیدیم.
در این روزها اگر گذرتان به بازار آجیل و خشکبار بیفتد مشابه دیگر بازارها است. شلوغ و پر ازدحام و البته با قیمتهای نجومی. همه در تکاپو برای خریدی هستند که آن را از سر اجبار میدانند.
از فروشنده در مورد میزان افزایش قیمتها سوال میکنم که میگوید پسته ۱۲ هزار تومانی حداقل ۲۵ هزار تومان شده است این یک نمونه است بقیه چیزها هم همین طور.
خانمی که در حال خرید است میگوید: قیمتها خیلی بالاست. اما آبروی آدم است. مگر میشود نخرید.
دیگری که در حال تماشای قیمتها برای انتخاب شیرینی شب عید است، میگوید: ما که دستمان به دهن مان میرسد با این قیمتها که میبینیم برای خرید مکث میکنیم، وای به حال بقیه مردم.
آن دیگری میگوید: ۴ تا دانه شیرنی داخل ظرف گذاشتهاند ۸ هزار تومان. انگار امسال باید به تعداد میهمانان شیرینی در ظرف بگذاریم.
علیرضا ارزانی رئیس اتحادیه آجیل و خشکبار چندی پیس افزایش قیمت سبد آجیل شب عید را به واسطه نوسانات اخیر نرخ ارز دانست و ضمن آن گفت:ما هیچ نیازی به واردات خشکبار نداریم. اما وارداتی که طی ماههای اخیر صورت گرفت، منجر به رشد قیمتها در بازار شده است. او هم چنین گفته است: با توجه به افزایش قیمت دلار، صادرکنندگان به افزایش صادرات ترغیب شدند که این امر نیز به نوبه خود منجر به رشد نسبی قیمتها در بازار شد.
شهروندی اشاره میکند:مردم همه آبرو دار هستند،باید با قرض هم که شده شیرینی و آجیل و میوه را خرید. رفت و آمدهای دیگر هم که جای خود دارد. به هر حال رسم و رسوم است نمیشود که.. ادامه میدهد: حالا هم که میگویند سال آینده قیمتها بیشتر میشود.
دیگری میگوید: دیگر باید از خیر آجیل عید که سالی یک بار به خانهها میآید هم گذشت. میگوید: به گوش اقایان هم برسد میگویند ندارید نخورید. با این قیمتها و تورم و پولی که از بازنشستگی دستمان میآید اگر بتوانیم گندم و شاه دانه جلوی میهمان بگذاریم.
با این قیمتها نفسمان را گرفتهاند
پیرمردی نیز تا بحث قیمتها را میشنود میگوید: نفسمان را گرفتند با این نرخها. با چندرغاز حقوقی که میدهند چه خریدی میشود کرد؟ این پول و حقوق من. آقای احمدی نژاد شما که میگویید ما مشکلی نداریم بیا این را مدیریت کن و بگو با این پول مرغ و گوشت بخرم یا چند عدد میوه !! قید شیرینی و آجیل را هم میزنم. برای نان و برنج و خورد و خوراک روزانه هم پولی میرسد؟ ۴ فرزند دارم که هرکدام سالانه پوشاک تهیه میکنم این پول را چطور بین آنها تقسیم کنم؟
به دزد بگوییم دارد دزدی میشود؟
افزایش شدید اقلام خوراکی در این روزها به حدی بوده است که برخی تولیدکنندگان به صورت لحظهای قیمتها را افزایش دادهاند.
به یکی از خرده فروشیهای مرغ و گوشت مراجعه میکنم. شهروندی در حال جر و بحث بر سر قیمت است. فروشنده میگوید:تقصیر ما نیست. قیمتها دقیقهای تغییر میکند. صبح مرغ یک قیمتی بوده است الان که زنگ زدم بالای ۵ هزار تومان رسیده است. گران است نخر. برو. به ما چه ؟ بروید یقه مقصرش را بگیرید. مشتری با عصبانیت میگوید: برویم پیش کسی که دزدی میکند بگوییم دارد دزدی میشود و از مغازه خارج میشود.
از فروشنده در مورد گرانیها سوال میکنم. میگوید هر چقدر قیمتها را بالا میبرند. مردم مجبور به خرید هستند. این که دیگر مانتو و کفش و روسری نیست که بتوانند از خیر خرید آن بگذرند. شکم است و باید سیرش کنند.
می گوید: والله ما هم از خدایمان است مردم نخرند. تحریم کنند. بلکه فرجی شود. مغازه داری خیلی مصیبت شده است. مالیاتهای ما هم چند برابر شده است. خدا کند مردم نخرند ما هم نیاوریم. بلکه قیمتها پایین بیاید.
با شهروند دیگری هم صحبت میشوم با گلایه از گرانیهای اقلام مختلف میگوید: مگر در آمدهای ما چقدر است که باید این قیمتها را تحمل کنیم. چیزی ارزان نمیشود که هیچ، هر روز هم گران تر میشود. از او در مورد مجموع درآمد خانوارش سوال میکنم که میگوید :۷۰۰ هزار تومان دریافتی من است اما باز برای تامین هزینه زندگی مانده ایم.
خوبی از این مملکت رفت
مرد میانسالی را در مورد بازار قیمتها مورد سوال قرار میدهم که میشنوم ” میوه ارزان است؟برنج ارزان است؟ گوشت و مرغ ارزان است؟ چه مملکتی است برای ما درست کردند. با عصبانیت ادامه میدهد: زندگی سخت است. یه صندوق گوجه هزار تومان میخریدیم حالا ببینید قیمتها چقدر است؟ ادامه میدهد که دیگر بهبودی به اوضاع نیست. از این درستتر نمیشود. خوبی از این مملکت رفت.
با صدای بلند ادامه میدهد: من خودم ۷ تا شهید دادم جانباز هم هستم. مگر ما دنبال این بودیم که مردم این همه سختی ببینند.
شهروند دیگری ادامه صحبتهای او میگوید: هر روز بدتر از این. همین است و دیگر درست هم نمیشود.
بازارهای بهاره و کالاهای بیکیفیت
در این میان اگر چه دولت از تشکیل بازارهای بهاره خبر داده تا توان اکثر مردم برای این خرید مهیا شود اما مراجعین به این بازارها گله مند هستند یکی از آنها میگوید:صبح تا ظهر وقت گذاشتیم برای خرید گوشتی که میگویند با قیمت مناسب است اما منجمد است. این چه روزگاری است که برای ما درست کردند که کالا با قیمت مناسب و کیفیت پایین را هم باید صفهای طولانی را تحمل کنند. آخر این شد وضع اقتصاد! شما سری به این بازارها بزنید. چرا نباید بازار عادی منظم و بسامان باشد که مردم از کار و زندگی خود بزنند و برای کالاهای با کیفیت پایین و تنها با قیمت متعادل تر این همه سختی متحمل شوند.
شهروندی که خود را بازنشسته تامین اجتماعی معرفی میکند میگوید: حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی دارم که از این مبلغ ۳۵۰ هزار تومان اجاره مسکن پرداخت میکند و ۵۰ هزار تومان باقی مانده به اضافه ۳۵۰ هزار تومان عیدی را باید برای تمام خریدهای مورد نیاز و اساسی تقسیم کنم. او میگوید : مسافرت و پوشاک که مدتهاست جایی در زندگی خیلی از ما ندارد. حتی اگر بخواهیم قید خرید آجیل و خشکبار را بزنیم، سراغ کالاهای دیگر هم نمیشود رفت. شب میخوابند و صبح قیمتها را گران میکنند. از الان هم که بحث گران تر شدن کالاها در سال آینده را مطرح کردند. اول شایعه اش را میاندازند و بعد هم گران میکنند.
این تنها تصویر کوچکی از این روزهای مردم پایتخت است که به قول خود با سیلی صورت سرخ میکنند که برای آبروداری قرض میکنند و خرید میکنند که…
دولت که از ابتدای سال وعده تعدیل قیمتها را داد نه تنها توفیقی نداشت و یا نخواست بهبودی در آن ایجادکند، سخت ترین و بی سابقه ترین گرانیها را در آستانه سال جدید بر مردم تحمیل کرده و بی توجه به گرانیهای لجام گسیخته، تنها واکنشی که به این اوضاع نابسامان داشته از زبان رحیمی معاون اول احمدی نژاد اعلام شده ، همان کسی که پرونده مفاسد مالی اش سالهاست در قوه قضاییه معطل مانده است. او که گفته است: ” در شب عید از خجالت در پیشگاه مردم عرق کردم. دیگر باید با عوامل گرانی برخورد کنیم!”