iran-emrooz.net | Sat, 04.02.2012, 9:08
در انتخابات غیردموكراتیك و فرمایشی شركت نمیكنیم!
در انتخابات غیردموكراتیك و فرمایشی مجلس شورای اسلامی شركت نمیكنیم!
مجلس شورای اسلامی یكی از سه ركن اصلی نظام جمهوری اسلامی است. این نهاد كه باید به طور ادواری هر چهار سال، نمایندگان مردم را پذیرا شود، هرگز نتوانسته جایگاهی در خور، برای حضور همه گرایشهای سیاسی كشور باشد. این ضعف و نقصان، از زمان تاسیس این نهاد وجود داشته، و پیوسته تشدید و از نقش و نظر مردم در آن كاسته شده است. در این فرایند گر چه نمایندگان مجلس ششم در دوره اصلاحات به اقداماتی دست زدند تا بخشی از مطالبات مردم تحقق یابد، اما این اقدامات با مقاومت محافظهكاران درون و بیرون مجلس مواجه شد و به خاطر نداشتن طرح و نقشه ناكام ماند. اقتدارگرایان با مانع شدن از حضور اصلاحطلبان در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۲، اولین و با مهندسی انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۸۴، دومین گام خود را برای تسلط بر قوای قانونگذاری و اجرایی برداشتند و با برخورداری از حمایت آیتاله خامنهای كه هر روز عطش افزایش قدرتاش بیش از پیش میشد، توانستند اصلاحطلبان را از موقعیتهای كلیدی كشور بیرون رانده و سیطره خود را بر تمام شئون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی كشور گسترش دهند.
آنان برای عقیم گذاردن تلاش اصلاحطلبان در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، در برابر پشتیبانی گسترده مردم از نامزد اصلاحطلبان- آقای مهندس موسوی- به تقلب در انتخابات متوسل شدند و اعتراضات مسالمتآمیز مردم علیه دستكاری در آراء انتخاباتی را با كودتای نظامی پاسخ دادند. آنان برای خاموش كردن شعلههای خشم مردم هزاران نفر را مورد ضرب و جرح قرار دادند، به قتل رساندند، روانه زندان و یا مجبور به مهاجرت از كشور كردند. متاسفانه این سیاست با شدت هر چه تمامتر همچنان ادامه دارد. چنانچه این عملكرد سیاسی نظام جمهوری اسلامی را در كنار سیاستهای اقتصادی و مناسباتاش با دنیای غرب پیرامون موضوعاتی چون پرونده هستهای، تحریمهای اقتصادی، خطر جنگ و درگیری قرار دهیم، علل فقر و تنگدستی مردم و گسترش آن در بین اقشار میانی جامعه بیشتر آشكار میشود.
اشارهای كوتاه بر تاثیر طرح هدفمند كردن یارانهها در این راستا، كه امروز به اجرای آن مباهات میشود، نشاندهنده بدتر شدن هر روزه شرایط زندگی مردم نسبت به روز پیش و از ناكارآمدی دولتی بیكفایت در سامان دادن امور كشور حكایت میكند. بر اساس مطالعات میدانی نرخ تورم حدود ۱۵ درصدی تابستان ۱۳۹۰، با لحاظ نمودن تاثیر هدفمند كردن یارانهها در افزایش قیمتها، نشان میدهد كه در نتیجه اجرای این طرح، تورم ناشی از آن به حدود ۲۲ درصد و در نتیجه، تورم كلی به حدود ۳۷ درصد رسیدهاست. با اجرای این طرح، فقط چهار دهك پایینی شهرها و روستاها با جمعیتی حدود ۳۰ میلیون نفر خود را در موقعیتی بهتر از گذشته، یا افزایش هزینه حاملهای انرژی را با یارانه دریافتی سر به سر میدانند. اما شش دهك دیگر با جمعیتی معادل 45 میلیون نفر برای جبران افزایش هزینه حاملهای انرژی باید به مراتب بیش از آنچه بابت یارانه دریافت میدارند پرداخت نمایند. شایان ذكر است كه در فاصله چند ماهه از انجام مطالعات یاد شده ، قیمتها همچنان رو به افزایش و در نتیجه تعداد افراد و دهكهای بهرهمند و راضی از اجرای طرح هدفمند كردن یارانهها نیز روند نزولی یافته است.
در چنین موقعیتی مردم انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی را در اسفند ماه ۱۳۹۰ پیش رو دارند. شواهد و قرائن حاكی از آن است كه انتخابات این دوره در شرایطی متفاوت با شرایط انتخابات قبلی و با اعمال محدودیتهایی به مراتب بیشتر از دورههای گذشته برگزار میشود. مشخصههای عمده برگزاری انتخابات این دوره، حاكم كردن فضای امنیتی بر كشور، شرط ابراز ندامت اصلاحطلبان برای داوطلب شدن، عدم پذیرش شرایط حداقلی رهبران جنبش سبز برای حضور در انتخابات، ادامه اسارت رهبران جنبش و مخالفت با آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی، كشتار، شكنجه، و اعدام طرفداران جنبش سبز و حامیان حقوق بشر و مخالفان نظام و محدود كردن داوطلبان نمایندگی به طیف اصولگرایان و تنگتر كردن حلقه خودیها تعریف میشود. پرسش مردم این است كه آیا نظام جمهوری اسلامی سیاستهای كنونی خود را ادامه خواهد داد یا به انتخاب دیگری، جز آنچه در پیش گرفته، روی خواهد آورد. به نظر ما همه اقدامات مسئولین نظام در عرصههای گوناگون بر ادامه سیاستهای كنونی حكایت دارد.
پرسش دیگر از ناحیه مردمی كه برای آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی و برقراری حاكمیتی ملی-دموكراتیك مبارزه میكنند این است كه آیا نظام جمهوری اسلامی كه از جهات گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم را در تنگنا قرار داده و جز زبان زور حاضر به مذاكره با مردم نیست و هیچ راه حلی را برای پایان دادن به بحرانی كه ناشی از بیكفایتی مدیریت كشور در اداره امور است، نمیپذیرد، و همچنان بر سیاستهای ضد ملی و ضد مردمی پای میفشارد و حداقل مطالبات مردم برای شركت در انتخابات آزاد را رد میكند، چگونه میتوان در انتخابات شركت نمود.
نظام مستبد و خودكامهای كه همچنان رهبران جنبش سبز آقایان موسوی، كروبی و خانم رهنورد را به اسارت گرفته و صدها نفر از هنرمندان، روزنامهنگاران، وكلا، حقوقدانان، كارگران، معلمان، دانشجویان و دانشگاهیان و اعضاء و هواداران احزاب و سازمانهای سیاسی -عقیدتی را زندانی و به احكام سنگین حبس و محرومیت از حقوق اجتماعی و اعدام محكوم نموده و هزاران نفر را از كشور فراری داده و حاضر نیست یك گام از اقدامات ضد ملی عقبنشینی كند و بر همان مواضع ویرانگرش اصرار میورزد، چگونه میتوان تعامل برقرار كرد. نظامی كه فشار و اجحاف بر اقوام و ملیتها را افزایش داده و كلیه زمینههای شركت آزادانه در انتخابات را مسدود نموده و هر كسی را كه از آزادی انتخابات، دموكراسی، حاكمیت مردم سخنی میگوید، از شركت در انتخابات محروم و روانه زندان میكند، چگونه میتوان بر سر عقل آورد و از اقدامات مخرباش جلوگیری نمود.
در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه ۱۳۸۸ كه امكان حضور گسترده مردم برای انتخاب رئیس جمهور، از میان چهار كاندیدای مورد تایید نظام وجود داشت، مردم توانستند آراء خود را به نفع كاندیدایی كه نگاه انتقادی به برخی از سیاستهای نظام داشت، به صندوقهای رای ریخته و نظرشان را ابراز دارند، اما مسئولین نظام جمهوری اسلامی این انتخاب مردم را بر نتافتند و بر آنان شوریدند و با مردم آن كردند كه مغولها نكردند. آنان نه فقط از كرده خود بر این ملت بزرگ عذرخواهی و طلب بخشش نكردند، بلكه با وقاحت خواستند تا مردم برای اخذ مجوز حضور و شركت در انتخابات از آنان طلب بخشش كنند. آیا با چنین رویكردی حضور و شركت در انتخابات، حاكمان متوهم از پشتیبانی مردم را، متوهمتر نمیكند. آیا آنان را در ادامه راهی كه كشور را به ورطه سقوط میكشاند، تشویق نمیكند.
امروز كه رهبران جنبش در اسارتند، طرفداران جنبش در زندان و یا مجبور به مهاجرت شدهاند و حاكمان برای شركت در انتخابات، حداقل شرایط برگزاری انتخابات آزاد را بر نمیتابند و میخواهند شرایط را حتی از خرداد ۱۳۸۸ عقبتر برند، پرسش این است كه چه انگیزهای مردم را به شركت در انتخابات میكشاند. اگر قرار باشد درب بر همان پاشنه قبلی بچرخد، شركت در انتخابات فقط و فقط میتواند تاییدی باشد بر آنچه حاكمیت طی بیش از دو سال و نیم بر سر این مردم مظلوم آورده است. شركت در انتخابات موید آن خواهد بود كه آنچه میلیونها زن و مرد این كشور برای بدست آوردن آن مورد بیحرمتی قرار گرفتند، كتك خوردند، كشته شدند و به زندان رفتند، مورد تجاوز قرار گرفتند و اعدام شدند، نه به دلیل مطالبات بر حقشان، بلكه به خاطر جهل از منافعشان بوده، و به عملكرد نظام مستبد و سركوبگر در برابر آزادیخواهی و عدالتجویی مردمی كه به طور مسالمتآمیز مطالباتشان را ابراز میداشتند، ارتباطی نداشته است.
شركت در انتخابات نمایندگان مجلسی كه گوش به فرمان ولیفقیه هستند و خود آن را "شعبهای از بیت رهبری" میدانند، چه مشكلی از مشكلات مردم را برطرف خواهد نمود. اگر مجلس كه با رای مردم تشكیل میشود، نه از مردم بلكه از ولی فقیه دستور بگیرد، و از خواستههای ولیفقیه و اطرافیان وی پشتیبانی نماید و در منازعه میان مردم و مستبدان از دیكتاتورها حمایت نماید، به جای دفاع از طرفداران آزادی و دموكراسی، پشتیبان ستمگران آزادیكش باشد و امیال و آرزوهای پلید فرد یا افراد قلیلی از جامعه را برخواست عمومی مردم ترجیح دهد و همدست با دیكتاتورها در سركوب مردم شركت جوید، چگونه میتوان در انتخابات شركت كرد. آری شركت در انتخابات به معنای تاییدی است بر هر آنچه، طی دو سال و نیم گذشته بر سر مردم آورده شده است. شركت در انتخابات به معنای تایید برنامهها و سیاستهای نظام خودكامه است.
شركت در انتخابات تایید اسارت رهبران جنبش، كشتارهای گذشته، عزیمت ناخواسته میهنپرستان از كشور و بگیر و ببندهای كنونی است . شركت در انتخابات موید فراهم ساختن زمینه تحریمهای بیشتر، افزودن احتمال دخالت نظامی كشورهای خارجی، فشار بیشتر بر مردم به ویژه در حوزه اقتصادی و سیاسی است.
شركت در انتخابات تاییدی بر لزوم ادامه سیاستهای كشور بر باد ده و حمایت از نظام خودكامه ولایت فقیه است. شركت در انتخابات روی تافتن از همگرایی و تحكیم مناسبات میان اقشار و طبقات مختلف برای رسیدن به حاكمیتی ملی – دموكراتیك است. از این رو ما با اعلام عدم شركت در انتخابات، همراه با جنبش سبز مردم ایران متشكل از كارگران، روستاییان، كسبه، پیشهوران، دانشجویان، دانشآموزان، كارمندان، فرهنگیان، دانشگاهیان، هنرمندان، وكلاء و حقوقدانان، روزنامهنگاران و سایر اقشار و طبقات دیگر كه برای آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی میرزمند، فرآیند برگزاری انتخابات را به زمینهای مناسب برای افشای سیاستهای ویرانگر جاری در كشور، تقویت و تحكیم پیوند میان احزاب و گروهها، سازمانها و انجمنها در جنبش سبز مردم ایران برای استقرار حاكمیتی ملی و دموكراتیك میدانیم.
ما این انتخابات را بستری برای گسترش مبارزه علیه نظام خودكامه دانسته و از همه آزادیخواهان، و طرفداران دموكراسی و عدالت اجتماعی میخواهیم كه با تبلیغ دلائل عدم شركت خود در انتخابات به صورت گسترده در جای جای این سرزمین پهناور در محل كار و زندگی، كوچه و خیابان و ... مانع از افسون آنانی شوند كه همچنان در نتیجه عدم اطلاعرسانی به موقع و درست، ابزار اجرای امیال پلید خودكامگان میشوند.
اصلاحطلبان عدالتخواه
دهم بهمن ماه ۱۳۹۰