iran-emrooz.net | Sat, 01.10.2011, 21:41
دادخواهی قربانیان خشونت سیاسی در جمهوری اسلامی
در حکومتهای دیکتاتوری هزاران شهروند آزاده قربانی خشونت سیاسی قدرت حاکم میشوند. خشونت سیاسی گه گاه ابعاد وحشتناکی به خود میگیرد و فاجعههایی به وجود میآورد که مفهوم «جنایت علیه بشریت» مصداق کامل آن است. پاسخ به دادخواهی قربانیانِ خشونت سیاسی دولتی، در عرصههایی مستقل و در همان حال پیوسته به یکدیگر مطرح میشود.
پیش از هر چیز، دادخواهی در عرصه عدالت قضایی و پاسخگویی به حقوق پایمال شده قربانیان خشونت سیاسی طرح میشود. دادخواهان، بستگان نزدیک قربانیان میباشند. هیچ کس نمیتواند در این عرصه جای بستگان یک قربانی را بگیرد و و هیچ ملاحظه اجتماعی نمیتواند بهانهای برای پاسخ ندادن به دادخواهی آنان باشد.
دادخواهی در عرصه حقوق جامعه، به ویژه برای پیشگیری از تکرار فاجعه مطرح میشود. پاسخ دادن به دادخواهی یِ جامعه برای این است که وجدان اجتماعی مخدوش و آزردهای به ارث نماند و سایه شوم بیدادِ استبداد در گذشته، زندگی شاد و آزاد شهروندان را تیره نکند و ترس تکرار فاجعه را از زندگی آنها برای همیشه دور سازد.
پاسخ روشن و درست به دادخواهی در عرصههای دیگر، یکی از عوامل اصلی پرهیز از اسیرشدن در چرخه اهریمنی خشونت در عرصه سیاسی، تضمین کننده گذار مسالمت آمیز از دیکتاتوری، و تحکیم دموکراسی است.
در طی ۳۳ سال حاکمیت استبداد مذهبی بر کشور ما، دهها هزار نفر قربانی خشونت سیاسی دولتی شدهاند. این امر به ویژه در ده سالِ پس از انقلاب ابعاد فاجعه آمیزی داشته است. حذف مخالفین به وسیله حاکمین جدید از همان فردای انقلاب شروع شد. در سالهای شصت، دهها هزار ایرانی که سودایی جز آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی در سر نداشتند، بیرحمانه به وسیله ماشین خشونت دولتی سرکوب شدند و هزاران جان شیفته در برابر جوخههای آتش قرار گرفتند و پیکر هزاران عاشق زندگی آزاد بر فراز چوبههایِ دار استبداد، پرچم آزادیخواهی مردم ایران شد.
اوج فاجعه و آنجایی که استبداد مذهبی جمهوری اسلامی چهره واقعی خود را عریان کرد، کشتار بزرگ زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود. چندین هزار زندانی سیاسی را که از سالها پیش با حکم بیدادگاههای جمهوری اسلامی در زندان بودند و بسیاری از آنها را پس از پایان محکومیت شان همچنان در زندان نگه داشته بودند در فاصله کوتاه دو تا سه ماه اعدام کرده و در گورهای دسته جمعی دفن کردند. این فاجعه با دستور مستقیم آیت الله خمینی، بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی، و شرکت فعال نهادهای مختلف حاکمیت صورت گرفت.
از آن تابستان شوم بیست و سه سال گذشته است. خمینی و برخی دیگر از دست اندرکاران جنایتهای دهه شصت مردهاند و برخی هم از عرصه قدرت رانده شدهاند. به رغم سرکوب مداوم سی و سه ساله، مردم ایران به پیکارخود برای رسیدن به دمکراسی و عدالت اجتماعی، که در انقلاب مشروطیت شروع کردند، ادامه داده و در خرداد ۱۳۸۸ اوجی تازه از این مبارزه دیرینه را به نمایش گذاشتند. میلیونها ایرانی، به ویژه زنان و جوانان، در سراسر کشور به خیابانها آمدند تا «نه» بزرگ به استبداد مذهبی را فریاد کنند و به جهانیان نشان دهند که مردم ایران همچنان تشنه آزادی و عدالتند و پایان دادن به دیکتاتوری و ساختن جامعهای دموکراتیک در دستور کار آنهاست.
جنبش بزرگ آزادیخواهی مردم ایران که در خرداد ۱۳۸۸ شروع شد به سرعت بسیاری از تابوها را شکست، مرزهای ممنوعه را درنوردید، امید دستیابی هرچه زودتر به آیندهای روشن را در دل میلیونها ایرانی دوباره زنده کرد و پرداختن به تاریکیهای استبداد سی و سه ساله، به ویژه دادخواهی قربانبان خشونتِ سیاسی را خونی تازه بخشید.
در بیست وسومین سالگرد فاجعه کشتار بزرگ زندانیان سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ به وسیله جمهوری اسلامی، و در ادامه تلاشهای افراد، شخصیتها و نهادهای بسیاری که از سالها پیش در زمینه زنده نگاه داشتن یاد قربانیان و پیشبرد امر دادخواهی کوشا بودهاند، و با توجه به اهمیتِ داشتن نگاهی روشن به این گذشته و پاسخی درست که از طرف ایرانیان و جهانیان پذیرفته شود، کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی با شرکت شاهدان کشتار ۶۷ و صاحبنظران، جلسهای برای بررسی و تامل در این زمینه برگزار میکند.
سخنرانان:
میهن جزنی: دادخواهی، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای تحکیم دموکراسی
رضا اکرمی: آیا بدون نقد روشن گذشته میتوان جامعهای دموکراتیک ساخت؟
رضا علیجانی: هولوکاست ایرانی
رضا معینی: دادخواهی ملی در برابر «ابتذال شر» و انتقام گیری سیاسی
ایرج مصداقی: کشتار ۶۷ و اهمیت مستندسازی
با شرکت مهرداد بران آهنگساز و نوازنده برجسته ویولنسل
جمعه، ۷ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت 19:30، سالن آژکا
AGECA - 177 rue de Charonne – 75011 Paris – Métro : Alexandre Dumas
فراموش نکنیم دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام است