ايران امروز

هیچ روزنامه‌نگاری آزاد نشد

کلمه: جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین به مناسبت فرا رسیدن عید فطر از زندان آزاد شده اند، اما در جمع آزاد شدگان حتی نام یک روزنامه نگار در بند هم دیده نمی‌شود. روزنامه نگارانی که تنها به جرم اندیشدن زندانی هستند و نوشتن چند مقاله انتقادی موجب محکومیت آنها به زندان‌های طولانی مدت شده است. در میان زندانیان آزاد شده که به گفته جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، مورد عفو و بخشش رهبری قرار گرفته‌اند اما نام هیچ روزنامه نگار و یا وبلاگ نویس زندانی دیده نمی‌شود و آنها همچنان در زندان‌های رجایی شهر و اوین و دیگر زندان‌های کشور نگهداری می‌شوند. این در حالی است که بارها مسوولان جمهوری اسلامی ازجمله محمود احمدی نژاد، رییس دولت دهم و صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه مدعی شده‌اند که هیچکس روزنامه نگاری در زندان نیست. روزنامه نگارانی که اسامی آنها در پی می‌آید تنها تعدادی از روزنامه نگار زندانی کشور هستند که نه تنها آزاد نشده‌اند که بیشترشان مدتهاست محروم از حق مرخصی در زندان به سر می‌برند.

کلمه تاکید می‌کند که این اسامی کامل نیست و همه روزنامه نگاران و ویلاگ نویسان زندانی را در بر نمی‌گیرد.

احمد زید آبادی

کمتر کسی می‌تواند مرخصی دو روزه احمد زیدآبادی را از یاد ببرد، روزنامه نگاری که ماه قبل بعد از دو سال حبس تنها سهمش از آزادی فقط ۴۸ ساعت بود. احمد زید آبادی روزنامه نگاری است که تنها به دلیل اندیشدن و نگارش نامه‌های انتقادی بیش از دو سال است در زندان به سر می‌برد و تنها سهمش از آزادی در این دو سال دو روز در کنار خانواده بودن اش تلقی شده است.او فردای انتخابات ریاست جمهوری دهم بازداشت شد و بعد از گذراندن چهار ماه انفرادی و مدتی حبس در بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر فرستاده شد.

او در ایام مرخصی کوتاهش نیز به همه تایید می‌کرد که امیدورانه به پیروزی جنبش سبز امیدوار است و با این امیدواری دوران حبسش را می‌گذراند.احمد زید آبادی سه فرزند دارد و به عنوان شرف اهل قلم معروف است.

مهدی محمودیان

مهدی محمودیان، روزنامه نگار و عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد. او در حالی بیش از دو سال را در زندان می‌گذراند که توسط مسوولان قضایی از حق استفاده از مرخصی درمانی هم “محروم” مانده است.

مهدی محمودیان وضعیت جسمانی بسیار نامناسبی دارد و تاکنون نیز دو بار در زندان دست به اعتصاب غذا زده است. مهدی محمودیان نیز بعد از مدتی حبس در زندان اوین، به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. او چندی پیش در نامه‌ای سر گشاده به رهبری درباره وضعیت بسیار نامناسب زندان‌های رجایی شهر، قزلحصار و اوین که در آنها به سر برده، اطلاع رسانی کرد. مهدی محمودیان بارها به دلیل انتشار این گونه نامه‌ها به سلول انفرادی منتقل شده است.

کیوان صمیمی

کیوان صمیمی، روزنامه نگار زندانی در حالی بیش از یک سال بدون مرخصی در زندان رجایی شهر نگهدار ی می‌شود که به تازگی خانواده این روزنامه نگار اعلام کرده‌اند که او شرایط جسمی نامناسبی دارد و پزشکان زندان رجایی شهر با مشاهده غده‌ای در کبد او رای به درمان وی در خارج از زندان داده‌اند با این همه مسوولان قضایی بی توجه به وضعیت این روزنامه نگار او را در زندان نگه داشته‌اند.

کیوان صمیمی، هشتم آذر ماه سال ۸۹ از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد. او در طول مدت بازداشتش بارها دست به اعتصاب غذا زده است. او یک بار آن هم در بهار سال ۸۹ از مرخصی استفاده کرد، اما بعد از آن از هرگونه مرخصی محروم بوده است. وی، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده ی نامه و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است.

مسعود باستانی

مسعود باستانی دیگر روزنامه نگار زندانی است که در مدت حبسش از هر گونه حقوقی محروم بوده است. او ۱۴ تیر ماه سال ۸۸ و بعد از انتخابات پر مناقشه ریاست جمهوری در ایران دستگیر و زندانی شد. این روزنامه نگار نیز مدتی را در بند ۲۰۹ و چند ماهی را در بند ۳۵۰ زندان اوین گذراند اما بدون هیچ دلیل مشخصی در بهمن ماه سال ۸۸ به زندان رجایی شهر تبعید شد. او مدتها در کنار زندانیان عادی این زندان که جرایمی مثل قتل و تجاوز و… داشتند، به سر برد.

مسعود باستانی نیز توسط قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است. است. وی سردبیری وب‌سایت جمهوریت را برعهده داشت و سابقهٔ همکاری در روزنامه‌های شرق و کارگزاران و…رادر کارنامه خود دارد.

بهمن احمدی امویی

بیش از دو سال از زندانی بودن بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار می‌گذرد. وی ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۸در منزل مسکونی اش بازداشت شد و تاکنون در زندان اوین به سر می‌برد. او در مدت زندانی بودنش تنها یک بار از حق مرخصی استفاده کرده و بیش از ۱۶ ماه است که از هر گونه حق مرخصی محروم مانده است.وی نیز در تمام یکسال و نیم گذشته تنها سه بار توانسته از حق ملاقات حضوری استفاده کند و همه ملاقات‌هایش به صورت کابینی انجام شده است.

خانواده احمدی امویی نیز مانند بسیاری دیگر از خانواده‌های زندانیان این بند بارها از دادستان تهران برای وی درخواست مرخصی و یا آزادی موقت کرده‌اند اما تاکنون با این درخواست‌ها نیز مخالفت شده است.این در حالی است که وی دارای پانصد میلیون تومان وثیقه در نزد دادگاه انقلاب است.

بهمن احمدی امویی، شامگاه روز ۳۰ خرداد سال ۸۸ یعنی درست یک هفته پس از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری به همراه همسرش ژیلا بنی یعقوب بازداشت و روانه زندان شد.او پس از انتقال به بند عمومی از سوی قاضی پیرعباسی، ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به هفت سال و ۴ ماه حبس تعزیری و۳۴ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به پنج سال و چهار ماه زندان قطعی تغییر یافت..

مهم ترین مصادیق اتهامی احمدی امویی، نگارش مقالات انتقادی در باره عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد در روزنامه سرمایه و وب سایت شخصی اش و همچنین سردبیری وب سایت خرداد نو عنوان شده است.

سیامک قادری

سیامک قادری، روزنامه نگار زندانی بیش از یک سال است که در زندان اوین نگهداری می‌شود. این روزنامه نگار که مرداد ماه سال ۸۹ بازداشت شد این روزها در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد و تاکنون از هیچ گونه حق مرخصی استفاده نکرده است.

سیامک قادری به اتهام تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.

یکی از اتهامات اصلی این روزنامه نگار اداره کردن وبلاگ” ایرنای ما “بوده است. وبلاگی که او در آن به برخی عملکردها و اقدامات مسوولان خبرگزاری دولتی ایرنا انتقاد کرده و همچنین درباره جنبش سبز و رهبرانش مطالبی را در این وبلاگ نوشته بود.

خبرگزاری ایرنا شاکی اصلی پرونده آقای قادری بود،او همچنین بعد از ۱۸ سال کار دراین خبرگزاری از آن اخراج و راهی زندان اوین شد.

عیسی سحرخیز

عیسی سحر خیز، روزنامه نگار زندانی، دوازدهم تیرماه سال ۸۸ بازداشت شد. او مدتها پس از بازداشت در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به سر برد و ماه‌ها انفرادی و بازجویی را تجربه کرد. او مدتی را نیز در بند ۳۵۰ زندان اوین گذراند اما سرانجام در بهار سال ۸۹ بدون اینکه در حکمش قید شده باشد، به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او از آن زمان تاکنون با وجود بیماری نتوانسته از هیچ گونه حق مرخصی استفاده کند. این روزنامه نگار که پیش‌تر توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود، چند روز قبل طی حکمی که در زندان به وی ابلاغ شد، به دو سال حبس دیگر هم محکوم شد.

ابولفضل عابدینی نصر

عابدینی نصر، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر است که پس از ضرب و شتم در تاریخ دوازدهم اسفندماه سال ۸۸ در اهواز بازداشت شد.دادگاه انقلاب اهواز وی را به یازده سال زندان محکوم کرده است.پس از آن قاضی مقیسه، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب وی را به یکسال حبس دیگر محکوم کرد.عابدینی نصر هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس است و تمام تلاش‌های خانواده اش برای استفاده وی از حق مرخصی بی نتیجه مانده است.

حسین رونقی ملکی

رونقی ملکی، د در حالی این روزها در زندان اوین است که به شدت از نظر جسمی بیمار است و تلاشهای خانواده اش برای مرخصی گرفتن برای او تا این لحظه بی نتیجه مانده است. او در زندان به نارسایی کلیه مبتلا شده است.وی وبلاگ نویس و فعال در زمینه مبارزه با سانسور آنلاین است. او در روزهای پس از انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در منزل پدری اش دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.او از سوی دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۵ سال حبس به اتهام «عضویت در شبکه ایران پراکسی،توهین به رهبری و رئیس جمهوری از طریق وبلاگ نویسی» محکوم شده که این حکم در دادگاه تجدید نظر تأیید شده است.

احسان مهرابی

احسان مهرابی، دیگر روزنامه نگار محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین است. این روزنامه نگار نیز مانند اغلب زندانیان این بند از هر گونه حق مرخصی و تماس تلفنی با خانواده اش محروم است.

این زندانی ۳۵ ساله به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محروم شده و اکنون محروم از مرخصی در حال گذراندن این حکم است
این روزنامه نگار مهندسی عمران خوانده است و با روزنامه‌های همبستگی، اعتماد ملی و تعدادی دیگر از روزنامه‌های اصلاح طلب همکاری داشته است.آخرین همکاری او به عنوان خبرنگار پارلمانی با روزنامه فرهیختگان بوده است

سعبد متین پور

متین پور روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجانی که بخاطر دفاع از حق تحصیل به زبان مادری بسیار از او یاد می‌شود، به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده است. اتهامات این روزنامه نگار «ارتباط با بیگانگان» و «تبلیغ علیه نظام » عنوان شده است.وی این اتهامات را رد کرده است و در پرونده اش نیز هیچ سندی برای اثبات این اتهام وجود ندارد.

سعید متین پور در حالی دومین سال بازداشتش را سپری می‌کند که بیشتر این مدت را در سلول‌های انفرادی زندان اوین و تحت شکنجه و فشار‌ گذرانده و به دنبال آن به ناراحتی قلبی دچار شده است.وی نیزبیش از ۲۴ ماه است که از حق مرخصی محروم است. همسرش عطیه طاهری بارها اعلام کرده است که همسرش در زندان اوین به امکانات درمانی و به ویژه پزشک متخصص قلب دسترسی ندارد و تنها پزشک عمومی آن هم در فواصل خیلی طولانی همسرش را گاهی در زندان ویزیت می‌کند.او بارها برای مرخصی درمانی همسرش به مراجع قانونی مراجعه کرده است، اما تاکنون حتی نتوانسته برای یک روز برایش مرخصی بگیرد.

حجت الله نیکرویی(نیکویی)

نیکرویی، وبلاگ نویس و مترجم است و اکنون در شرایط بسیار نامناسبی در زندان رجایی شهر و در میان زندانیان عادی نگهداری می‌شود. این زندانی با گذشت دو سال ازاجرای حکمش تاکنون از هیچ مرخصی استفاده نکرده است.
این وبلاگ نویس توسط قاضی مقیسه رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام توهین به مقدسات و اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

او مدتها در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری شد و سپس بدون اینکه در اجرای حکمش به اصل تفکیک جرایم توجه شود به زندان قزلحصار تبعید و پس از آن نیز به زندان رجایی شهر فرستاده شد در حالیکه در حکم این وبلاگ نویس حکم تبعید قید نشده است.

حجت الله نیکرویی وبلاگ نویس و مترجم به دلیل مناظره با علما پیش از دستگیری از کار خود اخراج شده بود. انتشار مقالات وی در سایت‌ها و به خصوص نگاه انتقادی او به برخی مفاهیم دینی از دیگر دلایل بازداشت و زندانی شدن وی عنوان شده است.

محمد صدیق کبودوند

کبود وند، وبلاگ نویس از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت و زندانی شده‌است وی توسط دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به یازده سال حبس محکوم شده است.

به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری هفت ماهه وی در شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، ‏کلیوی و پوستی دچار شده است و حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.وی نیز چند سال است که از حق استفاده از مرخصی محروم است و تلاش‌های خانواده وی در این زمینه به نتیجه نرسیده است.

محمد داوری

محمد داوری روزنامه نگار و سردبیر سایت سحام نیوز است. او بیش از دو سال است که زندانی است اما از هر گونه حقوقی قانونی محروم بوده است.وی پس از انتشار نامه‌ای توسط مهدی کروبی به رئیس مجلس خبرگان درباره آزار زندانیان سیاسی در بازداشتگاه کهریزک دستگیر و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا علیه مهدی کروبی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، اقرار کند.

مهدی کروبی در نامه‌ای به دادستان تهران، مسئولیت تمام اسناد و فیلم‌هایی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندان‌های ایران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فیلمبردار مصاحبه‌ها عنوان کرد و گفت او هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است. او نه فقط بیش از دوسال است که بدون یک روز مرخصی در زندان اوین به سر می‌برد، بلکه از حق ملاقات هفنگی و تماس تلفنی هم محروم است چرا که خانواده این روزنامه نگار در شهرستان زندگی می‌کنند.

مسوولان زندان اوین با ابلاغ حکم تازه‌ای به محمد داوری، روزنامه نگار و زندانی سیاسی خبر دادند که به محکومیت پنج ساله وی، یکسال افزوده شده و به این ترتیب مدت محکومیت وی از پنج سال به شش سال افزایش یافته است.

نادر کریمی جونی

این روزنامه نگار از آذر ماه سال ۸۷ بازداشت شده است و هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد. این روزنامه نگار زندانی مدتهاست بدون استفاده از حق مرخصی در زندان به سر برده و مراجعه‌های مکرر خانواده او به منظور گرفتن مرخصی برای وی بی نتیجه مانده است

خانواده این روزنامه‌نگار هم مانند دیگر زندانیان بند ۳۵۰ تنها می‌توانند در روزهای دوشنبه به ملاقات وی بروند و در طول هفته به دلیل قطع تماسهای تلفنی هیچ اطلاعی از او ندارند

محمدنادر کریمی جونی، دبیر سیاسی روزنامه‌های جهان صنعت و سیاست روز بود.او همچنین با نشریه‌ها و روزنامه‌های شرق، گزارش و فکر هم همکاری می‌کرد. وی به اتهام “اقدام علیه امنیت کشور” در دادگاه بدوی به ده سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به پنج سال کاهش یافت.وی از جانبازان جنگ عراق علیه ایران است.

در حالی مسوولان قضایی جمهوری اسلامی در اقدامی نمایشی به آزاد کردن زندانیان سیاسی اقدام کرده‌اند که هنوز تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی کشور از جمله روزنامه نگاران در زندان هستند بدون اینکه از اولین و ابتدایی ترین حقوق یک زندانی عادی استفاده کنند.همچنین زندانیان در تبعید که همواره ظلم مضاعفی به آنها شده است نیز محروم از هر گونه حقوق اولیه انسانی همچنان در زندان به سر می‌برند.مجید دری و ضیا نبوی دانشجویان ستاره دار بیش از دو سال است که محروم از هر گونه مرخصی به ترتیب در زندانهای شهر بهبهان واهواز نگهداری می‌شوند.