iran-emrooz.net | Wed, 24.08.2011, 19:39
گزارشی از شرایط نامطلوب اقتصادی كارگران ساختمانی
شرق / مهدی دلروشن
شاید تو هم مثل من بارها و بارها، آنها را در چهارراهها دیده باشی. اغلب ایستادهاند و در انتظار وانت و صاحبكاری هستند كه بیاید و آنها را انتخاب كند! اشتباه نكنید، آنها مانكنهای آنچنانی نیستند، آنها كارگران ساختمانی هستند؛ كسانی كه ریسك بالای كارگری روزمزدی را به جان خریدهاند تا خدای نكرده، مجبور نشوند از دیوار خانهای بالا بروند. بیشتر اوقات، تجمعی بیش از ۲۰ نفر دارند و حتی در گرمترین نقطه روز نیز در سایهای كوچك با چهرههایی خسته، عطش كار دارند.
وقتی با یكی از آنها صحبت میكنم، میگوید: چند روز است كه میآیم اما كار نیست! بعد از ظهر كه بر میگردم، سفرهمان دوباره خالی است! آنقدر از این و آن، قرض گرفتهام كه روی دیدن آنها را ندارم. همیشه خدا، شرمنده فرزندانم هستم. كوچكترین خواستههایشان در جیبهای تار عنكبوت گرفتهام، گم میشود! آخر من چه گناهی كردم كه كارگر شدم! جرم من، كارگر بودن است. نه بیمهای دارم و نه آیندهای!
كارگران روزمزد ساختمانی براساس قانون بیمه اجباری كارگران ساختمانی مصوب ۲۱/۸/۱۳۵۲ مجلس شورای ملی و براساس اصلاحیه مورخ ۱۷/۸/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی چنانچه دچار حادثه ناشی از كار شوند، در صورت نیاز به مداوا از مزایای بیمه تامین اجتماعی بهره خواهند برد و در صورت فوت برای بازماندگان مستمری برقرار میشود.
با نگاهی به آمار موجود در مورد كارگران فصلی مشاهده میكنیم كه در سال ۱۳۴۵، ۳۳۵ نفر در بخش ساختمانی و راهسازی مشغول بودهاند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ آمار دقیقی در زمینه تعداد كارگران فصلی وجود ندارد. اما بر اساس نتایج سرشماری سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ كه توسط مركز آمار صورت گرفته است، كارگران ساختمانی ۳۳/۱۱ درصد از كل اشتغال را به خود اختصاص دادهاند.
زمان كار در طرحهای ساختمانی به عنوان سابقه بیمه كارگر روزمزد محاسبه میشود و كارگران میتوانند با جمعآوری سابقه كار در صورت احراز شرایط زمانی نسبت به بازنشستگی و برقراری مستمری اقدام كنند. ولی متاسفانه در همین تهران، بسیاری از كارگران پروژههای ساختمانی از حق و حقوق بیمه خود اطلاعی ندارند و در صورت بروز حادثه نمیدانند چگونه برای احقاق حقوقشان اقدام كنند. اصولا كارگران روزمزد را كسی بیمه نمیكند و در صورت بروز حادثه یا صدمه به كارگر با دفاتر بیمه هماهنگ میشود تا مشكل قانونی برایشان پیش نیاید. در حالی كه اقشار كمدرآمد جامعه حداقل از بیمه روستایی یا كمیته امداد امام برخوردارند ولی كارگران روزمزد ساختمانی از این حداقلها نیز محروم هستند.
كارگران سرگذر چهارراه، روایت گذرهایی است كه به مرور زمان به وجود میآید. افراد زیادی هر روز در این محلها حاضر میشوند و ساعتهای بسیاری را در كنار هم میگذرانند، آنگونه كه شبیه به خانوادهای بزرگ شدهاند، خانوادهای كه با آمدن یك ماشین و شخصی كه خواهان كارگر است، به راحتی از هم میپاشد! آنها ساعتها در یك طرف خیابان، میایستند یا مینشینند یا در حاشیه فضای سبزی قدم میزنند. شاید هجوم دستهجمعیشان چندان عجیب نباشد! آیا انتظار روزانه آنان كه در بیشتر اوقات بینتیجه میماند، تاملبرانگیز نیست؟
هر روز كارگران سرگذر چهارراهها را من و تو میبینیم. شاید حتی این روزها در حضور هوای چندین و چند درجهای تهران، روزه هم باشند. اما ما وقتی درست در اتومبیل خود نشستهایم و باد بیتفاوتی و سرد كولر ماشینمان به ما میخورد، از كنارشان به راحتی عبور میكنیم؛ چه كسی باید پاسخگوی انتظار بینتیجه این كارگران باشد؟
یك كارگر كه به گفته خودش دیپلم فنی دارد، میگوید: به دلیل نبود كار حدود چهارسال است كه كارگری میكنم. هر روز همراه من حدود سی، چهل كارگر به اینجا میآیند و برای به دست آوردن لقمهای نان منتظر میمانند تا كسی پیدا شود كه نیاز به كارگر داشته باشد. وی با دلی پر از خون ادامه میدهد: از این تعداد كارگر معمولا هر روز هشت تا ده نفر میتوانند كار پیدا كنند كه آنها هم بیشتر ریشسفیدان هستند یا افرادی كه زورشان زیاد است!
نه راه گریز نه راه گزیر!
كارگر دیگری میگوید: هشتسال است كارگری میكنم و هنوز نتوانستهام پیشه دیگری انتخاب كنم. نگاه مردم نامناسب است و برخورد خوبی با ما ندارند. همه به چشم افراد معتاد، اوباش یا زورگیر به ما نگاه میكنند. این گذرها جلوه زشتی دارد اما چه باید كرد كه چارهای برای سیر كردن شكم همسر و فرزندانمان نداریم. كارگر دیگری به نام «رضا» از مشكلاتش میگوید: هفته پیش در حین كار، پایم دچار آسیب شد و از همان روز درد شدیدی را در پای خود حس میكنم، اما صاحبكار توجهی ندارد و پرداخت مزدم را منوط به اتمام كار كرده است. وی با ابراز نارضایتی از اینكه «هیچ حمایتی از ما نمیشود و هیچ ارگانی حاضر به ساماندهی وضعیت این قشر نیست»، گفت: به اداره كار مراجعه كردم، اما بینتیجه بود. یكی از كارگران ساختمانی گفت: 24سال است كه كارگر روزمزد هستم، در بعضی از پروژههای ساختمانی مرتفع (چند طبقه) كارفرمایان كارگران را بیمه میكنند اما مبلغ بیمه از حقوقشان كسر میشود. یكی دیگر از كارگران میگوید: با وجود ششماه كار در پروژههای ساختمانی مختلف هیچ وقت از طرف كارفرما بیمه نشدم و اگر به شرایط موجود نیز اعتراض كنیم بیكار میشویم. وی با بیان اینكه یك كارگر ساختمانی باید برای داشتن چند روز كار به حقوق بخور و نمیرش قانع باشد وگرنه بیكار خواهد بود ادامه داد: بیشتر كارگران سرگذر یا روزمزد بیش از 10 سال كار كردهاند ولی هیچ وقت بیمه یا سابقه كاری آنها محاسبه نشده است!
زمانی برای اوستاهای بخیل!
كارگر جوانی از مهارت خود میگوید: كارگر سرگذر هر روز به سمتی میرود. یك روز كارگر بنا، یك روز كارگر گچكار و روز دیگر شاید باركش باشد. بیشتر خراب كردن خانههای قدیمی كارمان شده است. استادكاران تنها به فكر پیشبرد كار خود هستند و چیزی به ما یاد نمیدهند.
چه كسی، مسوول ماست!
كارگر دیگری گفت: نمیدانیم موضوع ساماندهی كارگران سرگذر به چه ارگانی مربوط است اما در هر صورت از مسوولان خواهش میكنیم به فكر ساماندهی كارگرهای سرگذر باشند. لااقل 10 مكان را در شهر مشخص یا مكانی را مخصوص ما درست كنند. مكانی باشد كه مهارتها در آن تقسیمبندی شود، كارگرها دارای نوبت باشند تا دیگر اختلافی پیش نیاید. یكی از نقاشان با نام «علی» كه شهرستانی است، میگوید: 17سال سابقه كار دارم. تعریف از خود نباشد، كمتر كسی است كه بتواند رنگ را مثل من در بیاورد.
سالهای پیش وضع كار خیلی خوب بود و همه جا كار داشتم و بیشتر در مجتمعهای بزرگ كار میكردم، اما دو سالی است كه وضع كار خراب شده است. ساختمانسازیها كم شده، حرفههای دیگر جای حرفه ما را گرفتهاند و دیگر از حرفه نقاشی استقبال خوبی نمیشود. وی ادامه داد: از ایستادن در اینجا جز كارهای كوچك چیزی نصیبم نمیشود كه بعضی از این كارها یك هفتهای یا یكی، دو روزه است و اصلا به لحاظ مالی صرف نمیكند، هر چند ناشكری نمیكنم اما متاسفانه كارهای بزرگی كه سراغ دارم به دست نقاشان ناشیای میافتد كه به علت پایین بودن قیمت دستمزدشان، كار را از ما گرفتهاند.
همیشه پای بیكاری در میان است!
كارگر دیگری میگوید: بیشتر روزها اینجا كاری نیست و مجبورم با سابقه ۲۰ سالهام كار را كه یك كارگر ساده باید انجام دهد، بپذیرم. در سمت كارگران ساده و كممهارت، كارگرانی دیده میشوند از ۱۶ سال تا پیرمرد ۶۳ ساله كه حتی در روزهای آخر هفته و ایام تحصیل نیز كار می كنند گویا جوانان محصل نیز در این جمع به چشم میخورند.
ساماندهی كارگران خیابانی هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. رییس سابق اداره كار استان تهران با بیان اینكه شهرداری زحمات زیادی در خصوص ساماندهی كارگران خیابانی كشیده میگوید: با وجود اقداماتی كه در این خصوص انجام شده اما دیگر خبری از آن نیست و موضوع به نتیجه خاصی نرسیده است.
علی مظهری در خصوص ساماندهی كارگران ساختمانی سر چهارراهها، میگوید: اجرای این موضوع مربوط به سالهای گذشته است كه با همكاری چند دستگاه مختلف بود و شهرداری كارهایی در این خصوص انجام داد اما دیگر خبری از این طرح نیست! مظهری درباره حل ریشهای موضوع حضور كارگران ساختمانی چهارراهها، معتقد است: اگر در استانهای نیمه برخوردار، صنایع و اشتغال و زمینههای كار فراهم شود كارگران سر چهارراهها كه اكثر آنها شهرستانی هستند به سمت تهران مهاجرت نمیكنند!
به گفته وی، برنامهریزان استان تهران معتقدند دولت باید تمام تلاش خود را برای توسعه استانها به خصوص شهرهای محروم به كار گیرد تا جمعیت جوان و كارجو شهرهای دیگر به تهران مهاجرت نكنند. مظهری میافزاید: اكثر كارجوهای تهرانی از تحصیلات و مهارت برخوردارند، بنابراین سرگذر برای كار نمیایستند. همچنین سازمان فنی و حرفهای و نظام مهندسی مسوولیت آموزش كارگران ساختمانی را برعهده دارد و توصیه شده كه كارفرما از افراد دارای مهارت استفاده كند. وی با بیان اینكه ۳۰۰هزار فرصت شغلی در تهران در اختیار اتباع بیگانه است، اظهار میدارد: اداره كار استان تهران هنوز در مورد حضور بیش از این تعداد اتباع بیگانه در تهران به نتیجه قطعی نرسیده است.
اداره كار، مسوولیتی ندارد
وقتی با شماره ۶۶۷۰۲۱۵۲ اداره كل كار و امور اجتماعی تهران، بیش از چندین و چندبار تماس میگیرم تا صحبتهای او را بشنوم، متاسفانه كسی گوشی را جواب نمیدهد، اما موفق میشوم تا با یكی از روسای اداره كل كار و امور اجتماعی استانهای جنوبی صحبت كنم و از او در مورد مسوولیت سازماندهی كارگران سرگذر چهارراهها بپرسم. او میگوید: مسوولیت كارگران چهارراهها، ارتباطی با اداره كار ندارد!
وقتی از وی توضیح بیشتری میخواهم، میگوید: آنها كارگرند و جویای كار ما متولی كارگرانی هستیم كه در كارگاهها كار میكنند. كسانی كه در چهارراهها میایستند، روزمزد هستند و به آنها بیمه تعلق میگیرد. وقتی از قهرمان طاهری درباره برنامهای راجع به سازماندهی این كارگران میپرسم، میگوید: این كارگران باید به اداره فنیوحرفهای مراجعه كرده، ثبتنام كنند و پس از فراگیری آموزشهای لازم، وام خوداشتغالی بگیرند!
نتیجه اخلاقی!
به هر حال، « شرق» برای پیگیری وضعیت كارگران سر گذر، به اصلیترین سازمان تخصصی كار یعنی اداره كل كار و امور اجتماعی مراجعه كرد تا مطالبات به حق این قشر زحمتكش را مطرح كند، اما این سازمان گویا حتی پاسخگو هم نیست. امیدواریم كه سازمانی غیر از اداره كار پیدا شود كه داد مظلومانه پدرانی كه لقمه نانی برای گذاشتن سر سفره فرزندانشان را ندارند، پیدا كنند. در روزهایی كه ملت ایران به مردم رنجدیده سومالی كمك میكنند كاش مسوولان را به یاد مردان و خانوادههایشان بیندازد كه واقعا نانی برای خوردن ندارند! كافی است به چهارراهی مثل گلبرگ غربی یا میدان تختی تهران، سر بزنی! آنجا، سومالی را خواهی دید!