iran-emrooz.net | Tue, 16.08.2011, 23:10
پاسخ حامیان کودکان کار به اتهامهای رسانههای دولتی
بیانیه حامیان کودکان کار در پاسخ به اتهامات رسانههای دولتی
به نام خداوند ایثار و انصاف
پس یتیم را میازار* و با سائل به خشونت رفتار مكن* و از نعمت پروردگارت سخن بگو
سوره مباركه ضحی؛ آیات ۹ تا ۱۱
میتوان زبان به كام گرفت و نگفت، میتوان قلم را به سكوت خواند و ننوشت، میتوان هنگام عبور از خیابانهای شهر چشمها را بست و ندید. میتوان ارتفاع فكر را با سقف «بیرون كشیدن گلیم خویش از آب» محدود كرد. میتوان . . . اما هیچ یك از اینها چاره در امان ماندن از گنداب معضلاتی نیست كه چهره جامعه را مكدر كرده است.
سالهاست كودكانی از سرزومین ما سهم كودكیشان را بر سرچارراهها و میان پاركها طلب میكنند اما پشت این نگفتنها، ندیدنها و ننوشتنها فراموش میشوند و زیر نگاههای غریب مردم این شهر كودكی، كودكی را از یاد میبرد. كودكی كه مشق نان میكند تا رویاهایاش و آرزوهایاش را زیر ضربههای عمیق كار از خاطر ببرد. كودكانی كه شاید از نعمت پدر و مادر برخوردار باشند اما یتیم نگاه مهربانانه و نوازش گرم جامعه و مردمی هستند كه نمیخواهند درد آنها را ببیند.
در این میان، عدهای از جوانان همین شهر قراری گذاشتند تا پنجشنبه 20 امرداد زیر پل پارك وی گردهمآیند با لنگ و شیشهشوی و ساعتی همدرد این كودكان معصوم شوند، با مردم سخن گویند و آنها را از مشكلات كودكان كار آگاه سازند و درنهایت هر آنچه حاصل شد بهعنوان كمك به یكی از سازمانهای غیردولتی حمایت از حقوق كودكان كار اهدا شود تا صرف آموزش آنان گردد. حاصل تلاش یك ساعته و نیمه این جمع، جدای از بحث مادی، شادی دل كودكانی بود كه احساس كردند فهمیده میشوند، احترام میشوند و كسانی به چشم مزاحم به آنان نمینگرند. این دلشادی، دل تمام افرادی كه صمیمانه و بیچشمداشت طعم درد این كودكان را چشیدند، شاد كرد. بازتاب رسانهای گسترده و بسیار مثبت در چند روز گذشته و استقبال گستردهای كه در جامعه و فضای مجازی از كلیت این اقدام صورت گرفت، نشان داد هنوز وجدانهای بیدار و چشمانی بینا هست كه نمیخواهد با توهم بر مشكلات چشم بپوشد و راهحل مشكلات را در تبیین آنها میداند نه نادیده گرفتن آن.
با این حال، در این میانه دلهای مریضی بودند و هستند كه حتی از دود اسفند هم بوی توطئه استشمام میكنند و ناجوانمردانه و مطمئنا بیهیچ آگاهی انگ «حركت سیاسی» به این تلاش مخلصانه و بیریا چسباندند. دیروز سایتی وابسته به جریان حاكم این حركت مدنی را «تلاش فتنهگرانه برای برآورد توان فراخوان اجتماعی» خواند و آن را در راستای برنامههایی نظیر «آبپاشی» و «خزبازی» دانست و امروز گردانندگان روزنامه «رسالت» به زعم خود عمق این حركت را شناسایی كرد و «جنگ نرم» نامیدند و حالا به دنبال «اتاق فكر» این حركت است و لابد دست آخر به آن سوی مرزها میرسد. ما به هیچ عنوان قصد رسانهای كردن این موضوع را نداشتیم چراكه نه به دنبال نام آمدهایم نه پی نان، اما این برداشتهای متوهمانه از تلاش 30 جوان برای توجه دادن جامعه و مسئولان به مساله كودكان كار ما را بر آن داشت تا پاسخی درخور تهمتهای ناروای این «دشمنشناسان» متبحر دهیم:
۱- حركت روز پنجشنبه حركتی خودجوش و بیهیچ وابستگی، هماهنگی و یا حمایت انجمن، گروه، تشكل، نهاد و یا سازمان دولتی و غیردولتی برگزار شد.
۲- این حركت، تلاشی «مدنی» برای سوق دادن توجه مردم و مسئولان به مساله كار كودكان بود كه براساس مقاولهنامههای بینالمللی و قانون كار ایران ممنوع و غیرقانونی است. حال چه میشود كه تلاش برای جلب توجه همگان به سمت اجرای قوانین مصوب در كشوری كه مسئولاناش مدعی «قانونمداری»اند براندازانه و در راستای جنگ نرم تعبیر میشود؟
۳- این حركت فاقد هرگونه انگیزه سیاسی بود و در نهایت آرامش و رعایت كلیه موازین قانونی و شرعی صورت پذیرفت. گردانندگان روزنامه رسالت براساس كدام برهان و ادله منطقی این التزام به رعایت اصول و شئون جامعه و حكومت را پوششی عنوان كرده تا مبادا سابقه اتاق فكر ماجرا معلوم شود؟ اگر طبق قانون اساسی كشور «اصل بر برائت است» این ما نیستیم كه باید اثبات كنیم قصد پنهانی نداشتیم بلكه روزنامه رسالت است كه باید با ادله و برهان اثبات كند این حركت اقدامی فراتر از كمك به كودكان كار دارد. رسالت كاش از میان همه آن «شواهد و قراینی» كه «گویاست که قرار های فیس بوکی بیش از آنکه یک حرکت خود انگیخته اجتماعی باشد از جانب اتاق فرمان جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی هدایت میشود» یك نمونه را محض احترام به شعور مخاطب و آگاهسازی «بسیاری از خانواده ها»یی كه «از عمق سناریوی جدید دشمن در راستای جنگ نرم تحت عنوان ملاقات های فیس بوکی اطلاعی ندارند» ذكر میكرد.
۴- حركت ما به هیچ وجه در راستا و ادامه برنامه «آبپاشی» و «خزبازی» نبوده و نیست. نحوه و مكان برگزاری این حركت كاملا گویای اهداف متفاوت این دو حركت است.
۵- آنهایی كه از هر حركتی مدنی به این دلیل كه نامی از آنها در میانه نیست، بوی توطئه استشمام میكنند و «هدف اتاق فرمان این تحرک اجتماعی» را «تست ظرفیت های اجتماعی اعتراض در ایران» میدانند، توضیح دهند شاد كردن دل كودكانی كه تنها سهمشان از جامعه دود ماشینها و تنفس مدام سرب هوا به امید لقمهای نان است، مصلحت چه كسانی را به خطر میاندازد كه این همه از آن بیم دارند؟ به راستی چسباندن اقداماتی خیرخواهانه از این قبیل كه نفع نهاییاش به جیب جامعه و مردمی میرود كه از دیدن این همه مشكل آزرده خاطرند به بیگانگان، جز موجب ارائه چهرهای مشفقانه و دلسوز از بیگانه میشود؟ چه نفعی برای شما حاصل میشود كه چشم امید مردم را برای حل مشكلات خود به دست خودشان به سمت بیگانگانی میچرخانید كه دلشان برای این ملت نمیسوزد و حركت 30 جوان را كه روزه خود را با خرما و شیرینی سادهای سر همان چارراه گشودند و حتی برخی با جسم بیمار خود را برای كمك در این امر خیر رساندند، اقدامی در راستای اهداف دشمن ارزیابی میكنید؟
۶- بیتردید در جامعهای سالم این دست تحركات اجتماعی را قدر مینهند و گسترش میدهند، چه، نشانه پویایی و دغدغه آن برای رفع مشكلات است. بیتفاوتی مردم در قبال مشكلات اجتماعی منافع چه كسانی را تامین میكند كه از چنین حركات مسالمتآمیزی برآشفته و خواستار برخورد با آن میشوند؟ این وظیفه دولت و شهرداری است كه درجهت حل معضلات اجتماعی –و نه پاك كردن صورت مساله با جمعآوریهای مقطعی كودكان از سطح خیابانها- اقدام نماید. حال كه در هنگامه بیتفاوتی دستگاههای عریض و طویل دولت و محدودیتهای نهادهای غیردولتی، جوانانی از همین اب و خاك با اتكا بر روابط اجتماعی و دوستانه خود چنین حركتی را سامان میدهند، مستحق «انگ خوردن» و «توطئهگر» نامیده شدن هستند یا تشویق؟ ما در این راه دلخوش به به تشویق و چشم به راه حمایت كسی نبودیم و نیستیم، ما را به خیرتان امید نیست، شر مرسان.
۷- اگر راهتان راهی الهی است كه پروردگار میفرماید: «یتیم را میازار و با سائل خشونت مكن». آیا ترغیب مردم به نیازردن كودكان كار و عدم برخورد قهرآمیز با آنان جرم است؟ كودكانی كه حداقل سهمشان میتواند بخشیدن نگاهی مهربانانه و لبخندی گرم باشد كه از آنان دریغ میشود.
اگر راهتان الهی است كه خداوند میفرماید: «بعضی ظنها گناه است» و ما را از ظن بیمورد پرهیز میدارد. شما را چه میشود كه بیمهابا انگ «مزدوران داخلی دشمنان ایران» را به ما میچسبانید؟
اگر مرامتان علوی است ایا این كلام مولا نیست كه فرمود: سعی كن كارهای مردم را به بهترین شكل تعبیر كنی؛ كه این همان پرهیز از ظن بیمورد است.
تا كی خدا را میان تسبیح و علی را بر زبان محدود میكنید؟ آیا قرآن تنها برای خواندن آن هم در ماه رمضان است؟ یا قرار است سرلوحه مدعیان خط اول دینداری باشد؟ آیا وقت آن نیست كه راه الهی و مرام علوی اندكی در اعمال و گفتارتان هویدا شود؟
اگر وجدانهای خوابآلودهتان با تهمت زدن به عدهای جوان تسكین مییابد، ما را هراسی نیست. ولی كاش اگر در برابر تلاش خالصانه این جوانان احساس شرمساری نمیكنید، در خلوت خود اندكی بیندیشید شاید پیش خدای خود از این همه اكاذیب و تهمت شرمسار شدید.
در نهایت، در این فرصت جا دارد از تمام رسانههایی كه –فارغ از خط مشی و سیاستشان- به پوشش این حركت برای آگاهسازی مردم از یكی از معضلات اجتماعی پرداختند سپاسگزاری كنیم.
سپاس ویژه از یكایك مردمی كه صبورانه حرف ما را شنیدند و صمیمانه ما را با كمكهای مالی و یا لبخندی و كلامی بهرهمند ساختند، و هم از آنان كه ساعتی ما را نه به عنوان رقیب كه دوستانی همدل پذیرا شدند و دلهره كاسبی نكردن را در میان خندههای خود پنهان كردند. صمیمانه دست تكتك آنها را میفشاریم و امید داریم راهی كه آغاز شد استمرار یافته، به دیدی مثبت به آن نگریسته شود تا شاهد جامعهای شاد، سالم و مسئولیتپذیر باشیم.
باشد كه خداوند به همه ما صداقت، شرافت، آگاهی و مسئولیت عطا فرماید و ما را از شر كینه بددلانِ كجاندیشِ شكاك ایمن سازد
گزارشها درباره ابتکار حامیان کودکان کار:
یک تجربه نادر در خیابان ولی عصر (گزارش تصویری)
گزارشی از حركت خودجوش جوانان در حمایت از كودكان كار و خیابان