ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 27.07.2011, 6:59
ضرورت ‌روزه سکوت اصلاح‌طلبان

روزگار / هومان دوراندیش

زمانی که محمد خاتمی رئیس‌جمهور ایران شد، ناظران و تحلیلگران سیاسی در این باره حدس‌ها زدند که آیا او می‌تواند شعار‌هایش را محقق کند؟ شعارهای انتخاباتی خاتمی اگر چه یکی دو تا نبودند، ولی هدفی واحد را نشانه گرفته بودند: دموکراتیک کردن ساخت قدرت در ایران پس از انقلاب. برگزاری انتخابات آزاد و تحقق اصل آزادی بیان (که آزادی اجتماعات و آزادی مطبوعات در ذیل آن قرار می‌گیرد) جزء لوازم این امر بود؛ اهدافی که در دوران ریاست جمهوری خاتمی، به اقرار خود اصلاح‌طلبان، محقق نشد. چه، اصلاح‌طلبان شرط برگزاری انتخابات آزاد را حذف نظارت استصوابی و آزادی بیان را نیز منوط به وجود آزادی پس از بیان می‌دانستند.

هر ناظر عاقلی نیک می‌داند اصلاح‌طلبانی که در دوران حضور خود در ساختار قدرت سیاسی قادر به تحقق چنین شرایطی نشدند، اکنون که دستشان کوتاه و خرمای قدرت بر نخیل اصولگرایی است، هیچ شانس و امکانی برای تحقق شرایط مذکور ندارند. آن‌ها فقط می‌توانند کانونهای قدرت را به تحریم انتخابات مجلس تهدید کنند و این نکته را به ارباب سیاست یادآور شوند که عدم مشارکت ما در انتخابات مجلس منجر به روبرگرداندن بخش قابل توجهی از مردم از صندوقهای رای می‌شود. اما از آنجایی که اصلاح‌طلبان قصد ندارند هم‌سرنوشت نیروهای ملی- مذهبی شوند و امکان حضور در ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی را برای همیشه از دست بدهند، در یک ماه اخیر شرایط حضور خود در انتخابات مجلس را به صد زبان تکرار کرده‌اند تا بلکه تغییری در مواضع کانونهای قدرت در قبال آن‌ها حاصل شود.

پرداختن نابهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات مجلس و تکرار مکرر شرایط حضورشان در انتخابات آتی در حالی صورت می‌گیرد که هنوز بیش از هفت ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. در شرایطی که نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه جامعه ایران تجربه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را هنوز فراموش نکرده‌اند، اصلاح‌طلبان برای مشارکت در انتخابات مجلس نهم بیش از آنکه در فکر شرط گذاشتن برای نظام باشند باید دلایل حضور خود در انتخابات مجلس را برای نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه توضیح دهند.

موضوع این یادداشت دلایل مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس نهم نیست ولی دلایل این امر هر چه باشد، مخاطب اصلی اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی نه کانونهای اصلی قدرت بلکه مردم هوادار اصلاح‌طلبان‌اند. نکته اصلی این یادداشت نابهنگام بودن طرح بحث شرایط حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم است.

شرط‌های اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس زمانی مطرح شد که تقابلی جدی میان کانونهای قدرت با جریان موسوم به انحرافی آغاز شده بود. از برکت این تقابل درون‌جناحی بود که فضای مطبوعات نیز اندکی باز شد و گفتن برخی از ناگفته‌ها مجاز شد. اما اگر فضای سیاسی ایران در دو سه هفته اخیر را به خوبی رصد کنیم، درمی‌یابیم دمیدن نابهنگام اصلاح‌طلبان در بوق «شرایط حضور در انتخابات مجلس» از شدت و حدت تقابل اصولگرایان و جریان موسوم به انحرافی کاسته است چرا که اکنون دشمن مشترک طرفین این تقابل پا به میدان گذاشته است. این وضعیت برای جریان موسوم به انحرافی کاملا سودمند است زیرا «جان گرفتن دوباره جریان فتنه» موجب کاهش فشارهای وارده بر «جریان انحرافی» شده است.

از سوی دیگر این وضعیت موجب می‌شود شرایط تحمل دولت احمدی‌نژاد برای کسانی که در دو ماه اخیر دائماً نسبت به خطر جریان انحرافی هشدار داده و ضرورت جن‌زدایی از فضای سیاسی کشور را مطرح کرده‌اند، آسان‌تر شود. بنابراین چون نیک بنگریم، درمی‌یابیم اصلاح‌طلبان در میانه نزاع جریانهای اصلی قدرت در ایران شش سال اخیر، نقش خروس بی‌محلی را بازی می‌کنند که با خواندن نابهنگامش صبح‌دوستان را ناامید می‌کند.

فیلد، هیگلی و برتن، سه نظریه‌پرداز برجسته گذار به دموکراسی، بر این نکته تاکید کرده‌اند که تشدید شکاف نخبگان حاکم یکی از عوامل تحقق دموکراتیزاسیون است. شکاف نخبگان حاکم نیز علل گوناگونی دارد که یکی از آن علل تضعیف پیوندهای ایدئولوژیک آنهاست. در حالی که تز مکتب ایرانی و سایر نظرات مغز متفکر جریان موسوم به انحرافی پیوندهای ایدئولوژیک نخبگان حاکم در شش سال گذشته (اصولگرایان) را به شدت تضعیف کرده است، زمزمه‌های بی‌سرانجام و نافرجام اصلاح‌طلبان درباره شرایط حضورشان در انتخابات مجلس، آبی است که صرفاً در آسیاب مخالفان اصلاحات ریخته می‌شود.

اصلاح‌طلبان زمانی که دولت و مجلس را نیز در اختیار داشتند، نتوانستند شرایطی را که امروز بر آن پای می‌فشارند، محقق کنند. حال که در غربت عزلت سر در جیب محنت فرو برده‌اند، بهتر است با تکیه بر عقل پا در رکاب صبر نهند و سکوت پیشه کنند و از درافتادن به دام رقیب زیرک بپرهیزند.

مخلص کلام اینکه تا انتخابات مجلس راه درازی در پیش است و اصلاح‌طلبان در صورت لزوم می‌توانند در ماههای آینده در این باره موضعگیری کنند. پرداختن اصلاح‌طلبان به انتخابات مجلس در شرایط فعلی بیش از آنکه در خدمت پروژه دموکراتیزاسیون باشد، در خدمت تداوم پیوند اجزای متخالف جریان رقیب است. اصلاح‌طلبان از دوم خرداد ۷۶ تا به امروز به قدر کافی حرف زده‌اند. اینک بهتر است چندی روزه سکوت بگیرند.