مراسم چهل امین روز درگذشت مهندس سحابی و هاله سحابی با حضور جمعی از دوستداران آنان و برخی از شخصیتهای سیاسی و مذهبی برگزار شد.
حیاط خانهٔ عزت الله سحابی روز پنج شنبه میزبان مهمانانی بود که برای چهل امین روز درگذشت او و دخترش آمده بودند. فرزندان هاله پذیرای مهمانان بودند و فرزندان هدی میان جمعیت. گویا رنج مرگ پدر و شهادت خواهر و برادر، خانوادهٔ ملی مذهبی را به هم و به دیگران نزدیکتر کرده. پایان مراسم، نماز بود به امامت عبدالله نوری و دعای کمیل. شام و هر که بازمی گشت با عکسی از مهندس و هاله و هدی در دستان و یاد این سه در قلب.
فریدون سحابی از سخنرانان این مراسم اندیشههای مهندس را دارای قدمتی ۶۰ ساله دانست؛ تلاشهایی هدفمند در جهت تعالی ایران و به روزی ایرانیان که ۲۵ درصد این تلاشها در زندان و ۷۵ درصد آن خارج از زندان بود و همواره با مطالعه و آگاهی کامل همراه بود؛ مهندس کوله باری از دانش و تجربه با خود داشت.
برادر مهندس عزت الله سحابی، با تاکید به خودسازی مهندس و اینکه او هیچگاه از هدف خود دور نمیشد، به چند فراز از زندگی او اشاره کرد؛ فعالیتهای مهندس پس از انقلاب و اولین مسئولیت او با حکم آیت الله خمینی به عضویت شورای انقلاب و اختلافاتی که آن زمان بر سر بررسی، تدوین و تنظیم قانون اساسی پیش آمد. نظر مهندس سحابی این بود که با توجه به وضعیت ایران و نابسامانیهای موجود، قانون را به همین شکل تصویب کنیم و فعلا اجازه دهیم مملکت، دستورالعمل قانونی داشته باشد. او بر اساس دانش و تجربهای که از وضع جامعه داشت، معتقد بود در جامعهای که مدتها تحت سلطهٔ استبداد بوده نباید فرصتها را از دست داد. اگر نظر ایشان اجرا میشد، شاید مسئله ولایت فقیه در قانون، این گونه اعمال نمیشد.
سحابی به سخنرانی برادرش در ترمینال خزانه به مناسبت هفتمین روز درگذشت آیت الله طالقانی و در روزهای پس از تصویب قانون اساسی اشاره میکند که نشان میدهد وقتی مهندس ضرورت کاری را احساس میکند، نه ترس و نه محافظه کاری، هیچ عاملی مانع او نمیشود. مهندس سحابی در این سخنرانی به نقد ولایت فقیه پرداخت. او معتقد بود اگر این صحبت پیرامون ولایت فقیه را نمیکرد این کار با ناآگاهی مردم همراه میشد.
برادر مهندس سحابی پیرامون عضویت مهندس در مجلس شورای اسلامی و ریاست کمیسیون برنامه و بودجه به اختلاف نظرهایی اشاره کرد که از همان آغاز با مهندس وجود داشت و مهندس به دلیل اینکه وجود خود را ثمر بخش ندید، از کمیسیون برنامه و بودجه بیرون آمد. اما با وجود رنجیدگیها، ارتباطش را با کمیسیون قطع نکرد. این نشان از اخلاق مهندس داشت که با راستگویی، صداقت در بیان و شجاعت همراه بود.
فریدون سحابی اشاره کرد که مهندس تاکید به احیاء صنایع کوچک داشته است.
در ادامهٔ مراسم سعید مدنی، مجری برنامه به خواندن شعری از هاله سحابی با نام گلدکوئیست پرداخت؛
کودکان تشنه و گرسنه را
کیسههای خالی طلافروش
میتوانست که سیراب کند
پدر پیرم گفت؛
نیک میدانم
این همه دوز و دغل
مایه داغ و نگون بختی ماست...
سخنرانی سوسن شریعتی
مراسم را سوسن شریعتی ادامه داد. با صدایی که از بغض، جدا نمیشد. او گفت؛ صحبت کردن برایش در مکانی که پیکر مهندس و هاله را آوردهاند، سخت است؛ زیباترین و عاشقترین مردگان خرداد.
شریعتی خود را در مقایسه با کسانی که پا به پای مهندس و هاله آمدهاند، یک حاشیه نشین میداند. اما معتقد است نگاه حاشیه نشین، شناخت تازهای را در پی دارد.شناختی که از کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل شکل میگیرد و شاید تصویری از این عزیزان دست دهد.
شریعتی به صحبتی با هاله اشاره کرد که پس از مرگ عزیزی رخ داد؛ هاله در باب صبوری بر مرگ عزیز و ستایش صبر، سخن میگفت و من راههای چگونه صبور بودن را از او میخواستم که مگر میشود وعدهٔ پاداش، از رنج عزیز بکاهد؟
شریعتی، هاله، مهندس و هدی را در یک تثلیث خلاصه کرد. او گفت؛گاه به نام زندگی به اخلاق و به نام سیاست به اخلاق پشت میشود وگاه به نام هر دو زندگی انکار میشود.
او دستاورد این سه را برقراری نسبت جدید و ربط مستقیم بین این سه ضلع دانست.
دوست هاله فراموش نمیکند شیشههای مربایی را که هاله در پایان جلسات هدیه میداد وگاه روی شیشه نقشی هم میزد. فراموش نمیکند برگههای بازجویی را که هاله روی آن نقاشی هم میکشید. روحیهٔ فانتزی، دکلمه کردن، خانه را نقاشی کردن و هر بهانهای را لحظاتی برای خندیدن. لطیفه گفتن و تبدیل قومیتها در آن به ملی مذهبیها...
فرزند علی شریعتی، هاله را بورژوازادهای دانست که بیاعتنا به ظواهر زندگی بود. زندگیاش سراسر اخلاق بود. سینهای فراخ داشت و روحیهٔ منعطف و به سمت غیر رفتن و دلواپسی روز آخر برای مامورینی که بیرون ایستادهاند که گرسنه و تشنه نباشند.
سوسن شریعتی اما میگوید که هاله، مهندس و هدی سیاست را فراموش نکردند و بر توزیع عادلانهٔ قدرت تاکید داشتند؛
هاله با تساهل تعریف میشد، مهندس با سیاستمداری اخلاقی و هدی با ایستادگی بر اصول.
سخنرانی انصاری راد
سخنران پایانی حجت الاسلام انصاری راد بود که با سلام به مهندس سحابی، به هاله، به هدی، به دکتر سحابی، به بازرگان، به شریعتی، به طالقانی... سخنان خود را آغاز کرد.
او با گریز به تاریخ بر منطقی و علمی بودن زندگی مهندس سحابی اشاره کرد. او گفت؛ به نام اسلام بر انسان ظلم و ستم روا میدارند. این قرن، قرن آزادی، حقوق بشر و صلح است؛ آنچه پیغمبران در طول تاریخ پی ریختند؛ دعوت به توحید و نفی سلطه.
انصاری راد گفت؛ همهٔ بندگان خدا آزاد هستند و هیچ کس بر دیگری سلطهای ندارد مگر غیر قانونی و غیر شرعی.
شیخ اصلاح طلب گفت؛ مهندس سحابی، هاله و هدی محصول تراکم و فشردگی آگاهیهای انسانی، علم و شعور عالی و درجهٔ نهایی بشریت بودند که با اخلاق و عدالت عجین هستند.
در پایان پس از اقامه نماز به امامت عبدالله نوری، دعای کمیل نیز قرائت شد و یاد شهدای این روزهای ملی مذهبی، سوز صدای عبدالله نوری که دعا را قرائت میکرد چندین برابر کرده بود.
لابهلای مراسم نیز قطعاتی نیایش گونه، از جمله نیایش دکتر شریعتی با صدای هاله سحابی، پخش شد که ابراز احساسات حاضرین را در پی داشت.
در حاشیه این مراسم نیروهای امنیتی نیز در کوچه حضور یافته بودند که با نزدیک شدن به پایان برنامه حضور آنها پررنگتر شد و حتی برخی از آنها به داخل کوچه نیز نفوذ کردند.
پس از پایان یافتن این مراسم، تعداد زیادی خودروی پلیس در لواسان به مانور و ایجاد رعب و وحشت پرداختند.