iran-emrooz.net | Fri, 10.06.2011, 11:03
بیانیه تحلیلی ائتلاف دانشجویان سبز دانشگاههای تهران
ائتلاف دانشجویان سبز دانشگاههای تهران با حمایت از فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید از همگان دعوت کردهاند که در راهپیمایی ۲۲خرداد شرکت کنند.
در پاسخ به دعوت احزاب مختلف خصوصا شورای هماهنگی راه سبز امید برای حضور در راهپیمایی ۲۲خرداد و دعوت سخنگوی شورا اردشیر امیر ارجمند برای اعلام نظرات و پیشنهادات در خصوص برنامه ریزی دیگر برنامههای خرداد ماه جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران بیانیهای تحلیلی را در این خصوص منتشر کردند.
به گزارش تحول سبز، در بیانیه تحلیلی ائتلاف دانشجویان سبز دانشگاههای تهران در مورد راهکارهای جایگزین اعتراضی مواردی ذکر شده است.
در بخشی از این بیانیه آمده است: ما به عنوان ائتلاف دانشجویان سبز دانشگاههای تهران، از فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید جهت حفظ وحدت جنبش، در هر صورت، حمایت میکنیم. آن هم در شرایطی که فعالان سیاسی زندانی رجایی شهر نیز از آن حمایت کردهاند و مردم را به شرکت در ۲۲ خرداد دعوت نمودهاند. در ضمن حمایت خود از این فراخوان، در پاسخ به دعوت آقای امیر ارجمند مبنی بر ارائه پیشنهاداتی در مورد حرکات اعتراضی، موارد را اعلام میداریم.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر میباشد:
بسمه تعالی
اکنون در آستانه دومین سالگرد کودتای انتخاباتی و تولد جنبش سبز، در مسیری که در طی این دو سال طی نمودهایم، تجارب گوناگونی بدست آوردهایم که موقعیت آتی جنبش بیگمان در گروی استفاده صحیح و هوشمندانه از این تجارب، گذر از نقاط ضعف و تکیه بر نقاط قوت خواهد بود.
جنبش سبز در طی این دوسال، از بعدازظهر شنبه ۲۳ خرداد ۸۸ تا بعدازظهر شنبه ۱۴ خرداد ۹۰ (گرامیداشت سومین روز شهادت هاله سحابی) در مقابل حسینیه ارشاد، در مناسبتهای زمانی متنوعی، تجمع خیابانی را در اشکال گوناگون تجربه نموده است که مهمترین آنها به لحاظ جمعیت شرکت کننده و حوادث رخ داده عبارتاند از: راه پیمایی میلیونی ۲۵ خرداد ۸۸، شنبه سیاه ۳۰ خرداد ۸۸، ۱۸ تیر ۸۸، روز قدس، ۱۳ آبان ۸۸، تشییع جنازه آیت الله منتظری آذر ۸۸، عاشورای ۸۸، ۲۲ بهمن ۸۸، اولین سالگرد کودتای انتخاباتی، ۲۵ بهمن ۸۹، سه شنبههای اعتراضی اسفند ۸۹ و مراسم سحابیها خرداد ۹۰٫ اینها نمونههایی از اعتراضات خیابانی جنبش سبز در طی این ۲ سال است.
اکثریت موارد فوق از الگوی تقریبا مشابهی پیروی میکنند. در تحلیل این تجمعها میتوان گفت بدون شک تجمعاتی که که از سوی آقایان موسوی و کروبی اعلام یا از آن حمایت میشد، در مقایسه با سایر دعوتها، از استقبال گستردهتر مردمی و موفقیت بیشتری برخوردار بود. به استثنای ۲۵ بهمن، میتوان گفت سایر تجمعات فوق الذکر بر اساس ترتیب تاریخی از ابتدا تاکنون روند فرسایشی داشته و هر یک نسبت به گذشته خود موفقیت کمتری داشته است.
یکی از علل این فرسایش را میتوان در روش ثابت و عدم توجه به ارائه راهکارهای خلاقانه در حرکات اعتراضی دانست که در اثر آن طرف مقابل نیز به راحتی توان برنامه ریزی، آماده سازی و مقابله با چنین حرکاتی را کسب کرده و به راحتی میتواند این حرکات را در نطفه خفه کند و از تشکیل هستههای اولیه و مجتمع شدن مردم جلوکیری نماید.
علی الخصوص پس از ۲۵ بهمن ماه ۸۹ (که درمقابل خیل عظیم مردم غافلگیر شده، آمادگی رویارویی با چنین وضعیتی را نداشتند و جنبش را مرده میپنداشتند) و همزمان با تشدید درگیریهای درون حکومتی، نوع و شیوه برخوردها نیز تغییر کرده است.
در حوادث روزهای اخیر، در سه روز مراسم سحابیها، تشدید برخوردها به روشنی مشهود بود. شدت برخوردها، و پرده دری نیروها در جلوه گر ساختن خشونت، بیسابقه و کم نظیر بود. به شکلی که پیش از شکل گیری هر حرکتی، تعداد زیادی را دستگیر کرده و با ضرب و شتم و ارعاب، مردم را متفرق میساختند. کاربرد چنین روشهایی در تجمعات آینده از جمله ۲۲ خرداد آتی، دور از انتظار نخواهد بود.
بنابراین پیش از هر دعوتی، باید نسبت به جزئیات حرکت، پیش بینی رخدادهای احتمالی و سنجش هزینه – فایده یک حرکت برای جنبش ارزیابی مناسب صورت گیرد.
لذا با توجه به این تفاسیر ما بر این اعتقادیم که فراخوان راه پیمایی سکوت در راستای همان حرکات یکنواخت گذشته میباشد. راه پیمایی سکوت در شرایطی میتواند نشان دهنده قدرت و بیان کننده مطالبات یک جنبش باشد که امکان حرکت آزادانه و مسالمت آمیز مردم وجود داشته باشد تا مردم بتوانند مجتمع شده و خیل عظیم شرکت کنندگان در سکوت بتواند نشان دهنده قدرت و وزن اجتماعی آنان باشد.
مثال مناسب این واقعیت، راهپیمایی شکوهمند ۳ میلیونی در ۲۵ خرداد ۸۸ است. در آن روز امکان حرکت آزادانه و مسالمت آمیز مردم وجود داشت، بنابراین راه پیمایی سکوت نیز ممکن شد. اما امروز در شرایطی که طرف مقابل به هیچ وجه اجازه اجتماع مردم و حرکت آزادانه آنان را نمیدهد و به اشکال مختلف از جمله دستگیری، ضرب و شتم و متفرق ساختن مردم از طریق گاز اشک آور، ارعاب، باتوم، حرکت موتورها و.. سعی در خفه کردن تجمع در نطفه دارد، راه پیمایی سکوت نمیتواند اعلام حضوری برای جنبش تلقی شود.
در چنین وضعیت امنیتی، اگر مجال کوچکی برای مردم حاصل شود، در آن فرصت اندک تا حدودی مجتمع شده و با سر دادن شعار حضور خود را اعلام میکنند و پس از مدت کوتاهی باز با حملات نیروهای امنیتی، متفرق میشوند. فیلمهایی که عموما از تجمعات مردمی به رسانههای مختلف مخابره میشود، گزارشی از همین مجالهای کوتاه مردم در میانه تعقیب و گریز است. و اگر قرار باشد که مردم در همین مجالهای کوتاه نیز سکوت پیشه کنند، تجمع آنان نمود بیرونی نخواهد داشت و تنها ثمره تجمع، دستگیری و مضروب شدن شرکت کنندگان خواهد بود.
ما به عنوان ائتلاف دانشجویان سبز دانشگاههای تهران، از فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید جهت حفظ وحدت جنبش، در هر صورت، حمایت میکنیم. آن هم در شرایطی که فعالان سیاسی زندانی رجایی شهر نیز از آن حمایت کردهاند و مردم را به شرکت در ۲۲ خرداد دعوت نمودهاند. در ضمن حمایت خود از این فراخوان، در پاسخ به دعوت آقای امیر ارجمند مبنی بر ارائه پیشنهاداتی در مورد حرکات اعتراضی، موارد زیر را اعلام میداریم:
۱) ابتکار و خلاقیت جنبش در طرح حرکات اعتراضی جدید و متفاوت با گذشته، میتواند ثمرات بسیاری در پیشبرد جنبش داشته باشد.
از جمله طرف مقابل را غافلگیر کرده و تا زمانی که بتواند عکس العمل مناسب را نشان دهد، فرصت مناسبی برای حضور و بیان مطالبات جنبش فراهم خواهد آورد. به عنوان مثال یکی از پیشنهادات ما در این زمینه تحصن مراجع و علمای سبز در یکی از اماکن مقدس و پیوستن مردم به ایشان است. در چنین حرکتی صدای جنبش از طرف نهاد دین مطرح شده و حصن حصین روحانیت از تحمیل هزینههای سنگین بر مردم و بدنه جنبش محافظت مینماید.
هم چنین در صورت برخورد شدید و وحشیگری نیروهای حکومت، هزینه بسیار سنگینی بر نظام و نیروهای امنیتی وارد خواهد آمد. پس از ۲ سال مقاومت بیامان دانشجویان و مردم، دستگیریهای بیشمار، مضروب و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم و کشته شدن بهترین فرزندان این ملت خواسته دانشجویان از علما و روحانیت خصوصا آیات عظام صانعی، بیات زنجانی، دستغیب و … این است که به شکل عملی وارد صحنه شده و از حقوق ملت و آبروی دیانت صیانت نمایند. بیشک حاکمیت نمیتواند آنچه بر فرزندان این ملت از انواع توهینها، شکنجهها، تجاوز و … روا داشته با این بزرگان روا دارد و هر چه کند بیش از پیش آبروی نداشته خویش را بر باد داده است.
۲) زمانی که آقایان موسوی و کروبی خارج از حصر بودند، هر زمان که از تجمعی حمایت و یا مردم را دعوت مینمودند خود نیز در آن تجمع شرکت مینمودند و همین شرکت و حضور آنان بود که جمعیت زیادی از مردم را به شرکت ترغیب مینمود. اکنون که ایشان مظلومانه در حصر خانگی به سر میبرند، انتظار ما این است که فعالان سیاسی و اعضای احزاب اصلاح طلب خصوصا روحانیون، در صف اول شرکت کنندگان حاضر باشند و دوشادوش مردمی که دو سال زیر شدیدترین فشارها مقاومت نمودهاند حضور یابند و با اعلام حمایت از فراخوان شورای هماهنگی، مردم را به شرکت ترغیب نمایند.
۳) مفهوم مبارزه مسالت آمیز و مقاومت مدنی باید برای مردم و حتی سیاسیون و فعالان جنبش تبیین شود و راهکارهایی جدید و خلاقانه متناسب با شرایط ایران در این مسیر پیش بینی گردد.
متاسفانه به نظر میرسد که در ۲ سال اخیر مفهومی کاملا غریب و متفاوت از مبارزه مسالمت آمیز در اذهان شکل گرفته است. معنای مبارزه مسالمت آمیز ترس و فرار در هر موقعیت خطرناکی نیست، بلکه ایستادن و مقامت کردن اما خشونت به خرج ندادن است. این مفهوم احتیاج به تمرین و درک کردن دارد.
گاندی معلم بزرگ عدم خشونت میگوید: «عدم خشونت و بزدلی با یکدیگر سازگاری ندارند. عدم خشونت واقعی بدون داشتن بیباکی و نترسی کامل و تزلزل ناپذیر غیرممکن خواهد بود. مقاومت مسالمت آمیز روش بدست آوردن حقوق از راه تحمل رنج شخصی است. مثلا حکومت قانونی وضع کرده است که شامل من هم میشود و من آن را دوست نمیدارم. اگر این قانون را اطاعت نکنم و کیفری را هم که برای این سرپیچی تعیین شده بپذیرم، نیروی روحی خود را به کار بردهام. اگر نمیدانیم چگونه با نیروی تحمل رنج یعنی با سلاح عدم خشونت از خودمان، زنانمان و اماکن مقدسمان دفاع کنیم، بهتر است اگر مرد هستیم دست کم بتوانیم با خشونت از اینها دفاع کنیم.
من خشونت را هزاران بار به نامرد ساختن تمامی یک ملت و یکنژاد مرجح میشمارم. نظریه عدم خشونت هرگز نمیپذیرد که از مقابله با خطرات بگریزیم و عزیزان خود را بلادفاع رها کنیم. میان اعمال خشونت و گریز بزدلانه، مسلما من خشونت را بر بزدلی ترجیح میدهم. و میان خشونت و ایستادگی بدون خشونت و تحمل رنج شخصی، دومی را برمی گزینم.»
و این گریز و بلادفاع رها ساختن عزیزان، کاری است که ما همیشه انجام میدهیم. آنها هجوم میآورند، همه میگریزند و کسانی به دام میافتند، همه مینگرند و گویی هرگز با یکدیگر نبودهاند، میگریزند. این مسالمت نیست. یا باید سلاح عدم خشونت را برگزینیم، مردانه و همگی در کنار یکدیگر بایستیم، مقاومت کنیم، هزینه آن را نیز بپردازیم یا ما نیز چون آنان شده، خشونت به خرج دهیم و مقابله به مثل کینم. گزینه دیگری در مبارزه وجود ندارد.
یادمان باشد که گاندی به عنوان معلم مکتب عدم خشونت اولین کسی بود که همواره میایستاد، مقاومت میکرد و مثال عینی تحمل رنج بود. تنها کسانی میتوانند به مردم دست خالی تحت خشونت، درس مسالمت و عدم خشونت در عین مقاومت را دهند که خود در کنار مردم و دوشادوش آنان آماج خشونت باشند، اما دست به خشونت نزنند و با تحمل رنج، الگوی مقاومت مسالمت آمیز باشند.
در پایان، علی رغم ذکر تمامی نکات فوق و با امید به اینکه این پیشنهادات مورد بررسی قرار گیرد و در آینده جنبش موثر افتد، اعلام میداریم که ما به تصمیم جمعی جنبش سبز و شورای هماهنگی راه سبز امید متعهد خواهیم بود و در هر برنامهای که آن شورا در مناسبتهای پیش رو اعلام نماید، حضور خواهیم یافت و تمامی مردم و دانشجویان را نیز به شرکت در این حرکت اعتراضی دعوت مینماییم.
«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست»
نظر کاربران:
ضمن تائید کامل این تحلیل و با ابراز خرسندی از وجود نسل فهیم امروزی در دانشگاهها، یک پیشنهاد عملی هم بنده دارم و به عنوان اولین عضو اعلام آمادگی میکنم و آن این است که یک تشکیلات علنی باید شکل گیرد و همه دسته جمعی آماده رفتن به زندان هم باشند و با همین اصولی که دوستان گفتند و موارد تکمیلی که بنده در ذهن دارم مبارزه علنی خود را برای اصلاح وضعیت مملکت شروع کنند و گرنه عاقبت ما بهتر از سوریه و لیبی و عراق نخواهد بود.