ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 29.04.2011, 21:28
نگاهی به آینده خیزش‌های خاورمیانه

دویچه وله: آصف بیات، استاد برجسته علوم اجتماعی، در مقاله‌ای در مجله «فارین افرز» می‌گوید «انقلاب‌های اصلاح‌گرایانه‌ی خاورمیانه» پسا اسلامی است و «تجربه سیاه» ایران در ترکیب دین و سیاست، دیگر کشورها را از تکرار آن ترسانده است.

دومینوی براندازی دیکتاتورها و موج تحول‌خواهی در منطقه خاورمیانه که از دیرباز کنج آسوده‌ی دیکتاتورها بوده، هم‌چنان به پیش می‌رود و لرزه بر اندام و ارکان حکومت‌های تمامیت‌خواه این منطقه استراتژیک و انرژی‌خیز می‌اندازد.

اما درباره ماهیت این خیزش‌ها و انقلاب‌های خشونت‌پرهیز، اتفاق نظری وجود ندارد. مجله فارین افرز، در مقاله‌ای به قلم آصف بیات، استاد برجسته علوم اجتماعی، به بررسی «بهار جهان عرب» و تحولات بنیادین سیاسی در ماه‌های اخیر پرداخته؛ تحولاتی که در جغرافیایی از شمال آفریقا تا خلیج فارس رخ داده، اما شعاع تاثیرات آن همه جهان را درمی‌نوردد.

برخی از تحلیلگران این تحولات را «انقلاب‌های پست‌مدرن» می‌‌خوانند؛ انقلاب‌هایی بدون رهبری مشخص و تشکیلاتی سازمان‌یافته و عاری از ایدئولوژی. برخی دیگر آن را موج نوین انقلاب‌های لیبرال و دموکراسی‌خواهانه می‌دانند. بسیاری معتقدند که این انقلاب، حاصل ایده‌ها و سبک زندگی نسلی جدید و جوان است و البته نقش جوانان در برانگیختن خیزش‌ها و به ثمر نشاندن‌شان انکارناپذیر است.

اما هنوز کسانی هستند که این رویدادها را شبیه به «انقلاب اسلامی» در ایران می‌دانند. بسیاری از جمهوری‌خواهان ایالات متحده در این دسته جای می‌گیرند. «تندروهای حاکم» بر ایران هم با همه توان می‌کوشند تا ثابت کنند که این تحولات سیاسی، الهام گرفته از انقلابی است که ایران را «به خاک سیاه» نشانده است.

گروه‌های مذهبی نظیر النهضة در تونس، اخوان‌المسلمین در مصر و سوریه و اپوزیسیون اسلام‌گرا در یمن، تا حدودی در این تحولات نقش‌آفرینی کرده‌اند، اما این تحولات پیچیده‌تر از آن است که تنها با صفت «اسلام‌گرایی» بتوان توصیف‌اش کرد.

آصف بیات در سال ۲۰۰۸ در مقاله‌ای گفته بود که به زعم او «انقلاب اسلامی در ایران، اولین و آخرین انقلاب اسلامی در عصر ما خواهد بود.» آنچه امروز در حال وقوع است، به اعتقاد او «انقلاب‌های اصلاح‌گرایانه‌ی پسا اسلامی (Post-Islamist Refo-lutions) است.

او در توصیف تحولات «پسا اسلامی» می‌گوید: «پسا اسلامی بودن لزوما به معنای ضد اسلامی بودن یا متضمن سکولار بودن این جنبش‌ها نیست. جنبش‌های پسا اسلامی به مذهب احترام می‌گذارند، اما تمرکز و تاکید آنها بر حقوق شهروندی است. آنها در پی ایجاد دولت‌های دموکراتیک و جوامع پرهیزگارند.» او از جنبش اصلاح‌طلبانه در دهه ۱۹۹۰ و جنبش سبز ایران، حزب عدالت و توسعه در مراکش و ترکیه و حزب عدالت اندونزی به عنوان نمونه‌هایی از این جنبش‌های پسا اسلامی یاد می‌کند: «همه آنها روزی هم‌پیمان بنیادگرایان و محافظه‌کاران بودند، اما به مرور زمان به انتقاد از افراط‌گرایی اسلامی و نقض آشکار حقوق دموکراتیک و استفاده ابزاری از دین برای حفظ قدرت روی آوردند.»

به اعتقاد او، «رد روشنی از گفتمان مذهبی در این جنبش‌ها نمی‌توان یافت، اگرچه بسیاری از چهره‌های تاثیرگذار این جریانات و حامیان آنها، هم‌چنان ایمان خود را حفظ کرده‌اند. با این حال، رهبر مهم‌ترین حزب اسلامی در تونس، به صراحت گرایش به انقلاب به سبک خمینی را انکار کرد و حتی از نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری امتناع کرد. در مصر هم همین‌طور. جنبش تحول‌خواهی در لیبی هم ترکیبی است از سکولارهای با ایمان، از جمله پزشکان، وکلا، معلمان و فعالان اجتماعی و سیاسی، نه اسلام‌گرایان یا اعضای القاعده.»



«انقلاب اسلامی»؛ آتشی که خاموش شد

آصف بیات می‌گوید: «در یمن و سوریه هم اثری از مطالبات اسلام‌گرایان نیست. حتی در بحرین که اقلیت شیعه بر ضد اکثریت سنی شوریده، مطالبات اساسی مخالفان، مطالبات دموکراتیک و سکولار است: انتخابات آزاد و دولت دموکراتیک، مطبوعات آزاد، حق تاسیس نهادها و سازمان‌ها و پایان دادن به تبعیض مذهبی.»

او معتقد است «با انقلاب اسلامی در ایران، جاری کردن شریعت و تاسیس دولت دینی به اولویت ذهنی بسیاری از اسلام‌گرایان بدل شد، اما الگوی حکومت دینی در ایران که با نقض گسترده حقوق شهروندان همراه بود و نگاه ابزارگونه به مردم داشت، دیگران را از کپی‌برداری بر حذر داشت.»

«جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان یک مدل حکومتی در جهان، با سرکوب، زن‌ستیزی، طرد اقلیت‌ها و نقض گسترده حقوق آنها و البته انبوهی از وعده‌های تحقق‌نیافته شناخته می‌شود. حالا دیگر در جهان عرب هم بسیاری از انسان‌های با ایمان می‌دانند که جز با تامین حقوق بشر و تحقق رواداری و تکثرگرایی، نمی‌توان به اهداف دیرین دست یافت. آنها دیگر جرات گرایش به سمت حکومت دینی را ندارند و این ارزشمندترین هدیه‌ای است که انقلاب اسلامی در ایران به جهان عرب داده است. برای نجات اسلام هم راهی جز دوری از حکومت دینی نیست.»

آصف بیات معتقد است «حکومت‌های اقتدارگرای عرب، خود بذر این تغییر را در دهه ۱۹۸۰ پاشیدند. مهاجرت بی‌حساب و کتاب روستاییان به شهرها، فقدان امنیت شغلی و ناسازگاری توانایی‌های اقتصادی کشورهای عربی با مطالبات مادی مردم، شورش‌های گسترده مردم در شهرهای بزرگ جهان عرب را در پی داشت. به تدریج با اجرای سیاست‌های نئولیبرال اقتصادی، شکاف میان فقیر و غنی بزرگ‌تر شد و در غیاب امنیت اقتصادی، آسیب‌پذیری طبقه متوسط برآمده از این سیاست‌های اقتصادی افزایش یافت و اقشار بیشتری از مردم به حاشیه رانده شدند.»

«طبقه متوسط فقیر»، موتور محرکه انقلاب‌های اصلاح‌گرایانه

«خاورمیانه در دو دهه اخیر، شاهد گسترش «طبقه متوسط فقیر» بود. این پدیده‌ی سرشار از تناقض، با گسترش ارتباطات دیجیتال توانست با دنیا ارتباط برقرار کند و از سبک زندگی طبقه متوسط واقعی در دیگر نقاط جهان آگاه شود. افزایش نارضایتی از وضعیت موجود، پیامد طبیعی آگاهی نسبت به همین کمبودها است. طبقات به حاشیه رانده شده، به تدریج با حقوق اساسی خود آشنا شدند. زنان، سهم بیشتری از حضور در عرصه عمومی طلب ‌کردند. جوانان پس از آشنایی با فعالیت‌های داوطلبانه، با جدیت بیشتری ایده‌های مرتبط با جامعه مدنی را پی گرفتند. اگرچه برای دست‌کم یک دهه، همه تلاش‌های آنان با شکست مواجه شد، یا حداقل نتیجه ملموسی در پی نداشت.»

پس از ۱۱ سپتامبر، سیاست‌ورزی در خاورمیانه هم با تغییرات اساسی همراه شد. آصف ‌بیات می‌گوید: «این تغییرات، حلقه درونی اسلام‌گرایی هم را تحت‌تاثیر قرار داد، ایدئولوگ‌ها و اکتیویست‌ها را هم متحول کرد و موج بازاندیشی در اندیشه سیاسی آغاز شد. بسیاری از گروه‌ها، از جمله اصلاح‌طلبان ایران، از رویکردهای افرا‌ط‌گرایانه پیشین خود فاصله گرفتند. بسیاری از مسلمانان خاورمیانه، با نیم‌نگاهی به الگوی ترکیه فهمیدند که می‌توان مسلمان ماند و حکومتی دموکراتیک داشت.»

او نقش رسانه‌های نوین را هم نادیده نمی‌گیرد: «با گسترش رسانه‌های الکترونیک، فعالان مدنی و سیاسی در خاورمیانه هم فرصتی استثنایی برای سازماندهی و هماهنگی و ساماندهی مطالبات خود یافتند. همه این عوامل دست به دست هم داد، تا اواخر سال ۲۰۱۰ چنین تحولاتی رخ دهد.»

اما آیا پس از فرونشستن تب انقلابی‌گری و تحول‌خواهی، رویکرد پسا اسلامی به ثبات خواهد رسید؟ آصف بیات در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «قطعا احتمال بازگشت بنیادگرایان وجود دارد. همین الان سلفی‌های مصر که از مخالفان انقلاب بودند، در مساجد مشغول یارگیری‌اند و علنا در خیابان‌ها فریاد می‌زنند دموکراسی حرام است. دموکراسی‌خواهان سکولار حالا مسئولیت سنگینی بر دوش دارند. آنها باید با همه‌فهم کردن ارزش‌های دموکراتیک، به استقرار پایدار آنها در میان مردم عادی کمک کنند. کار ریشه‌ای و پایه‌ای، حالا باید در دستور کار جنبش‌های پیروز قرار گیرد، تا الگویی برای دیگر تحول‌خواهان منطقه باشد.»